سلام
نمیدونم چی بگم!
گفتنی ها گفته شد طبق جریانی که خودتون تعریف کردید (نه صرفا بخاطر موضوع) و اطلاعات و تجربیاتی که جمعی از دوستان داشتن و گفتن...
خودتون میدونید که با زندگی ایندتون چکار کنید ،.....
روزی میرسه که شمام با مردی ازدواج خواهید کرد و احساس دلسوزی و مهر و محبت عشق و علاقه و... که باید به پای شوهر واقعیتون میذاشتین قطعا در ابرازش کوتاهی میکنید چون یکی حدود 4 سال با شما بوده که واقعاااااااا و واقعا یه مرد ایده آل بوده(اگرم نباشه چون رابطه شما مجازی بوده شما توی ذهنتون ساختید و ذهن انسان فرق بین مجازی بودن و واقعی بودنو درک نمیکنه و حداقلش اینه توی زمینه هایی که خودتون گفتید برتری بالای خواهد داشت) و اگر کوچکترین نا ملایمتی از شوهرتون ببینید یهو میگید...وااااای ...کجاست فلانی...دلتون پر میزنه میره پیش برادرتون !(دوس پسر الان)
و میبینید که کسی نیست برای شما دل بسوزونه(بایدم اینجور باشه تا دوباره برگردید به سمت شوهرتون)
ایا هیچ میدونستید که هر دعوایی بین زن و مرد بوجود میاد بدم نیست و باعث تحکیم زندگی و رابطه میشه یعنی گاهی بعضی از این دعواها و بگو مگوها از یه فاجعه ای بنام طلاق جلوگیری میکننن؟
-----------------------------------------------------------------------------------------------
حالا فرض بگیرید که یه خواستگار اومد براتون و در جریان سوالات ازتون پرسید ایا شما با مرد دیگه ای رابطه داشتید ؟؟(الان مردها زیاد از این سوالات میپرسن)
شما چه جوابی بهش میدید؟؟
میگید بله داشتم و حدود 4 سال ما با هم فقط دوست بودیم و... یا بهش دروغ میگید؟؟
حالا برید سوالاتی که در این زمینه پرسیده شده !!!
فقط یاد این جمله هایی که گفتید باشید ...
نقل قول:
من خوشبختانه اینقد دختر خدا ترسیم
نقل قول:
بعدش دیدم نمیتونم با این دروغ بزرگ کنار بیام و بهش گفتم دروغ گفتم
------------------------------------------------------------------------------------------------
نقل قول:
خودم هزار بار خودمو گذاشتم جای زنش و دیدم حاضر نیستم شوهر خودم حتی از رو خواهری با یه دختر دیگه حرف بزنه
خودتونو وقتی جای همسر اون اقا گذاشتید چه حسی بهتون دست داد؟؟(اسم این حسو چی میذارید؟؟چه کسی رو مقصر میدونید ؟فقط شوهرتون یا اون فردی که بهش نزدیکم شدم مقصره؟؟ )
من جواب این سوالاتو میدم شما ببینید نظرتون فرق داره که بگید
من اسم این کارو میذارم خیانت به همسر
من در درجه اول شوهر رو مقصر میدونم اما از خدا میخوام ریشه این جور دخترای .... بکنه که موجب ... نشن و اگه دستم بهش برسه حداقل میکشمش ....
نقل قول:
میگه توروخدا مواظب خودت باش.با پسر قرار نذار..مواظب پاک دامنیت باش....
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
نقل قول:
ایشون علم غیب ندارن...من اون روز کنار خواهرم توی اتوبوس نشسته بودم و منو دیده بود.من همیشه خودمو مغرور میگیرم و نگاه پسر نمیکنم .اونم گفت من از این رفتارت خوشم اومد.البته نه اینکه دلیل عاشق شدنش این باشه.خودش میگه خدا مهر تو رو انداخت تو دلم...
منظورم این بود:برای درست کردن یک فایل عکس که شماره توش باشه زمان میبره و باید از قبل اماده کرده باشی و توی لحظه که فردو دیدی و نشونش کردی عقلت برسه که چطوری باید شماره رد و بدل کنی و .... مگر اینکه از قبل همه ی این کارارو کرده باشی و نقشه کشیده باشی و فقط منتظر باشی که یکی بیاد....
نقل قول:
حالا اگه یهو بگم تصمیم گرفتم برم باز دوباره حالش گرفته میشه.آخه میدونید من دلم نمیخواد کسی دلش بشکنه بخاطر من...بعضی وقتا میگم خدایا کاش یه روز پیام بده که دیگه نمیخوام باهات باشم.کاش خودش بره...ولی هیچ جوری نمیتونه منو فراموش کنه.تو این چهار سال4بار ولش کردم.هر بار 4ماه میشد...بازم میدیدم هنوز یادمه.پیام میداد.بخدا که از رو دلسوزی باهاش موندم.به جز این روزها که دیگه مثل برادرم میدونمش و نگرانش میشم
نقل قول:
ایشون هیچ محبتی به من نکرده که وابستش بشم...فقط توی پیامهاش بعضی وقتا مینویسه عزیزم یا مثلا دوستت دارم.همین و بس...تازه پشت گوشی اصلا عزیزم هم نمیگه که شما میگید من عاشق صداش شدم
خودتون جواب دادید!!!!!!
نقل قول:
فقط میگه یه جوری شده که باید از حالت باخبر باشم
نقل قول:
تازه بار اول که دیدمش وقتی خداحافظی میکرد همینجور اشکاش بی اختیار میریخت
اگه محبتی نیست توی رابطه شما پس دلیل این وابستگی و .. رابطه سر چی بنا شده ؟؟؟دلیلش چیه؟؟
شاید از ظاهر هم خوشتون اومده !بیکارید! واسه خوش گذرونیه و.... !!!!
نقل قول:
یشون دختر زیاد دیده ...انواع و اقسام مختلف ...تو دبی که خودتونم شاید بدونید ...همه چی آزاده و میتونه با هر دختری بخواد باشه...دخترایی که تو کاباره ها هستن و هرشب با پول کمی حاضرن با هر مردی بخوابن.
از کجا معلوم این کارارو نکرده باشه؟؟
مرد نیاز عاطفی هم داره ،یکی میخواد که نگرانش باشه،بهش محبت کنه،باهاش درد و دل کنه،با شنیدن صداش ارامش میگیره
نقل قول:
تو این4سال حتی یه بارهم منو نرنجونده...واسه همین عاشقش شدم.آره من عاشق یه مرد زن دار شدم...اون میگه اگه تو بخوای باهات ازدواج میکنم
اگه تصمیم به جدایی گرفتی برای همیشه باید جدا بشی نه اینکه الان حرفای ما قانع ات کرده باشه واسه جدایی و بعد یک ماه (که احساس و عواطف اومد و این حرفا از یاد رفت!) بازم ادامه رابطه برادر خواهری ....
موفق باشید
احساستون همیشه بهاری
- - - Updated - - -
سلام
نمیدونم چی بگم!
گفتنی ها گفته شد طبق جریانی که خودتون تعریف کردید (نه صرفا بخاطر موضوع) و اطلاعات و تجربیاتی که جمعی از دوستان داشتن و گفتن...
خودتون میدونید که با زندگی ایندتون چکار کنید ،.....
روزی میرسه که شمام با مردی ازدواج خواهید کرد و احساس دلسوزی و مهر و محبت عشق و علاقه و... که باید به پای شوهر واقعیتون میذاشتین قطعا در ابرازش کوتاهی میکنید چون یکی حدود 4 سال با شما بوده که واقعاااااااا و واقعا یه مرد ایده آل بوده(اگرم نباشه چون رابطه شما مجازی بوده شما توی ذهنتون ساختید و ذهن انسان فرق بین مجازی بودن و واقعی بودنو درک نمیکنه و حداقلش اینه توی زمینه هایی که خودتون گفتید برتری بالای خواهد داشت) و اگر کوچکترین نا ملایمتی از شوهرتون ببینید یهو میگید...وااااای ...کجاست فلانی...دلتون پر میزنه میره پیش برادرتون !(دوس پسر الان)
و میبینید که کسی نیست برای شما دل بسوزونه(بایدم اینجور باشه تا دوباره برگردید به سمت شوهرتون)
ایا هیچ میدونستید که هر دعوایی بین زن و مرد بوجود میاد بدم نیست و باعث تحکیم زندگی و رابطه میشه یعنی گاهی بعضی از این دعواها و بگو مگوها از یه فاجعه ای بنام طلاق جلوگیری میکننن؟
-----------------------------------------------------------------------------------------------
حالا فرض بگیرید که یه خواستگار اومد براتون و در جریان سوالات ازتون پرسید ایا شما با مرد دیگه ای رابطه داشتید ؟؟(الان مردها زیاد از این سوالات میپرسن)
شما چه جوابی بهش میدید؟؟
میگید بله داشتم و حدود 4 سال ما با هم فقط دوست بودیم و... یا بهش دروغ میگید؟؟
حالا برید سوالاتی که در این زمینه پرسیده شده !!!
فقط یاد این جمله هایی که گفتید باشید ...
نقل قول:
من خوشبختانه اینقد دختر خدا ترسیم
نقل قول:
بعدش دیدم نمیتونم با این دروغ بزرگ کنار بیام و بهش گفتم دروغ گفتم
------------------------------------------------------------------------------------------------
نقل قول:
خودم هزار بار خودمو گذاشتم جای زنش و دیدم حاضر نیستم شوهر خودم حتی از رو خواهری با یه دختر دیگه حرف بزنه
خودتونو وقتی جای همسر اون اقا گذاشتید چه حسی بهتون دست داد؟؟(اسم این حسو چی میذارید؟؟چه کسی رو مقصر میدونید ؟فقط شوهرتون یا اون فردی که بهش نزدیکم شدم مقصره؟؟ )
من جواب این سوالاتو میدم شما ببینید نظرتون فرق داره که بگید
من اسم این کارو میذارم خیانت به همسر
من در درجه اول شوهر رو مقصر میدونم اما از خدا میخوام ریشه این جور دخترای .... بکنه که موجب ... نشن و اگه دستم بهش برسه حداقل میکشمش ....
نقل قول:
میگه توروخدا مواظب خودت باش.با پسر قرار نذار..مواظب پاک دامنیت باش....
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
نقل قول:
ایشون علم غیب ندارن...من اون روز کنار خواهرم توی اتوبوس نشسته بودم و منو دیده بود.من همیشه خودمو مغرور میگیرم و نگاه پسر نمیکنم .اونم گفت من از این رفتارت خوشم اومد.البته نه اینکه دلیل عاشق شدنش این باشه.خودش میگه خدا مهر تو رو انداخت تو دلم...
منظورم این بود:برای درست کردن یک فایل عکس که شماره توش باشه زمان میبره و باید از قبل اماده کرده باشی و توی لحظه که فردو دیدی و نشونش کردی عقلت برسه که چطوری باید شماره رد و بدل کنی و .... مگر اینکه از قبل همه ی این کارارو کرده باشی و نقشه کشیده باشی و فقط منتظر باشی که یکی بیاد....
نقل قول:
حالا اگه یهو بگم تصمیم گرفتم برم باز دوباره حالش گرفته میشه.آخه میدونید من دلم نمیخواد کسی دلش بشکنه بخاطر من...بعضی وقتا میگم خدایا کاش یه روز پیام بده که دیگه نمیخوام باهات باشم.کاش خودش بره...ولی هیچ جوری نمیتونه منو فراموش کنه.تو این چهار سال4بار ولش کردم.هر بار 4ماه میشد...بازم میدیدم هنوز یادمه.پیام میداد.بخدا که از رو دلسوزی باهاش موندم.به جز این روزها که دیگه مثل برادرم میدونمش و نگرانش میشم
نقل قول:
ایشون هیچ محبتی به من نکرده که وابستش بشم...فقط توی پیامهاش بعضی وقتا مینویسه عزیزم یا مثلا دوستت دارم.همین و بس...تازه پشت گوشی اصلا عزیزم هم نمیگه که شما میگید من عاشق صداش شدم
خودتون جواب دادید!!!!!!
نقل قول:
فقط میگه یه جوری شده که باید از حالت باخبر باشم
نقل قول:
تازه بار اول که دیدمش وقتی خداحافظی میکرد همینجور اشکاش بی اختیار میریخت
اگه محبتی نیست توی رابطه شما پس دلیل این وابستگی و .. رابطه سر چی بنا شده ؟؟؟دلیلش چیه؟؟
شاید از ظاهر هم خوشتون اومده !بیکارید! واسه خوش گذرونیه و.... !!!!
نقل قول:
یشون دختر زیاد دیده ...انواع و اقسام مختلف ...تو دبی که خودتونم شاید بدونید ...همه چی آزاده و میتونه با هر دختری بخواد باشه...دخترایی که تو کاباره ها هستن و هرشب با پول کمی حاضرن با هر مردی بخوابن.
از کجا معلوم این کارارو نکرده باشه؟؟
مرد نیاز عاطفی هم داره ،یکی میخواد که نگرانش باشه،بهش محبت کنه،باهاش درد و دل کنه،با شنیدن صداش ارامش میگیره
نقل قول:
تو این4سال حتی یه بارهم منو نرنجونده...واسه همین عاشقش شدم.آره من عاشق یه مرد زن دار شدم...اون میگه اگه تو بخوای باهات ازدواج میکنم
اگه تصمیم به جدایی گرفتی برای همیشه باید جدا بشی نه اینکه الان حرفای ما قانع ات کرده باشه واسه جدایی و بعد یک ماه (که احساس و عواطف اومد و این حرفا از یاد رفت!) بازم ادامه رابطه برادر خواهری ....
موفق باشید
احساستون همیشه بهاری