نقل قول:
2- وفادار بودن طرف برام مشخص بشه -این با توجه به هدفهای من از ازدواج خیلی مهمه
سلام یاس پاییزی عزیز، ببخشید من دیر کردم ، میخواستم زودتر از اینا در خصوص موارد بعدی هم نظرم و بگم ولی این حوادث اخیر اینقدر وحشتناک بود خیلی تحت تاثیر قرار گرفته بودم خیلی در روحیات و احساساتم تاثیر منفی گذاشته بود:( فکرم خیلی مشغول شده بود، برخی مسایل واقعا برایم غیر قابل هضم ودرک شده بود:(
************************************************** *****************
بگذریم در خصوص مورد دوم سوالت ، اینکه میخوای همون اول به این موضوع برسی منو یاد خودم انداخت ، انگار میخوایم یک راه طولانی و پر و پیچ و خم و با یک قدم سریع طی کنیم،:18:
عزیزم، وفاداری نسبت به خودت و نمیتونی همون جلسات اول حتی تا جلسه آخر آشنایی بسنجی، یعنی حداقل من یکی که هرچی فکر کردم راهی پیدا نکردم ، ولی میتونی کلا خواستگارتون از نظر تعهد ، وفاداری به همسر و زندگی مشترک ، و مسولیت پذیری و..... آنالیز و بررسی کنید.
وفاداری نسبت به شخص خودت ، و فقط و فقط در طول زندگی میتونی متوجه بشی، تازه یک بخشیش هم برمیگرده به مهارت های خودت در زندگی به طور کلی از نظر شخصی خودم، همیشه با خودم میگم من ممکنه با سه نوع خواستگار از نظر موضوع مورد بحثمون مواجه بشوم:
اولین مورد: افرادی که وفاداری و تعهد بطور کل نسبت به همسر (نه شخص خاصی صرفا نسبت به جایگاه همسر در زندگی ) تعریف نشده است.
نسبت به زندگی متاهلی و جایگاه همسر هیچگونه مسولیتی و متوجه خودشون نمیدونند انسان های کلا بی قید و بندی که ازدواج و فقط یکی از مراحل خوشگذرونی در زندگیشون میبینند.
اینطور افراد و میتوانی از نوع نگاهشون به زندگی مشترک بشناسی، خب مطعنا اگر خودتون در خانواده و فامیل جز خانواده های مذهبی ای شناخته شده باشید که این دست افراد با این ظاهر کاملا معلوم به شما معرفی نخواهند شد ولی در کل این دست افراد معمولا اهل دوست دختر و مشروب خواری و.... عواملی هستند که مطمعنا خودت وقتی همون اول با این مسایل روبرو بشی رد خواهی کرد.(این مسله و نسبت به مورد سوم پرسش هات متوجه شدم)
پس اینطور که من متوجه شده ام مشکل شما هم مانند من در خصوص انتخاب بین مورد دوم و سوم هست: (البته اگر اشتباه متوجه شدم عذرمیخوام و خودت در پست بعدیت اصلاحش کن)
دومین مورد: افرادی هستند که وفاداری و تعهد نسبت به جایگاه همسر براشون تعریف شده است منتها بستگی به شخص مقابل هم داره، یعنی پتانسیل عدم وفاداری و تعهد و دارند، ولی اگر شخص مقابلشون انتظارات ایشون و در زندگی رعایت بکند، و طرف مقابلشون یعنی شخص شما نوعی ، نسبت به معیارها و خواسته های ایشون در زندگی توجه مورد انتظار ایشون داشته باشد آنوقت ایشان سمت بی وفایی هم نخواهند رفت.
سومین مورد: افرادی هستند که وفادای و تعهد و نسبت به جایگاه همسر دارند، علاوه بر آن ایمان قوی ای هم دارند و راه های نادرست و کاملا میشناسند، و حتی اگر شرایط زندگی آنطور که مورد انتظارشون بوده است پیش نرود باز هم سمت راه های غلط و نادرست نمیروند، اهل دروغ و پنهانگاری هم نیستند در عوض زندگی و محل یادگیری میبینند نه محلی برای خوشگذرونی و صرفا خوش بودن، برای مشکلات زندگیشون راه حل درستی و درنظر میگیرند و اهل میانبر زدن و آسیب رساندن به کسی که به عنوان شریک زندگیشون انتخاب کردن هم نیستند.
حالا بستگی داره شما کدام از این سه مورد مد نظرتون هست، بستگی به هدفتون در زندگی باید سطوح و معیارهایی و برای خودت در نظر بگیری.
سوالاتی که من مطرح میکنم برای شناخت بروی میزان وفاداری فرد مورد نظرم حول این موضوعات هست:
بیشتر دقت میکنم درخصوص میزان اعتقادات و باورهاشون ،
نوع دیدگاهشون به زندگی مشترک و نوع دیدگاهشون به جایگاه همسر!
در آشنایی های بیشتر با خانوادشون دقت میکنم روی نحوه نگاه و طرز صحبت پدر خانواده با مادر خانواده اشون، نحوه نگاه خود آقا پسر نسبت به جایگاه مادر و خواهرشون در زندگیشون.
میزان قدر شناسی آقا پسر و نحوه قدرشناسی آقا پسر از مادر و خواهرشون در زندگی (سوالات زیادی در این زمنیه میتونی ازشون بپرسی و در موقعیت های مختلف قرار بدیشون.)
نوع ارتباطاتشون نسبت با خانم های نامحرم آشنا و ناآشنا ، همکار ، همکلاسی ، دختر خاله ، دختر عمه و دایی و عمو و......
نوع خطوط قرمزشون در این نوع ارتباطات با ذکر مثال و.....
کلا بنظر شخصی من ، باید اول دلایلی که باعث میشه یک مرد نسبت به زندگی وفادار نباشه و آنالیز کنی بعد در این آقا جستجو کنی ، برخی دلایل و بهانه ها که برمیگرده به همسرشون که ادعا دارند نحوه همسرداری و بلد نبوده، که خب این مهارت به خودت برمیگرده ، اما یکسری دلایل برمیگرده به نوع تربیتشون، نوع نگاه آقا پسر به خانم ها و.... که باید بررسی شوند که درجه اش در مورد ، مورد نظر شما چقدر است.
گاهی از حرف ها یا مزاح ها و بقولی شوخی های نادرستی که هم خودشون هم خانوادشون در دوران آشنایی دارند من خیلی چیزها دستگیرم میشه، چون حالا نه هر شوخی ای ولی کلا معتقدم در پس هر شوخی ، حقیقتی نهان نهفته است، برخی اوقات افراد حرف هاشون در غالب شوخی بیان میکنند اما واقعا حرف دلشونه !
گاهی هم خودشون متوجه نیستند که شوخی ای که دارند میکنند چند درصدش حقیقت محضه.(منظورم شوخی های نادرستیست که برخی آقایون با خانم ها دارند. گاهی جلسات آشنایی از حدی که بیشتر میشه ، دیگه اون استرس جلسات اول بینتون نیست، و اینکه گاهی هم طرف مقابلتون فکر میکنند جلسات وقتی تا اینجا پیش آمده همه چیز و تمام شده تصور میکنند، بنابراین همین مسله باعث میشه کمی باهات راحتتر نسبت به قبل صحبت کنند و گاهی درپس حرف های جدی ممکنه مزاح هایی هم صورت بگیره ، که حالا همش زیاد بد نیست اینکه جلسه پرسش و پاسخ خیلی خشک و جدی ای برگزار بشه گاهی خسته کننده است ولی گاهی ممکنه خاطره هایی تعریف کنند یا شوخی هایی داشته باشند که اگر فرد احساسی نباشی و احساسات و در اون زمان جای عقل و منطق و نگرفته باشه سرنخ های خوبی دستگیرت میشه چون فرد هرچقدر باهات راحتتر بشه ، شخصیت واقعیشو بهتر و نمایش میدهد.)
******************************************
بطور کل من تاپیک های خیانت زیادی و در اینجا خواندم، بنظرم در هیچکدوم از سرگذشت زندگی هایی که من خواندم نمیتوانم بگویم که فرد مورد نظر نشانه هایی و در دوران آشناییی ندیده و همسرش بهش خیانت کرده است، دختر خانم یا آقا پسر ، فرقی ندارد برخی اوقات در دوران آشنایی نشانه هایی از عدم وفاداری فرد انتخاب کرده خودشون دیده بودن ولی آن نشانه و بخاطر احساساتی شدن نادید گرفتن و با آن فرد ادامه دادن و در نهایت در طول زندگی متاهلیشون خیانتی بزرگتر و مشاهده کردن .
هرچند بنظر خودم هیچ کوتاهی از طرف زن یا مرد سزاوار خیانت نیست ولی گاهی اوقات افرادی و انتخاب میکنیم که کمی سست نفس هستند، و خودمان برای این افراد شرایطی و مهیا میکنیم که به سمت خیانت سوق داده شوند، بنابراین بهتره بعد از انتخابمون فکر نکنیم همه چیز تمام شده ، باید تازه بعد از آن و حتی قبل از ازدواج با مهارت های ارتباطی و حتی شناخت جنس همسر (مرد یا زن) اشنا بشویم ، تا با رفتارمون اینطور به همسرمان القا نکنیم که در انتخاب خود اشتباه کرده و خودمان با دست خودمان فرد و از تشکیل خانواده زندگی مشترک پشیمون کنیم و خیلی راحت زندگیون دو دستی تقدیم افراد هم جنس دیگرمان بکنیم.
پس دقت کن فقط انتخاب خوب داشتن مهم نیست ، خوب نگهداشتن این انتخاب هم مهمه
مورد بعدی که من همیشه خودم بهش دقت میکنم، اینه که من هرکدام از سه گروه فوق که برات مثال زدم انتخاب کنم، میدونم که یکسری مزیت ها داره یکسری ضررهایی داره، پس برای خودم مزیت ها و مضرراتشو مینویسم و بعد انتخاب میکنم .
نمیشه انتظار داشته باشم ، یکی از سه مورد و انتخاب کنم بعد از همسرم انتظار داشته باشم مزیت های مورد دیگری و داشته باشه ، نه هر سه مورد بستگی به ارزش های خودشون یکسری مزیت هایی داره
مثلا در خصوص مورد اول: فرد مورد نظر ممکنه ، اهل مشروب خواری باشه
، اهل روابط نامشروع باشه
، اهل دوستی با جنس مخالف هم باشه،
از طرفی مزیتش ممکنه این باشه که به خانم زیاد گیر نده نه در خصوص حجاب نه در خصوص روابطشون با آقایون (که از نظر برخی خانم ها این آزادی ها مهمه )
پس کسی که این دست آزادی هایی و میخواهند و این را یک مزیت بر خود میبینند از مورد اول انتخاب میکنند ، ولی باید دقت کنند که باید معایب اون فرد هم بپذیرند، یعنی ممکنه فرد مورد نظرشون دوستی هاشو بعد ازدواج هم ادامه بدهد ، تبعاتی که مشروب خوردن و مستی بر فرد مورد نظر داره و بپذیرند، و گله ای نداشته باشند!!!
انتظار این هم داشته باشندکه ممکنه همسرشون روزی در زندگیشون و در حالت مستی کاری انجام دهند که عدم وفاداری نسبت به همسرشون نشون دهد. پس فردی که مورد اول و انتخاب میکنه نمیتونه انتظار وفاداری در حد مورد دوم و سوم و داشته باشد البته ممکن هست انسانی با ویژگی های مورد اول وجود داشته باشد که بعد از پشیمانی تبدیل به مورد دوم یا سوم شود و مزیت های آنها را داشته باشد ولی باید دقت کنیم که این امر یک ریسک بزرگ هست و بر پایه احتمالات بنا شده است.
پس کسانی که مشروب خوردن ، اهل دوستی با جنس مخالف همسرشون براشون کاملا طبیعیست و با هاش به قول خودشون کاملا روشن فکرانه کنار اومدن ، باید تبعات انتخابشون هم بپذیرند و اعتراضی نداشته باشند.
در خصوص مورد دوم هم گفتم ، چون فرد مورد نظر بستگی به شرایط ممکنه راه های نادرست و انتخاب کنه بنابراین همسر این فرد باید در نحوه برخورد و رفتارش دقت لازم و داشته باشه و سعی کنه همیشه انتظارات همسرش و برآورده کند گاهی لغزش های کوچیکی و ممکنه شاهدش باشه ولی اگر به موقع این لغزش ها و بتونه شناسایی کنه میتونه زندگی آرومی از این لحاظ داشته باشه. (این نظر منه ، چون همه افراد بنظرم نمیشه سفید و سیاه دید ، همانطور که تاپیک هایی دیدیم از خانم ها یا آقایونی که همسرشون در زندگی لغزشی داشتن اما پشیمون شدن و با بخشش طرف مقابل و عدم تکرار طرف مقابل زندگی به روال عادی خود بعد مدتی حال ماه ها یا سال ها برگشته)
در خصوص مورد سوم من این مورد بیشتر در افرادی جستجو میکنم که ایمان قوی ای داشته باشند، افرادی با تقوای واقعی باشند، این افراد با دروغ و پنهانکاری میونه خوبی ندارند، و همیشه نه صرفا از ناراحتی همسرشون بلکه از خشم خداوند میترسند و سمت این مسایل نخواهند رفت. شخص همسر و یک انسان عزیز در زندگیشون میبینند و بهیچ عنوان حتی اگر مشکلی در زندگیشون پیش بیاید باز هم اجازه آسیب رساندن به روح همسر و بخودشون نمیدهند .
تقریبا اطرافم دیدم چه دختر مذهبی باشه چه غیر مذهبی همچین شخصی و میپسندن ، اما انتخاب یک فرد مذهبی با ایمان قوی بنظرم انتخاب هرکسی نمیتونه باشه ، مثلا آزادی هایی که یک دختر غیر مذهبی برای خودش تعیین میکنه و نمیتونه انتظار داشته باشه یک مرد مذهبی قبول کنه ، بهرحال یک فرد مذهبی در خصوص نحوه برخورد و ارتباطات و ظاهر و حضور همسرش در اجتماع یکسری محدودیت هایی در نظر میگیره ، که همسرش باید این محدودیت ها و قبول کنه! یعنی علاوه بر یکسری مزیت هایی که این نوع انتخاب داره، یک سری حال از نظر نوع دید هرکسی معایبی هم داره.
البته کاملا به نوع دیدگاه هر فرد برمیگرده ممکنه معایب باشه ممکنه همین محدودیت ها حتی از نظر بعضی ها مزیت محسوب شود.
کلا بنظر من ما هر نوع انتخابی داشته باشیم، باید ببینیم چه چیز در آن انتخاب برایمان مهم و ارزش محسوب میشه، بعد نسبت به آن سعی کنیم وفاداری ها یا از خودگذشتگی هایی هم داشته باشیم.
به طور مثال: ممکنه برای من اشتغال و ادامه تحصیل بسیار اهمیت داشته باشد، از طرفی برایم خیلی مهمه که فردی که انتخاب میکنم، از نظر اعتقادی و وفاداری در جایگاهی که مد نظرم هست باشند، حال بنظر خودم فردی که من در ذهنم تصور میکنم ، باتوجه به باورهاش نباید جلوی پیشرفت بنده و بگیرد ولی بازهم اگر دلایل فرد مورد نظرم برایم منطقی باشد و از طرفی همانی باشد که از نظر اخلاقی و اعتقادی من همیشه تصور میکردم ، خب حاضرم به خاطر انتخابم از خودگذشتگی داشته باشم. یا با صحبت کردن، توافقاتی از یکسری بخش های خواسته ام کوتاه بیایم. در اینجا من بخاطر اینکه بالا بودن ارزش معیار اعتقادات و اخلاقیات فرد مورد نظرم برایم خیلی مهم بوده حاضر شدم کمی در این خصوص کوتاه بیام.
بنظرم چه در زندگی چه در انتخابمون نیاز هست که چه دختر چه پسر بخاطر معیارها و ارزش های مهمتر زندگی از خودگذشتگی و فداکاری داشته باشند.
چقدر حرف زدم،تا خودت نگفتی خودم میگم ، میدونم حیلی پرحرفم !:303:
ولی هنوز ادامه دارد.....