-
راهنمای عزیز ،خدا رو شاکرم که شماها رو دارم.بدونید که از اعماق ذهن وقلب و وجودم بخاطر این رابطه پشیمونم و از خدا تو اون شبای قدر خواستم که من رو ببخشه.الان 2هفته میشه که کاتش کردم فقط امیدوارم مشکل جسمی ام حل بشه تا اعتماد به نفس و اعتقادات اولیه ام رو بدست بیارم .خدا رو شاهد میگیرم که چقدر نادم و شرمگینم وصد البته ناراحت.خدا به همه کسانی که مثل من راحت فریب این گرگ صفت ها رو میخورن بینش و درک درست بده تا بهتر از اابتدا تصمیم بگیریم.منظورتون رو از پنهان کاری متوجه نشدم
-
در این رابطه میتونی این تاپیکها رو مطالعه کنی
http://www.hamdardi.net/thread-25759.html
در واقع باید درباره رابطه قبلیت به نوعی سربسته به خواستگارانت بگی اما راه و روشش خیلی مهمه .طوریکه نه کاملا ازشون مخفی کنی و نه همه چیز رو با جزییات تعریف کنی
-
باز هم سپاسگذارم. خواستم این مطلب رو هم اضافه کنم .که با اینکه به وجود و دروغاش پی بردم باز فراموش کردن و راحت زندگی کردن برام فوق العاده سخته .الان که 3هفته کمتره که حتی یه اس ام اس و حتی خبری ازش ندارم اما انگار دارم نفس های آخرمو میکشم.نمیتونم باور کنم اون همه قسم اشک و التماس دروغ بود.آخه مگه میشه یکی تا این حد به مدت 5سال درو باشه؟فکر میکنم همه مردا دروغ میگن و عاشق واقعی وجود نداره(قصد جسارت به آقایان رو ندارم)اونکه میگفت نمیتونم بدون تو نفس بکشم چطور الان این همه از من بیخبره؟!؟! افسردگی شدید دارم .هیچ چیز خوشحالم نمیکنه.نمیخوام باهاش برگردم اما حالمم خوب نیست.آقایون شما بگید یه پسر اگه واقعا کسی رو دوس داشته باشه میتونه 3هفته صداشو نشنوه؟[یا اینکه باوجود همه رابطه ای که بین ما بود اون میتونه کسی دیگه رو تو آغوشش بپذیره؟برام سواله
-
خواهر گلم.
شما اشتباه بزرگی مرتکب شدی,ولی اتفاقیه که اقفتاده ,فقط درس بگیر از این اتفاقدرباره اینکه مگه میشه ...والله چی بگم ,از شدن که میشه,البته اگه دلخوری این وسط باشه ,ما پسر ها معمولا منتظر میمونیم تا دخترها پا پیش بزارن تا غرورمون...ولی من هنوز متوجه اختلافتون نشدم, پسر میگه تا قبل از سربازی نمیشه بیام خواستگاری؟ خ0وب اینکه مشکلی نیست(البتاه اگه شما به پاش بمونید) یا نه داره بامبول در میاره!!!!!!! درباره اون مشکل جسمیتون هم ,تا اونجای که من میدونم میشه درستش کرد,خودتو اینقدر ناراحت نکن,زندگی ارزش نداره,میشه درستش کرد,فقط درس بگیر و اینقدر هندی بازی در نیار,ناسلامتی ارشد گرفتی تو,قشر تحصیلکرده ایم ناسلامتی
-
از نظرتون ممنونم.باید بگم با اینکه الان چند ماه از قطع ارتباطمون میگذره اماهنوز پریشون و افسرده و با تمام وجودم دوسش دارم دوس ندارم اینو بگم اما تاپیش دعانویس هم رفتم گفت باید برات اخراج از بدن انجام بدم تانسبت بهش سرد بشی.دیگه نمیدونم به کی و کجا متوصل بشم تا آروم و سرد بشم.در مورد سوالی که پرسیدید باید بگم اینقدر تو این 5سال ازش دروغ وخیانت دیدم که نمیتونم به حرفش گوش بدم که بمون تابرم سربازی تابیام.ازکجا معلوم این حرفش راست باشه علاوه براین نکات منفی دیگه هم داره.از این ناراحتم چرا باوعده ها و اشکهای دروغینش من رو 5سال کشوند دنبال خودش.الان هرخواستگاری برام میاد با اون مقایسه اش میکنم .نمیتونم برم بایکی دیگه وتمام کارایی که بااون انجام دادم باز انجام بدم.قدرت ندارم.تورو به خدا بگید چکارکنم تاسرد بشم همش به بدیهاش فکرمیکنم آخر از خودم بیشتر دوسش دارم
-
تنها راه حل شما این است : افکار خود و دیدگاه خود به زندگی را تغییر دهید.
-
چطور دیدگاهمو عوض کنم؟قبل از اینکه این سری آخر کامل ازش جدا بشم قبلش پیش خودم تصمیم قطعی واسه طرد کردنش داشتم .واسه همین که دیدگاهم عوض بشه پیش مشاور رفتم .با آدمای مختلف معاشرت ومشورت کردم حتی کسایی که مشکلشون مثل من بود.یا مسافرت رفتم عکساشو کامل پاک کردم همزمان با این کارام مدام قهر بودیم.اما انگار مریض شدم.کی باورمیکنم باختم؟باورکنید از زیبایی نظیر ندارم چنان اعتماد به نفسم اومده پایین که دیگه از خونه بیرون نمیرم.همش میگم مگه چی کم داشتم یا چی کم گذاشتم که خیانت میکنه یا واسه داشتنم تلاش واقعی نکرد؟اگه خدا رو یقین دارید به خداتون قسم میخورم هیچ انگیزه ای واسه زندگی ندارم .هیچی.فقط به حکم انسان بودن وترس از آخرت نفس میکشم
-
همین دیدگاه اشتباه است. زندگی ما برای آدم ها و وقایع اطرافمان نیست. زندگی یک هدف دارد ورای اتفاقات و آدم های اطراف ما. آنها می آیند و می روند و زندگی باقی می ماند تا زمانی معین. پس دلیلی ندارد زندگی ما به آنها وابسته باشد که با نبود آنها بخواهیم خودکشی کنیم.
ضمن اینکه اشکالاتی در دیدگاه شما وجود دارد که باعث شد به این مشکل دچار شوید. پس باید این اشکالات را رفع کنید نه اینکه زندگی خود را ببازید.
-
همه ی پست ها رو نخوندم اما عزیزم الان باید یه روانشناس خوب پیدا کنی چند بار بری پیشش و با کمک یه روانشناس متخصص زودتر این احساساتتو پشت سر بذاری. موفق باشی.
-
دوست عزیز
وابستگی شمایکی دوروزه نیست که بایکی دوروزبشه ازذهنتون پاکش کردبلکه زمان میبره
اگراشتباهی توزندگیتون صورت گرفته بایدازش درس بگیریدوبه عنوان تجربه بهش نگاه کنیدهرچندتجربه تلخی بوده
اگرمیتونیدبه یک مشاوره حضوری مراجعه کنید وهمینطوردرکلاس ورزشی مخصوصاشناوایروبیک شرکت کنیدکه تاثیر فوق العاده ای دارد درمدتی که درکلاسهای ورزشی شرکت میکنیدذهنتان کاملاارام هست وبعدازورزش هم ارامش خاصی به سراغتان می اید
مطمئن باشیدلایق بهترین هایید
اگرایشون رفتندقدرشماروندونستند ودرواقع لیاقت شمارونداشتند وازخدابخواهید کسی که لایقتونه جلوی راهتون قرار بده
گذشته ها گذشته سعی کنید ارامش روبه زندگیتون برگردونید وقتی ایشون به فکرشمانیستندوبه زندگی عادیشون ادامه میدهندچراشما به فکرش هستید چراشماخودتون رواذیت میکنید
اگرایشون به شمافکرنمیکنندشماهم به ایشون فکرنکنید
به خودتون برسیدوخودتون رونبازید سعی کنید توزندگیتون هدف برای خودتون انتخاب کنیدوسعی کنیدبه هدف یاهدفهاتون برسید تاموفقیتتون زبان زد عام وخاص بشه وبه وجودخودتون افتخارکنید