عدم اعتماد به نفس و پیدا نکردن کار

سلام
من 28 سال سن دارم و 18 ماه هست که یه کار پروژه ای پیدا کردم و هرجا برای استخدام میرم به دلیل ضعف در اطلاعات استخدام نمی شم.
کار من برنامه نویسی هستش.
کلاً از بچگی فکر می کردم کار عاره.
مثلاً توی سن تقریباً 22 یا 23 سالگی پیشنهاد شد که برم توی یه استخر تو قسمت بوفش کار کنم ولی به خودم گفتم بقیه چی می گن. این که کار نشد.
خیلی هم بازیگوش بودم.
هیچ وقت هم از طرف پدرم حمایتی نشدم.
می دونم به خاطر عدم اعتماد به نفسم بوده.
حالا توی این سن دارم فکر می کنم برفرض تا آخر امسال من کار ثابت پیدا کردم تا بخوام پولی پس انداز کنم و خونه و ماشین و ... پس کی می تونم ازدواج کنم.
الان هم تمام فکر و ذکرم کار و ازدواج هست.
و اگر هم تلاشی دارم می کنم که به اطلاعات بیافزایم به خاطر اینه که زودتر برم سر کار تا زودتر بتونم ازدواج کنم.
خسته شدم.
کاری رو که شروع می کنم وقتی جایی گیر بدی می کنم یواش یواش ولش می کنم.
شده مثلاً 1 هفته روی یه مبحثی فکر و تحقیق کردم و کارم رو ادامه دادم ولی بعضی مواقع دستم به کار نمیره.
احساس بدبختی می کنم.
لطفاً بگید چیکار باید کرد.
با تشکر

همین که یک دلیل مشکل رو میدونی که کمبود اطلاعاته خودش یعنی یک قدم به جلو حرکت کردی. سعی کن عمق اطلاعات رو افزایش یدی نه دامنه اونرو. یعنی بجای تمرکز در چند مورد روی یک مورد تمرکز کن .مثلا بجای چند زبان برنامه نویسی روی یکی کار کن و مسلط شو تا جایی میری مصاحبه حرفی واسه گفتن داشته باشی. همین مورد تو کل زندگیت صادقه . یعنی تا وقتی کار ثابت نداشته باشی تمرکز واسه ازدواج بر استرسهات اضافه میکنه. اول تکلیف شغلتو معلوم کن و بعد به امید خدا به ازدواج فکرکن.

صحبت های بعضی از دوستان تو این تاپیک به درد شما هم میخوره
مشکل من با کار کردن

این مشکل کار ثابت باعث شده فکر کنم واقعاً هیچی بلد نیستم و بد جوری اعتماد به نفسم رو از دست دادم و این که می خوام ازدواج کنم و داره دیر میشه ولی خوب کار ندارم که بخوام برم خاستگاری داره منو می ترکونه.
خودم می خوام ازدواج کنم و بالاخره توی فامیل می گن با 28 سال سن هنوز مجرده و کار نداره و یکی که از من کوچکتر هست داره ازدواج می کنه اصلاً به هم ریختم.

دوست من چرا کار نداری ؟ رزومه تو فرستادی واسه شرکت های مختلف ؟ اهل کجایی ؟
منم هم رشته تم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط pasta

دوست من چرا کار نداری ؟ رزومه تو فرستادی واسه شرکت های مختلف ؟ اهل کجایی ؟
منم هم رشته تم.

---

حتی بعضی از شرکت هارو 2بار رفتم مصاحبه.
تهران
البته مشکل اینه که 80 درصد aspکار میخوان ولی من توی برنامه های تحت ویندوز رو کارم خوبه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mohammadhasan

این مشکل کار ثابت باعث شده فکر کنم واقعاً هیچی بلد نیستم و بد جوری اعتماد به نفسم رو از دست دادم و این که می خوام ازدواج کنم و داره دیر میشه ولی خوب کار ندارم که بخوام برم خاستگاری داره منو می ترکونه.
خودم می خوام ازدواج کنم و بالاخره توی فامیل می گن با 28 سال سن هنوز مجرده و کار نداره و یکی که از من کوچکتر هست داره ازدواج می کنه اصلاً به هم ریختم.

---

سلام
دوست عزیز من الان که دارم مطلب مینویسم چند دقیقه پیش یک ساعتی با دوستم در خصوص این مسائل کلی صحبت کردم

نتیجه این بود که هر انسانی باید فعالیت کنه و امیدش به خدا باشه ، خدا هم اون لحظه ای که وقتش برسه امدادش رو میرسونه پس نباید غصه بخوری

هیچوقت خودت رو با دیگران مقایسه نکن

ببین آدمی هست که از 18 سالگی کار پیدا میکنه و درامد میلیونی هم داره و خونه و ماشین و سرمایه و ... رو محیا میکنه و ازدواج میکنه و الان که 28 سالش شده و هم سن توئه یک بچه 4 ساله هم داره

و تو هم 28 سال سن داری نه بچه نه خونه نه ماشین نه کار نه اصلا ازدواج کردی

شاید همین الان یک نفر تو رو با اون مقایسه کنه تو رو یک جوان ناکام ببینه که دیگه راه جبران نداره و هیچ وقت به اون فرد نمیرسه

اما اتفاقات زندگی همیشه قابل پیش بینی و دست خود آدم نیست

همون ادم 28 ساله سرمایه دار ممکنه برشکست بشه یا سرمایشو از دست بده یا بیمار بشه و هزار و یک جور اتفاق دیگه

خدا حکیمه و میدونه چه زمانی برای هر کدوم از بنده هاش برای ازدواج مناسبه و کار و ازدواج و پول و همه اتفاقات این دنیا همش وسیله امتحان و ابتلای ماست

زندگی فراز و نشیب زیاد داره اگر حس میکنی بخت و اقبال با تو یار نبوده نباید ناراحت بشی

اول اینکه سعی کن ظاهر زندگی مردم رو با باطن زندگی خودت مقایسه نکنی
دوم اینکه از خودت توقع نداشته باش و همه چیز رو بسپر به دست خدا
سوم اینکه تا آخرین لحظه تلاشتو بکن

اینو کسی نمیگه که نفسش از جای گرم در میاد

خود من مشکلاتم دقیقا مثل توئه و چند دقیقه پیش داشتم حرفای تو رو به دوستم میگفتم و درد دل میکردم

بحرحال هر کاری از دستت بر میاد انجام بده اما خودخوری نکن و خودتو سرزنش نکن

مشکل تو رو خیلیا دارن و مشکل بیشتر جوونای ایرانیه

اگه اشتباه نکنم امشب برنامه پایش شبکه یک بخش میشه که در خصوص اشتغال و راه های کارافرینیه و برنامه خوبیه اگه میتونی نگاهش کن

موفق باشی

سلام

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mohammadhasan

البته مشکل اینه که 80 درصد aspکار میخوان ولی من توی برنامه های تحت ویندوز رو کارم خوبه.

---

خب اینکه معلومه ،تویه ایران به غیر از طراحیه وب کار دیگه ای مربوط به برنامه نویسی نیست(دسته کم به صورت عمومی)؛ ازتون نمیخواند matlab بنویسین!
شما که میتونید ویندوز اپلیکیشن کار کنید ،asp.net ام میتونید ؛فقط باید با tag های asp.net کار کنید .کدهای سروریش همون visual basic یا visual c هست تگ ها رو هم زود یاد میگیرید نهایتا باید دو ماه وقت بذارید اصلا عمده ی کار مربوط به همون کدهای سروری c یا vb هست . شما وقتی یه زبانو یاد میگیرید بقیه رو هم بلدید فقط باید تو چهارچوب زبان جدید قرار بگیرید. asp.net هرچند ساختارش متفاوته ولی خیلی ساده تره؛تازه وقتی یاد بگیرید میتونید یه زبان تگیه دیگه مثه xml یاد بگیرید و برنامه های اندرویدی کار کنید که این روزا بازارش به شدت داغه.
ناامید نباشید و تلاش کنید ،حتما به کار میرسید.
به این سایتم یه سر بزنید : لیست درخواست های باز |‌پارسکدرز
موفق باشید.

سلام

ای بابا لیموترش عزیز چرا آبروی ما رو میبری؟ تایپیک منو چرا آوردی اینجا گذاشتی!!!!:311: خوندم کلی خندیدم به پستای خودم.:58: ولی انصافا دوستان کلی بهم کمک کردن جا

داره از همین جا بگم بچه ها مچکریم. البته فک کنم تو فوتبال این مدلی میگن دیگه!!!! من که اهل فوتبال و مسابقه نیستم کلا خواستم تشکر کنم.

اما آقا محمد حسن

من رشتم با شما یکی نیست ولی در حال حاضر تو رشته ی من یه جورایی کار پیدا کردن (البته درست و حسابی) مثل پیدا کردن سوزن تو انبار کاه شده!!!!! فعلا واقعیت جامعه اینه و شما

هم به هر حال گویا تا الان دانشجو بودی و مشغول تحصیل و سربازی و بعدشم دنبال کار بودن و ... یعنی خوب ممکنه واقعا از بغال سر کوچه عقب باشی اما از جامعه زیاد عقب نیستی پس

دلیلی برا پایین بودن از بقیه دانشجو ها و سربازا و دنبال کار بدوها و ... نداری. یعنی بابت این ماجرا اصلا تو باید فک کنی خیلی طبیعی هستی!!!!

بعدشم من چند وقت پیش به یکی تو این سایت گفتم کمال گرایی واقعا از لحن متنش احساس کردم الانه بیاد منو بزنه!!! ببینید اینکه آدم کمالگرا باشه دقیقا رفتارش مثل شما میشه.

آدم کمالگرا دوست داره همه چی رو در نهایت کامل بودن و خوبی داشته باشه و البته با زحمت کمتر. واسه همین دچار کمبود اعتماد به نفس میشه. شما میخوای 6 ماهه عروسی کنی

ولی پول 3-4 سال کار کردن رو داشته باشی!!!

خوب برادر من مگه پول علف خرسه که در عرض یه شبانه روز از زیر پای آدم دربیاد!!!! معلومه تو اگه امسال شروع کنی حداقل یه مدت باید کار کنی و پولاتو جمع کنی.

یکم واقعیت نگر باش.

ببینید همه ی ما شما و مشکلتو درک میکنیم نه تنها درک میکنیم بلکه خیلی هامون تو شرایط شما بودیم. بعضی موقع ها آدم پول لازمه. ولی خوب چون برنامه ریزی درست نداشته

گرفتار شده.

نمیدونم این چیزی که میگم چقدر چیپه ولی چرا نمیری asp یاد بگیری؟ یا یه چیزی نزدیکش که من نمیدونم چیه. منظورم اینه که با دس دس کردن یکی دیگه میاد جاتو میگیره!!! پیگیر راه حل

باش.

ببین در واقع تو فرض کن کلا قرار نیست بدون یادگیری مهارت جدید کار پیدا کنی پس شروع کن ولی در کنارش دنبال کارم باش. خدا رو چه دیدی.

من خجالت و رودربایسی و غرور و ... رو گذاشتم کنار الان یه پروژه ی 2 میلیونی گرفتم دستمه و یه 1 تومنی رم طی دو روز انجام دادم تحویل داذم. اگه همین جوری اعتماد به نفس نداشتن

رو ادامه میدادم به همینم نمیرسیدم. درسته کمه درسته دائمی نیست ولی واقعا از هیچی بهتره.

میتونست نباشه و در واقع بودن یا نبودنش واقعا به خود آدم و میزان تلاشش برمیگرده.

اینجا هم اومدم پست بدم که بهت بگم خودتو از سیاهی لشکر بیکارا بکشی بیرون و راه حلشم خودباوری و اعتماد به نفسه. هر کاری دستت اومد انجام بده و مهارت هاتو ببر بالا.

موفق باشی.

سلام آقا محمد حسن.
من و همسرم هم همرشته ی شما هستیم. به نظر من کمی اعتماد به نفست پایینه. من اون اولا پشتیبان سیستم بودم، بعد چند سال خسته شدم گفتم میخوام برنامه نویس بشم. با اینکه هیچی "مطلقاً هیچی" از دلفی نمی دونستم رفتم یه جا مصاحبه برنامه نویسی زبان دلفی. حتی تا اون موقع محیط دلفی رو هم ندیده بودم !!!!! (البته sql رو فول بودم) جالبه که قرار آزمون ورودی هم گذاشتم. بعد که رفتم خونه به یکی از دوستام که دلفی بلد بود گفتم اومد واسم نصب کرد و فقط در حد ارتباط با دیتابیس یه چیزایی بهم گفت.

باور کن با همون مقدار اطلاعات استخدام شدم. تازه تو آگهی استخدام زده بودن "مسلط" به دلفی. بعد که پذیرفته شدم مدیر شرکت یه عالمه رزومه بهم نشون داد، گفت اینا رو میبین؟ همه اینا نوشتن مسلط ولی به نظر من تو از همه ی اونا بهتر بودی!!!!!!! (چسبیدم به سقف):310:

اینو گفتم که بگم اعتماد به نفس تو کار پیدا کردن حرف اول رو میزنه. باید وقتی میری جایی مصاحبه جسور باشی. باید چشمات از جسارت برق بزنه و مصاحبه کننده رو تحت تاثیر قرار بدی. اطلاعات نقش خیلی کمی تو استخدام داره. اولین اصل اینه که طرف ازت خوشش بیاد و فکر کنه تو آدم زرنگی هستی. هرکی ازم بپرسه فلان چیزو بلدی یانه؟ بلد نباشم میگم سرعت یادگیریم خیلی زیاده. تا شماتصمیم بگیرید که استخدامم کنید یانه من این مبحث رو یاد گرفتم.

درگوشی بهت بگم من الان به همون روش بالا کارم رو پیشرفت دادم. و خدا روشکر با "اعتماد به نفسم" تو یه سازمان دارم کار میکنم. بدون پارتی بازی و آشنا و ....