RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
گنجشکها جیر جیر !!:104::104: پس جیرجیرکها .....
1.خانواده تعصبی دارین یا دموکراتند و آزادی نسبی و مطلوب رو به فرزندانشون برای حق انتخاب(در هر زمینه ای) دادند؟
2.تا حالا فکر کردی چه کار میشه کرد تا کسانیکه در جایگاه خودشون نیستند و دارن به تو ضربه میزنن کنار بزنی تا شایسته تر از اون جاشو بگیره؟
3.از چه قشری ( افرادی) در جامعه متنفر هستید؟
4چرا دختران ایرانی در خرید لوازم آرایش در جهان رکورد دار هستند؟ (چرا خانمها به نسبت زیادی آرایش می کنن؟)
5.اغلب مشورت میکنید؟
6.از مردایی که در رفتارشون خواص زنونه بروز میدن و یه جورایی اِوا هستند چه طور حسی بهت دست میده؟
7.بهتر بودن را در چه چیز یا چیز هایی می بینید؟ برترین انسان از دید شما چه کسی هست؟
8.بزرگترین یا بهترین کاری که تا حالا انجام داده اید چه بوده؟
9. ملاک های انتخاب همسر از دیدگاه شما چی بود ؟
10- تفاوت عشق و محبت ؟
11- تفاوت تعصب با غیرت ؟
12.تا به حال کسی را رنجانده اید یا کسی شما را رنجانده؟ یا چه چیزی برای شما آزار دهنده هست؟
13. مرز مهربونی / صمیمیت با قاطعیت ؟
14. بهترین سفری که داشته اید به کجا بوده؟
15. دوس داشتید جای چه کسی تو تالار بودید ؟چرا؟
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
نقل قول:
سلام دختر مهربون سو ا ل از شما
دوباره سلام. چقدر زیاده لطف شما:) ممنونم بابت 21 سوال!!!
1ـ مهمترین چیزی که از همدردی یاد گرفتی
اینکه هنوزم توی این دنیا میشه همدردی کرد. و بی تفاوت از کنار بقیه رد نشد. کاری که فکر میکردم فراموش شده توی این دوره زمونه.
2ـ میزان توجه شما به علم و منطق و معنویات چه قدر است
همشون خوبن. یادگیری علم برام لذت بخشه. با منطق بعضی وقتا گیج شدم. معنویات هم که همیشه به آدم آرامش میده. شاید از اون دوتایِ دیگه یه روزی خسته بشم. اما از این آخری هرگز.
3ـ اگر این قدرت را داشتید که برای یک رو ز به یک دوره از زندگیتان بروید کدام دوره را انتخاب می کردید
به دوره ی کودکیم که معنی بی محلیای نزدیکترین کسام رو متوجه نمیشدم. و همیشه خودم رو بهشون نزدیک میدیدم. حتی تجربه ی دوباره ی یک روز از دوران کودکیم برام لذت بخشه.
5ـ چه رنگی را دوست داری
همه رنگی رو دوس دارم. اما فکر میکنم توی چیزایی بغیر از لباس، رنگ زرد رو بیشتر به کار میبرم.
6ـ دنیا براتون چه رنگیه
بستگی به موقعیتم داره. بعضی وقتا سفیدِ سفید بدونِ حتی یه لکه. بعضی وقتا سیاه، بعضی وقتا آبی، بعضی وقتا سبز. رنگارنگه دنیام:)
7ـ سه مطلب یا پست در تالار که از ان خوشتان ا مده یا برایتان جا لب مفید بوده نام ببرید
علاوه برپستهایی که توی تاپیکای خودم بچه ها گذاشتن و خیلی برام خوب و مفید بوده، اینا برام جالب بوده:
توی این لینک پست دومم:http://www.hamdardi.net/thread-12066.html
و توی این لینک همه پست ها: http://www.hamdardi.net/thread-13352.html
8ـ ایا به ارزو های دوران کودکی خود رسیده اید اگر رسیده اید را بیان کنید
جایی اونا رو یادداشت نکرده بودم. یادم نمیاد. فقط فضانورد شدن رو یادم میاد که خب نشدم دیگه:)
9ـ کدام خیابان تهران دوست دارید
همه خیابوناش خوبه. به شرطی که خلوت باشه. اما گاهی وقتا یه تیکه از مسیر دانشگاه تا خونه رو پیاده میام. خیلی لذت بخشه و فکر کنم در آینده برام خاطره انگیز باشه. اون مسیر رو دوست دارم. اما اسم خیابون رو بگم لو میرم که:)
10 و 11 12 رو به نوعی در پست ها قبلی جواب دادم.
13ـ وقتی غمگینی چه می کنی
یا با یکی درد و دل میکنم، یا با خدا راز و نیاز میکنم، یا میام اینجا پست میزنم، یا دلنوشته مینویسم، یا دعا میخونم و اگه خیلی غمگین باشم، همراه همه ی کارهایی که گفتم گریه هم میکنم.
14ـ به یاد موندنی اهنگی که شنیدی
خیلی آهنگا برام به یاد موندنی هستن. مثلا از آهنگای استاد شجریان، "سرو چمان" رو خیلی دوست دارم و به یادم مونده.از آهنگای همایون شجریان، "هوای گریه"، از آهنگای مازیار فلاحی، "دلم گرفته" و خیلی های دیگه.
15ـ چه غذایی رو بیشتر از همه دوست دارید
همه چی دوست دارم. سخته انتخاب:) اما شاید ماکارونی گزینه ی خوبی باشه.
16ـ مجری و گوینده مو رد علاقت
نمیدونم شماها اهل رادیو بودید یا نه. میگم بودید چون دیگه الان گویندگی نمیکنه. "فرشید منافی" توی رادیو جوان. حیف شد خیلی استعداد داره. نمیدونم چرا دیگه نیومده رادیو.
17ـ تو عزت نفس چطو ر تعریف می کنی
یه چیزی بین خود بزرگ بینی و حقارت، میشه عزت نفس. چیزی که نه خودت ازش آزار ببینی نه بقیه.
18ـ یک جمله دربا ره مادر پدر بگوید
هیچ وقت نمیتونم زحمتاشون رو جبران کنم.
19ـ یک جمله درباره مکه مدینه کربلا بگوید
هنوز لیاقت درک این مکان های عزیز رو نداشتم. امیدوارم بتونم لیاقتم رو به صاحبان این مکانها ثابت کنم.
20ـ با لوله کتاب و زرشک یک جمله بسا ز
در حالیکه کتاب رو لوله کرده بودم توی دستم، تند تند زرشک پلوی لذیذ سلف رو خوردم تا به کلاسم برسم.
21ـ یک نمونه از زییایی معنوی رو بگوید
دقیقا متوجه منظور سوال نشدم اما فکر میکنم قرآن پر از این زیبایی ها باشه.
نقل قول:
امیدوارم همیشه موفق باشید
ممنون. شما هم همینطور:72::72:
من همین جا از خانم شب بارونی عذر میخوام. بازم ازت ممنونم شب بارونیِ عزیز بابت سوالای قشنگت:72::72:
خب نوبت آویژه ی عزیز رسید..
نقل قول:
دختر مهربون گل: می دونی خیلی قشنگ داری جواب میدی؟
ممنونم لطف داری شما:72:
1- دلت می خواد یه پاک کن بهت بدن یه جایی از زندگیت رو کلن پاک کنی؟ کجاشو؟
آره. اما نه یه تیکه از زندگیم رو. یه سری از اشتباهاتم رو. اشتباهاتی که شاید تا الان جبرانشون کرده باشم. اما یه اثری ازشون مونده هنوز.
2- اگه بهت بگن فقط تا سه روز دیگه چشمات می بینه... چیکار می کنی؟
تا جایی که میتونم به متن قرآن نگاه میکنم و خیره میشم به صورت عزیز ترین اشخاص توی زندگیم. فکر کنم اون سه روز رو اصلا نخوابم و تا جایی که میشه پلک هم نزنم.
3- توی یه جمله بگو آدم خوب کیه؟ خودت رو آدم خوبی می دونی؟
کسیکه خوب باشه دیگه:) توی لحظه لحظه زندگیش، باید معیارهاش رو با معیارای خدا محک بزنه و هماهنگ کنه.
با این تعریف، نه. من آدم خوبی نیستم.
4- جمع خودیه. راستشو بگو! موقع عصبانیت بدترین فحشت چیه؟ Big Grin
زیاد فحش به زبونم نمیاد. اگه هم بیاد به شوخیه. مثلا بیششششششور (با شینِ مشدد) البته بین دوستام فقط. توی خونه اصلا.
5- "گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه، به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد" ... درست میگه حافظ؟
اگه هم درست گفته باشه، کی میتونه ثابت کنه که گلیم بخت کدوم بنده از بنده های خدا سیاه بافته شده؟ اگه ثابت کرد کسی، من قبول میکنم که "سفید نتوان کرد".
6- می برمت توی یه اتاق تاریک، وقتی چراغ روشن بشه، اولین چیزی که می بینی و میگی چیه؟
چون توی تاریکی چشمام رو تا جایی که جا داشته باز کرده بودم، اولین چیزی که میگم: خاموش کن چشمم درد گرفت :311:
اولین چیزی که میبینم، یه میزه که یه کیک تولد روشه :Dآخه میخواستی سورپرایزم کنی:)
7- تو کدوم یکی ای؟ چرا؟
ابر
بهار
بارون
نسیم
کوه
گل
بهار بیشترِ اونای دیگه رو داره. من بهارم که بارون و نسیم و گل و ابر رو میاره. تا لذت ببرم از این همه بخششم.
8- افتخار آمیز ترین کاری که تا حالا کردی چی بوده؟
فکر کنم نداشتم به اون صورت.
9- خجالت آور ترین کاری که کردی؟
روم نمیشه اینجا بگم. با اون پاک کنی که بهم دادی، این رو هم پاک میکردم. مطمئن باش.
10- هفته ای چن بار مامانت رو می بوسی؟
شماها که اینجا همه میدونین. هیچ بار.
11- این چن تا جمله رو تموم کن:
هر وقت به بچگیم فکر می کنم ... دوست دارم برم پیشش و بابت تمام کمبوداش بهش محبت کنم.
[color=#0000CD]من احساس می کنم ....[/ color] باید تا دیر نشده کاری کنم.
[color=#0000CD]یه روزی بالاخره میاد که ...[/ color]من با همه ی مشکلاتم کنار اومده باشم.
12- یکی از این شکلکای همدردی رو واسه خودت انتخاب کن
:310:خوشگله دوسش دارم. مخصوصاً اون دو تا تار موش که تو هوا تکون میخورن
13- روی ماه خداوند رو چه جوری میشه بوسید؟
:D نمیشه.
14- به نظرت وقتی گنجیشکا رو درختا دارن جیر جیر می کنن، در مورد چی دارن حرف می زنن؟
بقول بیبی، وقتی گنجشکا جیر جیر میکنن پس جیر جیرکا چی کار میکنن؟
نمیدونم چی میگن اما تنها هدفشون کوفت کردنِ خواب انسانهاست. وگرنه میتونستن یواش تر حرف بزنن:)
15- یه چیزی بگو بنویسم رو دیوار اتاقم، یه شعر، یه خاطره، یه جمله ... هر چی که خودت دوست داشتی...
حدیث قدسی: "لو علم المدبرون کیف اشتیاقی بهم لماتوا شوقا "، اگر آنان که از درگاه من روی برتافتند، میدانستند که چقدر مشتاق آنان هستم ، هر آینه از شوق جان میسپردند.
16- می خندی؟
بله. از دست سوالات مگه میشه نخندید:) ممنونم ازت آویژه ی عزیزم.:72:
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام آقای بیبی، لطف فرمودین اومدین اینجا وقتتون رو گذاشتین:72:
نقل قول:
گنجشکها جیر جیر !!پس جیرجیرکها .....
جیک جیک:)
1.خانواده تعصبی دارین یا دموکراتند و آزادی نسبی و مطلوب رو به فرزندانشون برای حق انتخاب(در هر زمینه ای) دادند؟
نه. اگه کلی نگاه کنم، خیلی جاها ما اجازه حرف زدن هم نداشتیم. چه برسه به انتخاب.
2.تا حالا فکر کردی چه کار میشه کرد تا کسانیکه در جایگاه خودشون نیستند و دارن به تو ضربه میزنن کنار بزنی تا شایسته تر از اون جاشو بگیره؟
راستش فکر میکنم این مسائل بیشتر توی کار پیش میاد. من شاغل نیستم و زیاد بلد نیستم توی این شرایط چه باید کرد.
3.از چه قشری ( افرادی) در جامعه متنفر هستید؟
از اشخاص متنفر نمیشم. از کاراشون متنفر میشم. از هر کاری که بوی دورویی و ریا و دروغ بده.
4چرا دختران ایرانی در خرید لوازم آرایش در جهان رکورد دار هستند؟ (چرا خانمها به نسبت زیادی آرایش می کنن؟)
موارد زیر رو بی تاثیر نمیبینم:
1. اعتماد به نفس دختر خانمی پایینه با این میخواد جبران کنه.
2.حرف و قضاوت بقیه بیش از حد برای دختر مهم شده.
3. یه عادته که از مادر به ارث برده.
4. دختر خانم زیبایی رو توی این میبینه.
5.تا حالا اینو شنیده بودین؟ طبق 2 تا نظر سنجی داخلی و خارجی، معیار های مردها برای انتخاب همسر اینجوریه:
آقایون ایرانی:1)نجابت 2)زیبایی 3) کد بانو بودن
آقایون خارجی(فکرکنم نظر سنجی در سطح اروپا بوده): 1)باهوش بودن 2)هیجان انگیز بودن 3)باز بودن از نظر احساسی.
میبینید؟ دیگه لزومی به توضیح برای مورد 5 نیست!!
5.اغلب مشورت میکنید؟
بله. اما در آخر خودم تصمیم میگیرم.
6.از مردایی که در رفتارشون خواص زنونه بروز میدن و یه جورایی اِوا هستند چه طور حسی بهت دست میده؟
خب اگه واقعا مشکل داشته باشن، چیزی امروز بهش میگن بیماری، ناراحت میشم و دعا میکنم زودتر علاج بشن.
اما اگه بیماری نباشه و یه جور ادای خانم ها رو در آوردن باشه (که البته نمیدونم بعضی از آقایون ممکنه اینجوری هم باشن یا نه) حس تنفر نسبت بهشون پیدا میکنم.
7.بهتر بودن را در چه چیز یا چیز هایی می بینید؟ برترین انسان از دید شما چه کسی هست؟
همونا که خوبن. توی جواب آویژه گفتم. توی لحظه لحظه زندگیش، باید معیارهاش رو با معیارای خدا محک بزنه و هماهنگ کنه.
8.بزرگترین یا بهترین کاری که تا حالا انجام داده اید چه بوده؟
چیزی به خاطرم نمیاد. فک کنم نداشتم:)
9. ملاک های انتخاب همسر از دیدگاه شما چی بود ؟
چی بود؟!!!!! :163:من هنوز در صدد انتخاب همسر هستم!!!!
اگه بخوام همه رو بگم که خیلی میشه. اما اصلی ترین محک برای من، ویژگی های خودمه. باید به خودم نزدیک باشه.
10- تفاوت عشق و محبت ؟
محبت، ابزارِ بوجود آوردنِ عشقه. از دو جنس مختلف هستن. غیر قابل مقایسه اند.
11- تفاوت تعصب با غیرت ؟
توی تعصب منطقی نمیبینم. تعصب، شکل غیر منطقیِ غیرته.
12.تا به حال کسی را رنجانده اید یا کسی شما را رنجانده؟ یا چه چیزی برای شما آزار دهنده هست؟
بله. کسی رو رنجوندم. تاجایی هم که میشده سعی کردم جبرانش کنم. نمیدونم موفق شدم یا نه.
کلاً توی یه رابطه، اینکه طرفم انعطاف از خودش نشون نده برام آزار دهنده میشه. اینکه فکر کنه من همه چیز رو میدونم و نیازی به آموزش توی هیچ زمینه ای ندارم.
13. مرز مهربونی / صمیمیت با قاطعیت ؟
بسته به اینکه طرفت چقدر جنبه داره، این مرز ممکنه تغییر کنه. اگه ببینم داره از مهربونیم سوء استفاده میشه، سعی میکنم تا اونجایی که میشه، بدون ناراحت کردنش، از قاطعیتم استفاده کنم.
14. بهترین سفری که داشته اید به کجا بوده؟
به شمال. بخاطر خیلی چیزاش.
15. دوس داشتید جای چه کسی تو تالار بودید ؟چرا؟
جای خودم رو دوست دارم. خوبه. شما ناراحتین از جاتون؟ میخواین با من جابجا کنیم جاهامون رو؟
آخیش بالاخره بهتون رسیدم. مردم از بس تایپ کردم.
اینم سوال جامونده ی شما، آقا حامد:
5- آیا همدردی بهت تونسته کمک کنه که دیدت نسبت به زندگی عوض شه؟ اگر بله، چرا تو پروفایت "رضایتمندی نسبت از زندگی" هنوز رو 30-40 مونده؟ کی بیشترش می کنی؟
راستش برای تغییر دید، خیلی عوامل باید دست به دست هم بدن. شاید همدردی یکی از عوامل مثبت توی این زمینه برام باشه. اما هنوز اون تغییری که میگی رو توی زندگیم حس نکردم.اما به جرأت میتونم بگم دیدم بهتر شده.
وقتی چندین سال به یه شکل بد زندگی میکنی و خودت رو عادت میدی به بی ریخت زندگی کردن، حتی همون وقتی هم که تصمیم میگیری عوضش کنی و از اون وضعیت بیای بیرون، اثراتِ اون چند سال هنوز توی روح و جسمت هستن. و باید با دقت ترکشای همه ی اون حسای بد رو از توی روحت بکشی بیرون. و این طول میکشه. و تا تموم نشه، دیدت عوض نشده.
تغییر طول میکشه. اما دارم صدای پای اومدنش رو میشنوم.
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
نقل قول:
گنجشکها جیر جیر !! پس جیرجیرکها ...
آفرین، صد آفرین، هزار و شونصد آفرین :104::104:
می خواستم دقت نظر بقیه رو بسنجم :P
ولی جهت اطلاع حضرتعالی و دختر مهربون و باقی دوستان عرض می کنم :
جیک جیک: صدای یک گنجشک
جیر جیر: صدای پیوسته ای که با جلسه گرفتن دهها و شاید صد ها گنجشک و به منظور کوفت کردن خواب صبحگاهی و یا عصرگاهی، روی درخت خانه مان نواخته می شود. بهله! :D
البته من دوستش دارم ...
بعدشم دختر مهربون جونم:
در مورد سوال شماره سیزده من:
پس چرا "مصطفی مستور" میگه ببوس؟ بیخود میگه؟
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام ا فرین هزار افرین به خانم دختر مهربون:72::72::72:
خانم دختر مهربون به زییایی به سو ا لات اعضا پاسخ میدهد:72::72::72:
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
ولی جهت اطلاع حضرتعالی و دختر مهربون و باقی دوستان عرض می کنم :
جیک جیک: صدای یک گنجشک
جیر جیر: صدای پیوسته ای که با جلسه گرفتن دهها و شاید صد ها گنجشک و به منظور کوفت کردن خواب صبحگاهی و یا عصرگاهی، روی درخت خانه مان نواخته می شود. بهله!
البته من دوستش دارم ...
بله الان که دقت میکنم به جیر جیر هم شبیهه. ولی گناه دارن. دارن ذکر خدا رو میگن. ما بعضی وقتا بی ذوق میشیم.
بعدشم دختر مهربون جونم:
در مورد سوال شماره سیزده من:
پس چرا "مصطفی مستور" میگه ببوس؟ بیخود میگه؟
بعضی چیزا رو وقتی به خدا نسبت میدی، قشنگ و جالب میشه برای آدم. من خودم الان در این زمینه ها درگیری ذهنی دارم (خودت که بهتر میدونی). مثلا توی بعضی از دعاها داریم که یه جوری خدا رو خطاب قرار میده که ظاهرا به خدا یه جسم نسبت داده شده. اما من نمیدونم این کار چه سودی داره. و خیلی سوالای دیگه...
راستش اینو بری از خود "مصطفی مستور" بپرسی بهتره :)
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام دخترمهربون
من بازم اومدم.
بااین همه سوال سخت حالت خوبه؟
1-تاحالاقهوه تلخ خوردی؟ازکجاسردرآوردی؟:311:
2-تاحالاشده به یکی کمک کنی بعدابفهمی طرف خلاف کاربوده؟پشیمون شدی؟
3-دوست داری کجاسفرکنی؟
4-آشپزی بلدی؟به نظرخودت کدوم یکی ازغذاهات خوشمزه تره؟
5-کارتن "بابا لنگ دراز" یادته؟دوست داشتی؟
6-یه خاطره.....
7-یه آرزو.......
خانمم سوالهاروخیلی خوب جواب میدی.:R
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام
حالا که سوال پرسیدن مفته خب من هم می پرسم حالش رو می برم:227:
سوال کلیشه ای : حالتون چطوره؟خوبید؟ممنون من هم خوبم.
(به اینجا که رسیدم تازه یادم افتاد اول ارسالم سلام هم بکنم)
ای بابا . همه سوالات رو دوستان پرسیدن که.حالا که به اینجا رسیدم موندم چی بپرسم
آهان
چرا پروفایلتون رو عوض نمی کنید؟فکر کنم چند تا جاش هست که نیاز به تغییر داره.مثل "رضایت نسبی از زندگی" و "امضا".اینا مال قدیما بود دیگه نه؟;)
خب سوال بعدی :
نقل قول:
بله الان که دقت میکنم به جیر جیر هم شبیهه. ولی گناه دارن. دارن ذکر خدا رو میگن. ما بعضی وقتا بی ذوق میشیم.
یعنی من که از صدای مگس خوشم نمیاد بی ذوقم؟:)
ااا ببینم دیگه چی بپرسم :
تا حالا شده یک کار مهمی رو به خاطر عشق و حال رها کنی؟مثلا مسافرت پیش اومد من با بچه ها شب امتحان رفتم شمال درسم و افتادم ولی خیلی کیف کردم.
چه چیزی توی زندگی ات از همه چیز مهم تره؟(که الان داشته باشی)
از لحاظ مادی داشتن چی رو توی زندگی از همه چیز بیشتر دوست داری؟یک خونه بزرگ؟ماشین خوشگل و ...
راستی بحث ماشین شد کدوم یکی از ماشین های زیر رو دوست داری؟
1- بنز
2-کوچولوی جمع و جور ولی خوشگل
3-شاسی بلند
4-همین که چهار تا چرخ داشته باشه کافیه
امضای چه کسی رو از همه بیشتر دوست داری؟(منظورم توی همین تالاره ها ، نیای بگی امضای اوباما)؟
خب دیگه حس می کنم زیادی سوالای بی ربط کردم.(خب همه ، همه چیز رو پرسیدن برای من همینا مونده دیگه) !
امیدوارم هر جا که هستی ، شاد باشی
:72::72::72:
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
نقل قول:
سلام دخترمهربون
من بازم اومدم.
بااین همه سوال سخت حالت خوبه؟
سلام خوش اومدی:72::72: ممنون. خوبم. تا الان که دووم آوردم:)
1-تاحالاقهوه تلخ خوردی؟ازکجاسردرآوردی؟
آره خوردم. ولی هر چی منتظر موندم از جام تکون نخوردم:162:
2-تاحالاشده به یکی کمک کنی بعدابفهمی طرف خلاف کاربوده؟پشیمون شدی؟
اینجوری نه. اما شده یکی بیاد جلومو بگیره و بهم بگه کیف پولم رو جا گذاشتم و بهم پول کرایه تاکسی بده. از طرز گفتنش و اینکه خیلی بی خجالت این چیزا رو میگفت، شک کردم که الکی میگه (البته بازم نمیتونم صد در صد بگم. شایدم بنده خدا واقعا جا گذاشته بوده) اما دادم و پشیمون هم نیستم الان. دیگه من به اون نیت دادم. راست و دروغش پای خودش.
البته فکر میکنم منظور شما یه کمک زیادِ مالی بود. اگه منظورت این بود، نه. نشده.
3-دوست داری کجاسفرکنی؟
خیلی جاها هست که دوس دارم برم. اما اولین جا، مکه.
4-آشپزی بلدی؟به نظرخودت کدوم یکی ازغذاهات خوشمزه تره؟
:) والا من زیاد آشپزی نمیکنم. اگه لازم باشه بلدم اما حس میکنم تا توی خونه مامانم اینا هستم و مشغول درسم زیاد نباید سراغش برم. اما 2، 3 بار پیش اومده که مامانم کمرش گرفته و هر دفه تا 3 روز نباید از جاش تکون میخورد. اون چند روز همه ی کارای خونه با من بوده دیگه. چیزای مختلفی درست کردم که یادم نمیاد چطور شده بود. اما یه قیمه هم درست کردم، فکر کنم خوشمزه شده بود.
5-کارتن "بابا لنگ دراز" یادته؟دوست داشتی؟
آره. مگه میشه یادم بره!خیلی دوست داشتم. بعضی کارای جودی ابوت شبیه من بود. هم ذات پنداری های زیادی باهاش داشتم. یادش بخیر. همیشه دوس دارم برم و سی دیش رو بگیرم. اما فرصت نشده تا حالا.
6-یه خاطره.....
خاطره رو گفتم که... همون خواستگاریه و اینا...
7-یه آرزو.......
آرزوم رو زیاد شخصیش نمیکنم.
آرزوم اینه که یه روزی بیاد که همه ی پدر مادرا، دست از لجبازی بردارن و یه محیط بدون استرس و ترس برای امانت هایی که خدا پیششون گذاشته فراهم کنن.
نقل قول:
خانمم سوالهاروخیلی خوب جواب میدی.
ممنونم. سوالای قشنگ شما منو سر ذوق میاره:72::72:
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))