-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
نوروز ماندگار است تا آن جوانه باقی است:
گفت: امسال گله را زودتر به مرتع فرستادیم. بهار خوبی در راه است.
گفتم:بهار را بیشتر دوست داری یا گله و یا ایل را؟
گفت: ایل و گله را در بهار دوست دارم.
گفتم:شاعر نرو. همین جا بمان و برای ما شعر بخوان...
گفت: نوروز یادگار است...
ای عاشقان
دل هایتان بهاری
آفتاب نگاهتان گرم
آینه ی دلهایتان بی زنگار
سال نو مبارک
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
خوشحالم که اولین نفرم که بعد تحویل سال بهتون تبریک میگم.مطمئنم همه ارزوهای قشنگمون امسال انجام میشه
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام سلام سلام
ظهر عید همه شما بخیر و شادی
ظهر سال 91 تون بخیر و خوشی...دیدیدن سال نویی چی شد؟ انقدر شیطنت کردیم که افتادیم در بستر بیماری و
حسابی مریض شدیم :) دیگه اما دلمون نیومد نیایم تبریکات فراوان نثارتون کنیم و گفتیم لپ تاپ رو بیارن نزدیک تختمون
و ما در بستر بیماری تبریک بگیم :)
ما رو دعا کردید یا نه؟
من که اولین نفری که اومد به ذهنم بچه های همدردی بودن و بعد دوستان دنیای واقعیم :D
دعا کنید رفع کسالت بشه از من و دوباره بیام :)
مدیر هم که رو صندلی نشسته و می تونید حسابی جیز کنید ایشون رو
سال خوبی رو برای همتون آرزو می کنم
من که از خدا برای خودم خواستم که خودش بهترینها رو واسم رقم بزنه و امام زمان برام دعا کنه
شاد باشید
:43:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
زندگی با در کنار هم بودنمون قشنگه.عید همگی مبارک.
این بار دومه لحظه تحویل تو جاده هستیم.الآنم با موبایل وصلم.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
آرزویم این است نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد...
نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز . . .
و به اندازه هر روز تو عاشق باشی عاشق آنکه تو را می خواهد . . .
و به لبخند تو از خویش رها می گردد . . .
و تو را دوست بدارد به همان اندازه که دلت می خواهد
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
بچه ها! چقدر تالار سوت و کور شده! انگاری همه مشغول عید دیدنی هستند! (غیر از من که عین مرزبانان، اسلحه بدست باید کشیک بدم!)...
حتی تاپیک من و سوال جواب هاش ناتمام رها شد! انگار همه گزینه ها باید به رهایی ختم بشه...
بچه ها یکی دو روز دیگه کشیک منم تموم می شه و میرم پیش خانواده... سال من تازه داره تحویل میشه...
برام دعا کنید. یعنی میشه دوباره روزهای آفتابی رو دید؟ کم کم داره یادم میره!
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سر افراز عزیز امیدوارم به زودی روزهات افتابی بشه. زیاد عجله نکن ادم فقط وقتی قدر افتاب رو میدونه که ازش دور بشه. امیدوارم همه مسافرها سالم و شاد به مقصد برسند.
بچه ها راستش می خواستم بگم اگر دارید میرید مسافرت یا خویشاوندانتون دارند میان پیشتون مراقب جاده ها باشید و فقط به رسیدن به مقصد فکر نکنید. از بودن در راه و جاده ها هم لذت ببرید و با صبرو حوصله رانندگی کنید.
(پ.ن: البته من از همراهان پلیس نیستما).
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سرشار گل من
تالار هم رفته عی دیدنی :D
روزهای آفتابی هم میان و تو می بینی که شادی برمی گرده به زندگیت! خیلی راحت...انقدر راحت که تو اصلا این روزها
یادت نمیان :)
می ترسم انقدر غرق خوشبختی بشی که همدردی هم یادت بره اما ایشالا خوشبختیت :)
واسه منم که دعای قشنگ کردی!
منم واسه تو ازون دعا قشنگا می کنم :D
از آینده نترس سرافراز! شجاعانه باهاش روبرو شو! روزهای ابری هم از قشنگی های زندگیه! اگه این روزها نباشه که
تو لذت اون روزها رو نمی فهمی که گلم :46:
تو هم ایشالا میری پیش خونوادت تا میتونی خوش بگذرون!
من برنامه 1 فامیل رو دارم هماهنگ می کنم بریم بگردیم با هم...آخه حالم بهتر شده :) تو هم با دوستات ازین
برنامه ها بریز!
خودت شادی آفرینی کن
مامانم بهم میگه بچه بشین سر جات تو چرا 1 جا آروم نمی گیری :D
آخه حالم بهتر شده و میخوام برم تفریح...خدا رو شکر حالم بهتر شده :)
راستی برو سینما اکران های نوروزیش خوبه ها...
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام بهار!
منظورت از سرشار منم ديگه؟؟ :D
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
اوا ... اوا دیدی چی شد؟ :311:
انقدر فکر سرشار بودم ناخود آگاهام اشتباه کرد :D
ببخشین سرافراز جونم :311:
چه سوتی دادم...سوتی بود در حد لالیگا :311: :311:
بچه ها من همینجا اعلام می کنم سرافراز منظورم بود :)
سرافراز جان ببخش
اصل نیته که نیت من تو بودی دوست جونم :46:
بخشیدی؟
:72::43:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
بهار،سرشار از سرافراز شده :311::311::46:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سرافراز هم سرشار از بهار شده! :311:
هي بنده خدا غصه منو مي خوره ديگه روم نمي شه غر بزنم! :163:
آني جان! بابا تاپيكم خاك خورد! تكليف مارو مشخص نكرديد! شما و آقاي sci هم كه فرار كرديد! مگه نگفتيد رهاش نكنم باهاش مواجه شم؟ :33:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام
قبل از عید دلم برای خودم سوخته بود. فکر می کردم من تنها تو تالار بمونم.
تنهاااااا. تااااریک.... توی این همه انجمن.... تاپیک های قدیمی و تار عنکبوت بسته....
:311:
می بینم که سرشار حالش از من بدتره! :311:
تعداد ارسالهای جدید به ۱ صفحه هم نمی رسه! پارسال اینطوری نبود :)
می گم الآن که خانم آنی هست... مدیر همدردی هم سر می زنه... تعداد تاپیک ها هم که اینقدر کمه... قاعدتا کسی تاپیک بزنه نباید بی جواب بمونه :) الآن وقت تاپیک زدنه! تاپیک بزنید ملت! :311:
این چه وضعشه! حوصله مون سر رفت.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
اوا آقا حامد شما دیگه چرا؟ سرافراز حالش بده :D
حامد جان برادر من دل خوشی داری ها؟ بده که ملت غم و غصه ندارن؟ :)
من همینجوریشم میام همدردی بین دید و بازدید هاست. ماشالا این نرفته از در بیرون اون یکی میاد :311:
تازه دیدن 1 کساییی میریم که من تاحالا تو عمرم ندیدمشون :D بعد شما میگی بیاید تاپیک بزنید؟ :)
صدای هوهوی باد تو تالار های تاریک رو خوب اومدی :311:
آنی جون می بینی همه چی قاطی پاطی شده
سرافراز جون
برنامه دید و بازدید ها بصورت فشرده اس .. به سانس های سینما نمی رسیم بریم این فیلم قلاده رو ببینیم
این وسط تا میام همدردی صدای مامانم میاد که به بابا میگه این بهار کوش؟ :D
می فهمن میخوام از مهمونی رفتن جیم بزنم
منم مثل یک بچه حرف گوش کن لباس نوهام رو می پوشم و به دید و بازدید می روم http://www.freesmile.ir/smiles/19799_viannen_101.gif
تازه بعضی جاها هم بچه هاشون رفتن هی تا میان پذیرایی کنن مامان می گه اوا شما چرا؟ بهار که هست :311:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
اخ گفتین اقا حامد دلمون پوسید بس کسی رو راهنمایی نکردیم،مشاوره ندادیم.:311:..
واقعا حوصلم سر رفته..هی میایم افراد انلاین رو نگاه میکنیم میبینیم فقط خودمونیم و خودمون:(...
جناب مدیر و انی که به همین 4تا تاپیک مشاوره هم سر نمیزنن که..ما تاپیک بزنیم که چی بشه؟
میخواین یه تاپیک جنجالی بزنم؟از اونا که توش جنس مذکر و کلی موضوع هست...:P بعد خودمون هی به خودمون مشاوره بدیم:)
خوش بحالت بهار شادی وقتت پره ...
میگم این قانونه 5 سوالی صندلی داغ بدجور دست و پامونو بسته..من هنوز در مورد ازدواج مدیر همدردی قانع نشدم...اخه یه پسر 17ساله ملاک تحصیلات و شغل همسرش چی بوده؟این اق مدیر هم نصفه نیمه جواب میده فایده نداره.
اقا حامد به به ببین چه با مدیر گرم گرمن..فکر کنم اق مدیر به تنها کسی که سلام کرد حامد بود..
جواب سوال نازنین که پرسیده بود مدیرا رو از نزدیک دیده یا نه رو هم که نداد..ای بابا
خوب اقا حامد شما بگو تا حالا مدیر همدردی رو از نزدیک دیدی؟
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
ارسال گزارش تخلف برای مدیر همدردی:
جناب مدیر! قربانت وشم، باقلوا، سوهان عسلی، ... مار تو آستین پرورش دادین یا مدیر پرورش دادین؟!!!!!! از هر چند تا پستش، چند تاش مراجع را به شورش و فتنه تشویق میکنه! آقا این بچه آخرش دودمان تالار همایونی رو به باد میده ها! نگی نگفت! من یک پیشنهاد دارم: یه چند روزی بفرستینش انجمن آزاد هواخوری تا متوجه بشه انجمن تاریک و عنکبوت بسته کجاست:301:
فرزندان من! تاپیک میخواید چیکار؟ برید صندلی داغ جناب مدیر رو بخونید، یه دنیا درس توشه. تمام عمر فقط وقت میبره که اون کلمه "صبر" رو درونی کنید. حالا بقیه اش به کنار. من فقط نفهمیدم:
.....
.....
.....
.....
.....
.....
خود سانسوری کردم:302::302:
بچه های حاضر اوصیکم به یه دو تا کلمه پست که فارغ از همه مشکلات باشه (حد اقل توی این ایام عیدی). از تکنیک مهارتهای ارتباطی که بسیار شنیدیم (بخصوص در رابطه با همسر) "مهارتهای جذبی" برای "جذب" این جانور چموش است! چطوری؟ خدا میدونه! ولی چرا اگر دلتون میخواد بقیه هم جذب بشن توی این روزهای بهاری، به جای نق و غر غر، پستهای شاد و پر انرژی را امتحان نکنیم؟
موافقید؟ استارتشو کی میزنه؟ خواستید میتونیم بند و بساطمون رو برداریم بریم توی آلاچیق، دور همی بساط کل کلی راه بندازیم. بساط کل کل ها! یه کل کل واقعی:122: از اون کل کلها که "کیوان" رو هم از دژ تاریک و مخوف سکوت اش میکشه بیرون:311: از اون کل کلها که کامران رو هوایی کنه بزنه زیر قول و قرارش و برگرده. :227:و از اون کل کلها که داملا ی گل رو به هوای پیوستن به دوستان گرمابه و گلستان اش بندازه. و خلاصه از اون کل کلها که برای لحظاتی غم رو فراری بده و هواس سرافراز رو از اون تاپیک متعالیش پرت کنه (کچلمون کرد:161:). راجع به بی بی هیچی نمیتونم بگم چون بنده خدا خرید عید پارسالش که "یک عدد خانه" بود! امسال نمیدونم مشغول انجام چه پروژه ایه بعنوان خرید عید:311:بالاخره هارت و پورت کار دست آدم میده دیگه! آی بی بی دیگه ترجیح میدم هیچی نگم چون میدونم اوضاعت الان دیدنیه: نو کامنت:311:
شاید دیگر عزیزان سفر کرده هم دلشون برای خاطرات قدیمی تالار تنگ بشه بیان. اسم نمی برم که از قلم نندازم: همه و همه و همه اونهایی که رفتند و دلشون با تالاره و دل تالار با اونها.
اینم یه شاخه گل (از همون گلهایی که محمد ابراهیمی بغل بغل هدیه میکنه توی پستها و پیامهاش ) تقدیم با ارادت خالصانه و تبریک عید و آرزوی شادمانی:
:72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamed65
می بینم که سرشار حالش از من بدتره! :311:
آقا حامد؟ منظور از سرشار سرافرازه ديگه؟؟؟
:316:
بچه ها همين الان blue sky توي صندلي داغ گفت چكامه و شوهرش از هم جدا شدند! راسته؟
چكامه كه خيلي نيما رو دوست داشت!
با شنيدن اين خبر دلم تقي صدا كرد و شكست! :302:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام به همه دوستان عزیز همدردی
سال نوی همگی مبارک
عیدتون هم مبارک
سالی چر از موفقیت و کامیابی و سربلندی برایتان آرزومندم.:72::46::43:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سرافراز
بچه ها همين الان blue sky توي صندلي داغ گفت چكامه و شوهرش از هم جدا شدند! راسته؟
چكامه كه خيلي نيما رو دوست داشت!
با شنيدن اين خبر دلم تقي صدا كرد و شكست! :302:
پست 12 و 18
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین غ
سلام. دوست خوبم. متاسفانه چکامه مرداد ماه جداشد . او هم خیلی تلاش کرد برای زندگیش ولی ....
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین غ
عزیزم چکامه خیلی تلاش کرد و خواست ولی شوهرش نخواست. یک جورهایی شوهرش باخودش درگیر بود. همش فکر می کردچون زود ازدواج کرده خیلی چیزها رو از دست داده. هرچی هم همه باهاش حرف زدند گوش نداد.
بعد جداییشون هم شوهرش دور تمام دوستای خودش و چکامه رو خط کشیده و هیچ خبری ازش ندارم.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام برو بچ
من قبل از عید در باغ همدردی عرض کردم تا پایان تعطیلات نوروز غر - قهر - گاز - چنگ - مو کشیدن و......اکیدا ممنوع است اگر توجه نکردید بنده بی تقصیرم . جزیمه داره این بی توجهی و بی دقتی . شوخی که ندارم :311:
در ثانی من الان مرخصی هستم فقط روح معتادم در تالار حضور داره . خودم رفتم برای ترک :311::311:
در ضمن هوای بهار آدم ااااااااااااا رو رمانتیک می کنه اگر توی این هوا و توی این ایام دعوا و درگیری باشه خدا به داد آخر سال و سرما و غار و ایران رادیاتور و این داستانها برسه . :163:
طلاق شکست نیست .
به پایان رسیدن عمر یک رابطه است .
عمر زندگی چکامه و شوهرش هم همین قدر بود و تا اینجا .
به هر حال چند سالی را با هم گذراندند و همدیگر را تجربه کردند .
کنار همه ی لحظه های قشنگ زندگی شان بزرگ شدند و تغییر کردند و .....................
قطعا در نیمه ی پر لیوان این دو نفر خیلی مسائل خوب وجود دارد .
پس بهتره قضاوت نکنیم .
من برای هر دو نفر آنها آرزوی سعادت و خوشحالی و تجربه های جدید را دارم .
طاهره جان عیدت مبارک بانو :43::46:نامحسوس و کم میای خانمی .:72::72:
بی دل آواتار جدید مبارک بانو :46::72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
در جهت رووومانتیک سازی تالار :43: تلاش برای عشقولانه شدن....وقتی پرستوهای مهاجر با امدن فصل بهار به اشیان باز میگردن من به یاد تو میافتم ..پس کی برمیگردی؟؟؟؟خوب از رو برو دیگه بهار و تابستون و پاییز و زمستون اومدن و رفتن اما تو نوچ..
خوب نیا ما هم هی برا خودمون توجیه میکنیم که باید امادگی لازم رو کسب کنیم..بگذریم امادگی که هیچ دبستان و راهنمایی و دبیرستان رو هم رد کردیم..دانشگاهمون هم تموم شد اما باز نوچ خبری نیست...:)
بیخیال ما بانک احساسی خود رو با چیزای دیگه پر میکنیم...
سبزی پلو با ماهی شب عید دیگه خوبه..بعد از یه خونه تکونی اساسی که همش هم رو دوش خودت بوده این سبزی پلو میچسبه..:R
اما وقتی میرسی خونه مادرجان ازت میخوان زود سبزی پلو رو بپزی چون داره موهاشو رنگ میکنه و نمیتونه و...
ایرادی نداره بازم میشه
با 3تا ماهی قرمز و خوشگل که خیلی ناناز تو تنگ وول میخورن..خوب اونا هم امروز توسط یه گربه فرصت طلب میل شدن و تنگ الان خالیست:301::97:..عیبی نداره بازم میشه بانک احساسی رو پر کرد..
دیدار فامیل و اقوام میتونه خیلی خوب باشه..البته حیف که اونقدرها عیدی گیرت نیومد..مهم نیست..سبزه چی؟سبزه که دیگه خوبه که..نه گربه میخورش نه کم میاد...اوه یادم باشه سیزده بدر به عادت معهود همیشه یواشکی سبزه ای گره بزنیم و ...:)
شما هم عشقولانه باشین..لبخند بزنید حتی اگه شوهرتون غرغر میکنه لبخند رو فراموش نکنید اگه شوهرتون داره از دست پختتون ایراد میگیره یا اینکه چرا پدرت تو عید دیدنی تحویلش نگرفت یا چرا باجناقش خیلی پز میده یا چرا تو موهات بیرون بود...ایرادی نداره لبخند یادتون نره
البته بنا به چیزایی که من دیدم همیشه ازاین لبخند استفاده نکنید چون ممکنه همین لبخند ژکوند نتیجه عکس بده و رو اعصاب همسرتون بره و دیگه واویلا:101: پس توصیه اکید اینکه قبل از استفاده از لبخند کاملا به عواقب احتمالیش فکر کنید
لطف عالی متعالی..عشق عالی مشتعل..نوروزتان پیروز..هر روزتان نوروز...
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
از
گلنوش 67
دخترمهربون
ماهی91
خارپشت
چرا خبری نیست!
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
من اومدم .
سلام ،
عید همه مبارک .
ما هم از تعطیلات برگشتیم.
مثل اینکه همه جا امن و امان بوده.
دلم برای همه تون تنگ شده بود.
از اینکه صندوق پستی ام را هم ترکوندید کمال تشکر را دارم.
سبکتکین جون الهی قربونت برم برات سوغاتی توپ آوردم.
مسررور شدم از اینکه بالاخره این [size=medium]مدیر همدردی را هم جیز کردند.
اما دیدم مدیر زرنگ تر از این حرف هاست و با لبه نرم از کنار برخی سوالات گذر کرده بودند.
[/size]
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام به همه دوستان خوب و باوفای همدردی
سال نو همگیتون مبارک.
اینجانب داملا به همراه شب بارونی ازدیار شیراز به حضورهمگیتون اعلام می داریم که هیچ دلخوری از هیچ کس
نداریم واز این همه لطف وعنایات شما تشکر وقدردانی می کنیم.
امیدواریم سال91 برای همتون سالی سرشار از سلامتی وشادکامی باشه.
داملا همین جا از تمامی دوستان عزیزخصوصا(جناب مدیر،بالهای صداقت،بهارشادی)کمال تشکر را دارد.
دوستدارتان: شب بارونی وداملا
http://www.hamdardi.net/imgup/28353/...49b5ea0da9.jpg[size=x-large]
we love you HAMDARDI
=========================
پاورقی: شب بارونی چون شارژ نداشت پستمون مشترک شد.
[/size]
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام خدمت دوستان عزیز.
سال جدید91 رو به همه بچه های تالار تبریک عرض میکنم.
خدمت دوست عزیزم آقای خارپشت خسته نباشی داداشی.
یه چیزی من هر وقت آهنگ مهدی خزرایی رو گوش میکنم ناخداگاه بیاد شما می افتم احساس میکنم صداتون مثل صدای خزرایی هست .ملایم دلنشین پراز سوز.
کبوتر یه حس عجیبی به خارپشت داره نمیدونم چه حسیه.
کلی بگم خیلی دوستتون دارم.:43:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام داملای عزیزم
خوش اومدین دوباره به همدردی :46:
نمیدونی چقدر خوشحال شدم پستت رو دیدم
من هم از طرف خانواده همدردی به تو و شب بارونی هم خوش آمد می گم هم سال نو رو تبریک :46:
جاتون تو تالار خالیه ها :)
امیدوارم هرجا هستین موفق باشین و خوشبخت
========================================
بهار66 جونم
چی شده خواهر گلم؟
من متخصص در زمینه ناخودآگاهم :D
واسه چی شمارشو نگه داشتی خوب که دستت بره رو شمارش و باقی قضایا؟
خوب پاک کن دیگه خواهر من :)
خوش گذشت بهت؟
به ما که با مهمون داری خیلی خوش میگذره :D تازه ازم به عنوان میزبان نمونه تقدیر و تشکر شده :311:
========================================
بی نهایت جون
گلنوش جون
شما هم خوش آمدین...خوش گذشت بهتون؟
الهیی که همیشه شاد باشین
========================================
راستی چرا ماهی و خارپشت چند وقته نیستن؟ http://www.freesmile.ir/smiles/358518_icon_question.gif
========================================
....
دیگه تموم شد حال و احوالم :D
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bahar.shadi
بهار شادی
ماهی که سر سفره هفت سینهههه :311: فعلا گذاشتیم تو تنگ سر سفره ،13 به در می ندازیم تو رودخونه
ولی جدا از شوخی خارپشت خیلی وقته نیومده
فکر کنم ماهی چون اعتیادش رو ترک کرده کم می اد که دوباره دچار نشه ....
بهار66 :) عزیزم من نمی دونم چی بگم فقط می دونم همچین نا خود اگاه هم نیستش ها یکمی به خود اگاهت بر می گرده..
بچه ها می خوام ی چیزی بنویسم نمی دونم کجا .... شاید اینجا هم جاش نباشه ولی اخه مشکل مشاوره ای هم نیستش که براشتاپیک ایجاد کنم
راستش روز سوم عید ما خونه نبودیم اومدیم دیدیم شماره خونه استادم اینا رو گوشی افتاده ...
بعد دوباره امروز ی شماره نا اشنا زنگ زد مامانم برداشت مادربزرگ استادم بود،گفت سال نو مبارک و این حرفا...بعدش گفته بود اگر اجازه بدید ما خدمت برسیم برای تبریک سال نو..
مامانم دست پاچه شد گفت من صحبت می کنم تو خونه بهتون اطلاع می دم ..
بعد اون گفته سال نو هستش بزارید کینه هارو بشوریم،گفته این پسر منو ناامید نکنید
گفته به نازنین بگید 1 ماه خونه نرفته ... می گه یا نازنین یا هیچ کس
مامانم گفت حاج خانم چیزی که تموم شده،قسمت نبوده،این ها مناسب هم دیگه نبودند
ایشالا برای آقا ....هم موارد بهتر هست و بهتره این قضیه دوباره باز نشه
کلی اصرار اصرار یعنی ی ساعت تموم اصرار کرد گفت من بزرگترم به خاطر موی سفیدم حرف منو زمین نندازید
این ها هم خلاصه احساسات من در حال حاضر هستن
:311::310::227::316::302::303:
در اخر مادرم گفت من برای شما احترام زیادی قائلم و دوستتون دارم و نمی خوام حرفتون رو زمین بندازم ولی این قضیه از طرف ما منتفیه و دیدار خانواده ها مشکلی رو حل نمی کنه...
بعد خیلی محترمانه خداحافظی کرد ...ولی حالا شاید بازم زنگ بزنند چون خیلی اصرارررر داشته ...
مامانم فکر کنم خوشحال باشه ولی به بابام نگفتیم هنوز..
خلاصه اومدم خبر بدم فقط همین :46:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
داملا جان چقدر کار خوبی کردی.
این صفحه تولد که بالا می امد و شما نبودید دلمان ریش می شد.
خیلی از بازگشتتان شنگول شدیم.
بهار شادی ونازنین عزیزم ممنونم به خاطر خوش امد گویی گرمتان.
همه تون را دوست دارم و بهترین ارزوها رو براتون دارم.
برای حامد گلم هم دعا می کنم ایشالله بره خونه بخت با یه دختر خوشبخت.
برای فرهنگ عزیز هم دعا می کنم که مشکلاتش حل بشه و اونم بره سر خونه زندگیش.
برایخارپشت عزیز هم دعا می کنم از این معادله سخت چند مجهولی خواستگاری با موفقیت و پیروزی بیرون بیاد.
برای محمد ابراهیمی گل و بلبل از خدا می خوام خوشبختی را با تمام وجودش حس کنه.
برای دختر های گل تالار، بهار ها و نازنین و از یاد رفته هم دعا می کنمیه بخت خوب گیرشون بیاد و از شر بلایا حفظشون کنه.
برای مدیر همدردی و فرشته مهربان هم اجری می خوام جزیل که اتقدر خالصانه به دیگران کمک می کنند.
برای بالهای صداقت هم از خدا آرامش ویک دید وسیع می خوام که هر چه زودتر به رضایت برسه.
و اما انی جون ایشالله که همیشه مثل الان دلت دریایی باشه.
کیوان عزیز امیدوارم سالی پر از مکاشفات جدید در راه تعالی خویشتن داشته باشید.
چشمک و گلنوش و رایحه عشق هم در کنار همسراشون خوشبختی را باز هم تجربه کنند.
فامو هم زودتر با نامزدش بره سر خونه زندگیش و ارامش واقعی را حس کنه.
بلو اسکای هم همراه نی نی گلشون در کنار همسرشون زیبایی های زندگی را تجربه کنند.
برای آقای SCIکه این روزها خیلی تو هم هستند ایشالله در کارش خدا گشایش ایجاد کنه.
مهاجر بینشان خوبمون را خدا واسمون حفظ کنه.
و اقای بی بی که این اواخر خیلی کم پیدا شده بودند را خدا با یه نیروی روز افزون به تالار برگردونه.
و برای بقیه خانواده همدردی که از قلم افتادند برای همه آرزوی سعادت ، خوشبختی ، عاقبت به خیری دارم برا شون سلامتی می خوام ازخداو همین طور دلخوشی
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
بی نهایت جان از اینکه به یاد من هم بودی ممنون :54:
...................
راستی محمد ابراهیمی خان مدیر گرامی صندلی داغ! بابا یه اقتداری، اهنی تولوپی چیزی از خودت به نمایش بذار! مهمان محترم صندلی داغ می آیند و میروند اما انگار خیال ندارند که پاسخگو باشند :160: هر چی باشه حاکم بلا منازع صندلی داغ شمایی (:311: ببینیم میتونیم یه شر بزرگ درست کنیم یا نه:311:)
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
قربونت برم بی دل جان ، قلم طنزتون فراموش ناشدنیه .
خیلی دوست دارم و از خدا می خوام که این دل آب شده ات را با شادی فراوون بهت برگردونه.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلامی گرم به همه بچه های تالار
حسابی دلم براتون تنگ شده
عید رو چطور گذروندین؟؟؟؟؟؟؟
من که حسابی خوش خوشانمه
ولی تالار حسابی از رونق افتاده مدیر هم که یه روز عیدی بهمون اجازه ورود به ماورا (انجمن ازاد)رو نداد حداقل یه ساعت بریم ببینیم چه خبره
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام به همگی
سال نو مبارک
امیدوارم همه سال خوب و سرشار از موفقیت و شادکامی را پیش رو داشته باشین
دوستتون دارم
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام به همه برو بکس همدردی! حالتون خوبه؟ امیدوارم تا اینجای عید از زندگیتون لذت برده باشید.
منم خدا رو شکر بهترم و انگاری داره واسه من "حول حالنا الی احسن الحال" رخ می ده(گوش شیطون کر چشش کور)...
بهار66 عزیزم کجا میری؟ بمون بابا! از راهنمایی هات خیلی استفاده کردم...حیف نیست بذاری بری؟
داملا جان! تو هم برگرد به خونه... قهر نکن خواهری! ما دوستت داریم.
بهارشادی چطوره؟ سرافراز پریم!(یعنی سرافراز دوم که هروقت منو می بینه یاد خودش میفته!):46:
امیدوارم همه همه خوب و خوش باشید...
راستی bloom عزیز! عروس خانم!(الهی دست راستت رو فرق سر ما مجردهای تالار!) شما هم خیلی گلی! از اون خانمه که آواتاره شماست خوشم میاد. اصلا این خانمه که آواتار منه واسه این انتخاب کردم که شبیه آواتار شما باشه(نگفته بودم؟؟؟)...:43:
بچه ها... همچنان دعا کردن رو فراموش نکنید... آخه آدمیزاد بعضی وقتها ضعیف میشه و به دعای همنوعانش نیاز پیدا می کنه. از اینکه در روزهای سخت در کنار من بودید ازتون متشکرم و براتون در هر لحظه و هرکجا بهترینها رو آرزو دارم.
راستی موقع رانندگی قبل رفتن یه آیت الکرسی بخونین... میگن خداوند فرشته ها رو برای حفاظت از آدم می فرسته... من این سری که داشتم میومدم نزدیک بود از پشت بزنم به یه پراید. با فشار هرچه تمامتر با صدای وحشتناک ترمز گرفتم یک میلیمتر دیگه مونده بود خداروشکر بهش نخورد. انشاءالله همیشه به سلامت به مقصد برسید.
دوستتون دارم.:72:
از طرف سرافراز گوگولی موگولی که این روزها می خواد خودشو خیلی دوست داشته باشه:46:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
سر افراز عزیز امیدوارم به زودی روزهات افتابی بشه. زیاد عجله نکن ادم فقط وقتی قدر افتاب رو میدونه که ازش دور بشه. امیدوارم همه مسافرها سالم و شاد به مقصد برسند.
بچه ها راستش می خواستم بگم اگر دارید میرید مسافرت یا خویشاوندانتون دارند میان پیشتون مراقب جاده ها باشید و فقط به رسیدن به مقصد فکر نکنید. از بودن در راه و جاده ها هم لذت ببرید و با صبرو حوصله رانندگی کنید.
(پ.ن: البته من از همراهان پلیس نیستما).
ببین سرافراز ایه الکرسیت عمل کرد ولی منم برات دعا کردما. نمی دونم چرا هر کی می گه می خوام برم مسافرت رخت تو دل من می شورن. خدا رو شکر که سالم رسیدی عزیزم. ولی همیشه فاصله رو با ماشین جلویی رعایت کن. خوب شد من بعد از پستت اینهمه مثل همراهان پلیس برات پست زدم (البته فکر کنم نخوندیش).:72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
راست میگی ها! ممنونم deljoo_deltang عزیز که امیدوارم هیچوقت دلتنگ نباشی...:46:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
ممنون سرافراز عزیز شما لطف دارین :46:
من دلم برای آقای بیبی خیلی تنگ شده چرا نمیآد تالار :302:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
bloom جان
اقای بی بی یه مدته خیلی گرفتارن مخصوصا با فوت شوهر خواهرشون بچه های خواهرشون به هم ریختن.
ولی قول دادن به محضی که مشکلاتشون کمتر شد فورا پیش ما برگردن
بچه ها بیاین دعا کنین زودتر برگردن:323:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام به دوستای خودم.من برگشتم.دلم براتون تنگیده بود امیدوارم سال خوبی رو آغاز کرده باشید
ما رو که دعا کردید ؟
من که اول به شما دعا کردم.یه حس غریبی بود وقتی اسم هر کدومتون رو می یوردم من به یاد دوستای آشنای غریب بودم.و این واسم جالب بود.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام دوستان
عید همگی مبارک
نمردیمو بالاخره بعد از مدت ها یه عید رو همه با هم بودیم
همه اعضای خونوادم :46:
امیدوارم سال پر خیر و برکتی داشته باشین
:72::72:
واگر صلاح هست، مجردها هم به مراد دلشون برسن
اگر هم نیست که نیست دیگه :)
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام بهار 66 عزیزم :46:
نمی دونی چقدر خوشحال شدم دیدمت !
کجا می خوای بری بهار
صبر کن کلی لازمت دارم،ی اتفاقاتی افتاده که حتما باید باهات در موردش مشورت کنم،
انگار دارم بر می گردم سر خونه اول !!!
نری بهار
من بلد نیستم به بعضی خواسته های اطرافیانم احترام بزارم
نمی تونم دیگه دست خودم نیست نمی تونم احترام بزارم ،و بزارم بری
خوب کم بیا خیلی کم
اصلا بگو مشگل چیه!
بهار جون نرو :46:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
http://www.hamdardi.net/imgup/31551/...e869550e45.gif
بچه ها سلام
منم اومدم:P
بلاخره مهمونای ما هم رفتند:311:
چشمک جان ممنون که متوجه غیبت یهویی من شدی:43: ببخش که قبلا نگفته بودم آخه
مهمانها هم یهویی اومدند:311:
داملا جان از دیدن پستت خیلی خوشحال شدم.راستی به خاطر تصاویری هم که فرستادی
ممنون:46:
خارپشت عزیز خوشحال شدم عید رو با خانواده بودید.بعد یه مدت غذاهای سوخته خوردن
غذای مامان جونتون چسبید؟!:311:
رایحه جان سفر خوش گذشت؟ آخرش تنهایی رفتید یا با خانواده ها؟
بی نهایت جان خوشحالم که غیبت شما هم تموم شد.:227:
گلنوش عزیزم خوشحالم که حسابی خوش خوشانتونه:227:
ماهی جان و دانوب جان، شوکای عزیز و ایوب خانوم و لیلا موفق عزیز و تنسیم الهی گل و آویژه جونم و اقلیمای عزیز ویک زن امیدوار جان وآقای تسوکه و آقای سنجاب بجنبید تا حق شارژ نصفه ، پر رنگ بشید.
هدیه خانم از اینکه قهوه ایی شدید چه حسی داریدhttp://www.hamdardi.net/imgup/31551/...33c387b364.gif
بهار جان اول سالی خوب حال گیری میکنی ها! بچه این خداحافظی دیگه چی بود؟!