مهارتهای ارتباطی همسران .......



گفتگو فقط راهی برای رسیدن به مقصد نیست بلکه خودش هدف و مقصد است. به عبارت دیگر گفتگو در ازدواج میتواند کمک شایانی به برقراری ارتباط مثبت و حل مشکلات کند. در ضمن یکی از چند نیاز مهم احساسی ما را برآورده سازد و آن هم نیاز به صحبت کردن با فردی دیگر است. زمانی که شما میدانید که چگونه این نیاز همسرتان را برآورده سازید میتوانید بر محبت میان خود و همسرتان نیز بیفزایید.
وقتی به جایی برسید که احساس کنید تمام حرفهای شما و همسرتان برای دیگری تکراری شده چه میکنید؟ و از آن بدتر همسرتان شما را به خاطر منظوری که هرگز نداشتهاید مقصر میداند و مسائل جور دیگری تفسیر میشوند چه میکنید؟
این مورد در بین بسیاری از زوجها اتفاق میافتد و گفتگوها جذابیت و مفهوم خود را از دست میدهند. شما و همسرتان به دلایلی مرتب حالت دفاعی به خود میگیرید و احساس میکنید نه تنها دیگر حرفها بلکه احساسات یکدیگر را نیز درک نمیکنید. پس سعی میکنید هر چه ممکن است کمتر حرف بزنید.
آنچه که باید بدانید این است که ویژگیهای یک گفتگوی خوب چیست؟ دشمن یک گفتگوی خوب چیست؟ و چه چیزهایی میتواند گفتگو را به جاهای بدی بکشاند؟
ما در این بخش به موارد فوق خواهیم پرداخت:
اگر خوب فکر کنید خواهید دید که یکی از راههایی که میتوانید برای همسرتان مطلوب باشید این است که در گفتگوها از او حمایت کرده و به تحسین و تمجید او بپردازید. درک متقابل و همدلی اهمیت بسیاری داردو انگیزه گفتگو را افزایش میدهد.
از طرفی شما نیاز دارید که از محبت و توجه همسرتان به خود مطمئن شوید تا بتوانید عقاید و احساسات خود را با او در میان بگذارید.
وقتی با یکدیگر صحبت میکنید در واقع قصد دارید یکی از نیازهای مهم خود که نیاز به گفتگو ست را بر آورده سازید. پس اگر اینکار را آموخته باشید هم گفتگوی دلنشینی خواهید داشت که طرف مقابل را خسته نمیکنید و هم اینکه نیازتان به بهترین شکل برطرف میشود.


● جنبه اخباری و درک متقابل

یکی از ویژگیهای گفتگوی خوب دادن اطلاعات به طرف مقابل و درک وی میباشد. شما و همسرتان همه چیز را در باره یکدیگر نمیدانید اما گاهی اوقات به دلایلی مانع از دادن این اطلاعات نیز میشوید و این امر موجب کسل کننده شدن بحث میشود.
شما میتوانید در مورد گذشته خودو خاطراتی که داشته اید یا در مورد تجربیاتی که در زمان حال کسب میکنید و یا حتی برنامههایی که برای آینده دارید با همسرتان صحبت کنید و واکنشها و عکسالعملهای وی را در مورد این برنامهها دیده و از احساسی که نسبت به آنها دارد آگاه شوید. شما با بستن پیوند ازدواج نسبت به یکدیگر متعهد میشوید پس برای این تعهد نیاز به آموختن مهارتهای همکاری و رابطه تعامل میباشید.
این که از چارچوب فکری یکدیگر آگاه باشید باعث میشود که بتوانید بالهای پرواز خود را بسازید بدون اینکه بالهای طرف مقابل را با شکستن حریمهایش بشکنید!
خب. حالا شاید این سوال پیش آید که چرا صرفا اطلاعات ندهیم؟
اکثر افراد اطلاعاتی که میدهند فقط راجع به خود و احساسات عمیقشان نیست. زیرا طرف مقابل علاقه و رغبتی نشان نمیدهد. پس اگر شما نسبت به همسرتان کنجکاوی نشان ندهید او نیز تمایلی به دادن اطلاعات به شما نخواهد داشت و روند گفتگو مختل میشود.


● اعتماد بسیار مهم است

اعتماد در روابط میان افراد به ویژه همسران نقش قابل توجهی ایفا میکند. فرد قبل از اینکه راجع به خود و احساساتش با شما صحبت کند باید به شما اعتماد داشته باشد.
البته وقتی پای گفتگوی موثر در میان باشد هر دو طرف باید در مورد مسائل تفکرات برنامهها و تجربیات خود با یکدیگر صحبت کنند. و هر دو نیز باید نسبت به شنیدهها واکنش مناسب نشان دهند. در غیر این صورت صمیمیت لازم ایجاد نشده و نیاز احساسی به گفتگو تامین نخواهد شد.

● درک و همدلی

پس از رغبت به اطلاعات طرف مقابل و ردو بدل اطلاعات نوبت به احساس همدلی و درک میرسد. این درک دو طرفه احساسات پایه گذار انگیزه و محبت بیشتر خواهد بود. بدین ترتیب موانع احتمالی از بین رفته و از نظر روحی بیشتر به یکدیگر نزدیک خواهید شد. زیرا هیچ یک از شما دلیلی برای پنهان کردن مسائل و حتی نقطه ضعفهای خود از طرف مقابل ندارید.

● پرداختن به نکات مورد علاقه همسر

اگر دقت کرده باشید جهت اصلی هر گفتگویی را موضوع و عنوان آن مشخص میکند و همه ما برخی موضوعات را بیشتر از برخی دیگر میپسندیم.
وقتی صحبت میکنیم با علاقه و واکنش همسرمان میتوانیم دریابیم که از طرح چه موضوعهایی بیشتر لذت میبردو با گفتگو در مورد آنها بحث را لذت بخشتر میکنیم.
اما نکته اینجاست که این علایق نیز تغییر میکنند. شاید موضوعاتی که چند سال یا حتی چند وقت قبل برای همسرتان جالب بوده حالا دیگر بنا بر شرایط یا وضعیت حاکم جذابیتی برایش ندارد. یا شاید موضوعاتی که زمانی برایتان چندان جالب نبوده یا حتی خسته کننده به نظر میرسیدند حالا شما را به سمت خود جذب میکنند. پس نمیتوان انتظار داشت موضوعی که در اوایل ازدواج همسرمان را خوشحال میکرده حالا پس از گذشت چندین سال باز هم قابل توجه وی باشد. از این رو باید مرتب از علایق و مشغولیتهای همسرمان آگاه باشیم.
وقتی همسرمان ببیند که ما از آنچه دوست دارد اطلاع داریم و به آن میپردازیم خوشحال شده و این انرژی مثبت بر صمیمیت میان ما میافزاید.
اما اگر با وجود اینکه میدانیم طرف مقابل به چه موضوعاتی علاقهمند است وقتی راجع به آن صحبت میکنیم باز هم گفتگویی خسته کننده داشته باشیم چه باید کرد؟
صدها عامل در این میان دخیل است پس بهتر است در این صورت به مسائلی بپردازید که برای هر دو جذاب باشد تا هردوی شما نسبت به آن هیجان و واکنش مناسب نشان دهید. توافق و هماهنگی در این میان بسیار اهمیت دارد و باید از طرح مسائلی که فقط به دلایل کاری یا شغلی برای خودتان اهمیت دارد بپرهیزید.


● خطوط قرمز در گفتگوها

در اوایل ازدواج گفتگو میان شما و همسرتان لذت بخش بود و هر دو علا قه داشتید تا هر چه بیشتر با یکدیگر صحبت کنید. اما به تازگی لذت قبل را برایتان ندارد. در واقع برایتان عادی شده در صورتی که قبلا آن را انتخاب میکردید. زیرا عاداتی پیدا کرده اید که ما آنها را آفات گفتگو یا خطوط قرمز مینامیم:
گفتگو راهی برای گرفتن موافقت : یکی از نخستین آفات گفتگو این است که از آن به عنوان ابزاری جهت گرفتن موافقت طرف مقابل استفاده نمایید و یا به عبارتی بخواهید که او هم مانند شما فکر کند. البته مذاکره در مورد مسائل گوناگون با همسر خوب است اما باید در مباحث خود احترام به عقاید طرف مقابل را لحاظ کنیم. گفتگوهای ما باید وقتی با صحبت در مورد یک مشکل شروع میشود در حالی به پایان برسد که هر دو طرف راه حل مساله را پذیرفته باشند و به هیچ یک از آنها تحمیل نشده باشد. اما وقتی وقتی شما نظرات همسرتان را نادیده بگیرید یا برایش احترامی قائل نباشید نه تنها موفق به حل مشکل نشدهاید بلکه به احساسات طرف مقابل نیز صدمه زدهاید.
اگر شما نیز از آن دسته افراد هستید که میگویید حق با من است و تو اشتباه میکنی مراقب باشید.
زیرا بدین ترتیب به تدریج از خوشبختی فاصله میگیرید و به نتیجهای که میخواهید و آن هم رسیدن به آرامش و برطرف کردن مسائل است نمیرسید. در واقع موجب میشوید که فاصله میان همسرتان و شما زیاد شود. در ابتدا از نظر احساسی از یکدیگر فاصله میگیرید اما در نهایت به فاصله فیزیکی و در برخی موارد متاسفانه منجر به جدایی میشوید.
به جای اینکه سعی در متقاعد کردن طرف مقابل داشته باشید و بخواهید او نیز مانند شما فکر کند بهتر است با احترام در مورد دیدگاههای متفاوت هر دو صحبت نمایید. نقطه نظرات همسرتان مطمئنا ارزش شنیدن دارد.پس از اینکه کاملا آن را درک کردید و متوجه منظور وی شدید ممکن است علاقهمند به آن شده و نظر او را بپذیرید.
جالب است بدانید همسرانی که به نظرات یکدیگر احترام میگذارند به سادگی تحت تاثیر یکدیگر واقع میشوند و روابط بهتری با یکدیگر دارند.
به طور کلی عقل دو نفر بهتر از یک نفر است زیرا هر یک از جنبههای گوناگون یک مساله را میبینند و ادغام راه حل ها موثر تر خواهد بود.



● پرداختن به اشتباهات یکدیگر

یکی از نیازهای احساسی اصلی ما انسانها مورد تایید و تحسین قرار گرفتن است. هر بار که شما به همسرتان یاد آوری میکنید که در زمان گذشته یا حال به دستاوردهای مثبتی رسیده از آنجایی که به این نیاز اصلی او پاسخ داده اید بر محبت او نسبت به خود میافزایید.
اما وقتی همسرتان را به یاد شکستها و اشتباهاتش میاندازید دقیقا عکس مطلب اتفاق میافتد. شما با این کار با تضعیف اطمینان و اعتماد به نفس او موجب عقب نشینی احساسی وی و کاهش صمیمیت میان خود و او میشوید.
سرزنش یکی از دردناک ترین کارها در ازدواج و رابطه میان همسران است. زیرا ما نیاز به تایید داریم نه سرزنش و نکوهش. از طرفی تمایل داریم کسی که بیشترین تایید و تشویق را در مورد ما انجام میدهد همسرمان باشد و در صورتی که اینگونه باشد مرتب قدرتمند تر عمل میکنیم. به طور حتم هیچ یک از ما علاقه نداریم که توسط طرف مقابل مورد سرزنش واقع شویم و نقاط ضعفمان مرتب مورد تاکید قرار گیرد.
در یک رابطه صمیمانه ما به همسرمان کلید ورود به قلبمان را میدهیم. پس او میتواند نیازهای عاطفی ما را پاسخ دهد و برآورده کند. از طرفی نیز میتواند ما را حساس و آسیبپذیر کرده و با سرزنش ما خود را از دریچه قلبمان دور کند.
سرزنش کار جالبی نیست اما همسران بسیاری اوقات بر سر اشتباهات یکدیگر بحث کرده و بارها و بارها آن موارد را به یکدیگر یاد آوری میکنند. شاید ما این کار را میکنیم که مطمئن شویم به یاد همسرمان میماند و دیگر مرتکب آن نمیشود. اما این کار جز ناراحت کردن طرف مقابل سودی ندارد. و از همه مهمتر اینکه در این میان گفتگوی توام با احترام از بین میرود.
وقتی ما تصور میکنیم که حرفهایمان تکراری شده شاید بارها و بارها داریم به مسائل ناخوشایند گذشته یا حال میپردازیم. که این یکی از آفات اصلی در گفتگوی لذتبخش است. هر چه شما به این کار بپردازید از پرداختن به جنبههای مثبت و بر آوردن نیازهای احساسی همسرتان باز خواهید ماند.و علاقه و محبت میان شما نیز رفته رفته کاهش مییابد.


● استفاده از کلام برای تنبیه

وقتی از کلام یا لغاتی استفاده میکنید که همسرتان را آزرده یا تنبیه کنید در واقع در حال سوء استفاده احساسی از او هستید و اینکار به شدت مخرب است. شما با این کار او را به عقب نشینی احساسی وادار کرده و احساس بدی به او میدهید پس از مدتی اگر با یکدیگر زندگی کنید و از لحاظ جسمی در کنار هم باشید در واقع از نظر روحی از یکدیگر طلاق گرفتهید و پس از مدتی امید به بازسازی روابط نیز از میان میرود.
برخی از زوجین سعی میکنند یکدیگر را به طور مستقیم سرزنش نکنند و در ظاهر به یکدیگر احترام بگذارند اما همین که با برخی کلمات و لغات یکدیگر را میآزارند بدترین شکل تخریب روابط است. استفاده از کلمات دو پهلو و کنایه آمیز از این دستهاند.
نکته مهم دیگر این است که اگر شما به آفات گفتگو دچار باشید دیگر نخواهید توانست از نکات مثبت در گفتگو مانند پرداختن به مسائل یکدیگر و دادن اطلاعات و پرداختن به نکات مورد علاقه طرف مقابل نیز استفاده نمایید. زیرا دیگر قادر به درک همسرتان نخواهید بود.
همانطور که میدانید اعتماد لازمه یک گفتگوی صمیمانه است. وقتی همسرتان تصور کند که ممکن است شما از برخی صحبتها و یا اطلاعاتی که در مورد خود به شما میدهد علیه وی استفاده نمایید اعتماد وی از میان رفته و صمیمیت کاهش مییابد.
از طرف دیگر او دائم در حالت دفاعی خواهد بود و خود را از سرزنش و نکوهش شما حفظ میکند و گفتگوها رفته رفته کاهش مییابد.
نخستین پیشنهادی که میتوانم به شما بکنم این است که ابتدا آفات گفتگو را از میان ببرید سپس به بهره گیری از ویژگیهای مثبت گفتگو بپردازید.
بدین ترتیب علاقهمند میشوید تا زمان بیشتری را با هم و در کنار هم به گفتگو بنشینید و رابطه صمیمانهای که برای یک ازدواج لازم است میان شما ایجاد میشود.
البته باید در بکارگیری تکنیکهای فوق تمرین زیادی نمایید تا بتوانید علاوه بر لذت بردن از گفتگوهای دو جانبه نیازهای خود و همسرتان را نیز بر آورده سازید و همواره به یاد داشته باشید هیچ کس دیگری همچون همسر نمیتواند به نیازهای عاطفی فرد پاسخ دهد. بدین ترتیب انگیزه بیشتری برای تمرین پیدا کرده و رفته رفته مهارتهایتان نیز افزایش مییابد و با درک بیشتر یکدیگر از رابطه زناشویی خود رضایت بیشتری خواهید داشت. امیدواریم با رعایت موارد فوق به موفقیت بیشتری در روابط و گفتگوها برسید.


● تعادل در گفتگو

گفتگو مانند یک خیابان دو طرفه است پس سعی در یک طرفه نمودن آن نکنید. چنانچه هر یک از زوجین بخواهند صرفا گوینده یا صرفا شنونده باشند اصل گفتگو دچار مشکل میشود.
یکی از مسائل مهم این است که هرگز صحبت طرف مقابل را قطع نکنید. منتظر شوید تا حرفش تمام شود سپس شما صحبت کنید. و زمانی که یکی از شما احساس میکند که مدام در حال صحبت است و به عبارتی پر حرفی میکند بهتر است خودش مکثی کند تا طرف مقابل نیز فرصت ابراز عقیده و اظهار نظر پیدا کند. وقتی هر دو طرف در گفتگو شرکت کنند برایشان لذت بخش تر خواهد بود.
هرگز سعی نکنید که وقتی مشغول کاری هستید به صحبتهای همسرتان گوش دهید. زیرا ارتباط چشمی یکی از عوامل مهم در برقراری ارتباط موثر است. وقتی همسرتان میخواهد با شما صحبت کند و شما کاری را که مشغول آن بودهاید کنار میگذارید و به صحبتهایش گوش میدهید در واقع به وی پیام میدهید که او برایتان مهم است و این امر به صمیمیت میان شما کمک میکند.
اگر هم بسیار مشغول هستید حداقل میتوانید در طول هفته زمانی را فقط به همسرتان اختصاص دهید تا راجع به مسائلتان با یکدیگر گفتگو نمایید. این زمان اگر به طور موثر اعمال شود حتی میتواند ۱۵ دقیقه در هفته باشد تا تاثیر مناسب بگذارد.
البته این حداقل زمان است و در صورتی موثر است که با توجه محبت و علاقه همراه باشد. در بخش آینده در مورد آفتهای یک گفتگوی خوب میان همسران صحبت خواهیم کرد.



------------------------------------
aftab.ir