من بی احساسم؟

با سلام،توی تاپیکهای قبلیم گفته بودم که مدتیه دارم به ازدواج فکر میکنم،تو این مدت خواستگارایی داشتم،چیزی که برای من بهش اعتقاد دارم اینه که تو مراحل شناخت بهتره آدم منطقی برخورد کنه تا احساسی،ولی الان دچار تردید شدم،دو سه تا از خواستگارای قبلیم خیلی زود به من ابراز علاقه میکردن و از منم همین انتظارو داشتن.من بهشون میگفتم که الان زوده برای ابراز احساسات،چون هنوز ما به نتیجه نرسیدیم.به نظر شما طرز فکر من درسته؟الان یه مورد پیش اومده که یه آقای 37 ساله هستن،چون ایشون توی یه شهر دیگه هستن،ارتباط ما تلفنی بوده تا حالا،قرار چند وقت دیگه ایشون بیا و ما همو ببینیم.ولی از الان به من میگن دلشون برام تنگ میشه و از منم مرتب سوال میکنن که دلم تنگ شده یا نه.ولی ما هنوز حتی یه بارم همو ندیدیم.وقتی اینو بهشون میگم به من میگن حرفت درسته ولی حس میکنم ناراحت میشن.به نظر شما من زیادی منطقی هستم؟

سلام،

آنیتا به دو صورت میشه با یه مسئله برخورد کرد: (1) منطقی، (2) غیر منطقی. زیادی منطقی نداریم....

حرفت منطقیه، شناخت به عاطفه اولویت داره. عاطفه واقعی، نه این خیال بافی هایی که طرفت (با حسن نیت یا با سوءنیت) خودش رو درگیرش کرده، یا وانمود می کنه که درگیرش شده.

این آقا "خواسته یا ناخواسته" داره تو رو به سمت خاموش کردن چراغ منطق، و احساسی شدن سوق میده.

تو به هرحال یه دختر هستی و دیر یا زود این رویکرد اثر میکنه و عواطفت (کم یا زیاد) درگیر می شه. بنابراین خودت رو از این شرایط که برات خطرزاست، دربیار. این میشه عاقل بودن.

با تلفن نه تنها شناخت حاصل نمیشه، بلکه راه شناخت ناهموار هم میشه. یعنی الان دارید به سمت منفی محور شناخت حرکت می کنید.

بست ویشز.:72:

ببخشید من انجمنو اشتباه انتخاب کردم،میشه تغییرش داد؟

- - - Updated - - -

مرسی از راهنماییتون.ایشون قرار بود که برای دیدار به شهرما بیان.ولی چون من عمل جراحی بینی داشتم این اتفاق برای دو سه هفته به تاخیر افتاده.منظور شما اینه که من این رابطه رو قطع کنم؟آخه چون چندتا از خواستگارام این مساله رو داشتم فکر میکنم شاید مشکل از من بوده.

فکر کنم زیادی سرد ومنطقی برخورد کردی، درسته نباید احساسی برخورد کنی ولی دیگه یه جورم نشون نده که طرف برات بی اهمیته ، محترمانه صحبت کن


به تاپیک منم سر بزنید دوستان:http://www.hamdardi.net/thread34707-3.html#pos

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آنیتا123

ببخشید من انجمنو اشتباه انتخاب کردم،میشه تغییرش داد؟

---

آره، از طریق این مثلثی که پایین ستون مشخصات کاربری هر پست هست، می تونی گزارش بدی و درخواست کنی که مدیرها انجمن رو تغییر بدن.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آنیتا123

مرسی از راهنماییتون.ایشون قرار بود که برای دیدار به شهرما بیان.ولی چون من عمل جراحی بینی داشتم این اتفاق برای دو سه هفته به تاخیر افتاده.منظور شما اینه که من این رابطه رو قطع کنم؟

---

خواهش می کنم. منظورم این بود که تو این مدت، رابطه تلفنی رو به مواقع ضروری کاهش بدید. و روی این حرفت بمون که وارد فاز احساسات نشید. و روی این موضوع با هم توافق کنید. اینکار یه سود دیگه ای هم داره و اینکه می تونی ببینی طرفت اولا چقدر خودداره (این تو زندگی مشترک خیلی مهمه) و دوما چقدر به قرارهایی که می گذارید پایبنده.

در ضمن وقتی تو یه شهر زندگی نمی کنید، شناخت سخت تر می شه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آنیتا123

آخه چون چندتا از خواستگارام این مساله رو داشتم فکر میکنم شاید مشکل از من بوده.

---

آنیتا، اگه درست خاطرم مونده باشه، تو تاپیک قبلیت هم از این استدلال های مقایسه ای می کردی. مستقل فکر کن دختر. خودت رو باور داشته باش.:72:

دوباره پست های تاپیک قبلت رو بخون. حتی وقتی یه فرد مناسب سر راهمون قرار می گیره، به عزت نفس، ثبات شخصیت، اعتماد به نفس، شادی درونی و ... نیاز داریم تا بتونیم یه رابطه خوب شکل بدیم و مدیریتش کنیم.:72:

با سپاس از بانو میشل گرامی

اصلا و ابدا در جریان مراسم خواستگاری وارد بازی های احساسی نشید منطقی فکر کن و تصمیم بگیر ولی خشک هم نباش یکم خنده رو بودن نشانه محبت و مهربانی فرد و اجتماعی بودنش را نشان میده.وقتی احساسات وارد این مسائل میشه باعث میشه بعضی از نقاط ضعف ها دیده نشه و یا اگرم دیده بشه بهش توجهی نشه.

بهتره جلسات آشنایی و خواستگاری حضوری باشه اینجوری شناخت خیلی بهتر انجام میشه و اینکه نشاندنده اینه که طرف مقابلت تصمیم قطعی داره و هدفش مشخصه برای انتخاب همسر.یه حسن خیلی بزرگ داره اینه که قبل اینکه احساسات وارد مراحل خواستگاری بشه شما قیافه طرف و طرز برخوردش را از نزدیک مشاهده میکنید اومد و شاید شما قیافش پسندت نشد اونوقت چی؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط میشل

آره، از طریق این مثلثی که پایین ستون مشخصات کاربری هر پست هست، می تونی گزارش بدی و درخواست کنی که مدیرها انجمن رو تغییر بدن.



خواهش می کنم. منظورم این بود که تو این مدت، رابطه تلفنی رو به مواقع ضروری کاهش بدید. و روی این حرفت بمون که وارد فاز احساسات نشید. و روی این موضوع با هم توافق کنید. اینکار یه سود دیگه ای هم داره و اینکه می تونی ببینی طرفت اولا چقدر خودداره (این تو زندگی مشترک خیلی مهمه) و دوما چقدر به قرارهایی که می گذارید پایبنده.

در ضمن وقتی تو یه شهر زندگی نمی کنید، شناخت سخت تر می شه.



آنیتا، اگه درست خاطرم مونده باشه، تو تاپیک قبلیت هم از این استدلال های مقایسه ای می کردی. مستقل فکر کن دختر. خودت رو باور داشته باش.:72:

دوباره پست های تاپیک قبلت رو بخون. حتی وقتی یه فرد مناسب سر راهمون قرار می گیره، به عزت نفس، ثبات شخصیت، اعتماد به نفس، شادی درونی و ... نیاز داریم تا بتونیم یه رابطه خوب شکل بدیم و مدیریتش کنیم.:72:

---

واقعا ممنونم از راهنماییهای خوبتون:72:

من با اون آقا تماس گرفتم و گفتم که تا وقتی همه چیز قطعی نشده بهتره هیچ ابراز احساساتی درکار نباشه.ایشونم قبول کرد.گفت که آدم خیلی احساساتیه و تا حالا هم با کسی نبوده.به خاطر همین توی رابطه بی تجربست.تا چند روز تماسها کمتر بود ودر حد حرفهای معمولی.تا اینکه دوباره اس ام اس داد که شما دلتون برای من تنگ نشده.بهش گفتم که ما قبلا راجب این موضوع صحبت کردیم.گفت حق با شماست ولی سخته.بعدشم معذرت خواهی کرد.من واقعا دچار تردید شدم در مورد ایشون.به نظر شما این رفتارشون طبیعیه؟آخه تا حالا فقط عکس منو دیدن و در حد تلفن و پیام در تماس بودیم.اونم خیلی رسمی