RE: دودلی در انتخاب، لطفاً کمکم کنید.
به هر حال انتخاب باید با اطمینان صورت بگیرد.
وگرنه در آینده پشیمان می شوی.
از طریق عکس فیسبوک نمی شود به اون شکل نظر داد.
بهتر است شرایطی فراهم کنی که خانواده ات دختر رو از نزدیک ببینند.
به هر حال در ازدواج موارد زیادی مهم هستند.
ظاهر یکی از موارد است. نه باید خیلی بزرگش کرد و نه باید بهش بی توجهی کرد.
این خوب هست که ظاهر او به نظرت دلنشین هست.
اگر بخواهی مقایسه کنی، هیچ وقت به نتیجه نمی رسی.
به این خاطر که با زیباترین هنرپیشه هم ازدواج کنی، باز یکی دیگه رو پیدا می کنی که از او زیباتر باشه.
ولی این معنیش این نیست که پس کلاً باید ظاهر رو کنار گذاشت.
همسرت باید به نظرت زیبا باشد. باید در کل قیافه اش رو بپسندی.
که البته این زیبایی با یک اخلاق خوب خیلی خیلی بیشتر به نظر می رسد.
و وقتی که پای عشق و تفاهم وسط بیاید، دیگر او برایت از زیباترین دخترها هم زیباتر خواهد بود.
شاید با یک دختر خیلی زیبا ازدواج کنی، ولی از نظر اخلاقی با هم متفاوت باشید و آن وقت دیگر زیباییش ارزشی برایت نخواهد داشت.
با این حال گفتی دختر خانم از شما بزرگتر هست. خب می شود گفت که به این خاطر باید یک نمره منفی به او بدهی.
ولی به بقیه خصوصیاتش هم نمره بده و ببین در مجموع یک معدل قابل قبول دارد یا خیر.
این لینک رو مطالعه کن.
البته این دختر یک چیزی دارد که فعلاً هیچ کدوم از موارد دیگر ندارند. و اون این هست که می گویی او رو خوب می شناسی و خوبی هایش رو دیده ای. این خیلی مهم هست.
کلاً به نظر من اگر فردی که با او ازدواج می کنیم غریبه نباشد و حداقل دورادور او رو بشناسیم خیلی بهتر است.
به هر حال تصمیمت رو بگیر. اگر نظرت مثبت بود قضیه رو رسمی کن تا خانواده هایتون هم با هم آشنا بشوند. آن وقت خیلی از مسائل روشن تر می شوند.
موفق باشی.
در مورد شک در رابطه با ظاهر می توانی سری هم به این تاپیک بزنی.
همینطور این دو پست رو هم مطالعه کن:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
(29/12/1385)
نقش قيافه ظاهري همسر
يكم :اگر معيارهاي ازدواج در اين شخص وجود دارد و شما او را متناسب خود مي بينيد، و مدت نامزدي شما آنقدر بوده است كه او را بشناسيد و ميزان شناسايي شما هم عميق بوده است.
آنگاه محبت و علاقه نسبت به صفات مثبت ايشان كم كم در شما شروع به شكل گرفتن مي كند. معمولا قيافه به آن اندازه اهميت دارد كه در مرحله مقدماتي آشنايي شما را بر مي انگيزد كه نامزدي را شروع كنيد و ادامه دهيد. و اگر قيافه فرد براي شما دلبستگي به همراه نداشته باشد از همان اول اين فرايند را شروع نخواهيد كرد.
نكته دوم : قيافه و وجه ظاهري به مرور به علت عادت كردن و روز مرگي عادي مي شود. به اين مفهوم كه اگر با شخصی بسيار زيبا ازدواج كنيد باز هم به مرور احساس شما نسبت به صورت او عادي مي شود ليكن به صفات و شيوه زندگي او هر لحظه به خاطر كارهايي كه انجام مي دهد تازه و تازه تر مي گردد.
نكته سوم: قيافه امري كاملا نسبي است. شما با هر شخص زيبارويي ازدواج كنيد به زودي مي فهميد اشخاص خوش اندام تر و زيباتر ديگري وجود دارد. معمولا كساني كه به اين پوسته گرفتار مي شوند، هيچ وقت نمي توانند لذت كافي را از زندگي ببرند.
نكته چهارم : زيبايي ابعاد متفاوتي دارد و معدل تمام اين ابعاد زيبايي را تعيين مي كند. و البته بعضي ابعاد و جنبه هاي زيبايي براي بعضي افراد مهمتر است. مثلا يك شخص مي تواند زيبايي هاي زير را داشته باشد:
موها و ابروهاي زيبا، چشمان خوشگل، ، لبان دلربا و اندامي متناسب. ازطرف ديگر ، نحوه راه رفتن، نحوه نگاه كردن، نحوه عشق ورزيدن و عشوه گري، نحوه نشستن ، نحوه سخن گفتن، نحوه لباس پوشيدن و سليقه به خرج دادن ، نحوه آرايش كردن. نحوه نگارش . طنازي و شوخ طبعي،نحوه خنديدن، ريلكس بودن و شاد بودن، نحوه ارتباط جنسي موثر.
از طرف ديگر ، زيبايي در طرز تفكر و نگرش. زيبايي در اخلاق پسنديده ، سازگاري جالب با محيط و زندگي، نرمال بودن از نظر رواني ( عصبي نبودن ، زود رنج نبودن ، وسواسي نبودن ، غمگين نبودن، شكاك و بدبين نبودن ) ، راضي بودن به وضع موجود، خلاق بودن و حل خردمندانه مسائل زندگي، كارا بودن از نظر اقتصادي ، مدير بودن در زندگي و از نظر علمي صاحب نظر بودن.
لذا شما نسبت به اهميتي كه به هر يك از اين جنبه هاي مي دهيد و آنها را در آن شخص تجزيه و تحليل مي كنيد راحت تر به تصميم گيري خواهيد رسيد. البته بايد همه اين مسائل را در تناسب با خود ارزيابي كنيد. يعني شما بتوانيد با اين صفات وي ، سازگاري هنرمندانه بر قرار كنيد.
خلاصه اينكه:اگر ظاهر شخص آنقدر بوده است كه شما فرايند نامزدي را با او شروع كنيد ( از او فراري نبوديد) و او نيز معيارهاي ازدواج را داشته و زيبايي هاي كلامي، فكري، اخلاقي ، منشي ، شخصيتي ، رواني ، علمي و ... را دارا هست ، مطمئن باشيد روز به روز تازگي و نشاط در زندگي بيشتر مي شود
نكته مهم:در اين ميان شما بايد نسبت به خودتان نيز شناخت كافي داشته باشيد.
اگر فردي هستيد كه ظواهر بسيار براتون اهميت دارد، يا بسيار تحت تاثير حرفهاي ديگران هستيد، يا در مسائل ديگر مثل خريد لباس ، وسايل ، ماشين و ... بسيار به ظاهر و تك بودن آن اهميت مي داديد يا براي تنوع مرتب آنها را عوض مي كرديد ، در آن صورت به اين ازدواج توصيه نمي شود. چرا كه اگر آن شخص همه شرايط ازدواج را داشته باشد ، باز هم شما به خاطر قشري نگري و ظاهر بيني نمي توانيد با او كنار بيائيد . ولي اگر شما فرد عميق تري هستيد و در زندگي مفاهيم ، افكار ،طرزنگرش ها و ... براي شما لذت بخش و جالب بوده اند، در اين صورت اين مسئله براي شما مشكل حادي ايجاد نخواهد كرد.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
(27/3/1386)
به چه کسی می گن زیبا؟!
در مورد زيبايي بايد نكات ذيل را نيز در نظر گرفت: چون ابعاد زيبايي متفاوت است:
1 – زيبايي گويش : لهجه، عشوه كلامي، تكه كلامي ، سيالي كلامي، حاضر جوابي، لطافت سخن، گفت و شنود به اندازه. شوخ طبعي
2 – زيبايي حركات: عشوه گري ، طنازي، فيگور و ژست هاي دلربا، قد و اندازه و تناسب بدن، نحوه راه رفتن.
3 – زيبايي بينايي:خوه نگاه كردن، نحوه پلك زدن، محجوب بودن، جذاب نگاه كردن و ...
4 – مسئله تاثير آرايش بر قيافه: که مي توانيد با خانواده مشورت كنيد.
5 – زيبايي در سليقه: نحوه انتخاب پوشش ، نحوه لباس پوشيدن ، نحوه چيدن منزل، نحوه انتخاب ادكلن
6 – زيبايي در تعاملات: نحوه ارتباط با شما و دوستان و فاميل، ميزان سازگاري و ارتباط عاطفي با آنها و ...
7 – زيبايي فكر: فراهم آوردن زيبايي با خلاقيت در زندگي، به روز بودن معلومات و دادن آگاهي به شما، همفكر بودن، استقلال در نحوه تفكر و مشورت دادن ،مديريت متفاوت و زيباي مسائل خانواده و ...
8 – زيبايي هنري: آشنايي با موسيقي، نقاشي، صداي خوش، رانندگی، و ساير هنرها
همانطور كه مي بينيد مي توان تمام اين ابعاد زيبايي را بررسي كرد.
دوم: اگر فردي با تمام ابعاد بالا از نظر شما آنچنان زيبا باشد كه به دلتون بچسبد و خواستارش باشي كفايت مي كند و حالا نوبت به بررسي دقيق مسائل اساسي تري چون معيارها و شرايط ازدواج مي رسد.
سوم: نكته مهم اين است كه اگر شخصی به لحاظ زيبايي از يك نمره معمولي در ازدواج برخوردار باشد ، اما در ساير معيارهاي اساسي مثبت باشد، كم كم مهر وعشق شما را چنان بر مي انگيزد كه قيافه زياد براي شما مطرح نيست. (به دوستان خود توجه كنيد، شما بيشتر بر اساس معرفت و ... آنها را مي شناسيد و با آنها صميمي هستيد نه قيافه – همسر هم همينطور است تنها فرقي كه در مورد همسر وجود دارد اينست كه بايد به طور كلي دلپذير باشد و يك حداقلي براي جذب شدن ، داشته باشد.)
چهارم:زيبايي يك امر نسبي هست، شما هر همسري با هر اندازه زيبايي انتخاب كنيد به زودي متوجه مي شويد شخصی زيباتر نيز وجود داشته است. و اين نكته مهم است كه نبايد به هر چيزي بيشتر از اندازه خودش بها بدهيم. مثلا زيبايي در حد متعارف كه به دلمان بنشيند كافي هست، مگر اينكه كلا از همان اول او را نپسنديدم .
RE: دودلی در انتخاب، لطفاً کمکم کنید.
چرا به موردهاي ديگر فكر نمي كنيد؟؟؟؟؟؟؟
RE: دودلی در انتخاب، لطفاً کمکم کنید.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ليلا موفق
چرا به موردهاي ديگر فكر نمي كنيد؟؟؟؟؟؟؟
راستش فعلاً مورد دیگری که بشناسمش تو ذهنم ندارم.
مورد اول انصافاً از نقطه نظر اخلاق حرف نداره ، شخصیت بسیار مطیع و حرف گوش کن و بسیار محجوب و ... داره . حتی از نظر ظاهر هم با وجود اینکه خیلی خوشگل نیست اما خوب از من خوشگل تره . ولی خوب اینکه از نظر سنی چند ماه ازم بزرگته منو می ترسونه که نکنه بعداً شکسته بشه. من پست های مربوطه رو که خوندم یکی از معایب سن این بود که دختر احساس بزرگی می کنه اما این مورد واقعاً شخصیت مطیعی داره و بار ها شده که من به شدت ناراحتش کردم ولی هیچ وقت نشده که جوابم رو بده و بخواد متقابلا بی احترامی کنه. تنها چیزی که بابت سن ذهنم رو مشغول داره اینه که بعداً شکسته بشه از من مسن تر دیده بشه و این تابلو باشه.
بعضی وقت ها می گم بی خیال شم و به مورد دیگه فکر کنم اما بعید می دونم بتونم برای یک مورد تحصیل کرده در حد ایشون، شناخت کافی در این حد به دست بیارم.
خیلی دوست دارم سریع تصمیم نهایی رو بگیرم و از این تردید بیرون بیام.
RE: دودلی در انتخاب، لطفاً کمکم کنید.
گفتی نگرانی اصلی فعلاً سن هست.
بعضی ها چهره شون از سنشون پایین تر هست و اصولاً دیرتر پیر می شوند.
اگر اینطوری باشه، خیلی بهتر هست.
در ضمن درست هست که می گویند بهتر است که سن دختر پایین تر باشد، ولی اگر به خصوص از نظر اخلاقی با هم مشکلی ندارید، شاید بهتر باشد که سخت گیری نکنی. می توانی مادر او رو ببینی، تا کمی دستت بیاید که دخترش وقتی به سن مادر رسید، چقدر شکسته شده. به هر حال دخترها خیلی شبیه مادرها می شوند.
بالاخره همانطور که گفته شد، هر کسی خوبی ها و بدی هایی دارد.
شاید یک کسی رو پیدا کنی که همه خوبی های این دختر خانم رو داشته باشه، سنش هم پایین تر از شما باشه، ولی در ایران باشه و وقتی هم اومد کشور شما نتواند با محیط اونجا کنار بیاید.
یا اینکه یک کسی رو پیدا کنی که سنش مناسب شما باشه، ولی از نظر سطح فرهنگی و تحصیلی در حد شما نباشه.
شاید هم در آینده کسی رو پیدا کنی که همه چیزش از این دختر خانم مناسبتر باشه.
کسی از آینده خبر ندارد.
به هر حال ببین که به نظرت این دختر خانم اون کسی هست که می خواهی یا نه.
ببین می توانی با اطمینان بگویی این همسر دلخواه من است؟ ببین می توانی در آینده عاشقش شوی؟
اگر بله، پس نگذار که این افکار که شاید در آینده کسی بهتر پیدا کنم، فکرت رو بهم بریزد.
ولی اگر دیدی که این دختر خانم با همسر ایده آل شما خیلی فاصله دارد، پس فراموشش کن.
این نظر من است.
RE: دودلی در انتخاب، لطفاً کمکم کنید.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamed65
گفتی نگرانی اصلی فعلاً سن هست.
بعضی ها چهره شون از سنشون پایین تر هست و اصولاً دیرتر پیر می شوند.
اگر اینطوری باشه، خیلی بهتر هست.
در ضمن درست هست که می گویند بهتر است که سن دختر پایین تر باشد، ولی اگر به خصوص از نظر اخلاقی با هم مشکلی ندارید، شاید بهتر باشد که سخت گیری نکنی. می توانی مادر او رو ببینی، تا کمی دستت بیاید که دخترش وقتی به سن مادر رسید، چقدر شکسته شده. به هر حال دخترها خیلی شبیه مادرها می شوند.
بالاخره همانطور که گفته شد، هر کسی خوبی ها و بدی هایی دارد.
شاید یک کسی رو پیدا کنی که همه خوبی های این دختر خانم رو داشته باشه، سنش هم پایین تر از شما باشه، ولی در ایران باشه و وقتی هم اومد کشور شما نتواند با محیط اونجا کنار بیاید.
یا اینکه یک کسی رو پیدا کنی که سنش مناسب شما باشه، ولی از نظر سطح فرهنگی و تحصیلی در حد شما نباشه.
شاید هم در آینده کسی رو پیدا کنی که همه چیزش از این دختر خانم مناسبتر باشه.
کسی از آینده خبر ندارد.
به هر حال ببین که به نظرت این دختر خانم اون کسی هست که می خواهی یا نه.
ببین می توانی با اطمینان بگویی این همسر دلخواه من است؟ ببین می توانی در آینده عاشقش شوی؟
اگر بله، پس نگذار که این افکار که شاید در آینده کسی بهتر پیدا کنم، فکرت رو بهم بریزد.
ولی اگر دیدی که این دختر خانم با همسر ایده آل شما خیلی فاصله دارد، پس فراموشش کن.
این نظر من است.
راستش الان که به نظرم خیلی خوبه ، چون خودم هم اوایل فکر می کردم از من کوچکتره ولی بعداً فهمیدم که بزرگتره. من فقط از آینده می ترسم. مادرش هم معمولیه و به سنش می خوره. اصلاً وقتی ایران بودم با ظاهر ایشان چندان مشکلی نداشتم . الان که می خواهم برای انجام ازدواج به ایران بروم دچار تردید شده ام. شاید یک دلیلش دختر های جوان خیلی جذابی باشد که اینجا فراوان هستند ! یک دلیل دیگر هم برای اینکه دچار تردید شدم این بود که خانواده بهم گفتند که دختر خوبی هست با توجه به گفته های من ولی خوشگل نیست وبعد هم که آن مورد فامیل که خوشگل هم است رو بهم معرفی کردند که اینم قلقلکم می دهد وقتی می بینم که خوشگله اما خوب تحصیلاتش بسیار پایین تره و هم اینکه شناخت من ازش در حد معرفی مادرمه. و من مطمئنم واسه عشق آمریکا با وجود اینکه چون من خیلی خوش تیپ نیستم احتملاً ازم خوشش نیاد اما جوابش حتما مثبته.
این مورد هم من ایران که بودم بارها نظرش رو درباره خارج از کشور رفتن پرسیدم و می دونم که خانوادش مخالف رفتن از ایرانش هستند و خودش هم اصلاً دوست نداره ولی از وقتی من اومدم خارج ، می خواد جایی که من هستم درخواست پذیرش بده و حتی خانوادشو راضی کرده که به رفتن به خارج گیر ندند. البته خانواده او بهش گفتند که فقط وقتی ازدواج کنه می تونه با همسرش بره. خلاصه من کاملاً متوجه علاقه ایشون هستم و حتی وقتی با یه مشاور صحبت کردم گفتند این علاقه ایشون که هنوز بعد چند سال اینقد محکم مونده خیلی خوبه . با توجه به تحقیقاتی هم که کردم من تنها پسری هستم که در زندگی ایشون بوده و فکر کنم واسه همین که دفعه اوله به یه پسر علاقه مند میشه اینقد وابسته شده.
آره من مطمئنم اگه بیام ایران گزینه های دیگری هم هست . به ویژه تو فامیل . مطمئناً خوشگل تر هم خواهند بود. اما بعید می دونم کسی باشه که مثل ایشون واسه خاطر خودم منو بخواد.
من خیلی فکر کردم. ایشون تقریباً همه ملاک ها یی که من می خوام رو تقریباً داره. فقط تنها چیزی که منو آزرده داره همین سن و یک مقدار هم ظاهرشه. من الان فقط می خوام ببینم چه جوری میشه این فکر رو از خودم بریزم دور. یعنی چیکار کنم که دیگه به سن و ظاهر فکر نکنم. می ترسم اگه باهاش ازدواج کنم بعداً به روش بیارم که کاش ازم کوچک تر بودی یا کاش خوشگل تر بودی.
من حتی با یکی از اساتید مجرب تهران مشاوره کردم . حتی به یک بهانه ایشان رو فرستادم تا دکتر ایشون رو ببینه. دکتر بهم گفتند که تضمین می کنه تا آخر عمر این خانم حتی به مردی غیر از شما فکر هم نخواهد کرد. ولی مشکل من اینه که ایشون اینطوریه و من همین الان دارم به گزینه های دیگه هم فکر می کنم. حتی به دکتر گفتم میزان علاقه یکسان نیست و خوب شاید بعداً این مشکل زا باشه. دکتر حتی بهم گفتند که اختلاف سنی شما حتی جای بحث هم نداره. درحالی که من عموماً می بینم که زن و شوهر هایی که حتی مرد چند سال بزرگتره بعد از 40-45 سالگی تقریباً همسن به نظر میرسن . پس وای به حال اینکه خانم چند ماه بزرگتر هم باشه.
دیشب حتی تا مرز فراموش کردن این مورد رفتم اما وقتی به باطن پاک و علاقه خالصانه این خانم فکر می کنم و اینکه حتی تو دوران دبیرستان این خانم هم من یک نقطه سیاه یا بی عفتی نتونستم پیدا کنم ، باز منصرف شدم.
با وجود اینکه خودم می دونم فعلاً هم ازم جوان تر به نظر میاد و هم خوشگلتره ، اما همیشه فکرم مشغوله. ظاهرش واقعاً به دلم نشسته اما چون خانوادم گفتن خوشگل نیست می ترسم بعداً تو فامیل مسخرم کنند که چه بد سلیقه بودی و حیف موقعیت تو و این حرفا.
خودم هم مخصوصاً که موقعیت تحصیلی خوبی دارم بعضی وقت ها فکر می کنم من می تونم دختر خیلی خوشگل تری که ازم چند سال کوچک تر باشه بگیرم. خلاصه این فکر همش منو مشغول داره.
به نظر شما فراموش کردن این مورد کار درستیه؟ آیا من باید یک مرودی رو پیدا کنم که حتماً زیباییش خیلی خوب باشه؟
اینم که احتما داره یک دختر خوشگل که کوچکتر از من باشه و مثلاً بداخلاق باشه گیرم بیاد رو هم می دونم. واسه همینه که نمی تونم این مورد رو فراموش کنم . چون واقعلاً شناخت خیلی خیلی خوبی ازش دارم.
فقط نمی دونم چرا این فکر سن و ظاهر منو رها نمی کنه. بعضی وقتا واقعاً به این نتیجه می رسم که بهترین تصمیم اینه که دو دستی بچسبمش ولی تا میرم بیرون و یه دختر جوان خوشگل تو خیابون می بینم دوباره این افکار میاد سراغم. یا یکی بگه زن آدم باید چند سال کوچکتر باشه هم همین جوری دوباره باعث میشه که به اون مساله سن فکر کنم.
من از این می ترسم که ازدواج بکنم و بعداً این افکار رو هنوز داشته باشم. آیا به نظر شما بعد ازدواج این افکار از بین میره؟
RE: دودلی در انتخاب، لطفاً کمکم کنید.
دوست عزیز
شما منو بیاد دوست متخصصی انداختید که مثل شما دچار وسواس شده بود در محل کارش بیمارستان از خانم دکتری خوشش امده بود که 2 سالی ازش بزرگتر بود و همدیگر رو دوست داشتند و از لحاظ شخصیتی مشابه بودند. ولی خانواده مخالفت کردند و مادرشون که فرهنگی بود از دختر یکی از همکارانش که دختر لیسانس بود وسنش حدود 6 یا 7 سالی کوچکتر از پسرش بود خیلی خوشش امد و پسر رو برد خاستگاری اون و آقا پسر هم بعد از مدتی رفت و امد قبول کرد و همکارش و فراموش کرد. خانواده انقدر خوشحال بودند که بعد از چند ماهی عقد اپارتمانی خریدند و کادوی عروسی این زوج دادند ولی باور نمی کنید که در این یک سال اول چقدر این زوج مشکل داشتند و چندین بار قهر و آشتی کردند با وساطت خانواده ها.
آقا از بی نظمی ها و بی برنامه گیها و بچه بازیهای خانم نالان بود و خانم جور دیگری تا بعد از یکسال طی این بحثها آقا منزل رو ترک کرد و هرماه نفقه این خانم را بحسابش می ریخت تا مراحل طلاق طی شود و بعد آن آپارتمان و ماهیانه حدود 1.5 سکه مهریه این خانم را قبول کرد که پرداخت کند و به هیچ وجه راضی به ادامه زندگی نشد با اینکه عروس خانم و خانواده اش کلی واسطه فرستاند.
بعد از یک سالی اون آقا کلی این طرف آنطرف خاستگاری رفت و همچنین پیگیر همکار پزشکش شد که به شهر دیگری منتقل شده بود.
حالا باهم ازدواج کردند و خدارا شکر منتظر یک کوچولو هستند.
این واقعیت رو برات گفتم که همیشه دنبال کسی باشی که بااو وجه اشتراکات بیشتری داشته باشی سن یک عدد است و نمی تواند ملاک قابل اطمینانی باشد و همچنین زیبایی نعمتی است از خداوند که فرد زحمتی برای بدست آوردت ان نکشیده دنبال کسی باش که سیرت زیبایی داشته باشد و برای بدست اوردن علم و اخلاق روی خودش کار کرده باشه :305:
RE: دودلی در انتخاب، لطفاً کمکم کنید.
راستی شما اون تاپیک آقا NAVA که لینکش رو داده بودم رو خوندی؟
تقریباً او هم همین مشکل شما رو داشت و تا آخر همینطور دو دل بود. متاسفانه تاپیکش اون طور که باید به نتیجه ای نرسید.
ولی در تاپیکش خیلی از کاربران همدردی نظر دادند که شاید به شما هم کمک کنه.
و البته تاپیکش این رو نشون می دهد که اگر بخواهی دائم مقایسه کنی، هیچ وقت نمی توانی آرام بگیری.
نقل قول:
ظاهرش واقعاً به دلم نشسته اما چون خانوادم گفتن خوشگل نیست می ترسم بعداً تو فامیل مسخرم کنند که چه بد سلیقه بودی و حیف موقعیت تو و این حرفا.
شما اصلاً نباید به حرف فامیل فکر کنی! مطمئن هم باش که کسی چیزی نمی گه!
این افکارت اشتباه هستند.
من فکر می کنم حرفهای مادرت کمی دو دلت کرده.
مادر بالاخره حساس هست و دوست داره بهترین رو برای پسرش انتخاب کنه.
دختر خانم رو هم نمی شناسه. با این توصیف هایی که شما کردی، دختر خانم رو ببینه، توی دلش جا می شه.
و حداقل در رابطه با ظاهر:
علف باید به دهان بزی شیرین بیاد، نه به دهان فامیلش :)
فقط این رو می دونم که وقتی شما عاشق کسی می شوی، او برایت زیباترین هست. حتی اگر اینطور باشد که وقتی عشق در میان نباشد، به نظرت ظاهری معمولی داشته باشد.
به هر حال باید قبل از ازدواج این دودلی شما برطرف بشه.
نه اینکه ازدواج کنی به امید اینکه بعداً دودلیت برطرف بشه.
RE: دودلی در انتخاب، لطفاً کمکم کنید.
شما در مورد این خانوم خیلی مردّد هستید و من حس می کنم اگر با ایشون ازدواج کنید خدایی نکرده ممکنه در آینده بهش خیانت کنید! به نظرم فقط حرف مادرتون نبوده که شما رو دچار تردید کرده بلکه خودتون هم تا یه دختر خوشگل می بینید دست و دلتون می لرزه.
از شما که اینقدر تحصیلکرده هستید تعجب می کنم که چند ماه اختلاف سنی رو این همه بزرگ می کنید؛ طرز فکرتون خیلی سنتیه. با حرف هایی که شما می زنید بعید می دونم بتونید این خانوم رو خوشبخت کنید.
اگر می خواید با این خانوم ازدواج کنید باید بتونید اونقدر دوسش داشته باشید که به نظرتون خوشگل ترین دختر بیاد و دیگه به سنش هم فکر نکنید. به نظرم اگر نمی تونید این حس رو نسبت بهش داشته باشید بهتره به موارد دیگه ای فکر کنید و خودتونو ایشون رو بدبخت نکنید...[/size][/b][/font]
RE: دودلی در انتخاب، لطفاً کمکم کنید.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sanjab
دوست عزیز
شما منو بیاد دوست متخصصی انداختید که مثل شما دچار وسواس شده بود در محل کارش بیمارستان از خانم دکتری خوشش امده بود که 2 سالی ازش بزرگتر بود و همدیگر رو دوست داشتند و از لحاظ شخصیتی مشابه بودند. ولی خانواده مخالفت کردند و مادرشون که فرهنگی بود از دختر یکی از همکارانش که دختر لیسانس بود وسنش حدود 6 یا 7 سالی کوچکتر از پسرش بود خیلی خوشش امد و پسر رو برد خاستگاری اون و آقا پسر هم بعد از مدتی رفت و امد قبول کرد و همکارش و فراموش کرد. خانواده انقدر خوشحال بودند که بعد از چند ماهی عقد اپارتمانی خریدند و کادوی عروسی این زوج دادند ولی باور نمی کنید که در این یک سال اول چقدر این زوج مشکل داشتند و چندین بار قهر و آشتی کردند با وساطت خانواده ها.
آقا از بی نظمی ها و بی برنامه گیها و بچه بازیهای خانم نالان بود و خانم جور دیگری تا بعد از یکسال طی این بحثها آقا منزل رو ترک کرد و هرماه نفقه این خانم را بحسابش می ریخت تا مراحل طلاق طی شود و بعد آن آپارتمان و ماهیانه حدود 1.5 سکه مهریه این خانم را قبول کرد که پرداخت کند و به هیچ وجه راضی به ادامه زندگی نشد با اینکه عروس خانم و خانواده اش کلی واسطه فرستاند.
بعد از یک سالی اون آقا کلی این طرف آنطرف خاستگاری رفت و همچنین پیگیر همکار پزشکش شد که به شهر دیگری منتقل شده بود.
حالا باهم ازدواج کردند و خدارا شکر منتظر یک کوچولو هستند.
این واقعیت رو برات گفتم که همیشه دنبال کسی باشی که بااو وجه اشتراکات بیشتری داشته باشی سن یک عدد است و نمی تواند ملاک قابل اطمینانی باشد و همچنین زیبایی نعمتی است از خداوند که فرد زحمتی برای بدست آوردت ان نکشیده دنبال کسی باش که سیرت زیبایی داشته باشد و برای بدست اوردن علم و اخلاق روی خودش کار کرده باشه :305:
ممنون از نظر شما.
ولی خوب نمی دونم چیکار کنم که به سن و ظاهر ایشون فکر نکنم؟ چیکار کنم که این تردید در من از بین بره و مطمئن بشم؟ من خیلی از این موراد رو شنیدم که شما گفتید ، ازدواج با سن بالاتر که موفق هم بوده. اما خوب بعضی وقتها تردید دارم. فعلاً دارم با این تردید مبارزه می کنم. ولی هوز نتونستم موفق بشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamed65
راستی شما اون تاپیک آقا NAVA که لینکش رو داده بودم رو خوندی؟
تقریباً او هم همین مشکل شما رو داشت و تا آخر همینطور دو دل بود. متاسفانه تاپیکش اون طور که باید به نتیجه ای نرسید.
ولی در تاپیکش خیلی از کاربران همدردی نظر دادند که شاید به شما هم کمک کنه.
و البته تاپیکش این رو نشون می دهد که اگر بخواهی دائم مقایسه کنی، هیچ وقت نمی توانی آرام بگیری.
نقل قول:
ظاهرش واقعاً به دلم نشسته اما چون خانوادم گفتن خوشگل نیست می ترسم بعداً تو فامیل مسخرم کنند که چه بد سلیقه بودی و حیف موقعیت تو و این حرفا.
شما اصلاً نباید به حرف فامیل فکر کنی! مطمئن هم باش که کسی چیزی نمی گه!
این افکارت اشتباه هستند.
من فکر می کنم حرفهای مادرت کمی دو دلت کرده.
مادر بالاخره حساس هست و دوست داره بهترین رو برای پسرش انتخاب کنه.
دختر خانم رو هم نمی شناسه. با این توصیف هایی که شما کردی، دختر خانم رو ببینه، توی دلش جا می شه.
و حداقل در رابطه با ظاهر:
علف باید به دهان بزی شیرین بیاد، نه به دهان فامیلش :)
فقط این رو می دونم که وقتی شما عاشق کسی می شوی، او برایت زیباترین هست. حتی اگر اینطور باشد که وقتی عشق در میان نباشد، به نظرت ظاهری معمولی داشته باشد.
به هر حال باید قبل از ازدواج این دودلی شما برطرف بشه.
نه اینکه ازدواج کنی به امید اینکه بعداً دودلیت برطرف بشه.
آره من او رو کامل خوندم . خیلی مفید بود.
آره خوب خودم متوجه هستم ولی نمی دونم چرا نمی تونم این حس رو پیدا کنم که ایشون زیباترینه . خیلی سعی می کنم که این حس رو پیدا کنم اما هنوز نتونستم.
چرا میگید که بعد ازدواج این حس به وجود نمیاد؟ آخه من بعضی وقت ها می گم بعد ازدواج وقتی از نزدیک محبت های ایشون رو حس کنم کم کم این حس به وجود میاد. ؟
RE: دودلی در انتخاب، لطفاً کمکم کنید.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tanha123
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sanjab
دوست عزیز
شما منو بیاد دوست متخصصی انداختید که مثل شما دچار وسواس شده بود در محل کارش بیمارستان از خانم دکتری خوشش امده بود که 2 سالی ازش بزرگتر بود و همدیگر رو دوست داشتند و از لحاظ شخصیتی مشابه بودند. ولی خانواده مخالفت کردند و مادرشون که فرهنگی بود از دختر یکی از همکارانش که دختر لیسانس بود وسنش حدود 6 یا 7 سالی کوچکتر از پسرش بود خیلی خوشش امد و پسر رو برد خاستگاری اون و آقا پسر هم بعد از مدتی رفت و امد قبول کرد و همکارش و فراموش کرد. خانواده انقدر خوشحال بودند که بعد از چند ماهی عقد اپارتمانی خریدند و کادوی عروسی این زوج دادند ولی باور نمی کنید که در این یک سال اول چقدر این زوج مشکل داشتند و چندین بار قهر و آشتی کردند با وساطت خانواده ها.
آقا از بی نظمی ها و بی برنامه گیها و بچه بازیهای خانم نالان بود و خانم جور دیگری تا بعد از یکسال طی این بحثها آقا منزل رو ترک کرد و هرماه نفقه این خانم را بحسابش می ریخت تا مراحل طلاق طی شود و بعد آن آپارتمان و ماهیانه حدود 1.5 سکه مهریه این خانم را قبول کرد که پرداخت کند و به هیچ وجه راضی به ادامه زندگی نشد با اینکه عروس خانم و خانواده اش کلی واسطه فرستاند.
بعد از یک سالی اون آقا کلی این طرف آنطرف خاستگاری رفت و همچنین پیگیر همکار پزشکش شد که به شهر دیگری منتقل شده بود.
حالا باهم ازدواج کردند و خدارا شکر منتظر یک کوچولو هستند.
این واقعیت رو برات گفتم که همیشه دنبال کسی باشی که بااو وجه اشتراکات بیشتری داشته باشی سن یک عدد است و نمی تواند ملاک قابل اطمینانی باشد و همچنین زیبایی نعمتی است از خداوند که فرد زحمتی برای بدست آوردت ان نکشیده دنبال کسی باش که سیرت زیبایی داشته باشد و برای بدست اوردن علم و اخلاق روی خودش کار کرده باشه :305:
ممنون از نظر شما.
ولی خوب نمی دونم چیکار کنم که به سن و ظاهر ایشون فکر نکنم؟ چیکار کنم که این تردید در من از بین بره و مطمئن بشم؟ من خیلی از این موراد رو شنیدم که شما گفتید ، ازدواج با سن بالاتر که موفق هم بوده. اما خوب بعضی وقتها تردید دارم. فعلاً دارم با این تردید مبارزه می کنم. ولی هوز نتونستم موفق بشم
:72::72::72:
چند ماهی بیخیالش بشو هیچ تماس و ارتباطی
دنبال موردهای دیگه باش اگه دیدی دلتنگش شدی و نتونستی فراموشش کنی بیا جدی روی رابطه باهاش کارکن و از مشاور کمک بگیر. گرچه امیدوارم این خانم در اون فرصت ازدواج نکرده باشه:163: