ایامرادرآب نمک خوابانده است؟

حرف ازفراموش کردن راحته درعمل سخته نمیشه فردی روکه تمام ایندت روبااون میدیدی برنامه ریخته بودی چیکارمیکنم چیکارنمیکنم همه فکروذکرت شده بود براحتی فراموش کنی
فکرمیکردم هیچ کس روبااون مقایسه نمیکنم الان فکراینکه کنارم نباشه عذابم میده ایندم روبااون تصورکرده وساخته بودم چطوربه فکرخواستگارجدیدباشم درحالیکه دلم پیش اونه هرلحظه هرجادرهرحال به فکرشم

- - - Updated - - -

درسته نبودنش ،بی خبرگذاشتنش ذره ذره ابم میکنه همه فهمیدن یه چیزیم شده
غرورم رونمیشکنم وزنگ نمیزنم

خانم متين به نظر من مشكل شما الان اينه كه مدام ميخواي ازش خبر داشته باشي و بهت توجه كنه و اونم اين كار رو انجام نميده
علائمش واضحه
يا ميخواد جلب توجه كنه و از اذيت شدن شما لذت ميبره
يا پشيمونشده و از ا ين طريق ميخواد جدا بشه كه
هر دو روش خيلي غير انسانيه و بهتره رك و راست حرفشو بزنه
اگر مشكل تلفن داري و زجر ميكشي
بهتره بهت بگم معتادش شدي
من تجربه شو دارم اصلا از دستش خون گريه مي كردم
جدي ميگم
مال من روش دوم بود
والان كه چند بار تو خيابون ديدمش حالم ازش بهم خورده الان كه ميگم زجر ميكشم كه راجبش حرف ميزنم بس كه بي ارزش بود و قدرمو ندونست
خدايا شكرت كه اونو قسمتم نكردي . خدايا شكرت كه حواست بهم بود. منو تنها نذاشتي . دعاهايي كه كردمو از رو حكمت قبول نكردي.
شككككككككككككككككككككككر:3 23:
بعدش تو كه مادرت ميدونه رك و راست بهش بگو و مثلا برا يك هفته گوشيت رو خاموش كن وو بده دستش. بگو تحت هيچ شرايطي بهم نده اونو. حت اگه واقعا بهش احتياج داشتي.
برات مهم نباشه كه زنگ بزنه
ميزنه
خوبشم ميزنه
بزار دو روز ازت بي خبر باشه بشه سه روز بشه 4 روز
بالاخره برا فضولي هم كه شده ميزنه
اصلا نزد
به درك به جهنم
بره بميره
بعد يه هفته گوشيت رو پس بگير. باور كن. ميشي يه آدم ديگه. اون موقع كلا عوض شدي. فقط يه زخم برات باقي ميمونه..و ديگه نمي خوايش.اون يه هفته هم اصلا خونه نباش. مثلا برو خونه خواهرت. برو دانشگاه. برو هر جايي كه به فكرش نباشي. صبح تا ظهر برو بازار بعد برگرد بخواب بعد دوباره برو پارك. من ميرفتم كتابخونه .حالا كه شاغلي صبح تا ظهر سركاري . بعدشم خودتو سرگرم كن.به موبايلتم كاري نداشته باش فك كن نداري
بره پيش اون كسي كه لايقشه
فك كردي اينططور آدما رو ح و روان سالمي دارن ؟
مثالش رو تو اجتماع و اطرافم ديدم
به خدا رواني ان. خود شيفته ان.و مشكل اعصاب دارن مشكل خانوادگي دارن.
اين تجربه من
زن شوهردار
عاشق همسر. خونه و زندگيشه.
هيچ كس برا آدم خونوادش و بعد ازدواج همسرش نميشه.
بزار ازدواج كني. خودت ميفهمي. فقط دعا كن مرد خوبي نصيبت بشه. قلبت پاكه .نجيبي. خدا خودش كمكت ميكنه .مثل الان كه حواسش بهت هست

- - - Updated - - -

اين روزام ميگذره و كم كم به آرامش ميرسي
توكل كن به خدا
خواهر گلم به توصيه هام عمل كن. خدا تنهات نميزاره

اخه ازاین لجم میگیره همش میگفت ادم بایداجتماعی باشه من اجتماعیم ادم مهمیم
اخه ادم اجتماعی بدون اینکه چیزی بگه تصمیم میگیره وگوشی روخاموش میکنه
ادمی که فهم وشعورداره همچین رفتاری داره
ادمی که خودش روعقل کل میدونه درحالیکه درعمل هیچ کدوم نیست بی خبرمیره
یه باربهم گفته بود همچین کارهایی میکنم ومن هم یه باربهش گفتم منتظرم تااین روزبرسه وبعدش یه دعوای مفصل دستت دردنکنه و...فکر کردی من همچین ادمیم
اخه فکرنمیخواست عمل نشون میده
خداجوابشون روبده هم خودشون هم خانوادشون که بااحساسات دختربیچاره بازی میکنند مامانش زنگ میزدمیگفت دخترم چطوری به خانواده سلام برسون بگومیایم عجله نکن
خودش هم دخترداره خداجوابش روبده

ببین عزیزم هیچیکی نمیگه فراموش کردن سخت نیست! همه دارن میگن منم میگم سخته خیلی هم سخته!
ببین اون اقا تعهدی به شما داشت؟ خوب نداشت حتی خواستگاری رسمی هم نیومده بود! اومده بود؟
پس بدون برای شما اینقدر هم ارزش قائل نبوده که رسما یک بار اقدام کنه!چون قصد و نیتش چیز دیگه ای بوده!
اخه دست شما رو بگیره راه بیفته تو اداره و پیش دوست اشنا بگه این نامزدمه همین کافی بود؟! یه بار شک نکردی این دیگه چجور نامزدی؟اینو میگن نامردی!!!
اخه کسی که یک بار خانه شما نیومده چجور بهش اعتماد کردین؟
اونایی که چند سال زیر یک سقف زندگی میکنن بعد جدا میشن چجوری میتونن فراموش کنن؟
دوباره میرن ازدواج میکنن خیلی خوش و خرم به زندگیشون ادامه میدن.
بلاخره این اتفاق هم تو زندگی شما اتفاق افتاده کاریش هم نمیتونی بکنی فقط این میشه یک تجربه و درس عبرت که به هر کسی و ناکسی دل نبندی و سلام هر بی سرو پایی رو علیک نگی!
الان شما هم به جز یه وعده تو خالی از طرف این اقا که قصدش فقط سرگرمی بوده هیچ تعهدی به هم ندارین چیز خاصی هم بینتون نبود
هر چی بوده هم تا اینجا همش از طرف خودت بوده هر تلاشی بوده هر ابراز علاقه و احساساتی بوده از طرف شما بوده اخه به نظرتون این رابطه یک طرفه میتونست سرانجام خوبی داشته باشه!
پاشو یه تکونی به خودت بده و واسه اینده و زندگی بهتر برنامه ریزی کن اخه هنوز که سنی هم ندارین که اینقدر خودت ببازی!
از این اتفاقا واسه همه دختر پسرها پیش اومده فقط تو نیستی اولیش نیستی اخریش هم نیستی!

ابی بیکران ابرازعلاقه ازطرف من نبود حدودیه سال من اصلاعلاقه ای به ایشون نداشتم کم کم خودشون باحرفهایی که زدند دلم رابه دست اوردند ووابستم کردند بعدمن ابرازعلاقه کردم اون هم چندباربه تعدادانگشتهای دست نه بیشتر.
ازاین که بازیچه شدم ناراحتم ازاینکه غرورم رابه پای این فردگذاشتم ناراحتم
الان من رااحمق فرض میکنه دق میکنم درحالیکه نمیدونه اعتمادبیش ازحدداشتم احمق نبودم
ازاینکه من راساده فرض کردوبازیچه شدم میسوزم ساده بودم تجربه ای هم نداشتم اینهاداغونم میکنه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط matinalone

ابی بیکران ابرازعلاقه ازطرف من نبود حدودیه سال من اصلاعلاقه ای به ایشون نداشتم کم کم خودشون باحرفهایی که زدند دلم رابه دست اوردند ووابستم کردند بعدمن ابرازعلاقه کردم اون هم چندباربه تعدادانگشتهای دست نه بیشتر.بله خوب این شگردشون برای وابسته کردن شما بوده اول خودشو عاشق
دلبسته شما نشون میده همون که مطمئن شد به مقصدش رسیده ایندفعه شرو کرده به بی محلی و بی اعتنایی
اون خوب شما رو شناخت میدونست که وابستگس پیدا کردی به همین راحتی ول کنش نیستی و اون هم از این توجه تو لذت میبرده
چون میدیده هر بهت بی اعتنایی کنه تو بیشتر جذبش میشی! کلا این ادم مریض بوده!
ازاین که بازیچه شدم ناراحتم ازاینکه غرورم رابه پای این فردگذاشتم ناراحتم درسته اشتباه کردی ولی تو هم یه ادمی اونم یه دختر پر از احساس وساده و معصوم که گول خوردی .....ولی جلوی ضرر رو هر جا بگیری منفعته! اصلا خودتو سرزنش نکن به نظرم اون ادم لیاقتشو نداشته به خودت بقبولون که این وسط اون بوده که ضرر کرده
چون دختر پاک و مهربونی مثل تو رو از دست داده ودیگه شانسی نباید داشته باشه تو زندگی کسی مثل تو سر راهش قرار بگیره!
مطمئن باش مطمئن!!!!!!!! باش...... حتما یه روزی حسرت اینو میخوره که چرا تو رو راحت از دست داده و جواب این دلشکستنش رو هم حتما میبینه شک نکن!
الان من رااحمق فرض میکنه دق میکنم درحالیکه نمیدونه اعتمادبیش ازحدداشتم احمق نبودم . همون که تو مقاومت کنی و به هیچ عنوان دیگه طرفش نری و شمارتو عوض کنی وبه زندگیت برسی خودش متوجه میشه که احمق اون بوده نه تو!!! چون تو راحت گذاشتیش کنار...اون خودش میدونه که تو نیتت خیر بوده ...خودش بوده که نامردی کرده!!!

ازاینکه من راساده فرض کردوبازیچه شدم میسوزم ساده بودم تجربه ای هم نداشتم اینهاداغونم میکنه

---

گفتم دیگه سرزنش نکن خودتو عزیزم:81: همه همچین تجربه های حالا با شدت بیشتر یا کمتر داشتن ....
از این به عنوان یه فرصت استفاده کن!!!
شاید خدا خواست تو همچین رابطه ای قرار بگیری تا بتونی در اینده بیشتر از خودت مواظبت کنی این یه تجربه خیلی خوب بوده برات هر چند اذیت شدی ولی الان دیگه راحت میتونی و میدونی در مواجهه با همچین افرادی تو زندگیت باید چجور بر خوردی داشته باشی!!!
دیگه متین بی تجربه و ساده قبل نیستی!!

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط matinalone

ابی بیکران ابرازعلاقه ازطرف من نبود حدودیه سال من اصلاعلاقه ای به ایشون نداشتم کم کم خودشون باحرفهایی که زدند دلم رابه دست اوردند ووابستم کردند بعدمن ابرازعلاقه کردم اون هم چندباربه تعدادانگشتهای دست نه بیشتر.بله خوب این شگردشون برای وابسته کردن شما بوده اول خودشو عاشق
دلبسته شما نشون میده همون که مطمئن شد به مقصدش رسیده ایندفعه شرو کرده به بی محلی و بی اعتنایی
اون خوب شما رو شناخت میدونست که وابستگس پیدا کردی به همین راحتی ول کنش نیستی و اون هم از این توجه تو لذت میبرده
چون میدیده هر بهت بی اعتنایی کنه تو بیشتر جذبش میشی! کلا این ادم مریض بوده!
ازاین که بازیچه شدم ناراحتم ازاینکه غرورم رابه پای این فردگذاشتم ناراحتم درسته اشتباه کردی ولی تو هم یه ادمی اونم یه دختر پر از احساس وساده و معصوم که گول خوردی .....ولی جلوی ضرر رو هر جا بگیری منفعته! اصلا خودتو سرزنش نکن به نظرم اون ادم لیاقتشو نداشته به خودت بقبولون که این وسط اون بوده که ضرر کرده
چون دختر پاک و مهربونی مثل تو رو از دست داده ودیگه شانسی نباید داشته باشه تو زندگی کسی مثل تو سر راهش قرار بگیره!
مطمئن باش مطمئن!!!!!!!! باش...... حتما یه روزی حسرت اینو میخوره که چرا تو رو راحت از دست داده و جواب این دلشکستنش رو هم حتما میبینه شک نکن!
الان من رااحمق فرض میکنه دق میکنم درحالیکه نمیدونه اعتمادبیش ازحدداشتم احمق نبودم . همون که تو مقاومت کنی و به هیچ عنوان دیگه طرفش نری و شمارتو عوض کنی وبه زندگیت برسی خودش متوجه میشه که احمق اون بوده نه تو!!! چون تو راحت گذاشتیش کنار...اون خودش میدونه که تو نیتت خیر بوده ...خودش بوده که نامردی کرده!!!

ازاینکه من راساده فرض کردوبازیچه شدم میسوزم ساده بودم تجربه ای هم نداشتم اینهاداغونم میکنه

---

گفتم دیگه سرزنش نکن خودتو عزیزم:81: همه همچین تجربه های حالا با شدت بیشتر یا کمتر داشتن ....
از این به عنوان یه فرصت استفاده کن!!!
شاید خدا خواست تو همچین رابطه ای قرار بگیری تا بتونی در اینده بیشتر از خودت مواظبت کنی این یه تجربه خیلی خوب بوده برات هر چند اذیت شدی ولی الان دیگه راحت میتونی و میدونی در مواجهه با همچین افرادی تو زندگیت باید چجور بر خوردی داشته باشی!!!
دیگه متین بی تجربه و ساده قبل نیستی!!

نمی‌دانم دلم تنگ است

دلم در آرزوی یک نگاه پاک وبی رنگ است





نمیدانم گناهم چیست

ازاین تشویش می‌لرزم

خداوندا درونم کیست

چرا یک لحظه آرامش فراهم نیست

چرا شادی وغم همسنگ گردیده





خداوندا

کجا ماها خطا کردیم

کجا برخود جفا کردیم

نمی دانم نمی‌دانم

وازین تشویش چون دریای نا آرام

به خود می پیچم وبر خویش می‌غُرم

تباه گشته چرا عمرم .....

سلام
این نکات منفی رابطه شماست:
1-نخریدن شارژ توسط اون اقا
2-کم توجهی به شما
3- نیامدن به خواستگاری و نگه داشتن شما میان زمین و هوا
4- بازیچه کردن شما ،که نه میاد خواستگاری نه قطع رابطه میکنه
==============================================
این هم نکات مثبت:
1- معرفی کردن شما به دیگران به عنوان نامزد
2- انجام دادن سریع کار شما
==============================================
به این نکات منفی و مثبت توجه کنید:305:
حال ببنید که نکات منفی بیش تر است یا نکات مثبت؟
شما فقط به این دلیل که شما را به عنوان نامزد اعلام کرده و کار شما را سریع راه انداخته از نکات منفی(که بیش تر هم هست)چشم پوشی میکنید و به عبارتی احساساتی شدید
به خودتان بیایید و دوباره از اول شروع به دوره کردن رابطه تان کنید
ایا واقعا ارزش این را دارد که میان زمین و هوا معلق باشید و تکلیف خود را ندانید؟!
شما میخواهید تا ابد منتظر خواستگاری ایشان باشید؟

در کمال احترام: من اگر جای شما بودم در گوش مرده میزنم و میگویم:این چه وضعیه؟حق نداری به خواستگاری من بیایی!!

موطلایی جان درحال حاضرایشون هستندکه رفتندوپشت سرشون روهم نگاه نکردند گوشی هم که فکرکنم خاموش باشه
این همه وعده وعید بعدش هیچی به هیچی

خوب منم همینو دارم به شما میگم!
الان فکرکنید که"شما منتظر چی هستید؟"
فراموش نکنید که " شما دختری،شما باید ناز کنید تا او بیاید ناز شما را بکشد!!"
نه این شما پیگیر باشید که او به شما زنگ میزد یانه !
نه این که او به خواستگاری شما میاید یانه!
اگر پسری دختری را واقعا دوست داشته باشد اول از همه به خواستگاری اون میاد!

آقايي كه براي شما به اندازه يه تماس گرفتن ارزش قائل نيستند شما آيندتون رو باهاش ميديديد.
جالب اينجاست شما خودتون خصوصيات بدش رو ذكر مي كنيد ولي انگار باور نداريد .
ببين اين فرد ارزش انتظار رو داره كاري به اومدن يا نيومدنش براي خواستگاري ندارم كه اونم واقعا مهمه .
فقط خود اون آقا ارزش داره.فكر نميكنم با شما تناسب داشته باشه.
در ضمن راه انداختن كار شما هم براي جلب توجه بوده چون مدتي رابطه رو كمرنگتر كرده بوديد.
اين هم كه تمايلي به ديدار حضوري ندارند چون شما براشون محدوديت روابط ايجاد كرديد و ميدونه از حرفتون كوتاه نميايد.

خصوصیات بدداره خودم هم میدونم وباخیلی هاشون نمیتونم کناربیام خصوصیات خوب هم داشت
اخه ادمی که نمیتونه روی حرفش بمونه چرافقط حرف زد
ایامن اصلاارزش این رونداشتم بهم بگه ،بگه دیگه نمیخوام ادامه بدم یادلیل کارهاش روبهم اطلاع بده چشم انتظارم نذاره
حتی این همه ارزش نداشتم این همه بی ارزش بودم

- - - Updated - - -

خودش اینجانیست خداش که هست هیچ وقت ازم انتظارنابجایی نداشت فقط ازم میخواست وقتی میبینمش دست بدم میگفت مثلادیدمت دستتو میگیرم ورهانمیکنم هیچ وقت اینکاررانمیکرد

- - - Updated - - -

خودش اینجانیست خداش که هست هیچ وقت ازم انتظارنابجایی نداشت فقط ازم میخواست وقتی میبینمش دست بدم میگفت مثلادیدمت دستتو میگیرم ورهانمیکنم هیچ وقت اینکاررانمیکرد

ایامن اصلاارزش این رونداشتم بهم بگه ،بگه دیگه نمیخوام ادامه بدم یادلیل کارهاش روبهم اطلاع بده چشم انتظارم نذاره.
تو ارزشش رو داري اون لياقتشو نداره.

وقتی میگفتم دوستهام این کارراکردند بهم میگفت توهم میخواهی همین بلاراسرمن بیاوری
خودش گوشیهاروخاموش کرد عجب احمقیه
عرضه نداشت یه باربگه بعدبره

تنها راه خلاصي از اين وابستگي هرچه بيشتر نزديك شدن به خداست.
اماتو اين نزديك شدن خودمم موندم.

متین عزیزم منم تا چند ماه پیش وضعیت تورو داشتم
به کسی علاقه داشتم که هیچ ارزشی در واقع برام نداشت
حتی از تو هم بیشتر پیش رفتم
ولی زود متوجه اشتباهم شدم قبل از اینکه خیلی دیر شه
باورت میشه به جایی رسیدم که اگه الان بیاد التماسمو بکنه واسم هیچ ارزشی نداره
چون الان یه آدم کاملا بی ارزش میبینمش که به نظرم گوش کردن به حرفاش و التماسش هدر دادن وقت با ارزشمه
ولی من خودم باعث شدم که به اینجا برسم
خیلی فکر کردم که با خودم چند چندم
واقعا میخوام جوونیمو پای یه آدم مریض بذارم که فقط میخواد بازیم بده و عقده های روانی و کودکی خودشو رو من خالی کنه
فرق بین بد و خوبو نمیفهمه
یا لیاقتم چیز دیگست کسی که واقعا دوسم داشته باشه
با خودم میگم من دختری که هیچی تو زندگیم کم ندارم از زیبایی تا خونواده و .. الی اخر چرا به خاطر ادمای مریض خودمو مریض کردم که همش استرس بکشم
و الان با قرص بخوابم
ببین عزیزم اگه جلوی خودتو نگیری اخر و عاقبت خوبی نداری بی رودرباستی بهت میگم اینو
تو الان میگی من بهش زنگ نمیزنم اصلا اما منتظر تماس اونی
من بهت میگم اگه تماس گرفت هم نباید تحت هیچ شرایطی جواب بدی
با این کار داغونش میکنی لیاقتشم همینه ، اینجور آدما زیادن ، ازدواجم کنن هیچوقت روی خوشبختیو نمیبینن چون مریضن
تو خودت خوب بودی نمیدیدی حالا از بد روزگار یکی به پستت خورده
باور کن من حستو میفهمم ولی فقط به خودت بستگی داره که الان چقدر زرنگ باشی و همه چیزو به اون بالایی بسپر
میگی تجربه نداشتی به چشم تجربه بهش نگاه کن
من تمام این لحظه هارو سپری کردم
بهت اطمینان میدم اگه از این رابطه بکشی بیرون و واقعا بی ارزش بشه برات تمام نفرت و خشمو عشقتو بذاری کنار
یه روزی کسی میاد تو زندگیت که لیاقتتو داره و اون روز خدارو فقط شکر میکنی

به نظرتون بایک نفردیگراشناشوم؟

توكلت به خدا باشه
ميدونم بهت زور داره خيلي هم زور داره
ولي مطمئن باش اون لياقت تور رو نداره
مواظب خودت باش
منتظرشم نباش

واقعیت امرچندبارتک زد وگفت که نمیدونم بیمارستان بودم ولی بعدازاون بازم خاموش من هم بیخیالش شدم

بایک نفردیگراشناشوم؟یااجازه دهم زمان بگذرد؟

تجربه نشون داده که این رفتار هایی که این اقا داره در واقع داره به شما خیانت میکنه به خاطر این اقا و صبر کردن بیهوده شما موقعیت های خوبتونم از دست میدین
منم مثل شما شکست خوردم

نقل قول:

---

بایک نفردیگراشناشوم؟

---

به هیچ عنوان تحت هیچ شرایطی با هر کسی با هر هدفی این کارو نکن.

متین جان

وارد رابطه ای دیگر شدن همانا و مشکلات بیشتر همانا ... شما الآن داری آسیب این گونه روابط را می بینی .... چرا در پی باز کردن باب آسیبی دیگر از این راه هستی ؟

به خودت مسلط باش و از این آقا قطع وابستگی کن و هرگز هم در پی اینکه کس دیگری را جایگزین ایشون کنی نباش چون شکست های پی در پی هست و گرفتاریهای روحی شدید .... راه در امان ماندنت قطع وابستگی و کنترل احساس و عواطف هست


موفق باشی

من قبول نکردم وخواهان فرصت برای فکرکردن شدم درثانی میترسم واردرابطه دیگری شوم وبازاحساس و... نمیدانم چه بگویم؟
اقاموردنظرتقریبامیتوان گفت همکارهستند

متین جان رابطه برای چی؟

اولا که الان شما هنوز از نظر عاطفی و احساسی باید صبر کنی تا به وضعیت نرمال برسی.
بهتره رابطه ات را کامل قطع کنی و یک فرصت حداقل شش ماهه به خودت بدی برای برگشتن به شرایط عادی.

بعد از اون می تونی اگر کسی درخواستی داشت از راه رسمیش وارد بشی.
شرایط شما طوری هست که راحت تحت تاثیر احساسات و عواطفت قرار می گیری و گول می خوری
نذار دوباره باهات بازی بشه.
مگه ظرفیت روح و روان شما چقدر هست که این همه آسیب بهش برسونی؟

شیداعزیزخواستگاری کرد من هم گفتم بااطلاع خانواده ها درثانی من درحال حاضرنیازبه زمان دارم چیزی نگفتند

واقعیت امر نمیتونم تصمیم بگیریم نمیدونم چی درسته ؟چی نادرست؟

- - - Updated - - -

همیشه سعی کن عاشق کسی بهتر از خودت باشی تا با تو زندگی کنه نه بازی…..

یه باردیگه زنگ زدوگفت که بیمارستان بودم وگوشیم خاموش بودو...چرایه حالی ازمن نپرسیدی وبازم من احمق شدم وجواب دادم وامارراگرفت وقطع کردکجامیرم وچیکارمیکنم
اخه ادم هرروزبیمارستان میره
خودم کردم که لعنت برخودم باد من رواحمق فرض کرده وهروقت دلش خواست تک بزنه اس بده دلش نخواست خاموش کنه بازم خاموش کرد
خودم میکنم خودم هستم که بهش رودادم وحالاهم آستر میخواد میخواستم پیام بذارم که بس کن خودتی فکرنکن احمق گیراوردی احمق نیستم خیلی بهت اعتمادداشتم فکرمیکردم راست میگی بعدش گفتم نمیخواهدحالاباخودش فکرمیکنه که ببین حالش راگرفتم حتی اگرحالم گرفته شده باشه بذاراون ندونه که دلم راسوزونده بذارخودم تنهایی دردش رابکشم اجازه ندهم تودلش خوشحالی کنه این همه خوشحالی کرده بسمه
هی وسط حرفهاالکی میخندیداین همه مسخره شدم بسمه این همه بازیچه شدم بسمه :54:

اشتباه پشت اشتباه!!!!!!:81:
خودت نمیخوای عوض شی کمکی هم فکر نکم از دست کسی دیگه بر بیاد چون گفتنیها بهت گفته شده!
ولی شما متاسفانه گوش نمیکنی 100 نفر بهت میگن نکن:81: ولی..... تو باز همون اشتباه 1000بار هی تکرار میکنی!!!!!:97::97:
خسته نشدی از این همه تحقیر شدن!! دختر خودتو جمع کن!:97:
خوشبحال اون پسر چه کیفی میکنه........:227: که هر چی خوردت میکنه باز تو سر پا میشه دوباره میفتی دنبالش..

توی اولین پستی که برای همین تاپیکت نوشتم هم بهت گفتم تو خودت نمی خوای.
از تیرماه تا الان 4-5 دفعه قطع رابطه کردی و هر بار به بهانه الکی برگشتی

شماره موبایلت را عوض کن. راههای ارتباطش را ببند.
تا جایی که می تونی باید همه راهها را ببندی و خودت را هم قوی کنی تا از مرداب بیایی بیرون.


تو می ترسی از این آدم جدا بشی.
در جواب کامنت های دوستان می گی حالا برم با یکی جدید آشنا بشم.
می ترسی جدا بشی تنها بمونی یا ازدواج نکنی یا ....

داری زمان خودت را با این آقا هدر می دی.

هر چی بیشتر باهاش وقت بگذرونی، فرصت های خوب ازدواجت را از دست می دی
برای گذروندن دوران نقاهت رابطه ات وقت بیشتری لازم داری.
اعصاب و روانت بیشتر به هم می ریزه و ...
طولانی تر کردن این رابطه دقیقا تو را می بره به سمت همون چیزی که ازش می ترسی.

چرا خانواده ات تو را در این رابطه اینقدر به حال خودت رها کرده اند؟
نظری ندارند؟ حرفی نمی زنند که این پسر همه جا تو را نامزدش معرفی می کنه ؟
گفتی شهرتون کوچیکه و این آقا همه جا شما را نامزد خودش معرفی کرده. پدر و مادرت هیچی نمی گن؟

به نظرم ما اين وسط فقط حرف مفت ميزنيم تنها فرقش اينه وقتي سركارت ميزاره و بعد يه مدت بهت زنگ ميزنه تو حس عاشقانه نميري و ميدوني سرت كلاه گذاشته
بهتره بري كار خودتو بكني و كلي منت كشي بكني
اصلا و ابداً براي راهكار راهنمايي و درددل ما ارزش قائل نبودي

سلام
ممنون ازهمتون
دیگه سراغش نمیرم ونرفتم وخداروشکر دارم به یه جوابهایی میرسم یعنی دارم پیش خودم حلاجی میکنم که چرااینکارهاراکردم وچراوقتی ازمن پایین تربودبه سراغش رفتم
هیچ وقت بهش نگفتم بهت شک دارم یه بارگفتم گوشیت بوق اشغال میزدباخنده گفت شک کردی گفتم نه ودیگه جواب ندادم
بعدازاون نه تماس گرفتم نه تماس گرفت

- - - Updated - - -

درجواب شیداجان بایدعرض کنم که چرا مامان ایناهمواره بهم میگفتندنکن باخودت اینکاررونکن ارزش نداره توسرتری بعدچندروزنمیخوای بگی چرااینکارراکردم چراباهمچین فردی ازدواج کردم میدونی که همه منتظرندتاببینندباچه کسی ازدواج میکنی چطورمیخواهی بگویی که من باهمچین فردی ازدواج کردم

خب این تابلوء که نمیخوادت وقتی یه شارژ بی ارزش نمیخره انتظار داری بیاد خواستگاریت دختر خوب؟
بیا به من کمک کنین:
http://www.hamdardi.net/thread-30705.html

بایددرجواب سوالتون عرض کنم که خیلی هم دلش بخواد
درثانی من چندروزی نبودم وبه سایت سرنزدم تاتصمیم نهایی روبگیرم که خداروشکرگرفتم وکنارش گذاشتم چون عقلم بهم میگفت نکن هم شان تونیست احساسم میگفت نه برو خودش روبالامیکشه بعدازدواج همه چی درست میشه بعدکلی فکر به گفته های عقلم عمل کردم وکنارش گذاشتم و مدام هم به گوشی نگاه نمیکنم تاببینم زنگ زده یانه درکل بیخیالش شدم

- - - Updated - - -

بایددرجواب سوالتون عرض کنم که خیلی هم دلش بخواد
درثانی من چندروزی نبودم وبه سایت سرنزدم تاتصمیم نهایی روبگیرم که خداروشکرگرفتم وکنارش گذاشتم چون عقلم بهم میگفت نکن هم شان تونیست احساسم میگفت نه برو خودش روبالامیکشه بعدازدواج همه چی درست میشه بعدکلی فکر به گفته های عقلم عمل کردم وکنارش گذاشتم و مدام هم به گوشی نگاه نمیکنم تاببینم زنگ زده یانه درکل بیخیالش شدم