نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوست عزیزنقل قول:
نوشته اصلی توسط تی تی
یکی هست که بیدارت کرده
عاشقته و منتظرت. خدای مهربان!
عشقش باش! بهش عشق بورز! دوستش داشته باش! تا جام نیازت رو لبریز کنه از عشقش!
اون منتظرته. دوستت داره که از دست نرفتی و همه چیز مجازی بوده! تو گناه هم تنهات نذاشته
و هواتو داشته که بیشتر نلغزی!
فکر کن! کی جز اون وقتی از گناهان ما با خبره باز عاشقمونه و دوستمون داره؟
تا حالا بهش فکر کردی؟
تی تی جان ما اول از همه نسبت به خودیمون مسئول هستیم..و بعد نسبت به دیگران.نقل قول:
بهار جان من نمیتونم اون دوستمو ول کنم.واقعا سخته برام.میدونم که بعد از من خیلی ضربه میخوره.واقعا نمیتونم تحمل کنم که اینجوری بشه
بله وقتی از هم جدا بشید سخته درداوره اما به صلاحتونه...مثه اینه که مریض میشی بدنت عفونت میکنه وقتی میری دکتر بهت امپول میزنه..امپول درد داره اما حالتو خوب میکنه.
بلاخره اشتباهی کردین و این دردی که میکشید پیامدشه..این سختی باعث حال خوبتون میشه.نمیشه ازترس درد امپول یه عمر با بیماری کنار بیایم که.
یه کم تو همین تالار همدردی چرخ بزن.ببین در روز چند نفر جدایی عاطفی داشتن.برای هیچ کدومشونم هیچ اتفاقی نیفتاده.
اگه اینطوری پیش بری فردا روز هم میگی اون پسره به سکس حضوری هم نیاز داره،بری باش سکس کنی..و همینطور الی اخر.
خودت خوب میدونی این حرفا توجیه هست،ادمی همینه کارغلطشو هم توجیه میکنه.
اتفاقاً یه تاپیک زدن درباره بعد ازجدایی برو بخون ببین کسی که ازدواج کرده همه مدل رابطه ای داشته تونسته طلاق بگیره و دوباره زندگیشو بسازه شما که فقط تلفنی و چتی بوده.
رفتارها و پیامد های بعد شکست عاطفی
نگو نمیتونم..بگو نمیخوام..بعد برو ببین چرا نمیخوای؟
ببین حضور اون پسر چه حس خوبی بهت میده،خودت واسه خودت انجام بده...
درباره مسائل جنسی هم درسته بلوغ زودرست واقعاً موثربوده اما میشه کنترل بشه،شاید انرژی بیشتری بخواد اما شدنیه..میتونی ازیه متخصص هم کمک بگیری.
موفق باشی
میدونید.من خیلی تنهام.تو این شهر هیچ دوستی ندارم.آخه ما تا دوسال پیش یه شهر دیگه زندگی میکردیم.دانشگاه هم که این یه سال نمیرفتم که دوستی پیدا کنم.خواهرمم ازدواج کرده.
تازه بدتر از این ها این که پدر و مادرم با هم مشکل دارن.بیشتر وقتا دعوا میکنن
بهار جان درمورد اون پسر و این که حضورش چی بهم میده گفتی.خب حضورش بهم آرامش میده.بهم محبت میکنه.با هم لحظه های خوبی داریم.اینا رو چه جوری خودم به خودم بدم؟
تو زندگیم احساس خلا میکنم.که فکر میکنم با ازدواج پر میشه.احساس نیاز میکنم.البته منظورم نیاز جنسی نیست.نه نه.منظورم نیاز روحی و عاطفیه.
راستی یلدا جان فعلا نمیتونم نرم استخر.آخه دوره ی آموزشی ثبت نام کردم.ولی تا اخر این دوره قول میدم که چشممو کنترل کنم.لباسای تنگ هم هیچوقت نمیپوشم.
تصمیم گرفتم همه ی اون آی دی هارو ایگنور کنم.به تماساشون هم توجه نکنم تا وقتی که بتونم خطمو عوض کنم
یه سری کتاب گذاشتم کنار که بخونم.چنتا کتاب به زبان انگلیسی هم دارم که میخوام بخونمشون.هم واسه ی تقویت زبانم هم برای پرکردن وقتم.سعی میکنم یه کار هنری رو هم شروع کنم.تو یه طرح ختم قرآن هم میخوام شرکت کنم.و اینکه تو کارای خونه هم بیشتر به مادرم کمک کنم.تازه میخوام آشپزی هم ازش یاد بگیرم.
فعلا این چیزا به ذهنم رسید برا پر کردن وقتم.که البته هنوز هیچ کدومو شروع نکردم.ولی نمیدونم برای پرکردن خلا وجودم چیکار کنم.که البته اینطور که شما گفتین باید برم پیش خدا
ولی بچه ها.تنهایی واقعا آزارم میده.همین تنهایی باعث میشه من یاد اون آدما بیفتم و برم سراغشون
تی تی جان منم جابه جایی شهری داشتم،دوستای صمیمیم تو یه شهر دیگه اند که سعی میکنم تلفنی و حضوری باهاشون در تماس باشم.تو خونه ما هم بحث و درگیری زیاد هست.نقل قول:
بهار جان درمورد اون پسر و این که حضورش چی بهم میده گفتی.خب حضورش بهم آرامش میده.بهم محبت میکنه.با هم لحظه های خوبی داریم.اینا رو چه جوری خودم به خودم بدم؟
منم با کسی بودم و احساسی که میگی رو درک میکنم.
نمیدونم لینکی که دادم رو خوندی یا نه؟اما بخونش.
برای سرگرم شدنت پیشنهاد میدم یه کار موقت پیدا کنی..مهم نیست درامد یا شرایط ایده الی داشته باشه اما همین که سر کار بری هم خسته ات میکنه توان واسه کارای دیگه نداری،همه محدوده ادمایی که باشون در ارتباطی رو بیشتر میکنه،هم چون درامد داری حست به خودت رو بهتر میکنه،همه ذهنت درگیرمسائل کاری میشه.
اما در مورد ارامش..چه ایرادی داره خودت به خودت ارامش بدی..تی تی جان اگه کسی برای پر کردن خلاء وجودش ازدواج کنه دیر یا زود به مشکل میخوره.
این لینک داستان زیبایی که قبلا بهارشادی بهم داده حتما بخونش و روش فکر کن.
قطعه گم شده
خودت به خودت محبت کن.هر روزصبح برو جلوی اینه قربون صدقه خودت برو..واسه خودت کادو بخر..گل بگیر..ازخودت تشکر کن.یه دفترچه شخصی بردار و هدفهات رو بنویس.کارایی که انجام میدی رو توش بنویس و ازخودت تشکر کن..
هر اونچه دوست داری دیگران واست انجام بدن خودت برای خودت انجام بده.
موفق باشی
تنهایی فقط سزوار خداست. اگر تنهاییت رو با خدا پر کردی؛ خدا هم نمیذاره تها بمونی.
به نظر من دوره ی مجردی فقط یه آزمایشه... تمام سعیت رو بکن که از این دوره سربلند بیرون بیای.
تنها همسره که مایه ی آرامش میتونه باشه... دوست پسر فقط یه آرامش موقتی بهت میده و وقتی میره یه غم دوچندان.
یه سری دعا توی قرآن هست؛ برای اینه که ازدواج خوبی داشته باشی... اینکه بدونی خدا به فکر ازدواج تو هست بهت حس خوبی میده.( مثل آیه ی 74 سوره ی فرقان)
هرچیزی که تو رو به گذشتت وصل میکنه نابود کن... هیچ راهی برای برگشت نذار. توبه ای که هنوز لذت کار گذشته ات رو بهت یادآوری کنه نه... اینبار توبه ای کن که تمام پل های پشت سرت رو خراب کنه!
مواد غذایی استفاده کن که غریزه جنسی رو میاره پایین مثل کاهو رو بیشتر و غذاهای محرک مثل گوشت قرمز و خرما و غذاهای پرچرب رو کم تر استفاده کن.
اجازه نده که جایی تنها بمونی... سعی کن همیشه توی جمع های سالم حضور داشته باشی... فقط برای خواب برو سراغ رخت خواب و بیشتر اونجا نمون.
به این دو مورد هم توجه کن:
رحمت الهی بسی بیشتر از گناهان ما و گناهان همه‌ی مخلوقات است، و جایی برای ناامید شدن ما نیست.
هر چند اگر انسان توبه‌ی خود را شکست باز هم باب توبه به روی او باز است، اما در روایات حکایت شده: کسی که از گناهانش استغفار می‌کند در حالی که باز آن گناه را انجام می‌دهد، مثل کسی است که پروردگار خویش را به مسخره گرفته است.
خدا قرار نیست نقش دوست پسر شما رو بازی کنه و جای خالی اون رو برات پر کنه... خدا قراره نقش خودش رو برات بازی کنه و تو رو به خودت برگردونه ...
بابا انقدر به این بنده خدا نگید بره طرف خدا
من نمیگم نره باید بره و خیلی خوبه و کمکشن نیکنه
ولی درد اینو من می فهمم
خدا نیاز مادیه اینو برطرف نمیکنه که
این نیاز مادی داره
نیاز مادی یعنی با کسی عشق بازی کنه که حسش کنه و از جنس خودش باشه
سلام تی تی
شما که تا الان فعل خواستن رو صرف کردی و می خوای که مسیر زندگیت رو تغییر بدی
مطمئنا می تونی فعل توانستن رو هم صرف کنی. به شرط اینکه به خودت تلقین منفی نکنی ،آدمی موجود عجیبیه. هر دو طرف اند خوبی وپاکی و اند ناپاکی و پلیدی براش بازه. خداوند اینو خواسته که انسان به اختیار خودش انتخاب کنه.
الان شمائی و انتخاب ، انتخابت رو که انجام دادی (می خوای تغییر مسیر بدی) ، ادامه راه رو هم از خدا کمک بخواه ، به خدا توکل کن (او بهترین وکیل است) ،
در این تالار که بگردی نمونه هائی از مشکلات به مراتب سخت تر از مساله شما وجود داره ، سارا@ یکی از اون افراد فهمیده است که تونسته مسیرش رو تغییر بده حتما سرگذشتش رو بخون ، سختی قطع ارتباط رو تو بهتر می تونی درک کنی
http://www.hamdardi.net/thread-23147.html
چند توصیه:
مهمترین درمان خود ارضائی اینه : فکرتان را بر روی چیز دیگری متمرکز کنید و شما این توانایی را دارید. (سخته اما شدنی)
سایر روشها اینه که عادات سالم را در خود تقویت کنید: از تصاویر محرک جنسی اجتناب کنید، به جوک های مبتذل گوش ندهید، دوستان سالم برای خود انتخاب کنید و از پوشیدن زیر پوش های تنگ و چسبان خودداری نمایید.
از مصرف بیش از اندازه ی گوشت گاو، به ویژه در وعده غذایی شام خودداری کنید. مصرف یک وعده غذای حیوانی آن هم در نهار کافی است.
روزه گرفتن یکی از بهترین توصیه های شرع مقدس اسلامه که بعنوان روشی موثر می تونید در جلوگیری از این عادت ازش استفاده کنید.
از خدا خیلی خواهش کنید که کمکتون کنه ، اینقدر ازش بخواید و اصرار کنید در این خواسته تون که فکر کنید دارید افراط می کنید ، از اونائی که آبرو دارن پیش خدا بخواید که برات دعا کنن. پدر ومادر دو نعمت خیلی بزرگ خدان که نقد نقدن ، فکر نکنم اگه ازشون بخواید که برا مشکلتون دعا کنن اونا ابا کنن از این درخواستتون.
در خصوص تصمیم به ازدواج با کسی که ندیدید ، تعداد زیادی تاپیک هست که اشتباه بودن اون رو بیان می کنه اونها رو جستجو کن و مطالعه کن.
نهایتا خواسته شما اینجوری تعدیل میشه که می تونه تمایل (نه تصمیم) شما به ازدواج با ایشون باشه و فرایند تصمیم گیری باید درست و منطقی و از مسیر صحیح دنبال بشه ، بدور از هرگونه وابستگی.
من از خدا میخوام در این مسیری که قدم برداشتید شما رو موفق کنه ، طوری که وسوسه های ابلیس کوچکتر از اراده محکم شما بشه:323:.
سلام عزیزم
دختر پاک و آگاه
این چه حرفیه میزنی، هوس باز چیه؟ کیه؟ ببین خداوند یه سری نیازها رو در وجود انسان قرار داده، و همه به منظور تعالی لنسان، حس جنسی هم یه حس کااملا طبیعی هست اما نکنه اینجاست که کمی به خطا رفتی، چون شرایط تامین نیازت را به شکل درست نداشتی، هم شناخت حس جنسی در سن پایین که خوب شرایط ازدواج رو نداشتی و هم انتخاب یه تفریحه غلط تو را به خطا برد، این خیلی خوبه که فقط خودت و خدای خودت از خطات آگاهین، خداوند بخشنده هست و مهربون،
یه نکته بگم اینکه ما حسهایی رو که داریم نمیتونیم از بین ببریم یا سرکوب کنیم، فقط باید در مسیر درست استفاده کنیم، حالا که نمیشه به صورت حلال نیازت رو بر طرف کنی، باید اون حس و تبدیل کنی، مثل قانونه بقای انرژی، انرژی از بین نمیره بلکه از گونه ای به گونه دیگه تبدیل میشه.
برای تبدیلش، باید از ورزشهایی شروع کنی که پاهات بیشتر در گیرن، مثل دوچرخه سواری(چیتگر عالیه)، پیاده روی طولانی مدت، سوارکاری،....
مرحله بعد اینه که، سعی کنی تا جای ممکن تنها در منزل نمونی، و یه هر صورت ممکن برنامه هاتو با خانواده هماهنگ کن، باهاشون خرید بری، مهمونی بری، مهمون دعوت کنی، بیشتر منزل دوستات برو، فیلمهای پورنو یا فیلمهای صحنه دار نبین، حتی گاهی بعضی سریالهای فارس وان یا جم، صحنه سکس را نشان نمیدن اما تو کامل میتونی تو ذهنت تصور کنی، سعی کن پرهیز کنی ازشون، مدیتیشن و تمرکز هم میتونه کمکت کنه، سعی کن تا در ذهنت نیاز به ... پیدا کردی، سریع ذهنت و فکرت را منحرف کنی،
راستی نقاشی هم کمکت میکنه، نقاشی روی بوم، شاید بگی بلد نیستی، اما بلد بودن نمیخواد، کار با رنگ اکرلیک یا روغن خیلی سادست، با اولین تابلو تبدیل به هنرمند میشی...که خودت هم باورت نمیشه
میدونم چت رو نمیتونی کنار بزاری، سختت هست ، اما مثل افرادی که اعتیاد دارن، اول متعادلش کن بعد اونقدر برنامه هاتو پر کن که نا خاسته از زندگیت محو شه
در مر حله اول میتونی در چت دیگه چار چوب بزاری و به قول خودت سکس چت نکنی، فقط با یکی در ارتباط باشی، اونم، خیلی کوتاه، برای قطع یه رایطه، ایجاد یه دعوا و از هم بیزاری خیلی کمکت میکنه، یه مسئله ای رو به چالش بکشون، سرش بحث کن، دعوا کن، یه جوری که دیگه حتی اگه سراغشم رفتی، جوابتو نده...
یه نکته دیگه، مردی که داری باهاش چت میکنی و نه دیدیش و نه شرایطشو میدونی، قطعا مرد مناسبی برای زندگی نیست، احتمال خیلی قوی یا از سطح اجتماعی خیلی پایینی هست که به چت اکتفا کرده چون میترسه با دیدار حضوری،حداقل ها رو هم از دست بده یا اینکه متاهل هست و .... و یا عادت به این ارتباط داره و نه تنها با تو ، بلکه با افراد دیگه و چه بسا به صورت حضوری ارتباط داره.تو فقط از دنیایی که برات ساخته خبر داری، یعنی دنیای مجازی، دنیای واقعی خیلی متفاوته
عزیزم تو برای رهایی از تنهاییت نیاز به یه نفر توی واقعیت داری، گول افراد سوئ استفاده چی رو نخور، اونها افراد باهوشی هستند که نقطه ضعفهای یه دختر جوون را میدونن، دست روی احساساتش میزارن تا نگهشون دارن، خیلی جوونی، هنوز خیلی گرگهای جامعه را نشناختی...
همه این کا را رو که کردی و شرایطت را به حال نرمال که خودت از خودت راضی شدی، رسوندی، در مرحله ای قرار میگیری که میتونی به ازدواج فکر کنی، اون موقع باید آستین بالا بزنیم، شوهرت بدیم:72:
مدیر گفته بودن پست نذارین شاید حذف بشه ما گوش نکردیم.حالا چنتا از پستای تاپیک من حذف شده
دوستان من از زمان شروع این تاپیک دیگه با اون آقایون ارتباطی نداشتم.نمازمم سعی میکنم بخونم فقط گاهی قضا میشه از سر تنبلی
با اون دوستمم که گفتم هنوز ارتباط دارم.افسون جان پرسیده بودن که اونم مشاره ی منزل مارو داره یا نه.باید بگم بله.هم شماره ی منزلمونو هم مشاره ی مادرم و داره
الان میخواستم تو طرح ختم قرآن تالار شرکت کنم ولی نتونستم :302:
آخه حساب کاربری ام شارژ نداره و نمیتونم تو اون انجمن چیزی بنویسم.غصه ام گرفت :302: