حال و احوال دل شما همدردای مهربون تالار چطوره؟

باز هم سلام :72:
راستش این چند روزه خیلی دوست دارم بیام توی تالار، فکر می کنم علتش نزدیک شدن سال پدر و مادرم هست، انگار اینطوری راحت تر روزها می گذرن و از طرفی هم پارسال این موقع اصلا شرایط خوبی نداشتم اما الان همه چیز خوبه ..
همسرم برای سالگرد ازدواجمون حسابی سورپرایزم کرد :310:
فکر کنم امروز روزن هم بیاد چون قراره که بیاد خونمون، دلم برای آرمان کوچولو تنگ شده :46:

دوستتون دارم، اگه عروسی چیزی هست منو هم دعوت کنید :227: بلد نیستم برقصم اما بلدم دست بزنم :104:

:72:

سلام خانم شادي سالگرد ازدواجمون تبربك مي گويم :72::72: خانم شادي سلام من به خانم روزن برسانيد ارمان كوچولو ببوسيد خانم شادي اميدوارم هميشه شا د باشيد اميدوارم هميشه سلامت باشيد:72::72:

[align=justify]سلام شادی جان،


احساس آرامش می کنم وقتی می بینم اون دوره ی پر فراز و نشیب رو با موفقیت طی کردی و دیگه فراری نیستی. :228:

همه دوستت داریم و خوشحال می شیم که زمان بیشتری رو در تالار باشی تا هم بیشتر از حضورت استفاده کنیم و هم کمتر دلمون برات تنگ بشه. :43:

و حالا که قراره روزن هم بیاد ... :82:

فکر نمی کنم روزن اصلا منو بشناسه، اما من یه دوستی دیرینه باهاش دارم!

داستان از این قرار بود که وقتی من تازه عضو همدردی شده بودم، یه تاپیک سرگرمی بود که من خونده بودمش و اونجا روزن به باردار بودنش اشاره کرده بود. اما من تازه وارد بودم و با نام کاربری ها چندان آشنا نبودم، به همین خاطر بعد از اون، من یکی دیگه از دوستان رو با روزن اشتباه گرفتم، یعنی فکر می کردم خانمی که در اون تاپیک نوشته بود که بارداره و ... این دوستمون هست.

و از قضا من و این دوستی که با روزن اشتباه گرفته بودمش خیلی مواقع همفکر و هم عقیده بودیم.

خلاصه مدت نسبتا طولانی ای گذشت و من طی این مدت چند بار خواستم با پیام خصوصی احوال نی نی سابق و آرمان کوچولوی حال حاضر رو بپرسم، اما هربار یادم رفته بود.

تا اینکه روزن خیالی من، در یه موردی از طریق پیام خصوصی ازم سوالی کرده بود، و من هم از اونجائیکه احساس بسیار مثبتی نسبت بهش داشتم، با کلی قربون صدقه (که به نوعی لحن طبیعی من در صحبت کردن با خانم هاست) و ماچ و بوسه!! :302: پاسخ دادم و در ضمن اضافه کردم که تفکرات شما اونقدر به من شبیه هست که مطمئنم اگر در دنیای حقیقی همدیگه رو ملاقات کرده بودیم، دوست های بسیار خوبی برای هم می شدیم. :302:

اما یکی دو روز بعد از ارسال این پیام بود که یه تاپیک قدیمی رو خوندم که طاهره در مورد خانم این دوستمون صحبت کرده بود، من فکر کردم طاهره اشتباه کرده، اما در عین حال کنجکاو شدم تاپیکی که بهش اشاره شده بود رو بخونم، و اونجا در عین ناباوری متوجه شدم که بله، ایشون نه تنها یه خانم باردار نیست، بلکه اصلا خانم نیست!!!!

فکر نمی کنم بتونید تصور کنید که تا چه حد دچار شوک شدم! :33: و چقدر خودم رو بابت این اشتباه سرزنش کردم :101: من که برای خودم یه مرز هایی دارم و اساسا نوع صحبت کردنم با خانم ها و آقایون متفاوته، خصوصا خصوصا وقتی که طرف متاهل هم باشه!

بعد که یکم کنترلم رو بدست آوردم، یه پیام خصوصی دیگه نوشتم و موضوع رو توضیح دادم. اما فرداش یه قسمت "پیگیری پیام" کشف کردم که این امکان رو در اختیار می گذاشت که قبل از اینکه پیام خصوصیت باز بشه، حذفش کنی، و خوشبختانه پیام من هنوز خونده نشده بود و بی سروصدا حذفش کردم!

این هم خاطره من از روزن. :) نتیجه اخلاقیش هم اینکه دوستان لطفا نام کاربریتون رو طوری انتخاب کنید که مشخص باشه خانم هستید یا آقا! :P و یه نتیجه گیری دیگه اینکه وقتی تازه وارد هستید سعی کنید زود با دیگران صمیمی نشید که از این بلاها سرتون نیاد! :)[/align]

سلام به روزن عزیز:43:

حال شما خوبه خانومی

خوش می گذره ؟

فرزند دلبندتون خوبن انشالله ؟:46:

شادی جان من هم سالگرد ازدواجتون رو تبریک میگم http://www.postsmile.com/img/emotions/188.gif http://www.postsmile.com/img/emotions/196.gif

:311: :311:
چه با مزهههههههههه
ببخشید سلام یادم رفت
خانم فیلوسارا چه دوستای خوبی هستیم منو شما :311:
خیلی خوشم اومد، کلی شارژ شدم دستت درد نکنه :227:

حالا کی بود؟ یعنی من کی بودم؟ خیلی با نمک بود... آرمان هم داره می خنده :311:

خووووووووب خیلی وقت بود نیومده بودم، الان هم تا رسیدم اومدم اینجا، هنوز خود شادی رو ندیدم، داشتیم روبوسی می کردیم که من نشستم پای کامپیوتر :46: این همه شکلک چرا اون شکلکه که داره می خنده دندوناش پیداس نیست؟؟ :D پیداش کردم .

آرمان کوچولوی من خیلی بازیگوش شده، الان تقریبا 9 ماهشه اما من حریفش نمی شم، همچنان هم با خانمها روابط حسنه داره (به جز من که مادرشم)
راستی چه خبر؟ یعنی باید تمام پستها رو بخونم تا بفهمم چه خبر شده؟ اصلا حرفشو نزنید چون نه وقتشو دارم نه امکاناتشو ...
راستی قراره یه خونه بخریم، هر چند که الان هم اجاره نمیدادیم .. البته صاحب خونمون نمیذاره بلند شیم میگه خونه هم خریدید همینجا بشینید، از بس که مهربونه ، تازه برام چایی هم میاره :D

مثل اینکه زیاد حرف زدم، راستی یه تایپیک بود که می رفتیم مهمونی خونه همدیگه، اون چی شد؟ کجا بود؟ من میخوام برم مهمونی :82:

فعلا خداحافظ :310:

سلام خانم روزن اميدوارم هميشه شاد باشيد خيلي خوشحال شدم شما در تالار ديدم ارمان كوچولو حال خوب است ارمان كوچولو ببوسيد اميدوارم هميشه سلامت باشيد:72::72::72 خواهر خوبم شما قابل احترام هستي

به به آنی جان هم دیگه آنلاین میان .

آنی جون چی شد آنلاین شدید چشمامون عادت نداره ها .

به هر حال خوشحالم که شما هم دیگه آنلاین میاید و اسمتون رو می بینیم .

باران عزیزم

دستور از بالا رسیده .
من هم مثل بچه ی خوب گفتم : چشم .



در ضمن حضور مجددا شاد و روزن و شیرین جون و آرمان و کیمیا خاتون را باید به فال نیک گرفت
برای اینکه اشتباه نشود آرمان پسر روزن و آرمان 26

جای گرد آفرید و سورنا و استر و قلب سپید و مرتضی و محمد و.....هم به شدت خالی است

شاد تو تاپیکی که باز کرده حسابی خاطره های اوایل ورودم به تالار رو واسم یاداوری کرده ،منم واقعا جای بچه های قدیمی که الان خیلی وقته ON نشدند رو خالی می بینم

ای کاش اقای مدیر در اول عضویت یه سندی گرو بگیره تا به این راحتی اعضا نتونن از این تالار برن :311:،هر چند من همیشه منتظرشونم که برگردند

سلام چند روزی سفر بودم تالار نبودم دلم براتون تنگ شده بود
رفتم سفر تا یکم آرامش پیدا کنم فعلا این آرامش رو کسب کردم و البته امبدوارم که ماندگار باشه
از برگشتن شاد و روزن عزیز هم خیلی خوشحال شدم
امیدوارم بقیه بچه های تالار هم سری به تالار بزنن
:72:

چند وقتی است از بالهای صداقت و موطلایی خبری نیست .
مادر و دختر کجاهستید ؟
کسی از این دو نفر خبر دارد ؟
دلم برایتان تنگ شده .

بی دل دلم برات تنگ شده .
شیرین زبان نمی شه خواهش کنم آشتی کنی ؟

آرمان 26 که هر از گاهی یک سری می زنی و بی سروصدا می آیی و بی سروصدا می روی . دل تنگ خودت و هنرنمایی های تو در تالار هستم .

گردآفرید - سورنا - قلب سفید - کاترین -دانه و.........بابا جان دلم برایتان تنگ شده .

راهگشا ( نقاب ) - kamran2007- nastaran58 - -wintersun77 - آقای سنگ تراشان - دلتنگم و غمگین .....

انی تازه منم می خوام برم

میام برای خداحافظی

یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا همه دارن میرن ؟؟؟
واقعا رفتن کار درستی ؟؟ بمونین و حرفتونو بزنین ؟؟؟ رفتن یعنی پاک کردن صورت مسئله
چرا تا یکم جو تالار عوض میشه همه قصد رفتن میکنن
آقای نقاب شما دیگه چرا خداحافظی کردین؟؟؟
کاش مدیر همدردی یه تاپیک درست میکرد تا همه حرف دلشونو بزنن و فکر نکنن حرفای نا گفتشونو نمی تونن بزنن و باید برن
اگه میشه مدریت یه تاپیک بزار تا همه مشکلاتشون و دلخوریهاشونو و حرفای ناگفته شو از تالار اونجا مطرح کنن
:72:

سلام چند وقتي خانم بي دل در تالار نيست جا در تالار خالي است خانم موعود چند وقتي تو تالار نيست اقاي لرد حامد چند وقت تالار نيست سه نفر دلم برايتان تنگ شده به تالار سر بزنيد:72::72:

جناب مدیر خواهشا در مورد این دوستان تجدید نظر کنید
:72:

با سلام
فکر میکنم این تاپیک اگرچه محتویاتش تکراری هست و بارها تکرار کرده ام، اما برای کسانی که واقعا نیاز به شفاف سازی دارند مفید باشد.
قوانین بسته و سخت گیرانه همدردی

از ياداوري مجددتون ممنون!!!

خسته نباشي واقعا

شما وقت كردي يه كم روي اسم اعضا خط خطي كن ...

کاش حداقل در این فضای مجازی که گهگاهی حرف دلمونو میزدیمو گوش شنوایی برامون بود میتونستیم آزاد باشیم

اخه مامفرد جون گوش شنوا بود که اینهمه بچه ها دلگیر از تالار نمیرفتن

بی خیال عزیز دلم
حیف بچه های تالار که دلم براشون تنگ میشه:302:

بچه ها خواهش می کنم این بحث را تمام کنید .

ما مثل اعضای یک خانواده هستیم و کاملا ممکن است در یک خانواده اختلاف نظرو مشکل و دعوا و داد و بیداد پیش بیاید .

صبر کنید و خواهش می کنم سکوت کنید . به اندازه کافی اعتراض کردیم و به اندازه ای که نشان دهیم انگشتان یک دست هستیم و اتحاد داریم هم واکنش درست و غلط نشان داده ایم .

حال باید صبر کنیم و منتظر باشیم . تا این حد از اعتراض و هواداری و جانب داری و نشان دادن احساس درست است و بیش از آن باز منجر به یک اختلاف و دعوای بزرگ تر می شود .

صبر - صبر - صبر - صبر توام با سکوت .


اتفاق امروز ، برای هر یک از ما درست یک درس بزرگ زندگی بود و برای هر یک از ما پیامی داشت . پس دقت کنید که پیام خودتان را اشتباه دریافت نکرده باشید .

خدمت تمامي اعضا تالار سلام عرض مي كنم ، اميدوارم حال همه خوب و خوش باشد . دوستان محترم و خانم آني گرامي ما مدتهاست پيامي كه بايد دريافت كنيم را دريافت نموده ايم بارها مثبت نگر بوده و در نوع پيام دچار شك شده ايم و به خود گفته ايم نه اينگونه نيست و شايد من اشتباه مي كنم اما اگر فقط من يكي باشم مشكلي نيست ديگران چرا ناراحت شده اند حتي كساني كه افكارشان و اعتقاداتشان با بنده يكي نيست هم به نوتعي از مدير همدردي گله مند بوده و رفته اند اين نشان دهنده چيست ؟ بله چه بخواهيد و چه نخواهيد باور كنيد مدير همدردي به نوعي ديكتاتوري اعتقاد دارند . بگذاريد بگويم تا زماني كه مدير همدردي نوع مديريتش بدين سبك و سياق باشد جايي براي من و امثال من در تالار همدردي وجود ندارد هرزگاهي هم اگر مي آيم و سري مي زنم به خاطر گل روي دوستان هست و به خاطر دل خودم ،حيف از تالار همدردي ( اعضا تالار همدردي)
واقعا خودتان قضاوت كنيد اين همه عضو همدردي در مسائل و مشكلاتشان در نوع نگاه به زندگي پيشرفت داشته اند اما مديريت محترم همدردي همچنان بر بعضي مواضع سختگيرانه بي ربط و بي نتيجه خويش كه از ابتدا تا كنون در تالار مشكل ساز بوده ايستاده اند و شايد اينگونه برداشت شود كه بر عكس دوستان كه پيشرفتهاي زيادي داشته اند مدير همدردي در خصوص مديريت ، تبادل افكار و نظرات ، رفتار و تعاملات اجتماعي روز به روز نزول داشته اند . البته اين نظر شخصي من است و ممكن است كه ديگران يا شخص مدير نظر ديگري داشته باشند .
موفق و پيروز باشيد

انی عزیزم
صبر در جایی معنی دارد که نتیجه ای داشته باشد

فعلا که نتیجه اش دلگیر شدن اعضایی اسم و رسم دار و کسایی بود که خودتون چندین بار بهشون افتخار کرده اید ،خودتون که متوجه منظورم میشید

همه چی آرومه - ( ما ) چقدر خوشبختیم :227:
همه چی ارومه - ( ما ) چقدر خوشختیم :227:( لطفا با ریتم بخوانید )

البته صداش چند وقت دیگر در میاید که علت این همه خوشحالی چیست . ولی فعلا بدانید که

همه چیز آرومه - (ما ) چقدر خوشبختیم :227:

بیب بیب هورا . بیب بیب هورا

به نظر شما نخود توی دهن من خیس می خوره :163:
بگم ؟!:163:
نگم ؟!:163:
نه نمی گم . فعلا باید این نخودها توی دهنم خیس بخوره تا به وقتش :311:

فعلا با شادی من شادی کنید .گارانتی می دهم خبر و منبع خبر کاملا موثق هستند و خبر فوق العاده خوشحال کننده ای در راه است .
اما حیف از نخود که به راحتی ها خیس نمی خوره:302:
یعنی من می تونم این نخودها را توی دهانم نگه دارم تا خیس بخوره ؟!
نه نمی تونم
نه می تونم
نه
آره
بگم ؟ نه نه نه نه
آره آنی آفرین تو می توانی و....
می خوام بگم
نه نه نه نه
باشه نمی گم :302:

در ضمن آرمان محترم سلام

چقدر خوشحالم که تا صدایت کردم و به سمت تو انرژی فرستادم حاضر شدی .


بفرما بی بی محترم


تحویل بگیرید و به انرژی های بنده شک کنید . آقا انرژی قیامت می کند .

الان هم انرژی می فرستم که آرمان دیگر هرگز و هرگز ما راترک نکند

( خدایی آرمان یک کاری نکنی جلوی بچه ها انرژی های محترمم زیر سوال بره . بالا غیرتا آبروی چندین هزار ساله ی من و انرژی هایم را حفظ کن تا آبها از آسیاب بخوابه بعدا یک تصمیم دیگر بگیر )

مرسی .


کامران عزیز - حسین پور محترم- wintersun77 بازگشت به جمع دوستان مبارک .:227:

هورررررررررررررا .:227: خیلی خوشحالم که مجددا در خدمت همه ی دوستان هستیم و می توانیم از نکته نظرات همه به شکل درست استفاده کنیم .

ما همه اعضای یک خانواده هستیم و گاهی اختلاف نظر پیش می آید .امیدوارم راه های تعامل و برطرف کردن سو تفاهم ها را یاد بگیریم و یاد بگیریم که هیزم به آتش خشم و اعتراضات نریزیم .

گل مریم نازنین و مهربانم

گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی

این هم نتیجه

دیگر چه می خواهی ؟!

با قهر کردن و فرار کردن نتیجه به دست نمی آید . پس برگرد . دختر مهربان .

سلام

از آنجايي كه آني خانم فرمودند : خدایی آرمان یک کاری نکنی جلوی بچه ها انرژی های محترمم زیر سوال بره . بالا غیرتا آبروی چندین هزار ساله ی من و انرژی هایم را حفظ کن تا آبها از آسیاب بخوابه بعدا یک تصمیم دیگر بگیر ) بنده هم سعي مي كنم مهر تأييدي بر انرژيهاي ايشون بگذارم . به همين خاطر در اينجا شعري رو كه بي ربط هم نيست تقديم مي كنم به همه شما :

تمام نا تمام من
تمام ناتمام تو
به ناتمامیم قسم
که نا تمام مانده است :300:


تمام اگر شویم ما
تمام نا تمام ها
به ماتم تمام ما
تمام روز گریه میکنند :302:


تو ناتمام و من چینین
ز ناتمامیم دریغ

تمام شد تمام من
ببین چه گریه میکنم ...:302:

که ناتمام مانده ام در این همه تمام ها
بیا ببین تمام من
زناتمامی من است
که زنده مانده است هنوز :43:

اگر تمام میشدم
تمام قصه های من
تمام میشدند و من
زناتمامیم دگر
به نزد ناتمام تو
تمام شعر ناب را
که چون من و تو ناتمام
در این زمان که ناتمام مانده است
تمام نکرده ناتمام
رها نکرده بودمش .:46:

واااااااااااااااااااااای آرمان :310:

مرسی . مرسی . مرسی . مرسی . مرسی . مرسی .مرسی . :227:

چقدر خوشحالم که برگشتی .:227:

به به . بهتر از این نمی شود . :227:

بیب بیب هورا بیب بیب هورا :227:

ممنون از انرژی مثبت تالار
منم از برگشتن دوستان خوبم به جمع خانواده ی همدردی خوشحالم
امیدوارم همه شبنه ی خوبی رو آغار کرده باشید
:72::72::72::72:

چند روزی نبودم ببین چه خبر شده ، طوفان بوده؟
"کامران عزیز - حسین پور محترم- wintersun77 بازگشت به جمع دوستان مبارک "
مگه این دوستان رفته بودن که برگشتن؟
بازگشت دوباره آرمان رو خیر مقدم میگم و یاد دوستان قدیمی زنده . ایشاله هرجا هستن خوش و خرم وسرحال باشن.
قطعا این جمع دوستانه عزیزان هست که همدردی رو خواستنی کرده ، حالا ممکنه بدلیل گرفتاری و مشغله - یا تغییر اولویتها - از حضور برخی از دوستان مدتی محروم باشیم اما این نوع دلخوریها و اختلاف سلیقه ها نباید مانع حضورمون بشه.

اومدم بگم چند روزی نبودم اما حالم خوبه ، بقول استار حال و احوال دلم خوبه ، حدود 10 روزی هم مسافرت هستم ونمی تونم خدمت دوستان باشم.
باز نیاید بگید درکت می کنم ! شستن فرش و شیشه پاک کردن و.... نیست خوب می دونید که فصل خونه تکونی تموم شده!!
بی دل عزیز یادت بخیر!

بی بی محترم

سفر سلامت . خیر پیش .:323:

فقط سوغاتی یادتان نرود .:104:

حق ماموریت و....دوری از بچه های تالار ، بالاخره سوغاتی هم دارد:227:

سلام سلام ..صد تا سلام:

خب می بینم که همچنان زندگی ان شا الله برای همه هم تالاری ها به خوبی و خوشی جریان داره...از حال ما هم خواسته باشید خوبیم و خدا رو شکر همه چیز عالیست و منتظر شیرینی و شام هم باشید..
قابل توجه سرکرده باند ضد زن ( baby ) که بازم گویا رفته ماموریت خدمت خانم محترم!!!!!:311::311: و همش منو متهم می کنه که شیرینی ندادم..ولی چــــــــــــــــــــــــ ـــشم به موقع.....

خب دوستان امیدوارم همه شما شاد و سلامت و موفق باشید و روزهای خوب و خوشی در انتظارتون باشه..منم شرمنده از کم کاری تو تالار ولی دورادور همه اتفاقت تالارو در جریانش هستم و ارزو می کنم که روز به روز مهر و محبت بین دوستان تالار بیشتر و بیشتر بشه....الهی آمـــــــــــــــــــــــ ـــــــین..

http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...2f8c3a29e0.gif

این چند وقته می بینم که کیوان برادر خوبم خیلی ساکته ..حیف که هیچ کاری از دستم براش بر نمیاد ..امیدوارم دوستان تالار یک همتی بکنند و ایشون رو از لاک در بیاورند..آنی جان یکم اون انرژی های مثبت رو به سمت کیوان هم روانه کن تا بلکه ایشون هم به جمع تالاری ها باز گردند......و این سکوت رو بشکنند..

http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...2f8c3a29e0.gif

جای نقاب عزیز هم خالیه ولی دیدم عضو جدیدی به نام حسین پور داریم که چقدر من پشت هاشونو که می خونم یاد نقاب گرامی می افتم..اقای حسین پور به تالار خوش آمدید و امیدوارم حضورتون پر دوام باشه..می گم شما با نقاب ما برادر دو قلو نیستیدhttp://www.hamdardi.net/imgup/16901/...85bde388ad.gif؟!!

http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...2f8c3a29e0.gif

مامفرد عزیزم ..دیدم بازگشتی..چه خبر؟از اقا احسان چه خبر؟آیا به خانه باز گشتید ؟اگر دوست داشتید کمی برمون بگو...

http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...2f8c3a29e0.gif

دوستان عزیز امریم هم نیستند....خیلی کم حرف شده..امریم عزیزم کجایی؟امیدوارم هرجا هستی خوش باشی ..گاهی بیا و یک خبری از خودت بهمون بده....من بی صبرانه منتظر خبری از شما هستم...

http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...2f8c3a29e0.gif

غزاله جونم هم که حسابی سکوت کرده..بابا غزاله جان کوتاه بیا..عروس آنقدر کم حرف..نمی ذاریم بی سر و صدا عروسی بگیری ها.....بیا و خبری از خودت بده خانمی....

http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...2f8c3a29e0.gif

برای بالهای صداقت عزیزم و کوچولو نازنینش و فرشته جانم هم بهترین ها رو آرزومندم باشد تا خبرهای خوشی ازشون به گوشمون برسه.....ان شا الله.....

خب ..احوالپرسیم خیلی طولانی شد....براتون شادکامی آرزومندم....برای من و نازنینم هم همچنان دعا کنید که ما انسان ها همیشه محتاج دعا هستیم..
در پناه حق..

سارا

http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...2d939c67c4.jpg

سلام سلام سارا خانوم

خوبی خانمی ؟ انشالله همیشه همینجوری سرحال و شاد باشی عزیزم. :46:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط rsrs1380

جای نقاب عزیز هم خالیه ولی دیدم عضو جدیدی به نام حسین پور داریم که چقدر من پشت هاشونو که می خونم یاد نقاب گرامی می افتم..اقای حسین پور به تالار خوش آمدید و امیدوارم حضورتون پر دوام باشه..می گم شما با نقاب ما برادر دو قلو نیستیدhttp://www.hamdardi.net/imgup/16901/...85bde388ad.gif؟!!

---

:311:

عزیزم آقای حسین پور همون آقای نقاب هستند نه برادر دو قلوش . تو این پست هم توضیح دادند .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط حسین پور

m.m.a جان تشکر از خوش آمدگویی شما.. نمی توان نام بازگشت گذاشت زیرا من هم اکنون با معیارفکری دیگری به کار ادامه می دهم فرض بر این که حسین پور شخص ناشناسی است. هدف هم رفتن بود که بخاطر برخی مسائل بازگشت دوباره واجب شد.

---

من هم از بازگشتتون خوشحالم . :72:

غزاله جان شما چه خبر خانومی ؟؟
آقای کیوان چرا ساکت شدند؟؟

من چند روزی نبودم و خوشحالم از دیدن همه شما دوستان خوبم و امیدوارم که همیشه شاد و سرحال و موفق باشید .:43:

سلام

سارا جان خيلي خوشحالم كه به مرادت رسيدي و اينقدر پر انرژي منتظر شروع زندگي قشنگت هستي.....من ارادتمند همه عاشقاي دنيام....من عاشق عاشق هام:46:

باران جان خبر خاصي نيست فعلا خوش ميگذرونيم و دم رو غنيمت ميدونيم...:72:

امروز حلقه مراقبه ی .....بین المللی بود . یک تجربه شگفت انگیز که راس ساعت 10 صبح آغاز شد و.... هماهنگی و مراقبه و تبادل انرژی های کائناتی و...........

در این رویداد و تجربه به یاد خیلی از شما دوستان بودم و امیدوارم که این انرژی های هماهنگ شده و متمرکز برای همه شما نازنین دوستان مفید باشد و از آن استفاده کنید .

خودم که احساس فوق العاد ه ای از این تجربه دارم .
این همه آدم؟!!! از هر نژاد و زبانی - با هر باور و مذهبی در سراسر دنیا در یک حلقه ی ارتباطی دوستانه و در سکوت و.....طی یک هماهنگی زمان بندی شده و............
بی نظیر بود . بی نظیر بود .

سلام

دوباره گند زده شده تو محیط کارم ،تازه داشتیم رنگ ارامش رو میدیدیم
دوباره به سری ادمای زیر اب زن و دزد و رشوه گیری که شرکت اخراج کرده بود وحتی کارشون به کلانتری وپلیس کشیده بود ،برگشتن

هر روز زیر اب یکی زده میشه ،و هر لحظه احتمال اخراج میره

بالاخره منم با شما باید درد ودل کنم دیگه ،

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

در ضمن بنا به فشارهایی که تو این یه هفته روم بوده ،خودم اصلا احساس خوبی ندارم ،شدیدا احساس ضعیف بودن می کنم ،اصلا دوست ندارم اینطوری باشه ،به تمدد اعصاب نیاز دارم ولی متاسفانه به شدت درگیرم


خلاصه احوال خوبی ندارم
متاسفم حرفام تلخ بود

به یاد همتون هستم

نگران نباش گل مریم عزیزم :72:
به خودت و دنیای درونت بها بده تا انسانهای اطرافت به چشمت نیان.... ما نه قدرت این رو داریم که تمام انسانها رو عوض کنیم و نه وقت و زمان این کار رو داریم و نه برای اینکار آفریده شدیم.
به خودت فکر کن و از وجود خودت شگفت زده شو....
:46:

:72:

گل مریم عزیزم

این افت و خیزها در محیطهای کاری نرمال است . به خودت سخت نگیر و مراقب خودت باش و با خودت زمزمه کن . این نیز می گذرد .

میدونم نیاز به استراحت دارم ،ولی اصلا وقتش رو ندارم ،حالا این یه موردش بود

اخه مدیرامون خیلی دهن بین هستند ،اصلا هم از آدم نمی پرسن چی ؟،چرا؟ و....... زود حکم صادر می کنن

بعید نیست که اخراج شیم

اخراج شدن هم آخر دنیا نیست . برای دختر تحصیل کرده و با تجربه ای مثل تو همیشه همه جا کار هست و

در ضمن موج منفی نده و از پیش در ذهنت پروژه ی اخراج طراحی نکن . بگو من جزو این گروه نیستم و با اطمینان هم بگو :46:

آنی جون کشتی ما رو با این خبرتون .

اون خبر خوب کجاست .

پس چی شد آخه .

ما یه حدس هایی میزنیم بماند ، خودتون بگید دیگه .

خبر؟قضيه چيه؟من در جريان نيستم اني جونم!:303: