به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 آذر 90 [ 18:55]
    تاریخ عضویت
    1387-2-15
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    4,345
    سطح
    41
    Points: 4,345, Level: 41
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 16 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با تنبلي چكار كنم؟

    تصميم ميگرم فردا براي نماز صبح زودتر بيدار بشم وبعد از نماز ورزش كنم ولي صبح روز بعد ميگم ولشكن فردا..
    باخودم كتاب زبان ميبرم سر كاركه وقت استراحت تمرين كنم به جاي تمرين زبان مشغول صحبت كردن با همكارام ميشم...
    تصميم داشتم گواهينامه بگيرم ولي هميشه به فردا موكول مي كنم....(الان6 ماهه)...
    قصد وام گرفتن داشتم ولي اونقدر معطل كردم كه فرصت وام گرفتن تمام شد.....
    به دليل همين تنبلي خيلي از فرصتهاي طلايي رو از دست دادم.لطفا به هر شكلي كه ميتونيد كمكم كنيد تجربيات شخصي كتابهاي
    روانشناسي وغيره.

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 21 دی 87 [ 11:04]
    تاریخ عضویت
    1387-5-29
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    3,853
    سطح
    39
    Points: 3,853, Level: 39
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با تنبلي چكار كنم؟

    باسلام دوست عزيز اين مطلب رو از اينترنت سرچ كردم اميدوارم به دردت بخوره


    تنبلی یا اهمال کاری یکی از آسیب های اخلاقی و انسانی است که کوتاهی و ضعف همت از آثار و نتایج آن به شمار می رود. افراد تنبل واهمال کار که در واقع دچار یک آسیب روانی شده اند و به عادت ناپسند تعلل ورزیدن، سبک گرفتن و سهل انگاری در کارها و وظایف محوله خو کرده اند، معمولا از همت پایینی برخوردارند. این عادت که در نزد بیشتر مردم رایج است، یکی از آسیب های روانی محسوب می شود و بنا بر آماری که برخی از روان شناسان در این زمینه ارائه کرده اند 95 درصد مردم به نوعی به این مشکل مبتلا هستند (آلبرت آلیس و ویلیام جیمزنال، روان شناسی اهمال کاری، توجه محمد علی فرجاد، تهران، مؤسسه امید، 1375، ص 9).
    در آموزه دینی به مسأله تنبلی و اهمال کاری توجه خاصی شده است. امام باقر(ع) می فرماید: تنبلی و بی حالی به دنیا و آخرت شما ضرر می زند (بحار، ج 78، ص 180).
    و نیز در حدیث دیگر می فرماید: من از کسی که در کارهای دنیا تنبلی می کند، بدم می آید زیرا کسی که نسبت به کارهای دنیا تنبل باشد. نسبت به کارهای آخرت تنبل تر خواهد بود (فروع کافی، ج 5، ص 85).
    در حدیث دیگری امام علی(ع) می فرماید: هر کس سستی و اهمال کاری را پیشه خود کند وظایفی که بر عهده اش گذاشته شده ضایع می شود (بحار، ج 73، ص 160).
    تنبلی و سستی در کارها آنچنان نکوهیده و زشت است که در دعاهای زیادی که از معصومین(ع) رسیده درمان آن از خداوند خواسته شده و از ما خواسته شده تا از شر آن به خدا پناهنده شویم (میزان الحکمه، ج 8، ص 396، باب 3491).
    برای درمان این مشکل لازم است علل و ریشه های آن را بررسی کنیم؛ زیرا اگر بتوانیم ریشه مشکل را بیابیم درمان آن آسان خواهد شد. روان شناسان عوامل زیادی برای این اسیب روانی ذکر کرده اند که دردو دسته کلی قرار دارد:
    1. آسیب ها و ناهنجاری هایی که مربوط به درون شخص است مانند: خودکم بینی، توقع بیش از حد از خود، پایین بودن سطح تحمل کمال طلبی وسواس گونه، اشتیاق به لذت جویی کوتاه مدت، فقدان قاطعیت و عدم اعتماد به نفس.
    2. آسیب هایی که در ارتباط با دیگر اشخاص و یا محیط اطراف فرد خود را نشان می دهد مانند نارضایتی از وضع موجود، عدم تسلط بر کار، نگرش منفی به کار، نگرش غیر واقع بینانه از دیگران، احساس عدم مسؤولیت در برابر دیگران، لجبازی با دیگران، اهمال کاری و پرخاشگری انفعالی و برچسب زدن به این و آن (دکتر مرتضی آقا تهرانی، مجله معرفت، ش 64 ، ص 40).
    عوامل فوق کما بیش در افراد اهمال کار و تنبل به چشم می خورد که افراد باید به تدریج سعی در رفع آنها در خود باشند. ما در اینجا با توجه به این عوامل به بعضی از راهکارهای نظری و عملی برای درمان تنبلی اشاره می کنیم (همان).
    1- قدرشناسی از فرصت های به دست آمده: گاهی افراد اگر گذر زمان و فرصت های پیش آمده را درک نکنند و به ارزش بی بدیل وقت توجه نکنند، به راحتی آن را از دست می دهند. به طور مثال کسب علم و دانش و بالا رفتن از نردبان ترقی همیشه برای انسان میسر نمی شود. پس اگر شخصی فرصت آن را پیدا کند ولی به اهمیت و ارزش واقعی آن واقف نباشد، ممکن است آن را با تنبلی و بی حالی به راحتی از دست بدهد و زمانی حسرت آن را بخورد که هیچ سودی نداشته باشد که فرمودند: ضایع کردن فرصت ها نتیجه ای جز غصه ندارد (بحار، ج 71، ص 217).
    مسلما فهم و درک ارزش وقت و فرصت های به دست آمده، افراد را از تنبلی و اهمال کاری باز می دارد.
    2- تلاش در ایجاد انگیزه: بسیاری از موارد تنبلی و اهمال کاری به خاطر نداشتن انگیزه کافی است و همین مسأله باعث بی حالی و تنبلی شخص در انجام کارها و وظایف محوله می شود. اگر انگیزه کافی در ما وجود نداشته باشد در انجام وظایف واجب هم سستی می کنیم. بنابراین بر ما لازم است با توجه به نتایج و ثمراتی که ازانجام کارهایمان به دست می آوریم در خود ایجاد انگیزه کنیم، به طور مثال در آموزه های دینی نکات جالبی برای ایجاد انگیزه در افراد نسبت به انجام وظایف شرعی بیان شده است. مثلا در روایتی آمده است که شما خود را در دنیا مانند غریقی بدانید که برای نجات خود تلاش می کند (بحار، ج 90، ص 307).
    یقینا کسی که دنیا را چون دریایی پرتلاطم می بیند و ساحل نجات را ایمان به خدا و انجام دستورات دینی می داند، هرگز تنبلی و سستی در کارش پیدا نمی شود.
    3- تعیین وقت معین برای هر کار: افراد باید برای هر کاری قبل از انجام آن وقت معینی در نظر بگیرند تا در آن وقت و فاصله زمانی کار انجام شود. اگر وقت هر کاری از قبل مشخص نشود، ممکن است انسان در انجام آن امروز و فردا کند. مثلا یک کشاورز اگر نداند زمان کاشت، داشت و برداشت محصول محدود است، یا به آن بی توجه باشد، هرگز نمی تواند محصول خوبی به دست آورد.
    4- تعیین دقیق تاریخ تحویل: برای انجام هر کاری لازم است شخص با توجه به امکانات خود تاریخ دقیق پایان کار را مشخص کند.
    5- استفاده از فن جزء جزء کردن: کار خود را به بخش های کوچکتر تقسیم کنید تا بتوانید بر آن مسلط شده و از عهده انجامش برآیید. به عنوان مثال، هر پنج صفحه مقاله خود را بخشی به حساب آورده و پس از انجام هر بخش، پاداشی مناسب برای خود در نظر بگیرید سپس به انجام مسایل بخش ها بپردازید.
    6- اولویت بندی کارها: اشخاص برای خود وظایف گوناگونی را در نظر می گیرند. هر کس باید بتواند کارهای با اهمیت تر را با اولویت اول ا نجام دهد. این تقسیم بندی شما را مقید خواهد کرد تا به کاری که فوریت بیشتری دارد بیندیشید در این مورد اگر به طور جدی در انجام آن تسریع نکنید، اهمال کاری شما در سایر امور نیز تأثیر خواهد گذاشت.
    7- اقدام به کار در حد توان: گاه انسان به کاری مبادرت می کند که از حد توان و طاقت او به مراتب فراتر است. در اینجا شخص با انتخاب غلط، زمینه اهمال کاری خود را فراهم ساخته است. بنابراین هر کس اول باید توان خویش را در انجام کارها درست برآورد کند و سپس کاری در خور و مناسب با توانش بپذیرد.
    8- تغییر محیط: گاهی تنبلی و اهمال کاری به خاطر شرایط محیطی خاصی است که فرد در آن قرار گرفته است. تغییر و تحول در این شرایط می تواند تنبلی و بی حالی را از افراد دور کند.
    9- استفاده از عهد و پیمان: گاهی لازم است برای درمان تنبلی با خود عهد ببندیم که در انجام آن کار کوتاهی نکنیم و در صورت شکستن عهد و پیمان برای خود تنبیهی در نظر بگیریم.
    در علم اخلاق این شیوه را مشارطه گویند که شخص برای اصلاح نفس خویش هر سحرگاه با خود شرط و قراردادی مجدد می بندد تا که به سوی کمال سیر کند. در گفتاری حکیمانه از امام امیرالمؤمنین در آثار پیمان آمده است: «با نماز پیمان وفا ببند تا این که بر آن مواظبت کنی» (نهج البلاغه، خطبه 199، ص 418).

  3. کاربر روبرو از پست مفید شهامت تشکرکرده است .

    ammin (شنبه 13 مهر 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 آذر 90 [ 18:55]
    تاریخ عضویت
    1387-2-15
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    4,345
    سطح
    41
    Points: 4,345, Level: 41
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 16 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با تنبلي چكار كنم؟

    سلام شهامت
    دستت درد نكنه واقعا با شهامت هستي
    درمطلبي كه برام فرستادي يك اشاره اي به كمال گرا بودن كردي من تقريبا سه ماه پيش يك سوال ديگه طرح كرده بودم كه(من هيچ كاري رو تاآخر انجام نميدم وانتظار دارم زود به هدفم برسم و وقتي اينطور نميشه اون كاررو رها ميكنم ميرم سراغ يه كار جديد ....)
    دوستان كمكم كردن وكفتند كه اين از نشانهاي كمال گرايي است حالا تو هم همينو براي من حدس زدي اگه ممكنه در مورد اين مشكل هم كمكم كن من زياد با مسائل تئوري ونوشتاري ميونه خوبي ندارم خيلي دوست دارم از راه حلهاي عملي وتمرينهاي عملي استفاده كنم
    باور نميكني اگه بهت بگم گاهي اوقات حتي دريك كار كوچيك مثل يك تماس تلفني انقدر تعلل ميكنم كه اين كاررو دو روز بعد انجام ميدم
    هميشه سلامت باشي

  5. کاربر روبرو از پست مفید fallah تشکرکرده است .

    Eram (یکشنبه 14 آذر 95)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 21 دی 87 [ 11:04]
    تاریخ عضویت
    1387-5-29
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    3,853
    سطح
    39
    Points: 3,853, Level: 39
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با تنبلي چكار كنم؟

    سلام دوست عزيز منچون خودم هم اين مشكلو داشتم به دنبال راه حل ميگشتم كه اين مطالب رو پيدا كردم وبراي شما دوست عزيز هم فرستادم .باشه چشم اگر باز هم مطالبي پيدا كردم حتما برا تون ميفرستم دوست عزيز

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 21 دی 87 [ 11:04]
    تاریخ عضویت
    1387-5-29
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    3,853
    سطح
    39
    Points: 3,853, Level: 39
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با تنبلي چكار كنم؟

    بفرماييد دوست عزيز اين هم مطلبي در مورد كمالگرايي و كرهايي كه بايد انجام داد اميدوارم مورد استفاده شما قرار بگيره

    آیا احساس می‌کنید کارهایی که به اتمام رسانده‌اید به اندازه کافی خوب نیستند؟
    آیا نوشتن مقالات و طرحها را با هدف انجام دقیق آنها به تعویق می‌اندازید؟
    آیا احساس می‌کنید که کارها را باید صد در دصد درست انجام دهید و در غیر اینصورت فردی متوسط و یا حتی بازنده هستید؟

    اگر چنین باشد در آن صورت شما بجای حرکت در مسیر موفقیت سعی در کامل بودن دارید. کمال گرایی به افکار و رفتارهای خود تخریب گرانه‌ای اشاره می‌کند که هدف آنها نیل به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است. در جامعه امروزی ، به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته می‌شود. به هر حال مطالعات اخیر نشان می‌دهند که نگرش کمال گرایانه موجب اخلال در موفقیت می‌شود. آرزوی کامل بودن هم احساس رضایت از خودتان را از شما می‌گیرد و هم شما را بیش از سایر مردم (کسانی که اهداف واقع گرایانه‌ای دارند) ، در معرض ناکامی قرار می‌دهد.

    علل کمال گرایی
    اگر شما کمال گرا باشید، احتمالا در کودکی یاد گرفته‌اید که دیگران با توجه به میزان کارآیی شما در انجام کارها به شما بها می‌دهند، در نتیجه احتمالا شما یاد گرفته‌اید در صورتی به خود بها دهید که مورد قبول دیگران واقع شوید (فقط بر پایه میزان پذیرش دیگران به خود بها دهید). بنابراین عزت نفس شما ، براساس معیارهای خارجی ، پایه ریزی شده است. این امر می‌تواند شما را نسبت به نقطه نظرها و انتقادات دیگران ، آسیب پذیر و به شدت حساس سازد. تلاش برای حمایت از خودتان و رهایی از این گونه انتقادات ، سبب می‌گردد کامل بودن را تنها راه دفاع از خود بدانید. بعضی از احساسات ، افکار و باورهای منفی ذیل ، احتمالا با کمال گرایی مرتبط هستند:


    ترس از بازنده بودن: افراد کمال گرا ، غالبا شکست و رسیدن به هدفهایشان را با از دست دادن ارزش و بهای شخصی مساوی می‌دانند.


    ترس از اشتباه کردن: افراد کمال گرا ، غالبا اشتباه را مساوی با شکست می‌دانند. موضع آنها در زندگی حول و حوش اجتناب از اشتباه است. کمال گراها فرصتهای یادگیری و ارتقا را از دست می‌دهند.


    ترس از نارضایتی: افراد کمال گرا ، در صورتی که دیگران شاهد نقایص یا معایب کارشان باشند، غالبا به دلیل ترس از عدم پذیرش از سوی آنان ، دچار وحشت می‌گردند. تلاش برای کامل بودن در واقع روشی جهت حمایت گرفتن از دیگران به جای انتقاد ، طرد شدن یا نارضایتی می‌باشند.


    همه یا هیچ پنداری: افراد کمال گرا ، بندرت بر این باورند که در صورت به پایان رسیدن یک کار ، بطور متوسط هنوز با ارزش هستند. افراد کمال گرا ، در دیدن دورنمای موقعیتها دچار مشکل هستند. برای مثال ، دانش آموزی که همیشه نمره A داشته ، در صورت گرفتن نمره B بر این باور است که من یک بازنده هستم.


    تاکید بسیار بر روی بایدها: زندگی افراد کمال گرا ، غالبا براساس لیست پایان ناپذیری از بایدها بنا شده است، که با قوانین خشکی برای هدایت زندگی آنها ، به خدمت گرفته می‌شود. افراد کمال گرا با داشتن چنین تاکیدهایی برروی بایدها بندرت بر روی خواسته‌ها و آرزوهای خود حساب می‌کنند.


    اعتقاد داشتن به این امر که دیگران به آسانی به موفقیت می رسند: افراد کمال گرا ، مشاهدات خود را به گونه‌ای جمع آوری می‌کنند، که بگویند افراد دیگر با کمترین تلاش ، خطاهای کم ، استرسهای عاطفی کمتر و بالاترین اعتماد به نفس به موفقیت دست می‌یابند. در عین حال افراد کمال گرا کوششهای خود را پایان ناپذیر و ناکافی تلقی می‌کنند.
    دور معیوب (سیکل معیوب) در روند کمال گرایی
    نگرش کمال گرایانه ، یک دور معیوب را بوجود می‌آورد. افراد کمال گرا ، نخست مجموعه‌ای از اهداف غیر قابل دسترس را ردیف می‌کنند. در گام بعدی در رسیدن به این اهداف شکست می‌خورند، زیرا دسترسی به آن اهداف غیر ممکن می‌باشد. در گام بعدی ، زیر فشار میل به کمال و ناکامی مزمن غیر قابل اجتناب ناشی از آن ، خلاقیت و کارآمدی آنها کاهش می‌یابد. و بالاخره این روند ، افراد کمال گرا را به انتقاد از خود و سرزنش خود هدایت می‌کند، که نتیجه این روند نیز عزت نفس پایین می‌باشد. این مسایل ، احتمالا اضطراب و افسردگی نیز به همراه خواهد داشت. در این موقعیت افراد کمال گرا بطور کامل در این لحظه ، تنها ، اگر سختتر کار کنم، موفق خواهم شد. چنین افکاری ، مجددا منجر به یک دور کامل معیوب می‌گردد. چنین دور معیوبی با نگاهی به نحوه روابط بین فردی افراد کمال گرا ، می‌تواند بهتر ، قابل تشریح باشد.

    افراد کمال گرا معمولا عدم پذیرش و طرد شدن از سوی دیگران را پیش بینی و از آن می‌ترسند. با این ترس ، آنها در مقابل انتقاد دیگران حالت دفاعی به خود می‌گیرند و از این طریق دیگران را ناکام و از خود دور می‌سازند. کمال گراها بدون اینکه متوجه این موضوع باشند، همچنین معیارهای به شدت غیر واقع گرای خود را از دیگران نیز انتظار داشته و در نتیجه نسبت به دیگران متوقع و منتقد می‌گردند. در نهایت ، ممکن است، افراد کمال گرا ، به دیگران اجازه ندهند که شاهد اشتباهاتشان باشند. آنها این نکته را در نظر نمی‌گیرند که خود افشایی این فرصت را به آنها می‌دهد که دیگران به چشم یک انسان به آن نگاه کرده و دوستشان بدارند. بدلیل وجود این دور (سیکل) معیوب ، افراد کمال گرا ، غالبا در داشتن روابط نزدیک با افراد دچار مشکل هستند و به همین خاطر رضایت کمتری از روابط بین فردی خود دارند.

    تلاش (پشتکار) سالم
    انتخاب اهداف سالم و داشتن تلاش و پشتکار با فرآیند خود تخریبگر کمال گرایی کاملا تفاوت دارد. تلاش سالم (سازنده) ، منجر به انتخاب اهداف ، برپایه خوسته‌های شخصی و آرزوها و نه براساس پاسخگویی به انتظارات خارجی ، می‌گردد. اهداف این افراد ، همیشه تنها یک قدم از آنچه همزمان به پایان برده‌اند، فراتر است. به عبارتی اهداف آنها ، واقعی ، خود جوش (درونی) و ذاتا قابل حصول است. افراد کوشای سالم از انجام کار در دست اجرا بیشتر از تفکر در مورد نتیجه پایانی آن لذت می‌برند. وقتی این افراد یا تجاربی چون نارضایتی یا شکست مواجه می‌شوند، واکنشهای آنها عموما به موقعیت ویژه موجود محدود می‌شود و این موضوع را به احساس ارزشمندی خویش تعمیم نمی‌دهند.

    در مورد کمال گرایی چه باید کرد؟
    اولین گام در تغییر نگرشهای کمال گرایانه به تلاشهای سالم ، داشتن عدم رضایت از کمال گرایی است، بی‌نقص بودن یک خطای غیر قابل حصول است. گام بعدی چالش با افکار و رفتارهای خود تخریب گرانه‌ای است که بی‌نقص گرایی را تغذیه می‌کنند. احتمالا برخی از دستورالعملهای زیر می‌توانند کمک کننده باشند:


    اهداف واقعی و قابل دسترسی را برپایه خواسته‌های شخصی ، نیازها و عملکردهای قبلی خود هماهنگ نمایید. این امر شما را قادر خواهد ساخت، تا به خواسته‌های خود برسید و نیز احساس ارزشمندی شما را افزایش خواهد داد.


    اهداف بعدی را به ترتیب ارزش آنها مرتب نمایید. به محض آنکه به یک هدف می‌رسید، هدف بعدی را یک سطح فراتر از سطح قبلی عملکردتان تعیین نمایید.
    با معیارهای خودتان برای رسیدن به موفقیت تلاش نمایید. هر گونه فعالیت و هدفی را که انتخاب می‌کنید، با 100 % ، 90 %، 80 % یا حتی 60 % موفقیت بپذیرید. این امر به شما کمک خواهد کرد، تشخیص دهید که کامل نبودن شما به معنی پایان دنیا نیست.


    طی مراحل انجام کار در فعالیت ، تنها بر روی نتیجه پایانی تمرکز نکنید. موفقیت خود را تنها بر اساس اینکه چه چیزی را به پایان رسانیده‌اید، ارزیابی ننمایید، بلکه به این مساله نیز تنها دهید که انجام این کار چقدر موجب احساس لذت در شما شده است. به این موضوع دقت کنید که ، مراحل به انجام رسانیدن یک هدف نیز می‌تواند ارزشمند باشد.


    احساس اضطراب و افسردگی را همچون فرصتی جهت ارزیابی خویش مغتنم شمارید و با خود این پرسش را مطرح سازید که آیا من انتظارات غیر ممکن را در چنین موقعیتی برای خود فراهم کرده‌ام؟
    با طرح سوالاتی از خود از قبیل از چه چیزی در هراسم؟ بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیافتد چیست؟ با ترسی که در پشت کمال گرایی شما نهفته است، رویارو شوید.


    به این نکته دقت کنید که بسیاری از چیزهای مثبت تنها با اشتباه کردن ، قابل یادگیری هستند. بطور مشخص به آخرین اشتباه خود فکر کرده و عبرتهایی را که از آن گرفته‌اید، برای خود فهرست کنید.
    از تفکر همه یا هیچ در ارتباط با اهدافتان اجتناب نمایید. بیاموزید که بین کارهای که اولویت بالایی برای شما دارند و کارهایی که اهمیت کمتری دارند، تفاوت بگذارید و نسبت به کارهایی که اهمیت تلاش کمتری داشته باشند کوشش کمی به عمل آورید.

    وقتی این پیشنهادات را بکار ببندید، احتمالا تشخیص می‌دهید که کمال گرایی در زندگی شما مسئله مفید ، ضروری و موثر نمی‌باشد. با استفاده از این روشها نه تنها بدون نیاز به کمال گرایی به اهدافتان خواهید رسید، بلکه احساس بهتری نیز در مورد خود خواهید داشت.

  8. کاربر روبرو از پست مفید شهامت تشکرکرده است .

    ammin (شنبه 13 مهر 92)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 21 دی 87 [ 11:04]
    تاریخ عضویت
    1387-5-29
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    3,853
    سطح
    39
    Points: 3,853, Level: 39
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با تنبلي چكار كنم؟

    _ آداب و اصول بالا بردن اعتماد به نفس:

    1 _ روش ركورد گذاري و سيستماتيك بالا بردن اعتماد به نفس :به دنبال چند تا شكست پي در پي اعتماد به نفس ما پائين مي آدو به دنبال چند موفقيت اعتماد به نفس بالا مي ره. براي اينكه اعتماد به نفستون بالا بره در مشارطه كردن براي انجام كارها يا حتي تمرينات يك دفعه سنگ بزرگ رو براي پرتاپ انتخاب نكنيد كه موفق نشيد و توي ذوقتون بخوره. از مشارطه هاي كوچك و انجام كارهاي كوچك شروع كنيد كه مي تونيد راحت تر انجامش بديد و بعدش هم حتما" از خودتون قدرداني كنين.به اين مي گن روش ركورد گذاري براي خود. مثلا" يكدفعه نگين ديگه تا آخر عمر به فلان موضوع فكر نمي كنم چون وقتي موفق نشين ترس از شكست پيدا مي كنيد و اين خودش باعث شكستهاي بعدي ميشه. همون طور كه گفتم از مشارطه هاي كوتاه مدت شروع كنيد مثلا" از يك ساعت. بعد ركورد زمانيتون رو بكنين يك ساعت و ربع و بعد ...همين جور بيشتر. اين يعني موفقيت در هر ركورد خودش ايجاد اعتماد به نفس بيشتر مي كنه.

    2 _ هيچ گاه تصميمي نگيريد مگر اينكه مطمئن به انجامش باشيد: مثلا" وقتي به كسي قول مي دين كه سر ساعت هشت پيش اون برين اما چند بار پياپي بدقولي مي كنين و نمي رين در واقع ضمير ناخود آگاه شما اين پيام رو دريافت مي كنه كه " من آدم قابل اعتمادي نيستم! " عدم اعتماد به نفس باعث عدم عزت نفس ميشه.

    ياد بگيريد بگيد " نه " اما " آره " ي الكي و نابجابه كسي نگيد! ( قوانين حرمت به خويشتن يادتونه؟)

    مثلا" غذاتون روي گازه و صد تا كار مهم داريد بعد دوستتون تلفن مي كنه و مي خواد از در و ديوار براتون حرفهاي غير ضروري بزنه.اگه نتونين بهش بگين نه و براي خودتون احترام قائل نشين ضمير ناخود آگاهتون مي گه " اين كه براي خودش احترام قائل نيست پس قابل احترام و اعتماد هم نيست! " پس مراقب باشين كاري نكنين كه ضمير ناخود آگاهتون بگه اين آدم قابل اعتماد نيست چون خود اين به معني از بين رفتن اعتماد به نفسه!

    3 _ چيزي را در ذهن هدف نناميد مگر اينكه قسم بخوريد كه به اون برسيد! : پس اهدافتون رو پله پله انتخاب كنيد و به كمتر از هدفتون قانع نشين. (در مبحث اهداف اينها رو قبلا" با هم خوانده ايم.)

    4 _ كنترل افكار : اگر افكار كنترل بشوند و ضمير ناخود آگاه برنامه ريزي بشود ( با كارها و تمرينات ما) خود به خود اعمال ما هم برنامه ريزي مي شوند. يعني ما ابتدا بايد افكارمون رو بر طبق فرمولهايي كه مي دونيم، برنامه ريزي كنيم، سپس اعمال ما خود به خود هماهنگ مي شن. آدم مثبتي كه ذهن مثبتي داره و آگاهي مثبتي هم داره مدام نمي گه واي من نمي تونم خودم رو كنترل كنم! بلكه از تمرينات و تكنيكها اسفاده مي كنه. پس براي بالا بردن اعتماد به نفس بايد باور داشته باشين كه شما مي تونين! و اون رو به زبون هم بيارين.

    5 _ كيمياگري را تجربه كنيد: كيمياگرها كساني هستند كه از مس طلا مي سازند! بله! كيمياگري هم علمه و هم هنر.كيمياگر ها كساني هستند كه از كمترين چيزها به بالاترين چيزها مي رسن. صفات كيمياگري رو در خودتون تقويت كنين و باور كنيد كه شما هم با كمترين امكانات مي تونين به همه چيز برسيد. نگين من كه هيچي ندارم و امكاناتم صفره. با برنامه ريزي درست ذهن، مي تونين به همه چيز برسين. به قول استادي، اگه قرار باشه هر روز چلوكباب بخوريم، كه هنري نكرديم! اگه يه روز نون خالي داشين اما اون رو با همون لذتي كه چلوكباب رو مي خورين، خوردين ، اون وقت كيمياگرين و هنر كردين!

    و به قول استاد خوب ديگري، وقتي از عروسي خوشحال مي شيم اجازه نداريم توي عزا چون ديگران دارن هياهو مي كنن ما هم جيغ و فغان راه بندازيم! منظور اين استاد اين بود كه اگه همه ي دنيا نشستن از نتونستن حرف زدن شما بگين" اما من مي تونم! "

    خوب ! بالابردن اعتماد به نفس آداب زيادي داره. بالاترينش اينه كه قوانين حرمت به خويشتن و تائيد خود رو انجام بديد و كودك درونتون رو دوست داشته باشين.

    سوال _ چي باعث شده كه بعضي از ما اعتماد به نفسمون كم بشه؟

    جواب _ به طور كلي ميشه گفت كه كساني كه كمبود اعتماد به نفس دارند، در واقع بر اساس يك برنامه ريزي ساده يك دروغ به خودشان گفته اند و با تكرار آن ، آن را باور كرده اند! مثلا" يكبار به خودشون گفته اند من از روي يك جوي آب نمي تونم بپرم و اينقدر اين رو تكرار كرده اند كه حالا ديگه از روي يك كاشي هم نمي تونن بپرن!

    اما اين نتونستن يك دروغه! چرا؟

    معلومه! چون انسان الهي كه خدا خلق كرده يك انسان سالم، شاد، آرام، با لياقت، با جرات و ...است. اما چون ما به خودمون دستور عوضي و اشتباه داده ايم و به خودمون گفتيم كه من نمي تونم، كم كم به يك آدم بي شهامت افسرده ي نالايق تبديل شديم. حالا همون طور كه با گفتن اون دروغ به خودمون از يك انسان الهي به يك انسان ترسو تبديل شديم به همون روش اما معكوس دوباره بايد يك انسان سالم توانا بشيم. انسان الهي يعني انساني كه قابليتها و تماميتهاي خودش رو بشناسه و باور كنه.وقتي ما راهمون رو پيدا مي كنيم و خودمون و نيروهامون رو مي شناسيم ، وقتي ما توانمنديهامون رو مي شناسيم در واقع توانمندي و قدرت خدا رو مي شناسيم به همين دليل به انسان الهي تبديل مي شيم. و اين همون چيزي است كه خدا ما رو براي اون خلق كرده.

    حالا مي خوام چند تا از آداب كلي زندگي رو براتون بگم. البته شما اونها رو قبلا" در درسهاي وب خونديد اما اينجا خلاصه ي مهمترينهاش رو مي گم و باز تاكيد مي كنم كه همه ي اينها آداب بيشتري دارند اما من فقط دارم نمونه هاش رو مي گم و خود شما بايد به بقيه ي اين آداب فكر كنيد.

    آداب كلي زندگي :

    قانون اول _ بدنتون رو گرامي بداريد. تا خودتون رو دوست نداشته باشيد كائنات چيزي به شما نمي دهند.

    قانون دوم _ اگر خود شما ذهنتون رو كنترل نكنيد، ديگري اون رو كنترل خواهد كرد! مثلا" وقتي كه شما نمي تونين ذهنتون رو كنترل كنيد و وجودتون از نفرت انباشته ميشه ، در اين زمان ديگري داره ذهن شما رو كنترل مي كنه.پس هر وقت كنترل ذهنت دست خودت نباشه حتما" دست كس ديگريست.

    قانون سوم _ به خودتون بگيد در زندگي گذشته ي من ، چيزي به نام اشتباه وجود نداره! پس خودتون رو براي هر كاري كه كردين ببخشين و حالا فقط به چشم يك تجربه بهش نگاه كنين.

    قانون چهارم _ درسهاي زندگي ما اونقدر تكرار ميشن تا اونها رو بياموزيم. پس تا نيمه ي تاريك رو نشناسيم نمي تونيم جلوي تكرار شدن اونها رو بگيريم. اگه روي نيمه ي تاريك كار كردين اما هنوز حوادثي دارن تكرار ميشن پس هنوز چيزهايي در نيمه ي تاريك هست كه كشفش نكردين.

    قانون پنجم _ همه چيز از درون خود ما شروع ميشه و به بيرون مي ره ( عشق، نفرت و ...) پس وقتي چيزي در محيط بيرون آزارتون مي ده بايد درون خودتون رو بررسي كنين و دست از قضاوت كردن دائمي ديگران برداريد.

    قانون ششم ـ هر چيزي كه بر ما واقع ميشه و براي ما رخ مي ده، بازتاب مستقيم انديشه هاي ماست. تو هماني كه مي انديشي. هر چيزي كه امروز هستين بازتاب انديشه هاي ديروزتونه و هر چيزي كه فردا مي شين بازتاب انديشه هاي امروزتونه.

    قانون هفتم _ كنترل زندگي خودتون رو با كنترل باورهاي خودتون در دست بگيريد. يعني چون باور ما قدرت خلق كنندگي داره پس اگر باورهامون رو ببينيم و كنترل كنيم، زندگيمون رو كنترل و هدايت كرده ايم. وقتي از سر صبح به اين فكر مي كنين كه امروز حتما" روز بديه انتظار نداشته باشين كه همه چيز خوب پيش بره!

    قانون هشتم _ قوانين زندگي از بدو تولد در وجود ماست. ما فقط با اين درسها داريم اونها رو دوباره به ياد مي آريم. پس اون دوستاني كه دچار انواع و اقسام مشكلات و بيماريها هستند به ياد بيارن كه سلامت دنيا اومده اند و در بدو تولد هيچ مشكلي نداشته اند و بايد به سراغ فكرهاشون برن . مخصوصا" اونها كه بيماري جسمي دارن به اين فكر كنند كه هيچ آدمي بيمار نميشه مگه اينكه اول فكرش بيمار ميشه و هيچ آدمي درمان نميشه مگر اينكه اول فكرش درمان بشه.

    قانون نهم _ انتخاب چگونه زندگي كردن صد در صد با خود ماست! يادتون نره! نه حتي نود و نه درصد! دقيقا" صد در صد! به همين دليله كه خدا عادله.)

    قانون دهم _ جايي بهتر از اين جا و زماني بهتر از اكنون وجود نداره! تو در نهايت كمالي در همين لحظه و هم اكنون! چون تو در هر زمان به بهترين كاري كه در اون موقع از دستت بر مي اومده مشغول بودي و در اين زمان هم همين طور! پس حالا در لحظه ي ابدي زندگي كن! تا ياد نگيريم در لحظه ي ابدي زندگي كنيم در هيچ كدوم از تمرينات ذهني كاملا" موفق نميشيم چون خيلي چيزها مثل شهود زماني دريافت ميشن كه ما در لحظه ي ابدي اكنون هستيم. و خوشبختي واقعي در اثر رضايت از لحظه ي ابدي اكنون به دست مي آد نه فقط انجام شدن آرزوها! و اين قانوني عجيب اما واقعيست كه بايد خيلي بهش فكر كنين.

    قانون يازدهم _ آنچه كه در دنيا با اون روبرو ميشيم، نتيجه ي تغييرات دروني ماست. انساني كه زيبا فكر مي كنه دنيايي از زيبايي به او داده ميشه و انساني كه زشت فكر مي كنه دنيايي از زشتي مي سازه. نبايد مدام از زشتكاريهاي ديگران حرف بزنيد چون عين اون در زندگي شما انجام مي گيره و همه ي دنيا طوري مي چرخه كه شما هم وسوسه بشين همون كار زشت رو مرتكب بشين!

    قانون دوازدهم _ كسي كه به خدا توكل ميكنه آروم بر جا مي مونه. كسي كه طرح الهيش رو مي طلبه مضطرب اين طرف و اون طرف نمي دوه و نمي خواد خودش همه چيز رو حل كنه! فراموش نكنيد! جنگ از آن خداست نه از آن ما! پس آروم بگيرين. دو دستي به يه آرزو نچسبين و نگين اگه اين شد كه خوشبختم والا بدبختم! چون چسبيدن به چيزي باعث دفع اون ميشه. قانون عدم مقاومت يادمون نره.

    قانون سيزدهم _ فن شناوري در آب! يعني در رودخانه ي زندگي فن شناگري در آب رو بايد ياد بگيري تا غرق نشيد و راحت به سر منزل مقصود برسيد. اين كار از طريق تطبيق دادن خودمون با محيط انجام ميشه.

    مثلا" نگيد من عادت دارم هميشه غذاي خونگي بخورم و حالا كه وسط جاده گير كردم واويلاست چون نمي تونم غذاي رستوران بخورم! خودتون رو عادت بديد كه در شرايط خاص بتونيد خودتون رو با محيط وفق بديد. اين راز پيروزيه. هميشه قبل از هر " نه "ي قاطعانه فكر كنين واقعا" شايد بشه آره گفت!

    يادمه استاد خوبي در زمان تدريس اين درس از ما پرسيد به نظر شما سوسك قويتربوده يا دايناسور؟ بيشتر ما گفتيم معلومه دايناسورها قوي تر بوده اند.

    اما اون گفت سوسكها قويتر بوده اند! چون دايناسورها زود نابود شدند اما سوسكها هنوز باقي هستند. مي دونين چرا؟ چون اونها يه خصوصيت خاص دارند و اون هم توانايي تطبيق دادن خودشون با محيطه!

    من خودم در جايي ديدم كه وقتي منطقه اي رو براي نابودي سوسكها با سم خيلي قوي اي سمپاشي كردند بعد از مدتي چند سوسك پيدا شدند كه بدنهاشون كاملا" سفيد و براق بود! و متخصصي گفت اين چند تا دونه موفق شدند بدنشون رو حتي با اون سوسك كش قوي تطبيق بدن و زنده بمونن و اگه ولشون كنيم حالا واسه خودشون دوباره خانواده درست مي كنن!

    هر چقدر ما در تطبيق دادن خودمون با محيط ( و صبر و حفظ آرامش در مشكلات) قويتر باشيم يعني بيشتر فن شناوري در آب رو به كار بسته ايم.زندگي مثل يك رودخونه است و ما بايد اين مسير رو طي كنيم. اونهم با شنا. اين مائيم كه تصميم مي گيريم در جهت جريان آب شنا كنيم يا خلاف اون. و اين مسير رو با عشق بريم يا با نفرت.

    شنا كردن همراه جريان آب ( نه خلاف جهت اون) چند مزيت داره :

    1 _ باعث ميشه بتونيم از مناظر اطراف لذت ببريم.

    2 _ چون به در و ديوار برخورد نمي كنيم پس پرت انرژي هم نخواهيم داشت.

    3 _ چون در مسير هستيم به دليل نداشتن پرت انرژي سبك شنا مي كنيم.

    نكته ي مهم _ اگر ما در طي شنا كردن تو رودخونه ي زندگي مدام نگران رسيدن به هدفمون كه اونطرف رودخونه است باشيم و هي ذهنا" با خودمون بجنگيم كه " آخه بالاخره من مي تونم به هدفم برسم يا نه؟ نكنه من بهش نرسم؟ اگه به هدف و آرزوم نرسم چي كار كنم؟ " چيزي از شنا كردنمون در رودخونه نمي فهميم و نمي تونيم از مسير و خود شنا كردن لذت ببريم. پس معلومه قاعده ي شناكردن همراه جريان آب رو رعايت نكرديم!

    نكته ي مهم _ تا باد مخالف وزيد كه ما نبايد به سروكله مون بكوبيم كه همه چي از دست رفت! چون با اين كارها ما شروع به مبارزه هاي عجولانه مي كنيم ، درگير ميشيم، و درگير كه مي شيم از نظر روحي خسته ميشيم يعني دچار پرت انرژي ميشيم! پس در اين صورت هم فن شناوري در آب رو رعايت نكرديم.

    نكته ي مهم _ فراموش نكنيد اگه چيزي حق الهي شماست براي به دست آوردن اون ، نياز به تلاش دارين اما نياز به جنگ ندارين! معمولا" ما مرز بين تلاش كردن رو با جنگيدن نمي دونيم.

    دوستان زيادي از من مي پرسن كه چرا دارن تلاش مي كنن اما به هدفشون نمي رسن و هر كاري مي كنن انگار از اون دورتر ميشن.هر تلاشي كه با نگراني و اضطراب و ترس از اينكه اگه نشه چي ميشه همراه بشه ديگه تلاش نيست بلكه جنگيدنه و محكوم به شكسته چون طبق آيه اي در انجيل " جنگ از آن خداست نه انسان! " اين جا من به اونها مي گم از قانون رها كردن و عدم مقاومت استفاده كن.

    نكته ي مهم _ قانون رها كردن به معني تلاش نكردن نيست بلكه به معني رها كردن "اضطرابها و ترس از نشدنه" و آروم گرفتن. اسكاول شين در كتاب چهار اثرش مثال قشنگي مي زنه . اون مي گه بچه ها شب عيد كريسمس چون باور دارند بابا نوئل توي جورابشون كادو مي گذاره تخت مي گيرن مي خوابن ! هيچ وقت تا صبح حرص نمي خورن كه نكنه بابانوئل نياد! اون مي گه براي به دست آوردن هر آرزو بايد مثل اين بچه ها بود.

    يعني تلاشت رو بكن و بعد بسپار به خدا و به رضاي اون كه صلاح تو رو بهتر از تو مي دونه راضي باش! به طرح الهيت خشنود باش! اين يعني قانون عدم مقاومت.

    قانون راز ميگه تلاش كن و در مسير هدفت گام بردار اما نمي گه بجنگ تا اون رو به دست بياري. خودت رو به آب و آتيش بزن و مدام نگران باش كه اگه نشه چي ميشه!

    نكته ي مهم _ قانون عدم مقاومت ميگه اگه براي به دست آوردن چيزي شروع به جنگيدن كني اون از تو دور ميشه و از تو فرار ميكنه! ( قبلا" مفصلش رو براتون گفته ام.)

    نكته ي مهم _ بايد از شناوري در آب لذت ببري. يعني اگه مي خواي بهترينها رو دريافت كني بايد براش گودال بكني. بزرگترين گودال اينه كه شاد باشي و لذت ببري و در هر كاري كه انجام مي دي از اون انرژي بگيري حتي اگه كاري باشه كه دوستش نداري.

    براي اين منظور بايد تمرين كني كه بتوني در لحظه ي ابدي اكنون زندگي كني. چون هر چيزي كه ازش لذت ببري ازش انرژي مي گيري و از هر چيزي و كاري كه با نفرت و آزردگي و بدون حضور در لحظه ي ابدي بخواي انجامش بدي از تو انرژي مي گيره و دچار پرت انرژي ميشي. پس اگه مثلا" مجبوري آشپزي كني اما از اين كار متنفري بايد تمرين لحظه ي ابدي اكنون رو براش انجام بدي و اون رو مراقبه كني تا ازش لذت ببري تا نتونه تو رو دچار پرت انرژي بكنه. لطفا" نگيد نمي تونم هر كاري رو با عشق انجام بدم يادتون باشه اگه كاري رو با عشق انجام نديد پس با نفرت انجام خواهيد داد و اين فقط به ضرر شماست.

    اميدوارم در تك تك اين آداب دقت كنيد چون بزرگترين راههاي كاميابي و شادماني در اين درس نهفته است. به جملات خوب فكر كنيد و از استاد درونتون بخواهيد كه ياريتون بده كه با همه ي وجود ، معاني دروني و عميق اين درس رو به شما نشون بده. مطمئنم با به كار بستن آداب زندگي معجزات بي نظيري در پيش رو خواهيد داشت. در لحظات كاميابي براي ديگران ( و همين طور من ) هم دعا كنيد تا خداوند چشم حقيقت بين ما رو به روي حقيقت راز زندگي باز كنه.

    خدايا! چشم حقيقت بين ما را به روي حقيقت راز زندگي باز كن! آمين!

  10. کاربر روبرو از پست مفید شهامت تشکرکرده است .

    ammin (شنبه 13 مهر 92)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 21 دی 87 [ 11:04]
    تاریخ عضویت
    1387-5-29
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    3,853
    سطح
    39
    Points: 3,853, Level: 39
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با تنبلي چكار كنم؟

    دوست عزيز به آدرس زير مراجعه كن مطمئنم جواب خيلي از سولاتت رو خواهي گرفت و ديدت به زندگي قشنگ تر ميشه موفق باشيد
    www.thewitch150.blogfa.com


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.