RE: ازدواج دوم، تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط شيرين بانو
بهارشادي، خب من به دنبال گرفتن راهنمايي هستم و ميدانم كه ازاين سايت هم نتيجه اي جز قطع ارتباط نخواهم گرفت. ولي همه فقط مرا نصيحت مي كنند و كسي راه و روش را به من نمي گويد.:325:
شیرین بانوی عزیز
خوب اگر دنبال راهنمایی هستی ، مقابل حرف های ani عزیز جبهه نگیر و با دقت به حرف و تجربیاتش گوش
کن! ایشون از کارشناسای عالی تالار هستن! فقط هم کمکشون راهنمایی درست شماست!
پس باهاشون همراهی کن و جبهه نگیر و با دقت بخون حرف هاشون رو گلم :72:
خوب راه و روش قطع ارتباط درست را هم اگر بخواهی بدونی حتما بهت میگیم...آیا تو خواهان قطع ارتباط و
تصمیم درست هستی؟ همه دارند راهنماییت می کنند نه نصیحت...اگر دنبال راه مناسب برای قطع
رابطه هستی و می خواهی با پیامدهای قطع ارتباط مبارزه کنی بگو تا راهنمایی بیشتری به تو بکنیم!
:72:
RE: ازدواج دوم، تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
سلام دوست عزیز
دوستان کاملا راهنمائیت کردن .....عزیزم راه روش نداره ... خوب باید کلا کات کنی رابطه رو ........چجوری دلت میاد یا ببخش جرات می کنی با یه آقای متاهل ازدواج کرده هم صحبت بشی .... عزیزم بشین درست فکر کن...
1) ایشون اون موقع میتونستن با شما ازدواج کنن که شما گفتین خودشون راضی نشدن یه کسی که واقعا یکی رو بخواد از این فرصت استفاده میکرد....
2)الان ازدواج کرده شما چجوری باهاش در تماسین مگه از هم شماره تلفن دارین یا همدیگه رو میبینین ....عزیزم این آقا تلاششو باید اون وقت میکرد نه حالا... اگرهم نکرده یعنی راحت بگم نخواسته.....
3)خودتو جای اون دختر بیچاره بذاراگه یکی با زندگی خود شما این کارو میکرد چه جوابی براش داشتی....
ببین الان اون آقا پسر نیست.. مجرد نیست.. که بخوای به عنوان یه مورد یا کیس ازدواج بهش نگاه کنی... این جوری بیشتر بهش وابسته میشی ...احساستو بذار کنار ومنطقی فکر کن.......
RE: ازدواج دوم، تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
سلام دوست عزیز!
خوب دقت کن تاپیکت در عرض دو روز به 3 صفحه رسیده، این یعنی همه تو این تالار دوستت دارند و قصد راهنمایی شما رو دارند. پس راهنمایی ها رو که بعضا تند می شوند که مثل یک سیلی تو را از خواب بیدار کنند، بپذیر و روشون با این زمینه ذهنی فکر کن که نیت همه کسانی که اینجا برات پست میذارند، خیره! اون وقت مثبت تر و منطقی تر فکر میکنی:72:
گفتی گوشت از نصیحت پره... گفتی راه کار عملی می خوای... خودت تو این چند پستی که گذاشتی چقدر تغییر رو در خودت میبینی؟... عزیزم از تو حرکت تا بچه ها هم در طی این مسیر یاریت کنند:72:
میرم سراغ جملات خودت... پایبندی به اصول اخلاقی و شرعی؟... من کاری با اون خانوم ندارم... اخلاق در مورد حفظ شان یک انسان چی میگه؟ شرع چطور؟
به من بگو لیاقت دختر موفق و شایسته ای مثل تو برزخیه که الان توش زندگی میکنی؟ مردی که دوست ندارم ندیده قضاوت کنم ولی نکات مبهم زیادی تو رفتارش دیده میشه؟ قضاوت هایی که اگر تصمیمت رو عملی کنی انتظارت رو خواهند کشید و خودت از همین الآن زمزمه هاش رو میشنوی؟
میفهمم که احساسات یک زن عاشق چقدر میتونه سرکش باشه... وقتی بر خلاف میلش عمل کنی چه غوغایی به پا میکنه... چه کولی بازی هایی که در نمیاره:311:....
ولی تو به پایان کار فکر کن... به وقتی که رها شدی... مستقل شدی... و وقتی که یکی از درون تو رو تحسین میکنه
اگه حرفام رو قبول داری بسم الله...
این همه کار مهم تو زندگیت داری، شغلت، علایقت، دوستات، زندگی خیلی کوتاه ست، و ما هر چقدر هم که رشد کنیم کمه...
به فکر این آقا، نشونه هایی که تو رو به یاد ایشون میندازه ایست بده
تکنیک توقف فکر
راه های ارتباطی ات رو با ایشون ببند... بگذار مدتی تنها باشی به دور از او و احساساتی که درونت زنده میکنه به شیرین و زندگی که لیاقتش رو داره فکر کن.
زندگی بعضی اشتباهات رو هرگز نمیبخشه!!!
RE: ازدواج دوم، تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
شیرین بانوی عزیز به نظر میاد که تصمیم خودتی گرفتی و هرچه به شما راهکار ارائه میشه بازم درصدد توجیح خودتو اون آقا و رابطتون هستین.
باشه عزیز دل خواهر.. راهکار فقط یک چیزه..اگه اون آقا واقعا نمیخواد با همسرش باشه و ازش خوشش نمیاد و عاشق دلباخته شماست،همسرش رو طلاق بده بیاد با شما ازدواج کنه..ببینم اینکارو میکنه؟؟
تازه خانواده شما که اون موقع مخالف صددرصد ازدواجتون بودن ببینم حالا رضایت به این ازدواج میدن؟
تازه 26 سالته..اوج جوونی..انقدر خواستگارای رنگ و وارنگ با شرایط عالی برات بیان که خسته شی..انقدر عجله نداشته باشین..برای ازدواج کورکورانه وقت تنگه ولی برای ازدواج از روی عقل وقت زیاد دارین
RE: ازدواج دوم، تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
ممنون از راهنمايي شما:72:
دوستان، ارتباط يا عدم ارتباط من تاثيري در تصميم ايشان نداره چون ايشان مصمم هستند و به من هم بارها گفتند كه اگه تو بخواي رابطمون رو قطع كنيم.
صحبت در ارتباط يا عدم ارتباط نيست، من در تيتر تاپيكم هم نوشتم، من به ازدواج دوم فكر مي كنم.
همدردي، آخرين جايي است كه من براي مشاوره آمده ام و واقعا به مشورت نياز دارم.
RE: ازدواج دوم، تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
با عرض سلام و کسب اجازه از کارشناسان محترم
پس با این حساب بهتره که یک کمی بیشتر برامون توضیح بدی راجع به ازدواج دوم؟؟؟؟ .....چرا؟؟؟؟؟ ...... هدفت چیه و دیدگاهت رو نسبت به این موضوع بگو؟
اینطوری بهتر می شه راهنمایی کرد مرسی عزیزم
RE: ازدواج دوم، تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
نقل قول:
دوستان، ارتباط يا عدم ارتباط من تاثيري در تصميم ايشان نداره چون ايشان مصمم هستند و به من هم بارها گفتند كه اگه تو بخواي رابطمون رو قطع كنيم.
صحبت در ارتباط يا عدم ارتباط نيست، من در تيتر تاپيكم هم نوشتم، من به ازدواج دوم فكر مي كنم.
پس با این حساب اونی که به ازدواج دوم فکر میکنه تو هستی...اون اقا داره یه خطایی میکنه و به همسرش خیانت میکنه و با شما حرف میزنه اما حداقل میگه ارتباط رو قطع کنیم...اما شما انگار ذهنت ول کن نیست و به ازدواج دوم فکر میکنی.
از معایب ازدواج دوم میخوای بدونی...اون اقا زن داره یعنی به کسی تعهد داده باهاش بمونه شریک شادی وغمش باشه کسی که زیر تعهدش بزنه از کجا معلوم به بقیه حرفاش بشه اعتماد کرد؟اصلا از کجا معلوم وقتی قبح این کار ریخته شد ازدواج سوم هم پیش نیاد..ازدواج مجدد در موارد خاصه..شرایط خاصی داره...اما ظاهرا این اقا و همسرش مشکل حادی ندارن و اگه داشته باشند هم راه برای حلش هست...
اگه اون اقا ازدواج دوم کنه باید وقتش مالش محبت و عاطفش رو بصورت عادلانه بین دو خونواده تقسیم کنه..چه کسی انقد عادل هست که ازپس این کار بر بیاد؟و اگه جز این باشه ظلم در حق همسر اولش هست...
خانومش به احتمال 99.99درصد رضایت نداره...
اصلا این اقا از پس مسئولیت یه زندگی دیگه برنمیاد و چه بسا زندگی اولش برباد بره.
خانومش بچه اش یا بچه ایندش نسبت بهش حق دارن و دلشون میخواد تمام و کمال مال خودشون باشه...
و دلیل از این مهمتر که خود اون اقا میگه قطع ارتباط..
شیرین خانوم متاسفانه علیرغم اینکه میگی خیلی به اخلاقیات پایبندی چیزی نمیبینم و این حسی هم که عشق و عاشقی نامیدی چیزی جز هوس نیست..
یه هوس یا لجبازی خانمان برانداز..
شما اصلا گوش نمیدی داریم چی بهت میگیم..اول میگی راه حل قطع ارتباط بگید..بعد میگی نه اصلا قضیه قطع ارتباط نیست...شما متاسفانه خودتو به خواب زدی و گرنه از اول تا الان این همه راهنمایی..کنترل نفست رو دستت بگیر..قرار نیست هرچی میخوایم همون بشه..خیلی چیزا به ضرر ما و دیگران هست...
ارتباطت رو کامل قطع کن و از روشهای تمرکززدایی استفاده کن..بعد از مدتی خواهی دید تو فکرچه اشتباهی بودی.
حداقل به خودت رحم کن و برای خودت ارزش بذار..اون اقا داره از تو بعنوان تفریح و سرگرمی یا ارضای هوسش استفاده میکنه و بعد هم راحت میگه قطع ارتباط اما اونی که وابسته میشه تویی..بترس از اینکه استفاده کنه ازت و خسته بشه و بره و تو بمونی با غرور و شخصیت خورد شده...بهت بگه برو خانوم من زن دارم.دست ازسر زندگیم بردار..
حتی اگه عقدت کرد وقتی دلشو زدی رهات کنه و بره و بگه چیزی که عوض داره گله نداره...هر چند من بعید میدونم واقعا به عقد تن بده..انقد تو رو با اسم ازدواج دنبال خودش میکشونه و اخر سر هم ولت میکنه.
چرا مراقب خودت نیستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این خونه ای که تو فکرشی بر پایه ای از باد هست...یه کم واقعیتها رو ببین و از خیال و اوهام بیرون بیا..
نیاز هم نیست در جواب پستم توجیه بیاری
موفق باشید
RE: ازدواج دوم، تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
ممنون از راهنمايي شما:72:
اين انگل هوسباز!!! سوال داره، ازدواج دوم رو كه خدا و پيغمبرش حلال كردند، ديگه چرا بهم ميگيد هوسران؟
ايشان فقط و فقط واسه اين ميگن قطع ارتباط كنيم كه هيچگونه لطمه اي به زندگي و كار و درسم نخوره، هرچند كه تاب و تحمل جدايي را ندارند و در طي اين مدت اين موضوع بهم اثبات شده.
RE: ازدواج دوم، تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
شيرين عزيز اروم باش
و هيچوقت به خودت انگ نزن,هر كس كه به تاپيك شما سر ميزنه نه ميشناست و نه به تمام جوانب اگاهه ,به قول معروف هر كسي از ظن خود شد يار من
اما همه هدفشون كمكه ,اينو مطمين باش شايد راهمون اشتباهه تو صبور باش
صبركن ميان و راهنماييهاي بهتري بهت ميكنن عزيزم
من فقط بيشنهادم يه جابجايي كوچولوس,سخته اما شما كه خودت ميگي نميخواي به كسي اسيب برسه يه كم جاهارو عوض كن ,خيلي سخته ميدونم,اما سعي كن و بعد تصميم بگير و در برابر حرفها جبهه نگير
صبور باش و قدمي بردار كه درست و محكم باشه
RE: ازدواج دوم، تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
یک نکته و یک سوال رو لازم دونستم بگم:
1) ما انسان ها مثل فیلتر عمل میکنیم بعضی محرک های خارجی رو میپذیریم بعضی دیگر رو نه!
پس حتی اگر تعبیر اشتباه ت از حرف های بهار عزیز رو معیار قرار بدهیم، شما مجبور نیستی قبول کنی که هوس بازی!!!
بهتره خودت هم وارد بازی های ذهنی که "شیرین بانو احساساتی" ترتیب داده تا از این طریق حق به جانب به نظر برسه و توجیهی برای رفتار خلاف عرفش پیدا کنه نشی....
و اما سوال من از تو دوست عزیز که باز هم میگم کار درستی کردی که همدردی رو به عنوان آخرین مکان برای مشورت انتخاب کردی:
به من بگو مشورت رو چگونه تعریف میکنی؟ هم فکری کردن چه معنا میده؟ وظیفه یک مشاور و به تبع اون یک مشاوره شونده چیه؟
دقت کن با خودت رو راست باش و با کلمات بازی نکن