-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین 1
الميرا1358
المیرا جان من برای این خواسته اش رو انجام ندادم که یک ماهم هنوز از نامزدیم نگذشته بود که برم موهامو روشن کنم و قبل نامزدی مون هم من موهای خودم قهوه ای روشن بود گفتش که موهامو تیره کنم مشکی
منم قبول کردم بعد یک ماه بعدش که گفت برو روشن کن بلوند !!دیگه داشتم شاخ در می اوردم فکر کردم مشکی بهم نمی اد و خوشش نیومده ولی گفت اتفاقا خیلی بهت می اد ولی برای تنوع گفتم ،اخه چقدر تنوع؟
در مورد دوست داشتن هم خودم خیلی شک دارم چه حسی بهش دارم
اینو می دونم که نامزد من جز اون دسته پسرایی نبود که قبل از اینکه بهم ابراز علاقه کنه من بهش فکری کرده باشم یا توجه ای داشته باشم
یعنی از زمانی من بهش جذب شدم که فهمیدم دوستم داره
و................می ام بازم خیلی حرف دارم
نازنینم...من خودمم اگه کسی هی اینجوری نظرش رو در مورد ظاهر من تند تند عوض می کنه ناراحت میشم. در مورد گذشته نامزدتون باهم صحبت کردید؟ آیا نامزدتون قبل از شما با دختر دیگه ی به طور جزیی دوست بوده؟(چون من اعتقاد دارم که باید قبل از ازدواج پسرها با دختر جماعت آشنا باشن و اون حس بی جنبه بودن رو نسبت به زن نداشته باشن) چون می تونی از این ور هم به قضیه نگاه کنی... ایشون الان شما را مال خودش میدونه و دلش می خواد شما رو به هر رنگ و به هرشکل دختری که دوست داره دربیاره...یعنی شاید به دلایلی حالا یا خانواده یا اعتقادات یا این که توانایی ارتباط برقرار کردن با دخترا رو نداشته ..زیاد با دختری سروکار نداشته و این هوسش رو می خواد با شما رفع کنه.
باز هم فکراتو درست بکن ..مخصوصا در رابطه با حست نسبت بهش...به هرحال این دوران مال آشنایی ایه. اگه از حست مطمئن نیستی می تونی دوره نامزدی ات رو طولانی تر کنی و مثلا بگی برای عید می خوای عقد کنی. تو این دوران هم سعی کن به مسایل با دقت نگاه کنی هم به خصوصیات ایشون هم به حس خودت...الکی وقت آشنایی ات رو با درگیریهای جزیی هدر ندی بعد یهو ببینی نشستی سر سفره عقد بدون این که یه شناخت درست پیدا کرده باشی.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tasnime_elahi
نازنین جان خودت باید به نتیجه برسی که این آقا رو دوست داری؟به درد هم می خورین؟این قهر و آشتی ها توی این مرحله درست نیست!شما هنوز عقددائم نکردین.بهتره هر چه زودتر تکلیف خودت رو معلوم کنی.
با برداشتی که ازصحبتهات داشتم به نظر من این آقا شما رو دوست داره و از لحاظ جنسی هم گرم مزاج هست.اون شما رو مال خودش می دونه اما شما هنوز ایشون رو به عنوان همسرت نپذیرفتی.شما صیغه محرمیت خوندین آیا هدفتون رو از خوندن صیغه زمان عقد به ایشون گفته بودین؟آیا واقعا هدف تون از انجام این کار راحت بیرون رفتن و راحت صحبت کردن بود یا چون نمی تونستین مراسم عقد دائم رو الان برگزار کنین عقد موقت انجام دادین؟آیا شما زمان انجام صیغه به انتخابتون مطمئن بودی؟؟
شاید ایشون زیاده روی کرده؟؟هول برش داشته!!
ممنون عزیزم :46:که توجه نشون می دی:72::72::72::72::72:
ما اصلا قرار مون نبود که صیغه محرمیت بخونیم قرار بود یهو عقد شیم اونم بعد از محرم و صفر
ولی خانواده شون گفتن نه ،تو این رفت امد ها محرم باشید بهتره،قبل از اینکه خانوادش مطرح کنه،خودشم به من گفت،در حالیکه از نظر اعتقادی خودش اون قدری مقید نیست ولی گفت اینجوری خیلی راحت تریم و راحت تر شناخت پیدا می کنیم ،منم خیلی بدم می اومد حتی از اسمش متنفرم .ولی وقتی پدرش گفت دیگه حرفی نزدیم.تو تلفن به من گفت هدف از محرم بودن همینه که رفت و آمدمون راحت تر باشه
در حالیکه من تو این رفت و آمد هیچ مشکلی نداشتم فقط باید ساعت 7 خونه می بودم که الانم همین وضعیت هست .
یه بار هم رفته بودم خونشون مادرش گفت پس شما چرا محرم نمی شید!من واقعا نمی دونم مادر شما چطور اجازه می ده با پسر نامحرم بری و بیای!!!!!من بودم یه لحظه هم اجازه نمی دادم دخترم .....
در حالیکه من اصلا برو بیا با اون نداشتم و خیلی بیرون نمی رفتیم و خونشون هم در صورت دعوت رسمی می رفتم که فقط همون یه بار بود که خیلی هم اصرار کرد وگرنه نمی رفتم .
این حرف مادرشم خیلی زشت بود و هیچ وقتم از یادم نمی ره :302:
به خودشم گفت بودم چقدر بدم می اد از صیغه ،گفت بین ما هیچی عوض نمیشه و من قصد خاصی ندارم فقط آرامشم بیشتر میشه و این مدت هم راحت می تونیم باهم بریم و بیایم و همو بشناسیم .ولی دقیقا از بعد نامزدی رسمی که هم زمان با خوندن صیغه محرمیت بود رفتارش تغییر کرد .من تا قبل اینکه نامزد بشیم به انتخابم مطمئن بودم .فقط یکی دوبار با خودم فکر کردم کاش می شد با عشق ازدواج می کردم و مثلا عاشق این شده بودم و نه اینکه خواستگاری باشه ....ولی در مورد شخصیتش و علاقم بهش مطمئن بودم .ولی بعد که دیدم این همه پر توقع و پرو هستش و هرچی هم دلش می خواد می گه و یه درصد هم دلش نمی سوزه واسم ،دیگه یکمی دل سرد شدم ولی نه اینکه الان بگم دوسش ندارم .دوسش دارم ولی دلم روشن نیست .
بهار66
بازم ممنونم عزیزم راست میگی الان برای تصمیم گیری زوده :72:
سابینا
عزیزم من مشاوره حضوری رفتم ولی خودش نیومد و اصلا مشکلی احساس نمی کنه ،سابینا مشاوره نمی دونم نظراتش درست بود یا نه ولی می گفت این تنوع طلبی از سرش می افته و هول شده و دوست داره هرچی دلش می خواد تو شما ببینه و حتی رفتارهای دیگش رو هم که تحت تاثیر فیلم هستش بعد از مدتی از سرش می افته .
یعنی در کل خیلی خوشبین بود ولی گفت دیگه اینها صد در صد نیست و من اگر بخوام با این اقا ازدواج کنم باید فرض رو بر این بزارم که همیشه همین جور می مونه و بعد تصمیم بگیرم می تونم از عهده این زندگی بر بیام یا نه.
من 3 ماه دیگه می شم 25 :72:
راستی عزیزم من تاپیکت رو خوندم و خیلی هم ناراحت شدم ،ولی چون کمکی نمی تونستم کنم فکر کردم بهتره چیزی ننویسم
zahra52 زهرا الان شما عروسی کردید؟دیگه این رفتار هاشو ادامه نداد؟فقط در مورد رنگ موهات این جوری بود یا در مورد چیزای دیگه هم همین طور بود؟
گلنوش67
مرسی عزیز م که به یادم هستی و انقدر مهربونی
دیروز انقدر حالم بد بود همش گریه می کردم
دو روز پیش باهم رفتیم بیرون و بازم حرف زدیم چیزی که برام جالب اینکه اصلا رفتارش از نظر خودش مشکلی نداره وفقط مشکل رو تو من می بینه.
فرهنگ 27آره واقعا منم موافقم صیغه محرمیت خیلی بده،برای مرحله شناخت اصلا لزومی نداره ادم محرم باشه....
aida222
مرسی عزیزم که وقت گذاشتی برام واینا رو خوندی،خیلی خوشحالم کردی،باور کن اینارو بهش توضیح دادم که موهام خراب میشه و شدنی نیست،برام مثال می زنه که فلانی چطور می تونه و فقط موهای تو خراب میشه،این همه دختر موهاشون هر روز یه رنگ می کنن پس اونا چرا کچل نشدن!فقط تو کچل میشی!عزیزم خوب تو باشی دلت نمی شکنه!
وقتی می گه این همه دختر این جورین!یعنی به همشون توجه داره و داره منو مقایسه می کنه.البته همش از من تعریف می کنه که ناراحت نشم ولی خوب این حرفاروهم می زنه .منم یکمی تند رفتم یعنی من حد اعتدال ندارم یا همچین در باغ سبز نشون می دم که بیاد بشینه رو سرم یا وقتی بخوام حرفمو بزنم با عصبانیت و گریه می گم .
دور روز پیش بعد از اینکه چندروز باهم قهر بودیم اومد محل کارم دنبالم و رفتیم بیرون و تو ماشین حرف زدیم ،گفتش که روزی که از من خواستگاری کرده من خیلی با لبخند جوابشو دادم ،راست می گه من لبخند داشتم ولی از رو خجالت....نه از رو خوشحالی..ولی خودش فکر می کنه از ذوقم بوده،گفت من فکر می کردم تو منو دوست داری ولی الان می بینم دوستم نداری،بهت زنگ نزنم زنگ نمی زنی،و ادم یکی رو بخواد دوست داره بغلش کنه و ببوستش چون این احساس از قلبش بیرون می اد چه برسه به اینکه محرمش باشه.ولی تو عشق نسبت به من نداری چون با اینکه محرمیم برای خودت حد و مرز می زاری ....
منم بهش گفتم اتفاقا حرف خیلی خوبی زدی،ادم کسی رو که دوست داره،دلش میخواد بغلش کنه ،ببوستش....ولی تو چی؟؟تونه منو نه بغل کردی و نه بوسیدی...خیلی بی مقدمه و خیلی با خشونت با من رفتار کردی،بهش گفتم که دیگه هر رفتار ناشی از شهوت رانی خواهش می کنم به عشق و دوست داشتن نسبت نده.اولش که ایناروگفتم هیچی نگفت ولی بعدش گفت من نمی دونم چرا رفتاری که از نظر من کاملا عاشقانه بوده از نظر تو شهوت رانی بوده
شاید ما مثل هم فکر نمی کنیم .باید یه تصمیم جدی بگیریم،گفتش از آیندمون نگرانه و از اینکه می تونیم خوشبخت باشیم نگرانه.....و با اینکه این حرفارو زدش بازم موقع خداحافظی مثل اینکه اصلا این حرفارو نزدیم مثل یه عاشق معشوق رفتار کرد.و اینم بگم که یه شوخی خیلی زشتم کرد که من از دستش ناراحت شدم ولی شوخی بود دیگه ...
الانم که همون جور هستیم فعلا ....
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
الميرا1358
خودش می گفت تجربه یه دوستی داره که دختره خیلی خوب و از خانواده خوب بوده ولی فرهنگاشون بهم نمی خورده و خیلی معیارهای مورد نظر اون رو نداشته .و تنها کسی که باهاش دوست بوده همین یه دختر بوده
1 سال دوست بودن
ولی می دونم خانوادش خیلی حواسشون بوده و حتی تا حدی محدود بوده و از این پسرایی نبوده که بره مهمونی و شمال
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنین بیشتر برو مشاوره. اگه مشاورت خوب نیست و حرفهای کلیشه ای تحویلت می ده عوضش کن.
چند جلسه برو و حتما هم ازش بخواه که باهات بیاد. بگو که برای جواب نهایی و تصمیم گیری به این جلسات احتیاج داری و اگر نمی خواد بیاد مشاوره بگو که جوابت به خواستگاریشون منفیه. برو به سلامت. قاطع و محکم بگو. باید باهات بیاد مشاوره. فکر می کنم خیالش راحته که دیگه جواب مثبت را گرفته. مرحله شناخت شما داره به نامزد بازی می گذره. اون توی دنیای خودش خوش است و تو هم فقط حرص میخوری.
اینکه میگی شوخی بد می کنه، شاید در نگاه اول فقط یک شوخی باشه ولی شاید تفاوت فرهنگ و زبان باشه. شاید جاهای دیگه هم ازش دور باشی. من خودم هم هر شوخی و کلامی را حتی بین زن و شوهر دوست ندارم. اما بستگی به افراد داره. بعضی ها راحتند. به هر حال فقط به چشم یک شوخی بهش نگاه نکن. به چشم یک نکته قابل بررسی بهش نگاه کن.
اگر این تنوع طلبی از سرش نیفتاد چی؟ اگر بعد از اینکه موهات را سبز و قرمز و آبی کردی و دیگه تنوع دیگه ای نبود و ایشون باز تنوع خواست و از روش دیگه ای این نیاز را برآورده کرد چی؟ شاید هم واقعا اولشه و هوله. نمی دونم. از خانمهای دیگه سوال کن. کسانی که شوهرشون این مدلی بوده بپرس.
من احساس می کنم الکی الکی زمان شناخت شما داره طی می شه و کاری برای شناخت انجام نمی شه. از نظر ایشون شما زن و شوهرید و از نظر شما؟؟ سرگردان!!
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنين عزيز سلام
خيلي كار خوبي كردي كه مشكلتو مطرح كردي دختر خوب.:104:
من همه تاپيكو از اول خوندم.قبل از هر چيز فقط اروم باش.هيچ فاجعه اي اتفاق نيفتاده.تو يا مي فهمي كه كارت درسته و ادامه ميدي يا مي فهمي اشتباه ست و كنار مي كشي...هنوز چيزي از دست ندادي كه حتي در صورت بهم خوردن احتمالي افسوسشو بخوري.
من بر اساس حرفهايي كه زدي بهت چند تا چيزو ياد آوري مي كنم خواهر گلم.تصميم نهايي با خودته.نه من و نه كس ديگه نمي تونه واست تصميم بگيره.
توي نامزد شما چند تا موضوع نگران كننده ديده مي شه::325:
1.به روابط جنسي بيش تر از حد معمول اهميت ميده كه اين احتمالا بخاطر اينه كه واسش تازگي داره.
2.متاسفانه مواردي رو كه طرح كردي نشون ميده اين مشكل يه خرده نگران كننده است.
3.ايشون گاهي رفتارهاي خودخواهانه نشون ميده مثل در خواستاي نامعقول درباره تغيير ظاهرت يا رابطه جنسي يا حتي توي دعوا.اينا بعدا توي زندگي واست مشكل ساز ميشه.اين كه سر رابطه جنسي باهات چند روز تو دوره نامزدي قهر مي كنه و بت بي محله نشون ميده يعني يا بايد به حرفش گوش بدي يا براحتي فراموشت مي كنه.
4.اينكه دائم مي خواد ظاهرتو عوض كني و به خودت برسي تا يه حديش عاديه. ولي ايشون داره افراط مي كنه عزيزم.اون ميدونه رنگ مو پشت سر هم واسه موي تو بده ولي بازم ميخواد.اون ميدونه تو امادگي ارتباط جنسي نداري ولي بازم ميخواد.اون ميدونه تو خوش اندامي ولي از الان اين حرفو ميزنه ولو به شوخي كه اگه چاق شدي ميرم سراغ يكي ديگه!!!!!!!اينا همه زنگ خطرن عزيزم.
5.خواهر گلم زندگي پر از پيچ وخمه.شايد بعدا اينقدر سرت شلوغ شه كه نرسي حتي ابرو هاتو چند روز تميز كني.شايد مثل بعضي ادما بعد عروسي چاق شدي و ظاهرت عوض شد.شايد يه روز نرسيدي چند روز ارايش كني و به خودت برسي.درسته كه زن بايد تمكين داشته باشه ولي عروسك مرد نيست كه همش در حال رسيدن به خودش باشه.شايد پس فردا حاملگيت خداي نكرده سخت شد و تو نتونستي يكي دو ماه رابطه جنسي داشته باشي.....همه اينا توي زندگي هست.زندگي فقط س. ك .س و زيبايي ظاهري نيست عزيزم.
6.اينكه وقت بحث اينقدر راحت گوشيو قطع ميكنه ونميذاره حرف بزني يا از حقت دفاع كني نگران كننده است.توي هر زندگي بي شك بحث هست نميشه كه از اولش به ادم اجازه صحبت ندن...!!:160:
7.دختر خوب كسيو واسه ازدواج انتخاب كن كه هميشه كنارت باشه نه تا وقتي تازه و شادابي...همسر منم از اول گفت از چاقي بدش مياد ولي وقتي با شوخي بهش گفتم اكه چاق شدم چي ميري سراغ كس ديگه.اون گفت به هيچ وجه....من از اول بهش گفتم ببين زندگي سختي داره شايد يه روز تصادف كردم و فلج شدم شايد يه روز صورتم سوخت و زشت شدم تو مردش هستي كه تو بدترين حالت كنارم باشي؟؟
كسي واسه ادم همسر خوبي ميشه كه گاهي با اينكه خيلي چيزيو دوست داري بخاطر ما گذشت ميكنه منظورم فقط ارتباط جنسي نيست ولي عزيزم اون تو موارد ديگه هم خود خواهي نشون ميده.:305:
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
ممنون فرشته سفید و شب نم عزیز :72:،پس نگرانی و دودلی من به جا بوده،
خوب این تو حرفم حتی نمی تونه به من بگه اگه چاق شی مهم نیست و همیشه میگه مهمه
و در مورد تنوع طلبی بهش می گم منم می تونم بهت بگم این کارو کنی اونکارو کنی
می گه نازنین خانوم تو زن منی ها من زن تو نیستم این نکته رو هیچ وقت فراموش نکن.
می گه من از اول یه سری معیارهای ظاهری برام مهم بود و برای همه مهمه و هر کس می گه نیست دروغ می گه
البته مشاور به من گفت شاید ایشون به این وسیله می خواد بهت برسونه که تو قشنگی!و بلد نیست چه جوری بگه.
خلاصه در یک کلام به این نتیجه رسیدم که روزه شک دار نگیرم و انقدر برای خودم و اون دردسر درست نکنم و دلیلی نداره به هر قیمتی و با هر ریسکی ادامه بدم.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط maryamp
آفرین به تو دختر:104:
عزیزم من قبلا هم برای تو پست گذاشته بودم
تنوع طلبی مردان هرزه چیزی نیست که با یک تغییر رنگ مو یا لباس بتوانی پاسخگویش باشی
مريم جان معذرت ميخوام ولي بايد بگم.نميشه به همسر ايشون برچسب هرزگي زد شايد ايشون تنوع طلب باشن ولي هرزه نيستن،چون قبلا اصلا از اين رابطه ها نداشتن.بار اول هم كه با خشونت رابطه برقرار كردن شايد بخاطر عجله بيش از حدشون تو اينكار باشه نميدونستن اين رابطه ها بايد كم كم برقرار بشه . مريم گلي من تاپيكتو خووندم زندگي سختي بوده با يه انتخاب اشتباه،ولي عزيزم نميشه رفتار همسر سابق شما رو به همه تعميم داد.درست نيست از راه دور و تو يه دنياي مجازي تهمت هرزگي زد.منو ببخش واسه انتقادم.اميدوارم ناراحت نشده باشي دوست خوبم
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
گلنوش جان سلام
عزیز دلم من دختر کم تجربه ای نیستم...من دلم نمی خواد نازنین به خاطر یک انتخاب اشتباه مثل من غصه بخوره...
مردی که قبلا لذت رابطه جنسی رو تجربه نکرده اینقدر روش اصرار نداره...اینجوری پیش نمی ره...اتفاقا برای اینکه با زنهای هرزه اون رو تجربه کرده نمی تونه از نامزدی برای شناخت شخصیت همسرش استفاده کنه و فوری می خواد بره سر اصل مطلب...آدم اگه خودشو گول بزنه این بزرگترین ظلمه به خودش...تازه مشکل این آقا فقط محدود به مسائل جنسی نیست...لجبازی...قهر و ناز...شرط و شروط گذاشتن...خودخواهی...این آقا توی 10 سالگی خودش مونده و نه از نظر عقلی نه عاطفی رشد نکرده...این آقا یک عمر قهر و ناز و نازنین هم به دنبالش باید بدوه همیشه...
کی گفته گلنوش جان تنوع طلبی با هرزگی متفاوته؟
یعنی مردی که به خاطر تنوع طلبی به زنهای مختلف گرایش داره یعنی هرزه نیست؟ آدم پاک و سالمیه فقط تنوع طلبه؟!
و تو رو خدا نگید تنوع طلبی یعنی نازنین هرروز موهاشو یه رنگ کنه یا لباس متنوع بپوشه...این تنوع طلبی مردی رو پاسخگو نیست....
این آدم نازنین جان زندگی خوبی نمی توانه برات رقم بزنه...تو هم اشتباه کردی صیغه محرمیت خوندی...نامزدی دوره ی شناخت خصوصبات اخلاقی هست نه جنسی...نیازی به صیغه نبود...تو الان زن این آقا نیستی که بخوای باش رابطه فیزیکی داشته باشی...قرار بود بشناسیش بعد تصمیم بگیری زنش بشی یا نه....
امیدوارم به حرف دوستات و 4 تا جوون بی تجربه اکتفا نکنی و حتما بری مشاوره حضوری و اطلاعات کامل بدی به روانشناست تا کمکت کنه...دوستای آدم نه اونقدرا دلسوزند نه حتی آگاه و پدر مادر هم گرچه دلسوزند اما آگاه نیستند...کسی که فقط تو رو از دریچه ی نیازهای جنسیش می بینه پس دوره ی حاملگی تو می خواد چکار کنه؟ قهر می کنه؟ وقتی 1 سال از ازدواجت گذشت و رنگ تکرار گرفت روابط جنسیتون چکار می کنه؟
می تونه تو زندگی به اندازه کافی وفادار و خویشتن دار باشه؟
تو باید یک مرد متعهد و دلسوز و وفادار و اهل خانواده انتخاب کنی ...این آدم هنوز یک کودکه...
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
از نظر من هم اين لجبازي و قهر و اجبار در رابطه جنسي طبيعي نيست ،بله رفتاراشون بچه گانست ولي هيچ وقت نظر ندادم بخاطر پيچيدگي موضوع بخاطر اينكه دوست ندارم شايد بر اساس يه تشخيص اشتباهم فوري بگم فلاني برو طلاق بگير. فقط يه بار يه تاپيك معرفي كردم.همه مردا كه مثل هم نيستن.آخه شما چطور از راه دور ميگين ايشون رابطه با چند زنو تجربه كرده؟
در آخر نازنين جان ،شما با خانوادت مشورت نكردي يا با يه روانشناس مجرب؟
به نظر من هرچه سريعتر اينكارو بكن.كاش آقاي مدير خودشون تشريف بيارن راهنمايي كنن.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
شاید گلنوش جان شما درست بگی...بلاخره من هم خودم زندگیم رو سر یک انتخاب اشتباه از دست دادم...همگی ماها که اینجاییم از من و شما و ...اگر واقعا اونقدرا آگاه و با تجربه بودیم که زندگی خودمونو نجات می دادیم....ما تجربه های شخصی خودمونو می گیم شاید بیشتر هم حالت درددل داره...اما باید خودش بره پیش مشاوره حضوری اونم نه یک مشاور چند تا....جالا اون روانشناس هم عالم دهر نیست...ضریب هوشی افراد و تجربه و میزان دانش همگی دخیلند...درضمن گلنوش نازنین عقد نکرده که ما بگیم طلاق بگیر...اگه عقد بود که طلاق واسش آخرین راهی بود که توصیه می شد...و باید به همه ی راهها چنگ می انداخت ....نازنین یک صیغه محرمیت خونده...و شناسنامش سفیده...این خیلی مهمه...الان خودش می دونه من چی می گم ...خودش مردد هست چون مغزش داره بش یک چیزایی رو هشدار می ده و باید این زنگ خطر ها رو جدی بگیره...حرفهای ماها در حد نظرات شخصیه...آخر این خودشه که باید تصمیم بگیره و انشالله هرچی صلاحشه بشه:72:
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنین جان من پیگیر تاپیکت بودم اما تا به حال نظری نداده بودم.
می فهمم که وضعیت سختی داری. خواستم فقط یه نکته رو که خودمم تجربه کردم بگم. زندگی با مردی که بخواد با قهر و بی محلی مجبورت کنه به خواسته هاش تن بدی خیلی سخته. به احتمال زیاد فقط در مورد رسیدن به خواسته های جنسی از قهر استفاده نمیکنه بلکه الگوی رفتاری ایشون در مقابله با مسائل همین روش هست. ماه های اول که اوج احساساته ایشون چند روز ازتون خبر نمی گیرند از نظر من این یک علامت هشداره. برای یک زن خیلی سخته که همیشه ناز همسرشو بکشه، این مسئله خلاف قانون آفرینش هست که زن را ناز و مرد را نیاز خلق کرده است.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنين جان به نظر احتمال اين رو هم بده كه ايشون هيجان زده شده باشن
البته هدف من به هيج وجه توجيه كار ايشون نيست و فقط خواستم به اين ور قضيه هم نگاه كنيم
ايشون اگر تو دوران قبل خواستگاري يا همون دوران دوستيتون يا حتي تو دوران خواستگاري اينطور برخورد ميكردند و در خواست هاي بي مورد داشتن اون موقع ميشد لقب هرزگي داد و بايد بهشون مشكوك ميشديم و قاطعانه در موردشون ميشد نظر داد كه ايشون قصدشون يه چيز ديگه است و ازدواج نيست ولي
اونطوري كه من از تايپيك شما متوجه شدم شما مراحل اشنايي و خواستگاري رو گذرونديد و اين صيغه محرميت و درخواستهاي ايشون هم تو دوره اشنايي شما نبوده كه شما فكر كنين ايشون دارن سو استفاده ميكنن يا هرزن يا چيزاي ديگه .....شما خودتون هم گفتيد كه هر دو خانواده و هردوي شما تصميمتون رو گرفتيد و چه بسا اگر كه محرم نبود عقد رسمي هم ميكرديد .به نظر من از ديد ايشون همه چي تموم شده و ايشون شما رو خانم رسميش ميدونه و چون دوستتون داره ميخواد همه زيباييها رو تو شما ببينه .به گفته خودتون هم اهل دختر بازي و اين حرفها نيست و تجربه قبلي نداره پس يكم به اين فكر كن كه الان هيجان زده شده ميخواد با خانمش تجربه كنه
ولي خب عجوله بعضي مهارتها رو هم نداره نميدونه چجوري بايد تعريف كنه
البته به نظر من هم تا قبل عقد رسمي اجازه روابط جنسي رو نديد (هر چند كه از نظر شرعي مشكلي نيست)ولي خب ادم از يه لحظه يعدشم خبر نداره كه چه اتفاقي ميفته كمترين احتمالات رو هم بايد در نظر بگيريم
ولي در خواستا شون رو هم با ديد منفي و از جنبه منفي نبينيد
موفق باشي گلم :72::72:
من خودمم شديدا با اين صيغه محرميت مخالفم فقط باعث انتظار بي مورد ميشه
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
:103: بابت اینکه منظور اینست ایشان باید همان محرم و صفر عقد می کردند دیگه ...حالا هم فرض کنید عقد کردن رفتن پی کارشون دیگه ....صلوات بفرستین....خوش بخت باشین ...پیز شین به پای هم:160:
بیچاره نازنین خودش اون کنار نشسته داره گوش می ده حرفهارو ...سعی می کنه بحث هم ایجاد نشه...اما دوست عزیز مراجع رو با توجه به شرایط فرهنگی خانوادگی و ظاهری باید راهنمایی کرد که جدایی به صلاحه یا نه...
تو ی خانواده ای یه دختری نه زیبایی داره نه تحصیلاتی نه خانواده ی آنجنانی نه حامی نه وضع مالی خوب...خوب واسه همچین شخصی ادم می گه صلاحه تا می تونه بمونه و تحمل کنه تا اینکه مطلقه بشه...اما یکی نه ....شکر خدا نازنین هم چیزی کم نداره که بگیم ای وایییی این آقا که بره چی می شه!
تازه ازدواج نکرده هنوز...یعنی یک شناستامه سفید داره...اصلا اینجا طلاقی در کار نیست....
دقت کن خود نازنین حرف قشنگی زد ...گفن نمی خوام روزه ی شک دار بگیرم و این رابطه رو با هر بهایی و ریسکی ادامه بدم...:104:
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
رفتم دوباره پست اول رو خووندم متوجه شدم كه نازنين ايشونو پسنديدن و فقط بخاطر ماه محرم نتونستن عقد كنن.يعني دوره شناخت رو داشتن تموم ميكردن.و بعد واسه اينكه راحت رفت و امد كنن صيغه محرميت خووندن. به نظر من اين دو نفر دارن با دو نگاه متفاوت به اين صيغه نگاه ميكنن .نازنين ميخوادبه قول و قرارشون واسه صيغه پايبند بمونه ولي آقاپسر پيش خودش ميگه اگه ماه محرم نبود الان زن رسميم بود پس ميخواد رابطه زناشويي برقرار كنه.........
هرچند كه به نظر من آقا بايد سر قولشون وايميسادن و حتي به نازنين دست نميزدن چه برسه به....
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گلنوش67
نقل قول:
نوشته اصلی توسط maryamp
آفرین به تو دختر:104:
عزیزم من قبلا هم برای تو پست گذاشته بودم
تنوع طلبی مردان هرزه چیزی نیست که با یک تغییر رنگ مو یا لباس بتوانی پاسخگویش باشی
مريم جان معذرت ميخوام ولي بايد بگم.نميشه به همسر ايشون برچسب هرزگي زد
شايد ايشون تنوع طلب باشن ولي هرزه نيستن،چون قبلا اصلا از اين رابطه ها نداشتن.بار اول هم كه با خشونت رابطه برقرار كردن شايد بخاطر عجله بيش از حدشون تو اينكار باشه نميدونستن اين رابطه ها بايد كم كم برقرار بشه . مريم گلي من تاپيكتو خووندم زندگي سختي بوده با يه انتخاب اشتباه،ولي عزيزم نميشه رفتار همسر سابق شما رو به همه تعميم داد.درست نيست از راه دور و تو يه دنياي مجازي تهمت هرزگي زد.منو ببخش واسه انتقادم.اميدوارم ناراحت نشده باشي دوست خوبم
مریم جون خیلی ناراحت شدم خوندم حرفاتو،درک می کنم چه احساسی داری واقعا خیلی سخت و وحشتناکه
خوب شد حالا فهمیدی زیر آبی می رفته
مریم ولی فک کنم گلنوش راست می گه ،اون اصلا با کسی رابطه نداشته،هرزه نیستش،یعنی من با یه خانمی که 18ساله ازدواج کرده مشاوره کردم ولی می گفت نامزد من خیلی بی تجربه و خیلی ناشی هستش و حتی نسبت به بدن زن هم ناشی هستش و مشکلاتتون هم بیشتر به خاطر عدم آگاهی اونه
گفتش که حتی نسبت به روحیه خانمها هم خیلی ناشیه و اگر نبود چنین رفتاری نمی کرد هرگز.
من حرفایی که اون بهم می گرو تعریف کردم برای مشاور
مشاوره می گه خیلی ساده و خیلی بی سیاست هستش
بچه ها من دارم می خونم ها الان همه رو جواب می دم و ی اتفاق جدید هم هستش که باید بگم
مریم جون خیلی ممنون که انقدر به من اهمیت می دی عزیزم
گل نوش چه قدر خوب که تو اینجا هستی
هر چی می خوام بگم یهو می بینم تو قبلش گفتی:72::46:
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
سلام نازنین جان
پیگیر تاپیکت هستم.حتی پای سیستم هم که نیستم با موبایلم میام اینجا.ها ها ها...(این شکلکا چرا غیر فعاله؟)
خیلی خوبه که این قدر در موردش فکر میکنی منم دارم استفاده میکنم.
اومدم بهت بگم به خودت زمان بده و در مورد همه ی حرف هایی که این جا بهت گفته میشه فکر کن
چون به نظرم تو مسائل خوبه که همه جانبه بهش نگاه کنیم
امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
سلام نازنین جان فقط می خواستم بگم
شاید عده ای به خاطر تجربه تلخی که داشتن قضاوتی می کنن لطفا بر اساس این حرفا روی همسرت قضاوت نکن و زندگی خودت رو بی خود خراب نکن گلم
سعی کن خودت همسرت رو بشناسی و با حرف اینو اون بهش برجسب نزنی البته دیدم که این کارو نکردی و خودتم گفتی که همسر من اینطور نیست واقعا افرین به تو
ولی فقط برای یاداوری و محکم شدن قلبت خواستم دوباره بگم:46::72:
سلام نازنین جان فقط می خواستم بگم
شاید عده ای به خاطر تجربه تلخی که داشتن قضاوتی می کنن لطفا بر اساس این حرفا روی همسرت قضاوت نکن و زندگی خودت رو بی خود خراب نکن گلم
سعی کن خودت همسرت رو بشناسی و با حرف اینو اون بهش برجسب نزنی البته دیدم که این کارو نکردی و خودتم گفتی که همسر من اینطور نیست واقعا افرین به تو
ولی فقط برای یاداوری و محکم شدن قلبت خواستم دوباره بگم:46::72:
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
بلاخره عزیزم تو شوهرت رو بهتر از ما می شناسی...و این خودتی که بهتر از هر کس دیگه از احساس خودت و موقعیت خودت مطلع هستی...شرایط من و شما با هم از زمین تا آسمون فرق داره و اصلا موضوع شما با موضوع من قابل مقایسه نیست و حتی شرایط خودت با من...
من احساس می کنم تو خودت دوست داری این رابطه رو ادامه بدی و بقیه حرفها بهانه هست...و خوب این زندگی تو هست...
و حرفی که زدم به نظرم خیلی مهمه...که وضعیت ظاهری،سنی،تحصیلی،خانوادگی ،مالی و فرهنگی صاحب تاپیک خیلی مهم در پیشنهاداتی که ما بهش می دیم....و من از شرایط شما خبر ندارم و فقط تجربه ی شخصی خودم رو گفتم...در قوانین تالار هم اومده که این تالار یک از اهدافش اینه که اگر مراجعینی مشکلی شبیه به مراجع دارند با مطرح کردن اون می تونند با اون همدردی کنند و اینجوری صاحب تاپیک هم بدونه در مشکل خودش تنها نیست...
بلاخره امیدوارم که حرف خودت درست باشه و ایشون فقط ذوق زده شده باشه و این قهر و اس ام اس جواب ندادن ها و ناز کردن ها و بی محلی ها و شرط و شروط گذاشتن ها هم به خاطر همین ذوقش باشه!
در مورد مشکل من هم ممنون از همدردیتون اما من مشکلم حل شده و مسئله ای هست تموم شده...و الان خداروشکر بسیار از وضعیت موجود راضی هستم...و بر این اعتقادم که الخیر فی ما وقع...خیر در اون چیزی هست که اتفاق می افته...:43:
امیدوارم بلاخره تصمیمی بگیری که به صلاحت باشه...:72:
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
تو محرم وصفر هم میشه عقد کرد جشن رو بعدا بگیرید. این بهونه خوبی نیست متاسفانه متاسفانه متاسفانه بعضی پسرا یا مردا یک انتخابی می کنن خانواده راضی نیستن میرن خواستگاری وغیره نامزد بعدم ادعای مذهب می کنن وصیغه می خونن که هیچ تعهدی از مهر وبقیه ندارن تا پسر دلشو بزنه وسیر شه. خدای نکرده منظورم به شما نیست کلا میگم صیغه اصلا کار خوبی نیست برای دختر:305:
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
همدردی با برچسب زدن به ادمی که نمیشناسیمش متفاوته.نامزد نازنین ممکنه با زنهای هرزه رابطه برقرار کرده باشه ممکن هم هست نه.اما من و دیگران در جایگاهی نیستیم که در مورد دیگران خصوصا کسی که ندیدیمش و نمیشناسیمش قضاوت کنیم و اتفاقاتی که برای خودمون افتاده رو به دیگران تعمیم بدیم.ما میتونیم تجربه هامون رو بیان کنیم و مراجع با خوندن تجربیاتمون تصمیم بگیره.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
این چند پست اخیر بیشتر مجادله بودن تا راهنمایی.فقط مراجع و آینده احتمالیشو در نظر بگیرید.لازم نیست از کسی دفاع
کنید.اگر نازنین با این پسر ازدواج نکنه هیچ اتفاقی نمی افته.ولی اگر ازدواج کنه و حرف های مریم اتفاق بیوفته ...
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
فرهنگ 27
maria_62
خسته دل1
گلنوش67
tasnime_elahi
ليلا موفق
بی نهایت
دل
سابینا
**عسل**
چرخ و فلک
ماهی 91
بهار66
maryamp
zahra52
آتنا 25
المیرا1358
پریماه
aida222
فرشته سفید
شب نم
parvane123
aramesh_1390
شوکا
mania2011
dokhtare khaste
و تمام کسانی که با زدن دکمه تشکر رو حرف دیگران منو کمک کردن
خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلیییییییییی از همتون ممنونم
به خدا الان که دارم اینا رو اینجا می نویسم چشمام انقدر پر اشکن اصلا صفحه مانیتور رو واضح نمی بینم
خیلی برام ارزشمند حرفاتون و کمک هاتون چه از رو تجربه باشه چه از رو علم باشه چه اشتباه باشه چه درست
ممنونم که تنهام نزاشتید و با من همدردی کردید
می دونم خیلی هاتون با مشکلات بزرگتری دست و پنجه نرم می کنید با این حال بازم به من اهمیت می دید و سعی می کنید کمک کنید ....
به خدا حرفاتون نه یک بار بلکه 10 بار می خونم .......
خیلی به من کمک کردین به تصمیم گیریم که امیدوارم درست باشه و از خدا خواستم راه درست رو پیش پای من بزاره
هرچند من بنده خوبی براش نبود ،خطاکار و گناه کار بودم
و به امید اینکه در توبه همیشه بازه به گناهم ادامه می دادم ..
و اینم می دونم اون چیزایی که سرم می اد خیلی هاش باعثش خودمم
خودl می دونم خیلی حقیرم انقدر که خدا می تونه نادیده ام بگیری ولی بازم هوامو داره :302:
اتفاق جدید :
من با خواهرم حرف زدم سه سال ازدواج کرده و اون نظرش خیلی منفی بود و گفت که در ظاهر نامزدم خیلی با باطنش تفاوت داره و از اینکه این حرفاروبه من زده خیلی ناراحت شد و گفت کاش زودتر اینا رو به من گفته بودی
قرار شد با مامانم حرف بزنه و اصلا صلاح نمی دونه که من ادامه بدم .
حالا هنوز با مامانم حرف نزده ولی می دونم اگر مامانم این چیزا رو بدونه حرفای خواهرمو می زنه .
خوب من نتونستم یه چیزایی رو اینجا بگم ولی سعی کردم همه چیز رو به خواهرم بگم .
مریم جون نه من از اون دل کندم دلم نمی خواد به هر قیمتی زن اون بشم ،تا الان قضیه برام شوخی بود انگار،یعنی تا این حد جدی بهش نگاه نکرده بودم ولی الان واقعا با جدیت نمی خوام ادامه بدم یا اگر بخوام با یه سری شروط جدید
هستم و اون باید قهرشو کنار بزاره و یه سری رفتارهای دیگش رو
ازش دل کندم خیلی علاقم بهش کم شده ولی نمی تونم الکی بگم واسم راحته،اس ام اس هاش رو که تو گوشیم می بینم یاد روزای خوبمون می افتم بغضم می ترکههههههه:302:
مریم می دونم اون زیاد مرد مناسبی نبود بچه بود،لوس بار اومده بود،خیلی خیلی ایده الیست بود،یکمی زیادی به جرئیات توجه می کرد،در مورد مسائل جنسیم خیلی هول بود و خیلی بد بود و خیلی وحشی بود و خود خواه بود
من دختر کمی براش نبودم ،من ظاهرم خوبه ،تحصیلاتم از اون بالاتر بود،خیلی مهربونم،خانواده خوبی دارم،پدرم تو امریکا تحصیل کرده ولی پدر اون دیپلم هم نداشت البته خیلی فهمیده بود پدرش .من از نظر زیبایی ازش خیلی سرتر بودم ولی اون فقط قدش بلند بود و صورتش خیلی معمولی ....ولی با این همه نمی فهمید من خیلی خوبم و سعی می کرد چیزای کوچیکی که به عنوان ایراد تو من می بینه به روم بیاره.حتی به من گفت تو بدنت نرمه :302::316:
و باید بری ورزش کنی سفت شی:302:.با این حرفش خیلی دلم رو شکونده و خیلی ازش دور شدم و احساسم بهش کم شد.....ولی اینو می دونم که هرزه نبود
اینو مطمئنم .
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
نقل قول:
نوشته اصلی توسط aramesh_1390
نازنين جان به نظر احتمال اين رو هم بده كه ايشون هيجان زده شده باشن
البته هدف من به هيج وجه توجيه كار ايشون نيست و فقط خواستم به اين ور قضيه هم نگاه كنيم
ايشون اگر تو دوران قبل خواستگاري يا همون دوران دوستيتون يا حتي تو دوران خواستگاري اينطور برخورد ميكردند و در خواست هاي بي مورد داشتن اون موقع ميشد لقب هرزگي داد و بايد بهشون مشكوك ميشديم و قاطعانه در موردشون ميشد نظر داد كه ايشون قصدشون يه چيز ديگه است و ازدواج نيست ولي
اونطوري كه من از تايپيك شما متوجه شدم شما مراحل اشنايي و خواستگاري رو گذرونديد و اين صيغه محرميت و درخواستهاي ايشون هم تو دوره اشنايي شما نبوده كه شما فكر كنين ايشون دارن سو استفاده ميكنن يا هرزن يا چيزاي ديگه .....شما خودتون هم گفتيد كه هر دو خانواده و هردوي شما تصميمتون رو گرفتيد و چه بسا اگر كه محرم نبود عقد رسمي هم ميكرديد .به نظر من از ديد ايشون همه چي تموم شده و ايشون شما رو خانم رسميش ميدونه
از دید ایشون همه چی تموم شده،از دید نازنین چی؟نازنین چی؟اونو شوهرش می دونه؟
و چون دوستتون داره ميخواد همه زيباييها رو تو شما ببينه .به گفته خودتون هم اهل دختر بازي و اين حرفها نيست و تجربه قبلي نداره پس يكم به اين فكر كن كه الان هيجان زده شده ميخواد با خانمش تجربه كنه
ولي خب عجوله بعضي مهارتها رو هم نداره نميدونه چجوري بايد تعريف كنه
البته به نظر من هم تا قبل عقد رسمي اجازه روابط جنسي رو نديد (هر چند كه از نظر شرعي مشكلي نيست)ولي خب ادم از يه لحظه يعدشم خبر نداره كه چه اتفاقي ميفته كمترين احتمالات رو هم بايد در نظر بگيريم
ولي در خواستا شون رو هم با ديد منفي و از جنبه منفي نبينيد
موفق باشي گلم :72::72:
من خودمم شديدا با اين صيغه محرميت مخالفم فقط باعث انتظار بي مورد ميشه
آرامش،نازنین تو دوره شناخت به سر می بره،
ايشون تو همون پست اول و بعد تو پست هاي بعد هم اشاره كردند كه ايشونو پسنديدند و اگه محرم صفر نبود عقد ميكردند خودشون هم گفتن كه دوره شناخت تموم شده و به قطعيت رسيدند در مورد ازدواج با ايشون و اين صيغه برا راحت بودن رفت وامد بوده نه برا شناخت
من فكر ميكنم نازنين بيشتر از قهر و اشتي هاي ايشون ناراحته و اينكه ايشون ملاحظش رو نميكنه
نازنين جان دوست داره اين ارتباط بعد ازدواج رسميشون با خيال راحتتر انجام بگيره تا الان با دلهره و ترس و متاسفانه شوهرشون تو اين مورد هيجان زده ميشن و ايشونو درك نميكنن و نازنين جان از اين موضوع ناراحته نه اينكه ايشونو همسر خودش ندونه
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
این چند پست اخیر بیشتر مجادله بودن تا راهنمایی.فقط مراجع و آینده احتمالیشو در نظر بگیرید.لازم نیست از کسی دفاع
کنید.اگر نازنین با این پسر ازدواج نکنه هیچ اتفاقی نمی افته.ولی اگر ازدواج کنه و حرف های مریم اتفاق بیوفته ...
ببخشید فقط چون پست من هم تو پستهای اخیر بود اینو میگم.من فقط میتونم بگم تموم پستهایی که زدم درباره اینده نازنین جون بود حتی اونایی که بحث در مورد خدایی نکرده هرزه بودن نامزدش بود.(که بعید میدونم باشه)
نازنین جون خیلی خوبه با کسایی که شما رو از نزدیک میبینن مشورت کردی.همونطور که گفتم همه جوانب رو بسنج و تصمیم بگیر.همه جوانب یعنی تمام خصوصیات مثبت و منفیش.ببین کدوم کفه سنگینتره.
از خدا بخواه اونچه که صلاحته برات پیش بیاره اما اگه تصمیم گرفتی تمام کنی و تمام کردی بازم بیا اینجا بگو.ما که هیچ کار نمیتونیم بکنیم همدردی که میتونیم
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنین عزیز سلام
انقدر دوستان درست و صحیح راهنماییت کردن که تا الان نیاز ندیدم چیزی بگم
اما این نکته به نظرم رسید که عزیز دلم تو قبلا گفتی کامل شناختیش و خانوادت تاییدش کردن بهتر نیست اگه واقعا انتخابت کردی با راهکاری درست این مشکلات را حل کنی؟
نازنین جان همیشه اعتقادم اینه که با محبت و عشق میشه خیلی مشکلات را رفع کرد صورت مسیله را پاک نکن یه کم بیشتر رو این مرحله از زندگیت وقت صرف کن تا بعد حسرت نخوری
بازم امیدوارم با فکر درست و راهنمایی بقیه بهترین راه برات باز بشه
در اخر میگم که مرد اینده ات هر کی باشه تصور نکن کامله اونم مثه خودت نقص هایی داره که امیدواره با یار زندگیش نقص هاش حل یا حداقل پوشیده بشه
خواهرانه دوست دارم مشکلت حل بشه و شادی همیشه کنارت باشه
موفق باشی نازنین گل:46:
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
دوستم..بهترین کار رو کردی که با خانواده ات مشورت کردی. مخصوصا با مادرتون. به هرحال تجربه اشون بیشتره و شناخت بهتری هم از شما دارند. برات آرزوی آرامش و موفقیت می کنم. :72:
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ویدا@
نازنین عزیز سلام
انقدر دوستان درست و صحیح راهنماییت کردن که تا الان نیاز ندیدم چیزی بگم
اما این نکته به نظرم رسید که عزیز دلم تو قبلا گفتی کامل شناختیش و خانوادت تاییدش کردن بهتر نیست اگه واقعا انتخابت کردی با راهکاری درست این مشکلات را حل کنی؟
نازنین جان همیشه اعتقادم اینه که با محبت و عشق میشه خیلی مشکلات را رفع کرد صورت مسیله را پاک نکن یه کم بیشتر رو این مرحله از زندگیت وقت صرف کن تا بعد حسرت نخوری
بازم امیدوارم با فکر درست و راهنمایی بقیه بهترین راه برات باز بشه
در اخر میگم که مرد اینده ات هر کی باشه تصور نکن کامله اونم مثه خودت نقص هایی داره که امیدواره با یار زندگیش نقص هاش حل یا حداقل پوشیده بشه
خواهرانه دوست دارم مشکلت حل بشه و شادی همیشه کنارت باشه
موفق باشی نازنین گل:46:
ویدا :46:واقعا ویدا جون درست می گی منم خیلی نقص دارم ولی انتظار دارم طرفم از هر نظر منظورم اخلاقیه البته،کامل باشه
خوب اونم واقعا اخلاقای خوب زیاد داره هنوزم به نظرم پسر خوب و خون گرم و اجتماعی و مهربون و
سرزنده و خوش برخورد و هنر مند و هنر دوست و با احساس و خانواده دوستی می اد ....
ولی خوب اصلا علاقه قبلی رو بهش ندارم کلا دل زده شدم از ازدواج
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
با سلام،
از این تاپیک 12 پست به علت چتگونه و بی محتوا بودن حذف شدند!
از همه عزیزان درخواست می شود که قبل از ارسال مجدد پست های مشاوره ای در تاپیک ها به این 4 تاپیک توجه بکنند:
آفت های احتمالی در کار مشاوره
کیفیت تالار همدردی
کیفت تالار همدردی= حذف پستهای بی محتوا
چگونه نتیجه بهتری از تاپیک هایمان بگیریم؟
و همینطور از دوستان خواهش می شود که به بحث و جدل با یکدیگر نپردازند. اگر پستی از نظر شما خلاف قوانین است، با استفاده از دکمه گزارش http://www.hamdardi.net/images/clean...bit_report.gif، پست را گزارش دهید. اینکه به بحث بپردازید، ظلم در حق مراجع و انحراف تاپیک او است.
موفق باشید.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنين جان سلام دوباره
واقعيت اينه كه همش به فكرتم كه چه تصميمي ميخواي بگيري ؟ آيا با خانوادت يا يه مشاور(البته از نوع مجرب) صحبت كردي؟
ما رو از حال خودت بي خبر نذار
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
گلنوش
خیلی ممنون که انقد مهربونی
من با ی مشاور صحبت کردم که خانم بود خوش بین بود و مشکلات رو زیاد جدی نمی دید...و کلا به نظرش استادم خیلی ساده و بی سیاست می اومد و می گفت تو می تونی همه چیز رو با زرنگی مدیریت کنی
می گفت حرفایی رو که در مورد تنوع طلبی هم میزنه یه جور سادگیه چرا که خیلی مردا این جوری دوست دارن و نمیگن کسی هم که می گه داره از ایده الش صحبت می کنه وصد در صد این جوری نیست که بعدا اگر این تنوع رو ندید بره سراغ دیگری
تو ی سایت مشاوره ای خیلی وقت پیش عضو بودم ولی به خاطر اینکه وقتم رو می گرفت و مفید نبود بر عکس این سایت.... از اون سایت خداحافظی کردم ولی با دکتر سایت تلفنی صحبت کردم اونم دقیقا خوش بین بود خوب خیلی جزئیات هم نمی دونست ولی در کل چیز منفی نگفت .
ولی خانوادم خیلی نظرشون برگششته و اصلا انگار که در حق من ظلم بزرگی شده این مدت ،این جوری برخورد می کنن بخصوص پدرم با اینکه در مورد خیلی از قضایا نمی دونه و فقط قهرو این چیزاش رو می دونه خیلی احساسی شده و همش می گه دخترم تو همیشه دختر این خونه ای ،از حرف مر دم نترس حتی اگر با یه بچه هم برگردی رو چشم ما جا داری حالا که چیزی نشده ی جشن کوچیک گرفتیم نه عقد رسمی شده و نگران نباش
چشماشم پر میشه هر وقت باهام حرف می زنه :302:....ولی هنوز به خود استادم نگفتم ولی خیلی رابطمون کم شده .
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
دیشب صحبت کردم باهاش
گفتم من دیگه شوقی ندارم و انگار توهم مثل منی
گفتش انقد صغری کبری نچین حرف دلت رو بگو فلسفی حرف نزن واضح حرف دلترو بگو
گفتش بگو دلت با منه یا نه؟
منم گفتم بود ولی الان نه!
گفت این حرف اخرته؟زودم قبول کرد و گفت به تصمیمم احترام می زاره
با اینکه دلم می خواست تموم شه و اصلا به اینده امیدوار نبودم و این مدت همش احساس می گردم یه چیز سنگینی رو دوشمه و اگر این رابطه تموم شه اون از رو دوشم برداشته میشه ..
ولی وقتی دیدم انقدر راحت پذیرفت و گفت به خواستت احترام می زارم نتونستم جلو خودمو بگیرم خیلی گریه کردم
بهش گفتم خیلی نامردی به همین سادگی میگی باشه؟حتی نمی گی چرا؟؟؟
گفتش که مگه همینو نمی خواستی پس چرا گریه می کنی ؟منم بهش گفتم گریم از این که نامزدیمون به هم خورد نیست از اینکه این مدت همه فکر مو و انرژِی رو به پای مرد بی ارزشی مثل تو گذاشتم...
:302: که حتی نمی خوای دلیل تصمیمم رو بدونی
گفت من با تصمیم تو موافق نیستم خواستم بدونم این تصمیم رو از رو دلت گرفتی یا نه؟و الانم فهمیدم که نه چون اگر دوستم نداشتی انقدر گریه نمی کردی ...
کلی کشمکش داشتیم و از این جور حرفا زدیم و در اخر بازم گفتم تصمیم من همینه خیلی هم گریم می گرفت اصلا با قدرت صحبت نمی کردم خیلی ناراحتم که نتونستم بدون گریه حرفامو بگم از اینکه این همه ضعف نشون دادم خیلی ناراحتم ولی اون خیلی مسلط بود به خودش اصلا نه گریش می گرفت نه صداش غم داشت خیلی عادی حرف می زد و ...با اینکه با جدیت تمام بهش گفتم تحت هیچ شرایطی نمی خوام رابطمون ادامه داشته باشه و گفتم لطفا کسی رو واسطه نکن برای من...هر کسم بیاد حرفمم همینه ..
باز اخر سر که می خواست منو بزاره خونه گفتش حالت بهتر شد زنگ بزن..
یعنی انگار اصلا حرفا مو جدی نگرفت
امروزم از صبح همه حرفایی که اینجا شنیدم به دقت مرور کردم تا ببینم واقعا بعدا
پشیمون نشم
الانم مامانم بامادرش صحبت کرد و گفت قسمت نبوده و ...... این صیغه محرمیت هم یه قوانینی داره که تا مدتش تموم نشه نمیشه طلاق گرفت
یعنی اصلا چیزی به نام طلاق نداره و باید صبر کرد تا تموم شه
مگر اینکه مرد بره این مدت رو ببخشه
دیگه نمی دونم چی کار قرار کنه
اینم همش مسخره بازی قانون های من دراوردی
انگار اسیر تا مدت اسارتت تموم نشده اسیری
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنین جون فدای سرت
خوب شد همین الان فهمیدی
بابا حیف قلب پاک و مهربونت نیست؟
چرا این قدر راحت باید قبول کنه؟
درسته ناراحتی از این که چرا گریت گرفت ولی آدم گاهی وقتها تو یه شرایطی ناخودآگاه گریش میگیه
به خودت فرصت بده عزیزم
به هر حال شناختیش
آگه بخوادت که این قدر راحت جا نمیزنه و نمیگه باشه
نازنین جون این گریه هات هم ه ناراحتی از دستشون یه تجربه ای شد واست که واسه دفعه ی بعد محکم تر باشی
خودتو سرزنش نکن,منم جات بودم خی:46:لیییی ناراحت میشدم
ببخشید اشکال تایپی دارم کامپیوترم مشکل داره با گوشی تایپ میکنم:43:
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
از چی ناراحتی؟ازاین که چرا گریه زاری نکرده؟همه مردا که مثه هم نیستن.یکی گریه میکنه یکی تو خودش میریزه.من مطمئنم خیلیم ناراحت شده.احساس شکستگی غرور هم پیدا کرده.شاید تو که رفتی گریه هم کرده باشه.اما الان تو شوکه.حس میکنه غرور مردونش شکسته شده.
ببین نازنین جون!خواهر گلم!این حرفا رو بذار کنار.گریه کرد و نکرد رو ولش کن.با عقلت تصمیم بگیر نه ازروی احساسات.اگه حسابی دو دو تا چهار تا کردی حواست به اینم بوده که گل بی خار خداست.اگه معایبش برات پررنگ و ازار دهنده بوده.بذارش کنار
اگه نه بازم صبر کن
راستی بگم نامزدت هم معلومه اعتماد به نفس بالایی داره ها
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
یه دختری به هر دلیلی می خواد نامزدیشو بهم بزنه.دیگه از روی عقله یا احساس مهم نیست.چیزیو که از دست نمی ده.
ولی نازنین برای اینکه فردا روزی نشینی به خودت بگی کاش با ... می موندم.اول هر جور که می تونی صیغه رو باطل کن.دوم
فرصت دو سه ماهه بده و شرط کن تو این مدت نه حرف عاشقونه نه تماس بدنی مثل دوتا آدم غریبه که تازه نامزد شدن
فقط برای شناختن همدیگه در ارتباط باشید.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنین عزیز به نظر من تعیین یه فرصت چند ماهه برای دوری از همدیگه شاید تو مراحل بعدی زندگی جواب بده اما در مرحله نامزدی اصلا مفید نخواهد بود و شما فقط روزهای عمرتون رو بیخودی صرف ایشون می کنین.(با توجه به اینکه صیغه محرمیت شما به هدف آشنایی نبوده بلکه به دلیل شرایط موجود در واقع به منزله عقد بوده ) نازنین جان چیزی که تو دوره نامزدی باید باشه شور و شوق و اشتیاق فراوان برای با هم بودن هست ، تو دوره نامزدی طبیعی احساسات خیلی بالاست. وقتی در رابطه شما این شور و شوق دیده نمیشه نشون میده که این رابطه ، رابطه ی سالمی نیست و چه بهتر که همین جا تموم بشه قبل از اینکه آثار مخرب بیشتری روی روح و روان شما به جای بگذاره.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
شوکا
:302:
خیلی بده فکر کن از صبح حرفام رو اماده کرده بودم هزار بار با خودم تکرار کرده بودم و به خودم قول داده بودم که گریه نمی کنم ،دیروز چون می دونستم شب می بینمش قبلش نشستم حسابی گریه کردم گفتم دلم خالی بشه جلوی اون دیگه گریه نکنم و خیلی منطقی حرف بزنم ولی دقیقا از زمانیکه دیدمش گلوم تیر کشید از بغض.... و نتونستم بدون گریه زاری حرف بزنم انقدر بدم می اد از این کارم :302: ...
شوکا اولش باورش نشد من که گفتم باید از هم جداشیم و من فکرامو کردم گفتش مگه بهم چسبیدیم که جدا شیم!!
و هی مسخره بازی در اورد.دیدم داره مسخره بازی در می اره
بهش گفتم جدا شیم یعنی طلاق ! طلاق می خوام ...
بازم ادامه داد شوخیشو گفت باشه بابایی می خرم برات ، چند تا می خوای؟:316:
نمی دونم واقعا تو شرایطی که من دارم از حرص می میرم اون چطور می تونه با خونسردی و بی تفاوتی باهام شوخی کنه!
بهش گفتم یه ذره جدی بگیر حرفامو ،بحث یه عمر زندگیه،زندگی من برات مهم نیست به درک،برای زندگی خودت یکم وقت بزار یکم جدی باش...
خیلی راحت گفت باشه من به نظرت احترام می زارم .
بهار66
خیلی اعتماد به نفسش بالاست خیلی زیاد،البته از من خیلی تعریف می کرد یعنی مغرور بد نیست
اتفاقا من همیشه از ابراز علاقش که می گفتم تو خونه،مامانم انقدر خوشش می اومد می گفت چه خوب که انقدر بهت ابراز علاقه می کنه و ازت تعریف می کنه و احساسش رو نشون می ده
مشخصه خیلی با احساسه ...ولی ظاهرش اون جور بود دیروز دیدم که خیلی بی احساس بود.
بهار می دونم تصمیمم کاملا عقلانی نیست ولی دیگه حوصله وقت گذاشتن و فکر کردن به این موضوع رو ندارم آخه به خدا اگر رو درسم انقدر فکر می کردم و وقت می ذاشتم الان پروفسر شده بودم
دیگه خسته شدم از فکر کردن
از اینکه هی بگم ایا خوبه ایا بده هی فال قهوه و فال حافظ بگیرم براش
یه پسر بچه دمه محل کارم فال حا فظ می فروشه
انقدر ازش فال خریدم دوست شدیم باهم ....بهم می گه خاله تو نباشی من فالام رو به کی بفروشم :302:
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
سلام.
نازنین جان امیدوارم زودتر مشکلت حل بشه.:72:
فقط اومدم یه چیزی بگم.
نقل قول:
اول هر جور که می تونی صیغه رو باطل کن.
صیغه رو فقط پسر میتونه باطل کنه.
صیغه تون چند وقته بوده؟
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
یه دختری به هر دلیلی می خواد نامزدیشو بهم بزنه.دیگه از روی عقله یا احساس مهم نیست.چیزیو که از دست نمی ده.
ولی نازنین برای اینکه فردا روزی نشینی به خودت بگی کاش با ... می موندم.اول هر جور که می تونی صیغه رو باطل کن.دوم
فرصت دو سه ماهه بده و شرط کن تو این مدت نه حرف عاشقونه نه تماس بدنی مثل دوتا آدم غریبه که تازه نامزد شدن
فقط برای شناختن همدیگه در ارتباط باشید.
فرهنگ نمیشه من نمی تونم باطل کنم باید مدتش تموم شه
یا اینکه پسر بگه مدت رو بخشیدم اونم گفت من چیزی نمی بخشم
بهمن تموم میشه
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
دوم
فرصت دو سه ماهه بده و شرط کن تو این مدت نه حرف عاشقونه نه تماس بدنی مثل دوتا آدم غریبه که تازه نامزد شدن
فقط برای شناختن همدیگه در ارتباط باشید.
اصلا اختلافا از همين جا شروع شد كه اين اقا به شرط و شروط احترام نميذاره وگرنه شرط صيغه هم فقط براي رفت و امد بوده و وقتي نازنين گوشزد ميكردن ايشون قهر ميكردن.نازنين جان من فكر ميكنم جدي نگرفته از ديشب تا حالا تماس نداشتين؟
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
دختر مهربون
ممنون مهربون
بهمن تموم میشه
گلنوش67
نه تماس نگرفتش،امروز مامانم با مادرش تماس گرفت برای همین تموم کردنش،البته قبلا هم با مادرش صحبت کرده بودش،بعد صحبت مامانم هم تماس نگرفتش ولی فکر کنم خونه بوده و صحبت های مامانم رو گوش کرده
چون مامانم گفت انگار یکی هم گوشی رو برداشته بود ولی فعلا که تماس نگرفته
ولی مادرش به مامانم گفته باشه،اصلا یه سری حرفای بیخود هم زده که مثلا پول لباس نامزدی رو باید خودتون می دادین!!!!از این بحث هاااااا:316:
و بعدش هم گفته که پسرش می گه چیزی رو نمی بخشه منظورش همین مدته
خوب نبخشه حالا ...چی می شه مگه به هر حال تموم میشه دیگه
چقدر مسخره است ها یعنی چی فقط مرد حق داره بهم بزنه ...
از جنسیت خودم به معنای واقعی کلمه متنفرم
از جنسیت خودم به معنای واقعی کلمه متنفرم
از جنسیت خودم به معنای واقعی کلمه متنفرم
از جنسیت خودم به معنای واقعی کلمه متنفرم
پروانه راست می گی سالم نیست :(