RE: درخواست کمک برای گذراندن دوران بعد از اتمام رابطه
هدفتو كه خودت مشخص ميكني, تو هنوز نفهميدي هدفت چيه؟:316:
بهار جان تو چه زمينه اي فعاليت ميكني به چي علاقه داري؟ورزش؟ هنر ؟... چي؟
يه كاري كن اعتماد به نفست بياد بالا,تو همين سايت هم موضوعات مشابه خودت رو پيدا كن
يه كم كتاب بخون و تجربه ها و ديدگاهتو به زندگي عوض كن, چيزي پيدا كردم واست ميزارم
به اشتباهات و رابطه و اينجور چيزاهم اصلا فكرنكن , توقف فكر
نقل قول:
دقیقا نمی دونم هدفم از این که تنها باشم چیه.
بهار كلي منو خندوندي دختر, ااخه با اين حرفت خودمم شك كردم واسه چه موردي راهنماييت كرده بوديم و از اول خوندم:311:
, يعني اسم تموم كردن رابطه رو ميزاري تنها بودن
اينم لينك توقف فكر
تكنيك توقف فكر
خودآگاهی
چهار اثر از فلورانس اسكاول شين
انسان در جستجوی معنا... ویکتور فرانکل
مقابله با مشکلات پایان یافتن یک رابطه
چرا در رابطه با جنس مخالف وابسته مي شويم يا وابسته مي كنيم
RE: درخواست کمک برای گذراندن دوران بعد از اتمام رابطه
شازده کوچولوووووو مرسی.
هنوز لینکایی که دادی رو نخوندم. الان می خونم.
به نظر خودمم از همه چی مهمتر باید رو اعتماد به نفسم کار کنم. چیزی نیست که توش مهارت یا حتی علاقه خاصی داشته باشم. ولی شاید بتونم با تمرین زبان هم وقتو بگذرونم هم نسبت به خودم حس بهتری داشته باشم.
بازم ممنونم. :72:
RE: درخواست کمک برای گذراندن دوران بعد از اتمام رابطه
اين لينكها هم بد نيست
چگونه اعتماد به نفس خود را بالا ببریم
اعتماد به نفس
كلا اين لينكها رو بخوني خودش چند ماه وقتتو پر ميكنه و فرصتي پيدا نميكني واسه فكر كردن:D
RE: درخواست کمک برای گذراندن دوران بعد از اتمام رابطه
سلام عزیزم
خیلی بهت تبریک میگم که متوجه اشتباهاتت شدی و سعی داری تا اصلاحشان کنی، خیلیها فرصت جبران ندارن، میدونی عزیزم تنهایی ذات اصیل و وجودیه انسانه، تنها بدنیا می آییم و تنها میمیریم، دقت کردی کنار خانواده ایم و باز حس تنهایی دارییم، کنار دوستامون هستیم و باز حس تنهایی داریم، کنار عشقمون هستیم و باز در درون تنهاییم، این مشکل ما نیست بلکه بدین شکل آفریده شدیم، تنها انسانهایی شاد و موفقا که این تنهایی را پذیرفته ان و باهاش کنار اومدن، عزیزم ، کسی حس خوشبختی و خوشحالی به تو نمیده بلکه حس خوشبختی و خوشحالی یه حس درون جوشه و این حس و دریافتش تنها و تنها به خودت، افکارت و عملکردت و نهایتا حس رضایت از خودت در زندگی بر میگرده، تا حالا امتحان کردی، وقتی به یه نیازمند کمک میکنی و اون شاد میشه، حس رضایت از خودت پیدا میکنی، یه حس شادی یا.... چون تو کمکش کردی، از خودت راضی شدی و این رضایت باعث شادیت شده. از این مثالها بسیارن، این حرفها رو زدم چون فهمیدم مشکلت تنهایی ویا جدا شدن از اون رابطه نیست بلکه مشکل بسیاری از ما رو داری و حس عدم رضایت از زندگی و از خودت و نهایتا شکایت از تنهایی.
قطعا بودن با کسی که ارزش و جودیه تو را درک کرده و خواستار یه رابطه طولانی مدت هست ارزشمنده، اما عزیزم این عاشق گریز پای شما هیچ تماسی نگرفته پس بودن با شما برایش اولویت نیست، پس ارزش احساسات زیبای تو را شاید نداره، به زمان بسپار که حلال این لحظات سخته......
عزیزم به دنیا و عالم عشق بورز اما همه را در حریم دلت راه نده که اونوقت دلت یه معبر عمومی میشه که عابرین پیاده میان و میرن، بهتر نیست، دلت مثل جواهری در موزه باشه تا هر کسی خواست وارد شه، اجازه بگیره؟
مهربان دختر، برای خودت وقت بگذار، برای شاد بودن تلاش کن که حق مسلم تو از زندگی است. پرداختن به یه هنر، انجام یه رشته ورزشی، دادن هدیه، خرید کردن برای خودت، در مراکز خیریه فعالیت داشتن، کمک به بابا و مامان، رفع مشکلات دیگران در حد توان و همدردی باهاشون میتونه چاره ساز یاشه، معجزه میکنن این کارا، امتحان کن
RE: درخواست کمک برای گذراندن دوران بعد از اتمام رابطه
مرسی شازده کوچولو. راس می گیا![/quote][/code]
الهه جان، همه حرفاتو صد در صد قبول دارم و با تمام وجود درکشون می کنم.
واقعا به این حرف رسیدم که تنها چیزی که می تونه حس خوبی بهم بده، افکار و رفتار خودمه. نه هیچ کس دیگه.
ولی جدا سخته. هر وقت دو نفرو با هم می بینم کلی حرصم می گیره که چرا من کسی رو ندارم. با این حال حداقل الان تصمیمم اینه که تحمل کنم و سعی کنم خودمو تغییر بدم. یعنی نه این که تغییر بدم، تازه بشم اون چیزی که بودم.
با نوشته هاتون خیلی خوشحالم می کنین.
RE: درخواست کمک برای گذراندن دوران بعد از اتمام رابطه
سلام بهار جان
برای اینکه کامل ازش دل بریده بشی به این فکر کن که اگر اون آدم شما رو برای ازدواج میخواست از ناراحتی شما به خاطر نزدیک شدن بهتون خوشحال میشد و وقتی نجابت شما بهش ثابت میشد نه تنها رهاتون نمیکرد بلکه مصمم تر از قبل به ازدواج با شما فکر میکرد...
پس این آدم حتی اگر هم خیلی مرد ایده آلی بوده باشه و معیار های مناسب رو از نظر شما داشته باشه به هر حال روزی شما رو رها میکرد و به دنبال زندگیش میرفت چون کلا فکر ازدواج نداشته. اون موقع شما همه موقعیتها رو از دست داده بودی و وابستگی مرگ آور هم پیدا کرده بودی.
پس خدا رو شکر کن که زمان زیادی رو تو زندگی از دست ندادی و از راهنمایی دوستان برای فراموش کردن استفاده کن...
موفق باشی
RE: درخواست کمک برای گذراندن دوران بعد از اتمام رابطه
نگین جان خیلی ممنونم.
ولی یه چیزی: بعد از اون اتفاق از من معذرت خواهی کرد ولی راستش من نتوستم مثل قبل باهاش باشم و به خاطر همین تغییر رفتارم رابطه مون تموم شد.
نتونستم باهاش باشم، نه به این خاطر که معتقد باشم دو تا دوست نباید این جوری به هم نزدیک بشن، به این خاطر که خودمو آدم این کار نمی دیدم و احساس می کردم این جوری اون اذیت می شه. در واقع به خاطر خودش بود که ترجیح دادم بره.
همیشه انگار اونو بالاتر از خودم می دیدم. یه حسی مث حقارت دارم پیشش. انگار که آدم عقب مونده ای هستم در مقابل اون. نه صرفا به خاطر این اتفاقی که افتاد، در مورد مسائل دیگه مثل زیبایی، پول، اطلاعات عمومی و خیلی چیزای دیگه هم همین فکرو داشتم همیشه و دارم. این افکارم دلیل اصلی جدا شدنم بود. هم این که خودم ناراحت می شدم، هم این که احساس می کردم اون با من خوشحال نیست.
در هر صورت جدا موندن ازش واقعا برام سخته و همچنان دیدن هر نشونه ای ازش دلمو آتیش می زنه که ای کاش می تونستم باهاش باشم.
راستش وقتی اینجا عضو شدم و این مسئله رو مطرح کردم امیدی نداشتم که تاثیری روم داشته باشه (که البته داشته). اما حداقل دیدن کسایی که تا این اندازه دوستانه سعی می کنن کمکم کنن خیلی خیلی خوشحالم کرده. ممنونم. :72:
RE: درخواست کمک برای گذراندن دوران بعد از اتمام رابطه
بهار جان
منظور من فقط معذرت خواهی نیست.اون باید ثابت میکرد این عکس العمل شما اون رو در تصمیم به ازدواج مصمم تر کرده.
اینکه خاطراتش شما رو عذاب میده خیلی طبیعیه و اگر مدتی صبر و تحمل داشته باشی تمام میشه!
من راستش خودم با دوستی هایی که با انگیزه ازدواج توام نباشه و بخواد طولانی هم باشه اصلا موافق نیستم.
دوستی یعنی آسیب به احساس و روح شما بدون اینکه طرف مقابل تعهدی نسبت به شما داشته باشه.
راستش دوستی هایی رو دیدم که در اون پسری به دختری بگه قصدم فقط دوستی هست و فعلا قصد ازدواج ندارم و تقریبا هیچوقت ندیدم به ازدواج ختم بشه. پس چه سودی برای دختر داره.فقط تنهایی و اوقات فراغت یک پسر رو پر کرده.
با خدا راز و نیاز کن.ازش بخواه در فراموش کردن این فرد بهت صبر بده و همینطور ازش بخواه فرد مناسب و ایده آلی رو سر راهت قرار بده...
راستی شما چرا خودت رو حقیر میبینی؟توی زندگی شکستی رو تجربه کردی؟تا الان موفقیت خاصی رو در هیچ زمینه ای داشتی؟
به جای احساس حقارت یک تصمیم مهم بگیر و اون اینکه ببینی در چه زمینه ای استعداد و علاقه داری و نهایت تلاشت رو بکن که توی اون مسیر موفق باشی.حتی در صورتی که با فرد مناسبی ازدواج کنی بازهم نیاز ذاری برنامه های فردی خودت رو دنبال کنی همه هدف و زندگی آدم نمیتونه ازدواج و خانه داری باشه.
راستی حواست رو جمع کن اون این جمله هات "نه به این خاطر که معتقد باشم دو تا دوست نباید این جوری به هم نزدیک بشن" نگران کننده است.مواظب باش قبل از ازدواج این جور روابط رو تجربه نکنی سایه اش رو زندگیت می مونه.
کتاب اعتماد به نفس در 10 روز از دکتر حورایی رو بخون. کوتاه و مفیده.اگر کل کتابهاش رو هم بخونی خیلی عالیه.
موفق باشی
RE: درخواست کمک برای گذراندن دوران بعد از اتمام رابطه
نگین، من خودمو حقیر نمی بینم. خودمو همون جوری که هستم می بینم. این واقعا نشون دهنده خود کم بینی من نیست. همین که تا الان دو نفر مستقیما و یه نفر غیر مستقیم خواهان تموم شدن رابطه ش باهام بوده دلیل محکمیه.
کاملا متوجه این موضوع هستم که هر کسی حتی بعد از ازدواج هم باید برنامه فردی داشته باشه. مشکل اینجاس که واقعا نمی دونم باید چه کار کنم.
در مورد اون جمله م، خوب واقعا این طور اعتقاد دارم. ولی همون طور که گفتم من یکی اهلش نیستم. منظورم اینه که اگه کسی این کارو بکنه به نظرم کار اشتباهی نکرده، ولی من این کارو نمی کنم.
مرسی از بابت کتابی که معرفی کردی. سعی می کنم برم دنبالش.
RE: درخواست کمک برای گذراندن دوران بعد از اتمام رابطه
بهار جان
اینطور که توضیح دادی شما نهایتا خودت معذرت خواهی این آقا رو نپذیرفتی و به رابطه پایان دادی.
اینجور آدمها که معمولا هدفشون وقت گذرانی و نه ازدواج هست با یک پیشامد ساده میذارن میرن پس ایراد از شما نبوده کلا هدف رابطه مشکل داشته.
شما گفتی یک خواستگارت بعد 9 ماه جواب رد شنید.پس همه هم دنبال پایان دادن رابطه با شما نیستند.
ما یک دختر همه چیز تمام توی فامیل داشتیم که خیلی زیاد هم خواستگار داشت یکبار بامن درد دل میکرد (البته الان بچه هم داره) بهم گفت از چهل و خورده ای خواستگار که داشتم نزدیک به سی تاشون کسایی بودن که اونها من رو نخواستن چند بار اومدن و نهایتا رفتن...
منظورم اینه اگه یک نفر ادم رو نخواد دلیل بر سطح پایین بودن ما نیست.مثال پیچ و مهره رو تو ذهن داشته باش گاهی یک پیچ خوب و یک مهره خوب هر دو خوبند ولی با هم جور در نمیان چون شماره هاشون به هم نمیخوره.در مورد جور شدن دو نفر برای ازدواج هم گاهی هر دو خوبن ولی نمیتونن با هم جور بشن.
اینکه کسی نتونه با شما جور بشه دلیل بر اشکال داشتن شما نیست.
ولی برای افزایش اعتماد به نفس خوبه که تواناییهامون رو بالا ببریم.اگر به تحصیل علاقه نداری یک کار هنری رو تا حدی که شغلت بشه دنبال کن مثل خیاطی و ...
موفق باشی