عشق به مردی که نمیخواد مسولیت ازدواج رو بپذیره

سلام
من عاشق مردی هستم که همه شرایطش تقریبا اوکی هست
و به نظر من شرایط اینکه اقدام رسمی برای ازدواج رو بکنه داره
اما به هر بهانه ای از اینکه مسولیت ازدواج رو بر عهده بگیره شونه خالی میکنه و همش ازم زمان میخواد و میگه صبر کن
اما برنامه ریزی مشخصی واسه ازدواجمون نداره
به شدت به هم وابسته هستیم و به هم علاقه مند
من الان یک هفتس که ازش خواستم رابطمون قطع باشه تا زمانی که رسما بتونه خواستگاری بیاد
اما دارم اذیت میشم از دوریش و به هیچ عنوان نمیخوام دیگه بدون اطلاع خونوادم باهم باشیم
باید چیکار کنم؟
نمیدونم چه جوابی باید به احساسم بدم
باید دورادور منتظرش بمونم یا اینکه بی خیالش بشم؟!
من اونو با همه خوبی ها و بدیهاش دوست دارم :-(

خواستگارهام بعد از اولین جلسه میرن و پشت سرشون رو نگاه نمیکنن...

این تاپیکت مال دو ماه پیشه
من فکر میکنم شما بیشتر از اینکه عاشق باشی، نگران مجرد موندنت هستی
شما عاشق این آقا نیستی، فقط به خاطر پنج سالی که وقت و انرژی پاش گذاشتی میخوای نهایتا یه چیزی دستت رو بگیره !
اتفاقا کار درستی میکنی ولی با خودت روراست باش
همین الانم که از این رابطه بیای بیرون خیلی دیره !
بنظر من برای آخرین بار بهش اولتیماتوم بده و بعد رابطه رو با ایشون تموم کن و دنبال بررسی خواستگارات باش

دوست عزیز اول که شما حق قضاوت کردن من رو ندارید
دوم هم این دو موضوع کاملا از هم جدا هستند
و یه دختر حتی اگر عشقی تو زندگیش داشته باشه و اونو بخواد باز هم طبیعی هست که خواستگار هاش رو بررسی کنه
تاپیک دو ماه قبل من یه مشکل جداگانه بود که مطرح شد
و من تو اون تاپیک نگفتم که حتما میخوام به صورت سنتی با خواستگارم ازدواج کنم
تا حالا نشده فقط برای محک زدن خودتون تو بازی شرکت کرده باشید؟ بدون اینکه نتیجش براتون مهم باشه؟!
در مورد تاپیک فعلی هم من عاشق مردی هستم که بعضی از ویژگی هاش رو نمیپسندم اما سوالی که برام پیش میاد اینه که من باید بنا به احساسم تصمیم بگیرم یا اینکه با چشم عقلم نگاه کنم و ویژگی های ناپسندشون که البته ممکنه هر آدمی داشته باشه رو نادیده نگیرم

بازم میگم نه تنها اینجا زیر تاپیک من بلکه هیچ جای دیگه شما حق قضاوت دیگران رو ندارید

سلام سپیده جان

دختر خوب از حرف دوستان ناراحت نشو....اینجا کسی شما رو نمیشناسه که بخواد مورد قضاوت قرارت بده...هرکسی نظر شخصی خودش رو میده حالا یکی نظرش مطابق میل شماست و یکی نیست.....هدف باز کردن تاپیک هم همینه....که نظرات مختلف رو بشنوی و در نهایت انچه که درست تر هستش رو انتخاب کنی

اما در مورد مشکلت

این اقا شما رو برای ازدواج نمیخواد.فقط برای سرگرمی و بازی میخواد.....هچیوقت نمیشه هیچ مردی رو مجبور کرد به خواستگاری بیاد....

پس عاقل و واقع بین باش و به رابطه ای که انتهای ان مشخص نیست پایان بده.

کار خوبی کردی کات کردی رابطه رو اما نه موقتا......اگر ایشون شما رو بخواد سر و کله اش (برای خواستگاری ) پیدا میشه.


موفق باشی

سپیده جان

بهشون بگو:
اوکی قبول...هر وقت شرایطت برای ازدواج اوکی شد بیا خواستگاری و آشنایی رسمی تر.
منم تا اون موقع اگر مجرد بودم، در خدمتتون هستم

بذار با این حرفت بدونه که از این خبرا هم نیست که همینجوری منتظر بمونی تا ایشون هوس کنه آیا خواستگاریت بیاد آیا نیاد و همینجوری ببخشید عزیزم الافت نگه داره

اکثر پسرا اگر خیییییلی خیالشون راحت باشه که دختره همینجوری وایمیسته و خواستگار راه نمیده، تا میتونن وقت میکشن و دختر رو الاف میکنن

بذار بدونه ممکنه خواستگار خوبی بیاد و ازدواج کنی

معنی نداره شما رو توی آب نمک بخیسونه تا زمانیکه از همه جا مونده و رونده شد تازه یاد شما بیفته.

اصلا هم نگران نباش
پسری که دختری رو بخواد، هرجوووووری شده راهشو پیدا میکنه برای ازدواج با دختر و جور کردن شرایط...
و بقیه حرف و حدیث ها همش بهونه هست
مگر اینکه دختره خودش راضی به ازدواج با اون پسر نباشه

یاحق

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سپیده_7071

اما سوالی که برام پیش میاد اینه که من باید بنا به احساسم تصمیم بگیرم یا اینکه با چشم عقلم نگاه کنم

بازم میگم نه تنها اینجا زیر تاپیک من بلکه هیچ جای دیگه شما حق قضاوت دیگران رو ندارید

---

در مورد سوالت، با عقلت تصمیم بگیر.

در مورد قضاوت هم سوال شما درخواست قضاوت کردن اون آقاست. وقتی حرفهات را می شنویم و می گیم احتمالا ... یعنی داریم قضاوت می کنیم دیگه.
خیلی جاها تو زندگی گریزی از این قضاوتها نیست.


در مورد اون تاپیک قبلیت هم با اجازه یه جمله کوچولو بگم.
شما 5 ساله دوست پسر دارید و شهرتون هم بزرگ نیست. فکر نمی کنید خواستگارها وقتی ماجرای دوست پسر 5 ساله را بشنون دلیلی برای ادامه خواستگاری نمی بینن؟