RE: ميخوام به تحول اساسي به زندگيم بدم چه كار كنم ؟
سلام دوست عزیز
به نظر من شما خسته هستی.
احتمالا توی ماههای گذشته درگیر مسایلی مثل از شیر گرفتن بچه و عادت دادنش به دستشویی رفتن و ... بودی که شاید به نظر راحت بیاد ولی تمام انرژی آدم رو میگیره اینکه چند بار در شب برای دستشویی بردن بچه آدم بیدار بشه سخته البته من نمیدونم شما درگیر این جور مسایل بودی یا نبودی از دیدگاه خودم دارم میگم
توی این سن بچه ها یک مقدار لجباز هم میشن که بیشتر از قبل آدمو خسته میکنه.
نمیدونم قبل بچه دار شدنتون چه فعالیتهایی میکردید ولی سعی کنید آنها را از سر بگیرید اولش خیلی سخته چون یه جورایی آدم به شرایط عادت کرده ولی اگه یک هفته تحمل کنید درست میشه اگه میتونید یه مهد کودک خوب پیدا کنید یکی دوساعت در روز بچه تان رو اونجا ببرید هم بچه روحیه اش عوض میشه و هم شما یه چند ساعتی رو میتونید برای خودتون زندگی کنید.
من هم هفته پیش همینجوری شده بودم (این لینک تاپیک من هست
http://www.hamdardi.net/thread-24618.html ) البته احساس نارضایتی من به اندازه شما نبود الان بهتر شدم و فکر میکنم افرادی که از اول یه مقدار هدفمند و فعال بودن نمیتونن برای یه مدت طولانی به خونه داری و بچه داری به عنوان تنها هدف نگاه کنن و نمیدونم این احساس درست هست یا نه.
RE: ميخوام به تحول اساسي به زندگيم بدم چه كار كنم ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط صبا_2009
سلام
از اونجایی که میگید بعد از باراداریتون این احساسات در شما تقویت شده و همچنین از صحبتاتون اینطور برداشت کردم که سال اول زندگیتون رو باردار نبودید و بچه نداشتید ضروری ترین کار این هست که به پزشک مراجعه کنید و علائمتون رو بگید و تا یه سری آزمایش برایتون تجویز بشه.
سوال:
برای مهمونی و تفریح و مسافرت و ارتباطاتی که به گفته خودتون زیاد هم هست مشکلی ندارید؟
با اشتیاق با دوست و فامیل رفت و آمد می کنید ؟
در مقابل پیشنهادهای تفریح و مهمونی و ... مقاومت میکنید ؟
وقتی قراره خودتون میزبان باشید احساساتتون چطور هست؟
چقدر به ظاهر خودتون و فرزندتون اهمیت میدید؟ همسرتون از نظم و آراستگیتون تو خونه و خارج از منزل راضی هستند؟
از رابطه جنسیتون چطور؟
براي مهموني و رفت و آمدو پيشنهاد هاي تفريح هميشه پايه هستم
اگه قراره خودم ميزبان باشم بايد تقريبا از دوهفته قبل بدونم
شايد هم يك هفته
اما تو اين مدت انقدر كار ميكنم كه خونه برق ميفته و غذا هم بهترين ها رو درست ميكنم ...
در مورد ظاهر تقربا سعي ميكنم هر روز حموم برم و به بچم هم لباساي تميز بپوشونم حتي تو خونه اما در مورد كار خونه و نظم خونه و برنامه هاي زندگي صفرم ...... مثلا الان همه چي رو ريختم تو اتاقا و حال و آشپزخونه برق ميزنه . در اتاق ها رو بستم ...توي اتاق هاي جاي سوزن انداختن نيست اصلا نميشه راه رفت .....هميشه همين طورم ...مثلا اگه ده روز هم ظرف ها نشسته باشه مهم نيست برام..تو يخچال بعضي خوراكي ها كپك ميزنه ....موارد غذايي تو فريزر مدت طولاني ميمونه و استفاده نميشه.
همسرم از اون دسته آقايونيه كه خيلي اهل اعتراض و نشون دادن عدم رضايتش نيست واقعا نميدونم راضي هست يا نه ....فكر كنم راضي نباشه .
در مورد رابطه جنسي هم نميدونم - كلا احساس ميكنم نميدونم .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فکور
سلام دوست عزیز
به نظر من شما خسته هستی.
احتمالا توی ماههای گذشته درگیر مسایلی مثل از شیر گرفتن بچه و عادت دادنش به دستشویی رفتن و ... بودی که شاید به نظر راحت بیاد ولی تمام انرژی آدم رو میگیره اینکه چند بار در شب برای دستشویی بردن بچه آدم بیدار بشه سخته البته من نمیدونم شما درگیر این جور مسایل بودی یا نبودی از دیدگاه خودم دارم میگم
توی این سن بچه ها یک مقدار لجباز هم میشن که بیشتر از قبل آدمو خسته میکنه.
نمیدونم قبل بچه دار شدنتون چه فعالیتهایی میکردید ولی سعی کنید آنها را از سر بگیرید اولش خیلی سخته چون یه جورایی آدم به شرایط عادت کرده ولی اگه یک هفته تحمل کنید درست میشه اگه میتونید یه مهد کودک خوب پیدا کنید یکی دوساعت در روز بچه تان رو اونجا ببرید هم بچه روحیه اش عوض میشه و هم شما یه چند ساعتی رو میتونید برای خودتون زندگی کنید.
من هم هفته پیش همینجوری شده بودم (این لینک تاپیک من هست
http://www.hamdardi.net/thread-24618.html ) البته احساس نارضایتی من به اندازه شما نبود الان بهتر شدم و فکر میکنم افرادی که از اول یه مقدار هدفمند و فعال بودن نمیتونن برای یه مدت طولانی به خونه داری و بچه داری به عنوان تنها هدف نگاه کنن و نمیدونم این احساس درست هست یا نه.
راستش من درسم هنوز تموم نشده - كار هم ميكنم يه روزايي ميرم سر كار
بچم رو هم خيلي وقته از شير و پوشك گرفتم .
بچم خيلي كاري به كارم نداره بيشتر سرش گرم باز يهاي خودشه
من خيلي خيلي خسته ام اما بيشتر از خستگيم تنبل و بي انگيزه ام
دلم ميخواد بميرم چون حال زندگي كردن ندارم وگرنه زندگي رو دوست دارم
اصلا نميدونم چِمه ...
جديدا با خودم ميگم كاش رو جهيزيم يه كنيز هم بود تا به كارام برسه .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Amiran
سلام
هر چند میشه حدسیاتی زد،یا درباره سبک زندگی شما صحبت کرد، اما از اونجایی که قبلا پرانرژی و فعال بودید و الان اینگونه نیستید مادامی که چکاپ نشید فکر میکنم اعمال نظر نکنم بهتر است.
باید پله پله جلو رفت..
سعي ميكنم برم دكتر
اگه اين تنبلي كه گرفتارش شدم بزاره
RE: ميخوام به تحول اساسي به زندگيم بدم چه كار كنم ؟
خانم گل:72:
من اول حدس میزدم شما دچار افسردگی باشین ولی با توجه به جوابتون به سوالام مورد افسردگی به نظر من منتفی شد هر چند میتونین سرچ کنید و چند تا تست افسردگی رو از طریق اینترنت انجام بدین تا مطمئن بشین.
چقدر اهل برنامه ریزی هستی؟
خودت رو تنبیه یا تشویق می کنی؟
تا حالا شده مهمون سر زده واستون بیاد؟
مطالعه این لینک ها هم می تونه بهتون کمک کنه :
من همیشه کار امروز رو به فردا می اندازم!
تنبل خانم
با تنبلی چکار کنم؟
:72::72: