دختر مردم رو وابسته کردم، و باید برم!
سلام دوستان
واقعیتش از پارسال برای مهاجرت به کشور دیگه ای اقدام کرده بودم و اصلا قصد ازدواج نداشتم و بهش فکر نمی کردم.
حدود 3 ماهه با دختر خانمی دوست شدم که خانواده ها هم در جریان هستند. اون موقع احتمال می دادم که مهاجرتم برای امسال درست نمیشه و حداقل 1 سال و نیم با هم خواهیم بود.
که ناگهان کار مهاجرتم با شرایط خیلی خوب درست شد.
در تاپیک قبلیم هم درباره رابطه خودم با ایشون نوشتم:
http://www.hamdardi.net/thread-44354.html
خیلی با هم دیگه خوب و عالی هستیم از هر نظر، و هم دیگر رو دوست داریم. اون قدری که به شخصه حتی برا ازدواج با ایشون مایل هم هستم ولی واقعا تنها مشکل همین مهاجرت من هست.
من یک ماه دیگه بلیطم هست و حتما باید اونجا باشم. و ایشون تا یک سال دیگه نمی تونه بیاد و این یعنی ما حداقل یک سال از هم دور خواهیم بود.
ایشون هم متاسفانه یا خوشبختانه وابستگی شدید به من پیدا کرده. طوری که بارها جلوی خودم وقتی حرف رفتن من شده گریه کرده، یا شبها حتما باید با من تلفنی صحبت کنه که خوابش ببره. از طرفی هم تا 1-2 ماه آینده امتحان خیلی سرنوشت ساز داره که می دونم اگر غصه من رو بخوره حتما خراب می کنه.
ضمن اینکه من 27 ساله و لیسانس هستم و ایشون 25 ساله و فوق لیسانس.
اگر وابستگی ایشون نبود احتمالا می گفتم عاقلانه اینه که جدا بشیم و هر کدوم مسیر زندگی خودمون رو بریم. ولی الان عذاب وجدان وابستگی ایشون هم هست. بهش فکر می کنم دیوانه میشم که یک دختر به این پاکی و سادگی رو الان انقدر وابسته خودم کردم و بذارم برم.
به نظر خودم اصلا از اول اشتباه کردم که گذاشتم رابطه مون انقدر عمیق بشه و اگر برگردم به عقب اصلا آشنا نمی شدیم. ولی الان دیگه این نقطه هستم.
الان شما دوستان چه پیشنهادی بهم می کنید؟