نمایش نسخه قابل چاپ
واقعا شرمنده ها خیلی دنبال جایی گشتم ببینم ایا میشه حرفهای دلمونو که گاهی اوقات سنگینی می کنه و باعث دلتنگیمون میشه رو بنویسیم یا نه ولی پیدا نکردم بخاطر همین اومدم اینجا تا اگه از دوستان کسی میدونه کجا باید برم و بنویسم شاید سبک بشم، بهم لطف کنه بگه.
بدجوری دلم گرفته و احساس میکنم دلتنگم:123:
ممنون:72:
سلام هاله جان
اگه صرفا می خوای درددل کنی بنظرم اینجا بنویس (برای خدا):
خدا جونم دلم واست تنگ شده
اما اگه فکر می کنی که با شرکت دوستان و همدردی و همکلامی باهات، تاثیر مثبتی پیدا میشه یه تاپیک مجزا برای خودت باز کن و اونجا حرفات رو بگو. :72:
سلام هاله جان. ما هم منتظریم:72:
یه دنیا ممنون از مهربونیتون
لطف کردید با این اوصاف بهتره یه موضوع به اسم :316:چقدر دوست داشتم بودی :316:باز می کنم و حرفمو میزنم
سلام
دیروز یکی خیلی اعصابمو خورد کرد طوری که سر درد گرفتم و دیشب هم خیلی زود خوابیدم، اصلا حوصله نداشتم
دق دلم رو سر خواهرم خالی کردم:302:
اون بنده خدا منتظر بود من برم خونه بهم بگه چیا لازم داره براش بخرم اما من تند باهاش حرف زدم....دست خودم نبود بعدشم پشیمان شدم
هنوزم حالم گرفته
نمیدونم با همچین آدمایی چطور باید رفتار کرد اما میدونم که من نباید باهاش بحث میکردم و اعصاب خودمو خورد کنم اون که عین خیالش نبود و همیشه اینجوریه
التماس دعا
مينا جان بيا و بگو چيكارا كردي ؟ از شوهر جونت خوب استقبال كردي ؟
تكاليفتو خوب انجام مي دي ؟
سابينا جان از شما چه خبر ؟ بالاخره موفق شدي قلق اين آقا محمدتونو پيدا كني ؟ الان شادابي ؟ از اون حالت افسردگي بيرون اومدي ؟
بالهاي صداقت كجايي ؟ بيا بگو روز دحوالارض واسه منم دعا كردي ؟
:43::43::43:
سلام یاسا چطوری دختر؟
چه عجب ازین ورا؟
اخی،خیلی سخته اینجا برا ادم اظهار دلتنگی کنند
بعد طرف بخاطر شارژ نبودن نتونه جواب بده
خوشحال شدم که اومدی سر بزنی دوست جون:46:
بالاخره به دنیا اومد !!
کشت مارو تا اومد :46:
بالاخره من هم عمو شدم
احساس فوق العاده ای دارم
من و برادرم خیلی عاشق همدیگه نبودیم اما دخترشو خیلی دوست دارم
انگار بچه خودمه
خیلی خوشگله
البته نه خیلی ! یه صورت کوچولوی قرمز داره که هیچی توش معلوم نیست :)
خانم برادرم یه مقدار ناخوش احواله براش دعا کنین:72:
مباركه عمو كوچولو :72:
قدمش مبارك .
عكس اين باربي كوچولو را با رونما به ما نشان مي دهيد يا بي رونما ؟!:324:
رونما هم مي دهيم اما شيريني و سور داره اين عمو شدن و تجربه ي اين لذت و اين احوال . :305:
عمو ي مهربان نگران مامان باربي نباش ........انشالله زود زود خوب خوب ميشه . :323:
مامان باربی حالش خوبه
نمیذارن خیلی از نی نیمون عکس بگیرم
میگن فلش دوربین پوست دخترمون رو خراب میکنه !!
شیرینی هم میدیم
شام هم میدیم
ولی ادرس نمیدیم :82:
دخترمون یه همچین قیافه ای داره
البته خودش یه خرده خوشگل تره :46:
میگن بعد از چهل روز تازه معلوم میشه ولی به نظر من که خیلی ماهه
http://www.up.vatandownload.com/imag...qs3kdd2w1w.jpg