مسئله مهم مطرح کردن ازدواج قبلیم در هنگام خواستگاری دوم...

با عرض سلام و شب بخیر وخسته نباشید خدمت همه دوستان گرامی مشاوران محترم انجمن...
دوستان قدیمی تر این انجمن در جریان مشکلات من و همسر سابقم قرار دارند که متاسفانه علیرغم تلاشهای گسترده من جهت بازسازی زندگیم به دلیل عدم تمایل همسرم به بازگشت به زندگی و اصرار به طلاق، منجر به جدایی در دوران عقد (قبل از عروسی ) شد.
اما در حال حاضر پس از گذشت حدود یکسال و نیم از زمانیکه جدا شدیم، مجددا موقعیت ازدواج برایم فراهم شده،
خلاصه اینکه یه دختر خانمی از طریق یکی از همسایه ها معرفی شده که من هیچگونه شناختی از ایشون و خانواده ش نداشتم،
ولی چند شب پیش برای اولین بار ایشون رادیدم وباهاشون صحبت کردم وخودم طرف را پسندیدم ، وبه نظر میرسه اونم از من بدش نیومده
اما تو جلسه اول که صحبت کردیم هیچ چیزی راجع به ازدواج قبلیم نگفتم چون قبلا از یه مشاور پرسیده بودم و اونم گفته بود چنین مساله ای را در ملاقات دوم با خانم مطرح کن...
حالا سوال اصلیم اینه که آخر این هفته وعده کردیم که برای مرتبه دوم میخواهیم صحبت کنیم و من باید در این جلسه موضوع ازدواج اولم را مطرح کنم
از اهالی فن و مشاوران عزیز و با تجربه تقاضا دارم کمکم کنید و راهنمایی کنید که چطوری این مساله را به بهترین نحو ممکن مطرح کنم که سو برداشت نشه و بتونم منظورم را به طرفم برسونم و بهترین نتیجه ممکن را بگیرم؟؟؟

سلام دوست عزيز
نميدوني چقدر از خوندن تاپيكت خوشحال شدم كه ميخاي ازدواج كني:104::104:.... منم از همسر سابقم جدا شدم اما مطلقا به فكر ازدواج نيسم. :311:

تاپيك ها قبليت رو خوندم و اشك تو چشمام حلقه زد:54:- خدارو شكر كن كه از شر اون خانم نسبتا محترم راحت شديد-

و اما راجعبه سوالت تجربه شخصيم بگم.
من خودم چندتا خاستگاري مشقي (قصد ازدواج نداشتم)رفتم و همون جلسه اول گفتم كه قبلا ازدواج ناموفق داشتم و علت جدايي رو عدم تفاهم بيان كردم.
خانواده دخترخانم وقتي اين موضوع رو فهميدند اصلا عكس العمل خاصي نشون ندادند و گفتن گذشته ها گذشته و چندتا سوال پرسيدن كه من با صداقت جواب دادم.(از سوالات شون مشخص بود كه قبلا معرفم گفته بود من ازدواج ناموفق داشتم)
به نظر مياد چون معرف داشتيد خانواده دختر خانم خوشبخت :72:قبلا از معرفتون آمار شما و زندگيتون رو درآوردن و زياد جاي نگراني نيست.
به اين نكته هم توجه داشته باشيد كه زياد وارد جزييات زندگي سابقتون نشيد چون حرف حرف مياره و ممكنه كارها خوب پيش نره.
اينو ياد آوري كنم اين دفعه دنبال قيافه نري دنبال اصالت باش قيافه مهم نيست.و در كل تو معيارت ها برا ازدواج تجديد نظر كني.
قبل اينكه بري براي جلسه دوم اگه وقت كردي تاپيك هاي همدردي رو بخون خيلي كمك ميكنه .

اگه همسرسابقت هنوز مجرده ممكنه شيطنت زنونش گل كنه و بعد ازدواج مجدد شما بخاد تو زندگيت خلل ايجاد كنه پس از قبل كيش و ماتش كن.
ضمنا برا همسر جديدت سنگ تموم بزار -
در پايان برات آرزوي خوشبختي و عاقبت بخيري دارم.

سلام دوست عزیز
بسیار ممنون وسپاسگذارم بابت پاسخگوئیتون
باید عرض کنم معرفم چیزی به خانواده طرف نگفته منم تو ملاقات اول جرات نکردم چیزی بگم
ولی میخوام هرجور شده تو این جلسه دوم هنگامیکه میخوام با خود دخترخانم تنها حرف بزنیم بهش بگم حتی اگه به قیمت جواب نه طرف تموم بشه ولی میخوام صداقت داشته باشم ولی از طرفی هم ترس و استرس دارم به نظرت چطوری بگم و چکار کنم بهتره؟
ضمن اینکه راجع به مزاحمت احتمالی همسر اولم نظر خودت چیه،؟
اگه همچین موردی بخواد رخ بده چکار کنم بهتره؟

دوست عزیز من اخرین خاستگاری که داشتم شرایط شما رو داشت. اونم بهم اولش نگفت. ولی وقتی بهم گفت من واقعا جا خوردم. و تا چند روز هنگ بودم. ولی این موضوع نظرم رو منفی نکرد. با اینکه به نتیجه نرسیدیم. به نتیجه نرسیدنمون بعلت عقد ناموفق ایشون نبود بلکه بخاطر تاثیراتی بود که ایشون از یه رابطه موفق داشتند. میتونید پستهای منو ببینید:

http://www.hamdardi.net/thread-43921.html.

اگر به چنین چیزی برخوردید و طرفتون جا خورد بهش فرصت بدید تا موضوع رو هضم کنه. اگر از شما خوشش امده باشه ازتون زمان میخاد تا باهاتون بیشتر اشنا بشه و شرایط رو بسنجه.

ولی نکته ای که فکر میکنم برای شما مفید هست اینه:
من امیدوارم که خانم قبلی از زندگی و ذهن و روانتون کامل پاک شده باشند و به خاطر ایشون نخواید که بابت محکم کاری دست و پای خانم جدید رو ببندید و سعی کنید تو منگنه قرارش بدید. چیزی که یه خانم رو دلسرد میکنه این چیز هاست. اینکه شما هنوزم برای زندگی جدید ذوق داشته باشید و همه انرژیتون رو بابت ازدواج قبلیتون نسوزونده باشید خیلی اهمیت داره. بپذیرید که این خانم جدید مقصر شکست در رابطه قبلیتون نیستند و سعی نکنید هرچه کوتاهی قبلا کردید اینجا جبران کنید. بلکه چشمتون رو خوب باز کنید و شرایط طرفتون رو بسنجید و فقط زیبایی طرفتون نشه ملاکتون. همه میگن زیبایی بعد یه مدت عادی میشه ولی جز زیبایی چیزهای دیگه ای هستند که هیچوقت عادی نمیشه. اون چیزها اخلاق و اصالت خونواده هست. ارزو میکنم خوشبخت بشید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط یه بنده خدا

میخوام صداقت داشته باشم ولی از طرفی هم ترس و استرس دارم به نظرت چطوری بگم و چکار کنم بهتره؟
ضمن اینکه راجع به مزاحمت احتمالی همسر اولم نظر خودت چیه،؟
اگه همچین موردی بخواد رخ بده چکار کنم بهتره؟

---

دوست عزيز من تجربه خودم ميگم و بهتره از چند نفر ديگه راهنمايي بخاي.
نميدونم چرا ساير دوستان نظر نميدن تا شما و امثال من از نظراتشون بهره مند بشيم.
خيلي عادي به دختر خانم بگو قبلا ازدواج ناموفق داشتي و علتش هم سربسته بگو.سعي كن ريلكس باشي
اگه اون خانم محترم با اين قضيه كنار آمدن كه مباركه اگه هم كنار نيومدن قسمت نبوده.
در پايان صحبت هاتون بهتره به اين نكته تاكيد كنيد كه ميتونيد از هر كس كه ميخايد بريد تحقيق كنيد بعد قضاوت كنيد.

و اما راجعبه مزاحمت احتمالي همسر سابقت(احتمال ميدم هنوز مجرد باشه) بايد خيلي حساب شده عمل كني تا بعدا موجب درد سر نشه....
يكي از بهترين و موثرترين راه كارها شكايت از ايشون به مراجع قانوني هست - (من خودم با اين راه كار از شر مزاحمت هاي همسرسابقم راحت شدم.)
ضمنا اگه همسر سابقت تو مدت يك سال گذشته كاري ب كارت نداشته پس جاي نگراني نيست.
موفق باشيد

ممنون از پاسخگوئیتون دوستان عزیز...
یه سوال دیگه هم داشتم به نظرتون روزیکه میخوام این مساله را مطرح کنم
فقط خودم قضیه را برای دختر خانم بگم و اون خودش به خانوادش بگه و تصمیم گیری کنه؟
یا بهتره خانواده ش را هم در جریان بگذاریم؟

سلام

از بابت گفتن حقیقت و صادق بودن ابائی نداشته باشید

اگه نامزد قبلیه شما تقصیر کار بودن که فی به المراد, جریانشو در حد دونستن این خانم بهش بگید و نگران از دست دادن ایشون نباشید

و در جواب سوال دومتون هم بهتره اول با دختر خانم مطرحش کنید و ایشون خودشون بعد شما با خونوادش در جریان خواهد گذاشت و خونوادشم تو تصمیم گیری بهش کمک خواهند کرد

پس صداقت شما در درجه اول قرار داره

سلام بنده خدای گرامی. زمانی که من با همسرم آشنا شدم ایشون خیلی زود موضوع عقد قبلیشون رو به من گفتن و من خیلی خوشم اومد که زود گفتن راستش یادم نیست بار اول دیدارمون بود یا بار دوم که گفتن ولی خیلی زود بود و همین باعث شد من احساس کنم آدم صادقی هستش و ازش تشکر کردم که این حقو به من داد که قبل از اینکه احساسی شکل بگیره موضوع ازدواج قبلیش رو بدونم و اگر دوست نداشتم ادامه ندم. البته من حساسیتی نداشتم روی ازدواج قبلی برام مهم نبود ولی هر شخصی نظرش فرق داره به هر حال به نظر من خیلی زود مطرح کنید با خودشون و ایشون خودش به خانوادش میگه/ فقط خیلی وارد جزییاتش نشید و از اون خانم هم بد گویی نکنید. موفق باشد.