نوشته اصلی توسط
atre sobh
سلام من عطر صبحم اون اکانتم مشکل پیدا کرده بود مجبور شدم دوباره عضو شم
هنوز زندم
الان نزدیک 6 ماه میگذره، ی جورایی تو برزخم
برزخ بین برگشتن و برنگشتن
تو این مدت دو بار باهاش چت کردم
بکیش یک ماه پیشا تقریبا و دومیش امشب
مبگه خیلی پشیمونم که به خاطر اشتباهاتم ی فرشته رو از دست دادم. میگه قدرتو نمی دونستم احساسم بهت خاک گرفته بود
الان متوجه همه اشتباهاتم شدم، دیگه هیچوقت نمیذارم ازم ناراحت بشی، دست از لجبازی بردار و ی عالمه از این حرفا
میگه همیشه عاشقت بودم، هیچ وقت بهت خیانت نکردم
میگه حالم خیلی داغونو خرابه مثه دیوونه ها شدم ، خیلی اشتباه کردم ولی حقم جدایی نبود
میگم اگه منو واقعا میخواستی تمام تلاشتو میکردی که برگردونیم
میگه ی بار دیگم جدا شدیم وقتی بعد خواستگاری خانواده ها مخالف بودن ولی اون موقع منو میخواستی و من تمام تلاشمو کردم که برت گردونم و موفق شدم
(راست میگه کشت خودشو اون موقعه،21 سالمون بود، انقد به خانوادم التماس کرد که راضی شدن)
میگه وقتی خودت منو ول کردی رفتی من باید چیکار کنم انتظار داشتم تو این مدت خودت بر میگشتی
میگم ما که اصن پیش هم نیستیم مگه تو این 4 سال همش چند دفعه دیدیم همو
میگه مهم اینه که دلمون با هم باشه، سربازیم تموم شه همه چی حله
صبر کن تو دختر صبوری هستی!
(خانوادش هیچی ازش نپرسیدن دیدن حال پسرشون از این رو به اون رو شده و 9 ماهه دیگه نمیاد تهران. تمام این سالا ی جوری رفتار کردن انگار اصلا من وجود ندارم)
من نمیدونم چیکار کنم....
دلم میخواد برگردم حس میکنم دوسش دارم هنوز با اینکه خیلی اذیتم میکرد
ولی از خانوادم میترسم، حتی اسمش دیگه بیارم میکشنم، یا اینکه بفهمن باهاش ارتباط برقرار کردم در همین حد هم
دیگه اعصابم به پنهان کاری نمیکشه، نمیتونم بدون اطلاع خانوادم برم دوباره باهاش باشمو همش خانوادمو بپیجونم
تنها علتش اینه
وگرنه برام دیگه مهم نیست که باهاش یا با کس دیگه ای ازدواج کنم یا نه
مثله فحش شده برام ازدواج
مشکل من در حال حاضر:
عذاب وجدان به خاطر اینکه احساس میکنم تو برزخ نگهش داشتم هنوز منتظرمه که برگردم، میگه هر دفعه میای آتیش میزنی بهم میری داغ دلمو تازه میکنی
هر روز تو انجمنی که عضو پروفایلشو چک میکنم ببینم کی آنلاین بوده آخرین بار، ی ماه بیشتر بود آنلاین نبود نگران بودم برا همین چت کردم
الان خودمم تو برزخم بین جدایی و برگشتنحال خودمم اصن تعریفی نداره، ی جورایی قاطی کردم