RE: من یک مرده متحرک هستم.دیگه حوصله هیچی رو ندارم ، خسته شدم از زندگی.
امید عزیز شما سمینار ازدواج دکتر فرهنگ رو معرفی کردید توی این سایت رفتم دانلودش کردم و کلی معیارام رو صاف و صوف کردم
کنکجاو شدم و رفتم سمینار موفقیت هم دانلود کردم و دارم گوش میدم این روزا
بهت توصیه میکنم شروع کن سمینار موفقیت هم گوش بده..مطمئن باش کلی دید و نگرشت عوض میشه مثل همون سمینار ازدواج
این طرز فکرت نشون میده این سمینار رو گوش نکردی
موفق باشی
RE: من یک مرده متحرک هستم.دیگه حوصله هیچی رو ندارم ، خسته شدم از زندگی.
چشم yekidota عزیز ، گوش میدم .
RE: من یک مرده متحرک هستم.دیگه حوصله هیچی رو ندارم ، خسته شدم از زندگی.
مطمئنید پدر و مادرتون رو در شرایطی نمیذارید که بین بد و بدتر یکی رو انتخاب کنند
یا اینکه دلهره داشته باشن که ازشون دور شید بی محبت شید ناراحت شید و راضی بشن
با پدرتون خودتون صحبت میکنید یا مادرتون واسطه اند،سعی کنید مردونه با خودش صحبت کنید
باور کنید هیچ پدرو مادری بد بچه ش رو نمیخواد شاید ندونسته اینکارو میکنن که باعث عذابتون شده
همیشه رابطه ها نرمال نیست گاهی وظایف جابجا میشه شما دلتون رو بزرگ کنید،بزرگ فکر کنید تا بتونید قدمای بزرگ بردارید
RE: من یک مرده متحرک هستم.دیگه حوصله هیچی رو ندارم ، خسته شدم از زندگی.
سلام.این سفارشی که yekidota کردا،منم هی میخواستم بگم ولی ترسیدم که از تاپیکت پرتم کنی بیرون :303: آخه چند باری همین توصیه رو بهت کردم،گوش نمیدی که :160:
گفتنی ها رو دوستان گفتن،خیلی هم خوب گفتن،فقط یه چیزی من بگم
برای اینکه حال دلت بهتر بشه و کلا این دلگرفتگی و حس و حالی که داری تغییر کنه یه توصیه میکنم بهت،اینکه هفته ای دوبار برو استخر :)
استخر و آب تاثیر فوق العاده ای رو روحیه آدم داره،اصطلاحا میگن شنا استفراغ روحه :160:
جدا میگم،آب آرامشی به آدم میده عالیییی،من خودم تو مدتی که خیلی جو خونمون متشنج بود به همین آب پناه میبردم.واقعا هم آرومم میکنه(اون موقع هم یکی از دوستام این توصیه رو بهم کرد)
امتحان کن،چند باری برو استخر،ببین بدون اینکه اصلا اون لیست مشکلاتت تغییری بکنه چقد حس و حال خودت عوض میشه.
حتی اگه شنا بلد نیستی برو آب بازی!
راستی آب صبر آدمو زیاد میکنه ،میدونستی؟
RE: من یک مرده متحرک هستم.دیگه حوصله هیچی رو ندارم ، خسته شدم از زندگی.
سلام.
من یه مدت کوتاه رفتم از همدردی و بعد اومدم .
می خواستم این مدت طولانی تر بشه که نشد .
اما می خوام بگم تقریباً اونقدر تمرکزی که روی ازدواج دارم رو الان ندارم و یک کمی بهتر شدم . حجمش کمتر شده.
.
ولی مشکل اونجاست که من هنوز هم همون مرده متحرکه هستم .
از صبح تا شب توی اینترنتم .
اگه کسی ازم کاری بخواد که انجام بدم ، هر چند آسون باشه ، تمام وجودم رو دلشوره میگیره. دلیلشو هم نمی دونم . سست شدم ، بی اراده.
.
نمی دونم به نظر شما لازمه که برم پیش روانشناس ؟
آخه کار من با یکی دو جلسه حل نمی شه .
مشکلام زیادن .
ظلم های پدر و مادرم ، درسام ...........
نمی دونم چیکار کنم .
اونقدر زیادن که موندم چیکار کنم :302:
گاهی وقتا فکر می کنم که چطور می تونم خودمو از این شرایطی که توش هستم خلاص بکنم ؟ همش یه راه میاد تو ذهنم . این هم اون که چه جوری خودمو نابود کنم .
شاید اونجوریه که از تمام این مشکلات می تونم خلاص بشم .
این اواخر یه روزنه های امیدی توی زندگیم داشت اتفاق می افتاد ، اما متوجه شدم که بازیچه پدرم قرار گرفتم .
من نمی تونم و دیگه خسته شدم . همش می گم درد داره ولی راه دیگه ایی ندارم .
RE: من یک مرده متحرک هستم.دیگه حوصله هیچی رو ندارم ، خسته شدم از زندگی.
سلام
ببین اگه راهی پیدا کردی به من هم بگو!! تازگیا بیخوابی و کابوسهای شبانه به حال و روز من اضافه شده!! باز خوبه تو هنوز اینا رو نداری!!
ولی یه توصیه بهت می کنم،
بهش نزدیک شو و بهش اعتماد کن، بهش بگو خسته ام و می خوام چشمهام رو ببندم و دستهام رو تو دستهات بذارم، تو خودت می دونی و راه پیش رو، اونوقت خیلی آرومتر میشی، خدا پناه بی پناهاست و برای بنده اش همیشه بهترینها رو می خواد
RE: من یک مرده متحرک هستم.دیگه حوصله هیچی رو ندارم ، خسته شدم از زندگی.
امید جان
میخوام بدونی همین حالا که دارم برات می نویسم چندان حس و حالم جالب نیست...اما بازم شکرش.کمی از خودم میگم
جهشی که تو این 4 سال تو زندگیم اتفاق افتاد بعد از ناکامی های پشت سر هم و در مدت زمان کم بود
یادمه تو یه دوره تقریبا 6ماهه:
1-نامزدیم بعد از کش و قوسی 20 ماهه به هم خورد که باعث شد ضربه روحی شدیدی بخورم،این اتفاق کم از طلاق برای من نبود فقط نرفتیم امضا کنیم تو دادگاه!(نمی دونم می دونی یا نه که ضربه های عاطفی در مردان شدیدتر از خانمهاست)حتی یه مدت مجبور به مصرف داروهای ضد افسردگی شدم.
2-کارمو از دست دادم،تازه پولم رو هم خوردن یه آب هم روش
3-دانشگاهمو هم از دست دادم به خاطر مشکلات مالی و رفتم و انصراف دادم
4-مشکلات مادی من به حدی زیاد شد که حتی بعضی وقتا یه کورس تاکسی پول نداشتم بدم و مجبور بودم پیاده برم
یه مدتی بعد از این اتفاقات تلخ و پشت سر هم خونه گیر شدم،افسرده و نا امید
هنوز نمی دونم چطور این همه مشکلات برای من شدن یه جهش!
یه روزی به خودم اومدم،گفتم خدایا خودم موندم و خودت!عجب روزهایی بود.....
از زیر صفر شروع کردم تا الان که خدا رو شکر،خدا به من لطف داشته و نعمتهای زیادی در اختیارم گذاشته
داداش امید،سعی خودت رو کن،کنار نکش و تلاش کن...تلاش و توکل به خدا...
اونوقتی که اداره زندگیت رو بسپاری به خدا اونوقت اون برات جاده صاف میکنه،دستتم میگیره و فقط باید مسیر رو طی کنی
:72:
RE: من یک مرده متحرک هستم.دیگه حوصله هیچی رو ندارم ، خسته شدم از زندگی.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Amiran
هنوز نمی دونم چطور این همه مشکلات برای من شدن یه جهش!
ضمن تایید صحبت های دوست خوبمون جناب امیران
امید عزیز
باید بهت بگم که انسان در رنج آفریده شده و از اونجاییکه تا جسم سختی نکشه روح ارتقا
پیدا نمی کنه ، باید بهت بگم تو الان در آستانه تحولی و برای بزرگ شدن روحت خداوند شما
رو در مذان امتحان قرار داده!
الان 2 راه داری! 1- در رنج و غم غرق بشی! 2- به خدا توکل کنی و خودت رو از محنت بیرون
بکشی!
نمیدونم تاحالا قرآن رو باز کردی وقتی خیلی دلت گرفته و آیه ای آمده که پاسخت رو بگیری
یا نه! اما اگر میتونی این کار رو بکن و از خدا بخواه کمکت کنه تا تو رو با همه مسائلت قوت و
بشارت بده تا بتونی خودتو از این برزخ بکشی بیرون!
هی نشستی بدبختی هات رو لیست می کنی که چی؟
میخوای در مقابلش نعمات و خوشبختی هات رو لیست کنم برات تا ببینی شما شرمنده
میشی یا خدا؟
ماشالا چقدرم تو لیست کردن مسائلت ماهری :)
میشه لطفا 20 تا نعمتی که داری رو برامون لیست کنی؟
50 تا جمله مثبت به خودت بگی؟
و در اخر میتونی این تاپیک رو بخونی و به دستوراتش عمل کنی؟
تو نیاز داری باورهات و فکرت و عوض کنی! چون موتور محرکه بدن آدمی و تلاش فکر انسانه!
فکر و باور که درست بشه همه چیز درست میشه!
تا هدف نداشته باشی اوضاع همینه!
افکار منفی ، احساسات افسار گیسخته ، نا امیدی و چرخیدن در حلقه بد بختی افسردت
می کنه!
برای شکستن این سیکل معیوب باید اراده کنی خودت! فقط خـــــــــــودت!
اگر خودت نخوای خدا هم نمیخواد!
خودت خوب میدونی که خدا سرنوشت هیچ قومی رو تغییر نمیده مگر اینکه خودشون بخوان و
اراده کنن!
یک چیزی رو تو زندگی استیو جابز خیلی دوست دارم! با اینکه یک بچه نا مشروع بود و خیلی
سختی کشیده بود توی زندگی اما هرگز در برابر سرنوشت تسلیم نشد تا به موفقیت رسید!
اما انقدر سختی کشیده بود جسمش که تو سن 57 سالگی در اثر بیماری سرطان فوت
کرد.
اینو گفتم که بدونی از خیلی های خوشبخت تری اما چسبیدی به نداشته هات! و تا سختی
نکشی چیزی بدست نمیاری اگر هم بدست بیاد لذتی نداره!
ناراحت نشو اما کمی قوی باش و تموم کن این سوگواری رو!
کی رو میشناسی که مشکل نداره؟
اصلا اگر مشکلات نبودن که لذت بدست آوردنی هم نبود و روح متعالی نمی شد!
این داستانی که مدیر همدردی گذاشته رو بخوت تا بدونی شرایط تو خوبه یا شرایط زیر :
انسان در معنای رنج
تحمل درد و رنج در انسان
رنج و غم به عنوان آشکار کننده شادی
رابطه رنج و موفقیت (رنج عامل رشد دهنده)
پست های تاپیک های بالا رو بخون!
ببین باز هم خودت رو یک مرده متحرک میدونی با یک بدن سالم و هوش سرشار و موقعیت
اجتماعی مطلوب و دوستانی خوب و ایمان و داشتن خدای به این بزرگی؟؟؟
اصلا ببین روت میشه بگی دلم میخواد بمیرم؟
ببین سختی زیاد کشیدما! نفسم از جای گرم در نمیاد!
اما بدون تا سختی نباشه روح آدم بزرگ نمیشه!
RE: من یک مرده متحرک هستم.دیگه حوصله هیچی رو ندارم ، خسته شدم از زندگی.
ممنونم.
من یه مشکلی دارم ، یعنی اصلا دست و دلم نمی ره حتی این تاپیک ها رو بخونم .
اراده ام صفر شده . ضعیفم .
نمی تونم به خدا .
.
.
راستی من تمام کارهامو تو تختخوابم انجام می دم .
خوندن هام . کارهام با اینترنت . آهنگ گوش دادن .
همه چی . خوابم . فیلم نگاه کردن با لپ تاپ هم.
.
در ضمن یه عادتی هم تازه پیدا کردم اینه که دوباره تمام آهنگهای غمگینمو میذارم و گوش میدم تا خوابم ببره .
اینم از روش خودکشی منه .
نمی میرم هم راحت شم .
فکر کنم زیاد خونه موندم اینجوری شدم .
تا کاری پیش بیاد که مجبور بشم برم بیرون دلشوره میگیرم.
فکر کنم اوضاعم حاده ، برم روانشناس ؟
RE: من یک مرده متحرک هستم.دیگه حوصله هیچی رو ندارم ، خسته شدم از زندگی.
سلام
آقا امید اشکالت اینه که زیادی فکر میکنی!!!!!!
سعی کن اهداف کوتاه مدت برا خودت بذاری بدون توجه به اینکه حالا آینده قرار هست چی بشه. تنها وظیفه فعلی شما جلوگیری از هدر رفتن وقتته کار دیگه ای لازم نیست انجام بدی.
در مورد بی حالی و وابستگی به اینترنت هم وقتی به کارت یا درست مشغول بشی خود به خود کنار میره.
زیاد به آینده فکر میکنی ول کن آینده رو شما داری لحظات کنونی رو با افسوس برای آینده هدر میدی
انقدر اتفاقها هست که ممکنه بیفته و شما ازش بی خبری
به یک بهانه ای آروم آروم از وقت تو خونه بودن کم کن روزی یکی دوساعت تا از این حالت کسالت و کرختی بیرون بیای