RE: چقدر خوبه که من می تونم مشکلم رو اینجا مطرح کنم
سلام
آتنای عزیز !
شما قبل از این که دنبال تغییر رفتار در همسرتان باشید لازمه در خود تغییر ایجاد کنید ، به چند دلیل :
1 - گاهی ما آنقدر روی مشکل دیگری تمرکز می کنیم که نقش خود را نادیده می گیریم ، با اینکه شما به نقش خودتان در شروع مشاجرات اشاره داشته اید ، اما بیشتر خود را ارزیابی کنید .
2 - نقش زن بعنوان همسر و مادر در خانواده یک نقش محوری است ، از این جهت که چه بخواهد و چه نخواهد مربی است .، شما اگر روند خود را تغییر دهید و انگونه کنید که دوست دارید همسرتان با شما رفتار کند ، رفته رفته در همسرتان نیز تغییر لازم ایجاد می شود .
3 - مردها نسبت به خانواده خود حساسند ، حتی اگر میانه خوبی با خانواده اشان نداشته باشند . حساسیتهای خود را نسبت به خانواده همسرتان از بین ببرید و نزد همسر حتماً با احترام از آنها حرف بزنید ، حتی اگر ابراز ناراحتی می کنید .
هر چقدر حساسیتهایتان نسبت به خانواده همسرت کمتر شود ، به همان میزان مشاجرات کم خواهد شد و به تبع آن قهر پیش نخواهد آمد .
4 - به نظر میرسه همسر شما عاطفه ای غلیظ دارد ، و به همین دلیل رنجیدگیش از شما هم عمیق می شود و این نشانه علاقه اش به شما هم هست ، پس این عواطف را در نظر بگیرد و قهر او را لج بازی نبینید بلکه آزردگی عاطفی عمیقش از خودتان ببینید .
5 - معلومه وقتی عصبانی هستید ، کنترل هیجان ندارید و رفتاری نشان می دهید که توهین و تحقیر همسر را به دنبال دارد و غرور وی را پایمال می کند . با این اوصاف اگر خود را جای همسرتان بگذارید نه تنها به او حق می دهید ، بلکه خواهید فهمید که ملاحظه شما را هم کرده .
هر چقدر رفتار شما در وقت عصبانیت بد و توهین آمیز باشد ، همسرتان همین را نظر واقعی شما نسبت به خودش می بیند ( نه آنچه وقت آرامش نشان می دهید ) و رفته رفته باور به علاقه شما نسبت به خودش را از دست داده و بی میل می شود .
پس آتنای عزیز ، در پی ارزیابی رفتار خود باشید برای ایجاد تغییر ، به همسرتان کار نداشته باشید ، شما تغییر کنید اثرش بر رفتار او را خواهید دید .
امیدوارم در ادامه این تاپیک به این سو قدم بردارید تا دوستان نیز شما را یاری رسانده در آموختن مهارتهای لازم نیز یارتان باشند
ان شاء الله
RE: چقدر خوبه که من می تونم مشکلم رو اینجا مطرح کنم
فرشته مهربان عزیز واقعا عین یه فرشته مهربان جملاتت به دلم نشست:72: خیلی متشکرم می شم اگه دوستان به من کمک کنند تا بتونم مشکلات م رو حل کنم
RE: چقدر خوبه که من می تونم مشکلم رو اینجا مطرح کنم
آتنای خوبم
خوشحالم که کلامم دلت را نوازش داده
عزیزم ، قبل از هر کس خودت باید آستین بالا بزنی که به خودت کمک کنی .
می گویی چطوری ؟
دفتری بردار ،
نقاط مثبت و ضعف خود را در دوجهت دفتر لیست کن ،
از بین نقاط ضعف آنچه باعث واکنش در همسرت می شود را پیدا کن و علامت بزن ،
بعد نقاط قوتت را که در همسرت اثر خوشایند دارد و باعث رضایت اوست در نظر بگیر .
تصمیم بگیر این نقاط قوت را بیشتر نشون بدی .
نقاط ضعفت رو تحلیل کن و ریشه یابی ، و بعد دنبال راهکار برای رفع آنها باش .
این مرحله را دوستان می توانند کمکت باشند ، حتی در ریشه یابی هم می توانند کمک باشند .
هر نقطه ضعفی رو که کنترل کردی ( با کم کردن تکرار اون رفتار ضعیف ) به خودت یه امتیاز بده و خودت را تشویق کن و تلقین کن که چقدر احساس رضایت و خوشحالی می کنی که مثلاً این هفته تا فلان اندازه تکرار رفتار اشتباهت کم شده .
و در ادامه باز هم ارزیابی را ادامه بده ، به عبارتی ارزیابی رفتار ما از سوی خودمون باید همیشگی باشه .
برای این که این روندبهتر و نهادینه تر باشه دفتر خاطراتی داشته باش و در آن وقایع روزانه را ابتدا هر 3 ساعت یک بار و کم کم هرشب قبل از خواب بنویس ، اما توجه کن که محور ثبت خاطراتت ، توجه به رفتار خودت باشه .
در این دفتر خاطرات تحلیل رفتار خودت را داشته باش .
امیدوارم راهکارهای مفیدی ارائه داده باشم .
موفق باشی
RE: چقدر خوبه که من می تونم مشکلم رو اینجا مطرح کنم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط اتنا
........ همسرم توی خودشه و احساس می کنم از دست من ناراحته و مثل زمانی که با هم اشتی هستیم منو دوست نداره
با سلام
دوست عزیز به کلبه همدری خوش آمدید:72:
طبق معمول دوستان گرامی ,در امر راهنمایی به نکات مفیدی اشاره کرده اند
,و اما در خصوص نقل قول شما که در بالا آورده ام ؛مقالاتی را برای شما قرار میدهم که هم در خصوص نقل قول می باشد و هم در خصوص مشکل شما و همسرتان ؛
امیدوارم از مطالب آن نهایت استفاده را ببرید
تنهایی مردان
خانومها بخوانند چرا شوهرانتان کم سخن میگویند
در سر مردان چه میگذرد؟
طغیان عصبانیت در زندگی مشترک :علل و راه حل
آیا چراغهای رابطه تاریک میشوند؟
(روی عنوان مقالات کلیک کنید)
RE: چقدر خوبه که من می تونم مشکلم رو اینجا مطرح کنم
[align=justify]آتنای عزیزم:72:
من یک "مهارت" رو در اختیارت می گذارم، و تضمین می کنم که جواب می ده:
>> تمرین کن که در هنگام "انتقاد" و حتی "مشاجره" جملاتت احترام آمیز باشه.<<
مخصولا اگه: عصبانی باشی، و مخصوصا اگه: موضوع مشاجره خانواده همسرت باشه.
در هنگام مشاجره رمز موفقیت تو در این خواهد بود که با لحن کلام و نگاهت به طرفت اطمینان بدی که "عمیقا براش احترام قائلی".
خوب حالا علت تاکید من بر این موضوع چیه؟
1:: این باعث می شه که برای اون شخص خیلی با ارزش بشی. ما افرادی که برامون احترام قائل هستند رو ثروت های خودمون می دونیم، درسته؟
در ضمن این رفتار در زمان ابراز نارضایتی های "محدود" شما از خانواده همسرتون باعث خواهد شد که همسرتون به احترامی که برای اونها قائل هستی شک نکنه، و فکر نکنه که باهاشون خصومت داری.
2:: تو با این رفتار از عواطف همسرت محافظت خواهی کرد. واضحه که همسر شما عاطفی هستند. من از توضیحات شما اینطور متوجه شدم که همسرت در پی تلافی کردن نیست، بلکه دلش به راحتی صاف نمی شه و این به احتمال زیاد اصلا ارادی نیست.
3:: من به شما نمی گم عصبانی نشو. چون عصبانیت گریز ناپذیره و شما نباید بیش از حد به اعصابتون فشار بیارید. از طرفی شما وقتی مشاجره می کنید و در مورد مسئله ای بحث می کنید، که نکته ابهامی براتون وجود داره، پس بهتره که این نکات رو با همسرتون در میون بگذراید. اما همونطور که گفتم با یک تغییر کلیدی در نوع ابراز نارضایتیتون!
* البته من توجه داشتم که شما گفتید خودتون سعی دارید که بحث ها رو به حداقل برسونید، و به این "نکته مهم" توجه دارید. پس من دارم در مورد نوع این "حداقل ها" صحبت می کنم.
بعلاوه توانایی دیگه ای که در شما مشاهده می شه اینه که واکنش شما به قهر همسرتون (از نظر من) مناسبه. یعنی نه بی توجهی می کنید، و نه توجه مستقیم و افراطی. بلکه با توجه غیر مستقیم (آروم کردن محیط خونه، ایجاد زمینه های تفریح و شاد کردن همسرتون، و...) بهش کمک می کنید که اون دوره رو راحت تر سپری کنه.
:72:[/align]
RE: چقدر خوبه که من می تونم مشکلم رو اینجا مطرح کنم
دوستان گلم خیلی متشکرم که اینقدر خالصانه من رو راهنمایی کردید:73:
امیدوارم بتونم روز به روز کامل تر بشم:203:
RE: چقدر خوبه که من می تونم مشکلم رو اینجا مطرح کنم
سلام دوستان گلم:72:
روزه نماز هاتون قبول باشه
من یه مشکل با خودم پیدا کردم و اون هم اینه که هر وقت به یاد حرف های خواهر شوهرم می افتم از درون اتیش می گیرم اخه دوستای خوبم من فک می کنم که من لیاقت م خیلی بیشتر از این بوده که به من چنین حرف هایی زده بشه
می شه منو کمک کنید تا این حرف ها منو ازار نده:203:
RE: چقدر خوبه که من می تونم مشکلم رو اینجا مطرح کنم
خيلي ببخشيد كه اينجوري ميگم.ولي بهترين راه اينه.
تو دلت آدم حسابش نكن.ولش كن بابا دنيا اين همه آدم داره.چرا حرف يكي از آدمها توي اين دنياي به اين بزرگي بايد روت تاثير بذاره؟فرض كن ديوونست!!براي خودت بيشتر ارزش قايل شو تا حرفهاش برات مهم نشن.
مثلا تصور كن يك شخصيت خيلي مهم هستي.مثلا رييس جمهور يا يه همچين چيزايي.اونوقت خود به خود خواهر شوهرت اونقدر كوچيك به نظرت مياد كه حتي ارزش نداره فكرتو بهش مشغول كني.
من خودم از اين روش استفاده مي كنم.تو ضمير نا خود آگاهم اونقدر اونو پايين مي برم و اونقدر خودمو بالا مي برم كه اتوماتيك وار حرف هاش از ارزش مي افتن.
اين راهو امتحان كن
سعس كن تا ذهنت مي ره سمت اون افكار سريع تغيير جهت بدي