تردید در تصمیم‌گیری در مورد ازدواج با خانومی که قبلاً ازدواج ناموفقی داشتند

سلام دوستان
در مورد انتخاب همسر نیاز به راهنمایی داشتم... :72:
پیشاپیش عذر می‌خوام بابت توضیحات طولانی‌ای که قراره بنویسم...!


25 ساله هستم و اخیراً یکی از آشنایان (که شخص موجهی هستن و دست خیر دارن) خانومی رو برای ازدواج به من معرفی کردن...
منتهی این خانوم شرایطی دارن که منو سردرگم کرده و نمی‌دونم چه تصمیمی باید بگیرم...


نکات منفی این خانوم: (البته از نظر من نکته‌ی منفی به حساب میاد و شاید واقعاً اینطور نباشه)
- ده یازده ماه از من بزرگترن.
- دو سه سال پیش با کسی عقد کرده بودن که بعد از یک سال، عقد رو بهم زدن و از هم جدا شدن.

نکات مثبت:
- با توجه به اینکه یک‌دفعه ایشون رو توی محل کارشون دیدم، از نظر حجاب و ظاهر، مطابق با معیارهای من بودن.
- اخلاقیات و ایمان‌شون از طرف شخصی که ایشون رو به من معرفی کرده، تأیید شده.
- خانواده‌ی مؤمن و خوبی هم دارن.

-----------------------

خانواده‌ی من به خاطر شرایط اخلاقی و ایمانی این خانوم و خانواده‌شون، مشکلی با این قضیه ندارن و نظر مثبت دادن...

-----------------------

شاید یکی از دلایل سردرگمی من اینه که تا الان دلم می‌خواست همسرم حداقل دو سه سال از خودم کوچک‌تر باشه و تصوری از اینکه چند ماه از همسرم کوچک‌تر باشم نداشتم...
یا مثلاً نمی‌دونم باید ذهنم رو درگیر ازدواج قبلی ایشون بکنم و از جزئیات سر دربیارم؛ یا اینکه این یک قضیه‌ی شخصیه و مربوط به گذشته‌ی این خانوم هست و نیازی به کنجکاوی من نداره...!
ولی خب در حال حاضر هیچ اطلاعاتی از دوران عقدشون ندارم و نمی‌دونم ایشون هنوز دختر هستن یا نه...

-----------------------

از نظر تحصیلی ایشون بالاتر از من هستن...
به خاطر مشکلاتی که داشتم (تغییر رشته و یه سری مسائل دیگه) ، الان سال دوم معماری هستم و ایشون لیسانس حسابداری دارن...

-----------------------


خلاصه‌ی مطلب...!

با توجه به بزرگ‌تر بودن این خانوم از من و اینکه قبلاً ازدواج ناموفقی داشتن، لطفاً راهنماییم کنید که این مسائل تا چه حد می‌تونه در زندگی مشترک تأثیرگذار باشه؟

بدون در نظر داشتن این دو مورد، این خانوم از هر لحاظ با ایده‌آل‌های من هم‌خونی دارن...
خودم در حال حاضر مشکلی با شرایط‌شون ندارم اما می‌خوام بدونم این مسائل چه پیامدهایی رو ممکنه به همراه داشته باشه؟


ممنون :72:

من بعنوان کس یکه یکی از اون شرایط رو خانومم داره یعنی 3 ماه ازم بزرگتره ولی اصلا و ابدا واسم مهم نبوده و الانم نیست یعنی توی این 2 سالی که ازدواج کردیما به اندازه سر سوزن هم این مورد مشکلی برامون بوجود نیاورده یعنی اصلا حس نمیشه البته بستگی به یه سری نکاتی داره. 1. اینکه شما انعطاف پذیریتون خوب باشه یعنی قبول کنی همسرت ازت بزرگتره 2.اینکه به ایشون توی خواستگاری هم بگین که درسته شما از من یه چند ماهی بزرگتر هستین و دوس دارم توی خونه بهم احترام گذاشته بشه و برای تصمیماتم ارزش و احترام قائل بشین اینکه جایگاه مرد و زن مشخص باشه بهشونم بگین از تجربیاتتون استفاده میکنم ولی دوس دارم جایگاه مردانم حفظ بشه ولی با این وجود از تجربیات و نظرات و پیشنهاد های شما هم برای بهبود زندگیمون استفاده میکنم ( چیزی که خودم به خانومم گفتم) 3.ولی در کل یه حسنی داره که خیلی مهمه اینه که ایشون هم شاغل هستن هم اینکه پخته تر هستن نسبت بهب قیه دخترا الان مثلا خود ما اولویت بندی کردیم خانومم حتی سرویس عروسی واسش خریده بودیم و دستبندش رو فروخت ((اونموقع که قیمتش بالا بود)) پولش رو هزینه کردیم خونه خریدیم که ایشالله سندش بیاد به اسم ایشونه.اگه بدونی چقدر خیالت راحته از نظر مالی بجز اون افکارش درسته مثل یه دوست یه همراه برعکس این دخترای سن پایین چند سال کوچیکتر باید دستشون رو بگیری تاتی تاتیشون کنی بهش بگی اینکارو کن اونکارو کن و ....... من یکی که خداروشکری شانس آوردم توی این موضع 4.البته اینکارو انجام ندیا ولی در کل میخوای اذیتش کنی سوژه خوبیه البته فقط واسه شوخیا نه بیشتر مثلا سریال یا برنامه کودک قدیمی تلویزین داره بگو من که یادم نمیاد ولی زمان شما نشون میدادن ههههههههه در مورد عقد رو نمیتونم کمک کنم ولی اینو خوب میدونم ایشون اولا رسما عقد بودن دوما فکر نکنم فرق مایی که با یه دختر ازدواج کردیم با شمایی که ایاشلله خیره اگه بشه با کسی که یکبار عقد کرده باشه توی ضمینه لذت جنسی تفاوتی داشته باشه. حست رو درک میکنم در مورد عقد قبلی ایشون ولی ایشون کارشون حلال بوده اگه خدایی نکرده زبونم لال کار خلاف شرع و قانون انجام داده بودن حرفتون درسته ولی در این مورد بنظرم بهتره عقل بر احساس غلبه کنی منطقی فکر کنی بهتره. ((ولی حتما موقع حرف زدن با ایوشن در مورد دلیل جدایی در دو.ران عقد هم بپرسین )) خدارو شکر خانواده راضی خودتم راضی پس برو جلو ایشالله هرچی خیره همون میشه (کارت شارژ ایرانسل ما شیرینی یادت نره)

دوست عزیز،

نمی شه در مورد سوال شما کلی جواب داد. باید مشاور هر دوی شما را ببینه و باهاتون صحبت کنه و کمکتون کنه برای تصمیم گیری.
گاهی یک دختر 25 ساله بلوغ فکری و عقلیش به اندازه 20 ساله است یا در اثر تجربیات و سختی های زندگی شادابی یک دختر 25 ساله را نداره و ممکنه همسر مناسبی برای یک پسر 25 ساله نباشه ...
به هر حال موردی باید بررسی بشه.

نکته دوم این که شما باید علت طلاق ایشون را بدونید. این خیلی مهم است و در موردش درست و دقیق تحقیق کنید.

با شک ، دو دلی، تردید، ترحم، خجالت یا ... برای ازدواج تصمیم نگیرید. هر سوالی دارید و هر مشکل و نکته ای براتون مهمه بررسی کنید.
چشم پوشی کردن از خواسته هاتون، قبل از ازدواج اصلا درست نیست.

ایشون با توجه به این که یکسال از شما بزرگتر هستند و تجربه یک ازدواج (عقد) را دارند، احتمالا از شما در زمینه زندگی زناشویی پخته ترند. شاید این جلوتر بودنش براتون سخت باشه.
مورد بدی نیست اما درکش ممکنه برای شما آسون نباشه و فشار بیاد بهتون که یک مرحله ای را به زور تجربه دیگری باید رد کنید، بدون این که خودتون لذت مسیرش را حس کنید.

توی این لینک می تونید نظر مدیر همدردی را در مورد سابقه رابطه قبلی و گذشته ی همسر بخونید. کمی نامربوطه (چون تمرکز روی مسائل جنسی است ) اما به دردتون می خوره.

لینکهای این پست هم برای تصمیم گیری در مورد ازدواج کمکتون می کنه. سه تا از لینکها را مشاورین سایت نوشتن و تخصصی است.

- - - Updated - - -

اون شوخی که خاله قزی گفتن، اصلا برای یک خانم خوشایند نیست. امیدوارم خودشون هم دیگه از این شوخی ها با همسرشون نکنند :72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط khaleghezey

من بعنوان کس یکه یکی از اون شرایط رو خانومم داره یعنی 3 ماه ازم بزرگتره ولی اصلا و ابدا واسم مهم نبوده و الانم نیست یعنی توی این 2 سالی که ازدواج کردیما به اندازه سر سوزن هم این مورد مشکلی برامون بوجود نیاورده یعنی اصلا حس نمیشه البته بستگی به یه سری نکاتی داره. 1. اینکه شما انعطاف پذیریتون خوب باشه یعنی قبول کنی همسرت ازت بزرگتره 2.اینکه به ایشون توی خواستگاری هم بگین که درسته شما از من یه چند ماهی بزرگتر هستین و دوس دارم توی خونه بهم احترام گذاشته بشه و برای تصمیماتم ارزش و احترام قائل بشین اینکه جایگاه مرد و زن مشخص باشه بهشونم بگین از تجربیاتتون استفاده میکنم ولی دوس دارم جایگاه مردانم حفظ بشه ولی با این وجود از تجربیات و نظرات و پیشنهاد های شما هم برای بهبود زندگیمون استفاده میکنم ( چیزی که خودم به خانومم گفتم) 3.ولی در کل یه حسنی داره که خیلی مهمه اینه که ایشون هم شاغل هستن هم اینکه پخته تر هستن نسبت بهب قیه دخترا الان مثلا خود ما اولویت بندی کردیم خانومم حتی سرویس عروسی واسش خریده بودیم و دستبندش رو فروخت ((اونموقع که قیمتش بالا بود)) پولش رو هزینه کردیم خونه خریدیم که ایشالله سندش بیاد به اسم ایشونه.اگه بدونی چقدر خیالت راحته از نظر مالی بجز اون افکارش درسته مثل یه دوست یه همراه برعکس این دخترای سن پایین چند سال کوچیکتر باید دستشون رو بگیری تاتی تاتیشون کنی بهش بگی اینکارو کن اونکارو کن و ....... من یکی که خداروشکری شانس آوردم توی این موضع 4.البته اینکارو انجام ندیا ولی در کل میخوای اذیتش کنی سوژه خوبیه البته فقط واسه شوخیا نه بیشتر مثلا سریال یا برنامه کودک قدیمی تلویزین داره بگو من که یادم نمیاد ولی زمان شما نشون میدادن ههههههههه در مورد عقد رو نمیتونم کمک کنم ولی اینو خوب میدونم ایشون اولا رسما عقد بودن دوما فکر نکنم فرق مایی که با یه دختر ازدواج کردیم با شمایی که ایاشلله خیره اگه بشه با کسی که یکبار عقد کرده باشه توی ضمینه لذت جنسی تفاوتی داشته باشه. حست رو درک میکنم در مورد عقد قبلی ایشون ولی ایشون کارشون حلال بوده اگه خدایی نکرده زبونم لال کار خلاف شرع و قانون انجام داده بودن حرفتون درسته ولی در این مورد بنظرم بهتره عقل بر احساس غلبه کنی منطقی فکر کنی بهتره. ((ولی حتما موقع حرف زدن با ایوشن در مورد دلیل جدایی در دو.ران عقد هم بپرسین )) خدارو شکر خانواده راضی خودتم راضی پس برو جلو ایشالله هرچی خیره همون میشه (کارت شارژ ایرانسل ما شیرینی یادت نره)

---

ممنون بابت نظرتون... :72:

راستش قضیه‌ای که توی مورد سوم بهش اشاره کردین رو نمی‌دونم می‌شه حسن در نظر گرفت یا نه...
اینکه از بقیه‌ی دختر خانوم‌ها پخته‌تر باشه خیلی خوبه اما نگرانیم اینه که این پختگی باعث بشه که توی زندگی‌مون، من رهرو باشم و ایشون رهبر...!
در واقع می‌خوام جایگاه تکیه‌گاه بودنم رو حفظ کنم...
و نمی‌دونم که این پختگی ایشون تا چه حدی روی این مسئله تأثیر می‌ذاره...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شیدا.

دوست عزیز،

نمی شه در مورد سوال شما کلی جواب داد. باید مشاور هر دوی شما را ببینه و باهاتون صحبت کنه و کمکتون کنه برای تصمیم گیری.
گاهی یک دختر 25 ساله بلوغ فکری و عقلیش به اندازه 20 ساله است یا در اثر تجربیات و سختی های زندگی شادابی یک دختر 25 ساله را نداره و ممکنه همسر مناسبی برای یک پسر 25 ساله نباشه ...
به هر حال موردی باید بررسی بشه.

نکته دوم این که شما باید علت طلاق ایشون را بدونید. این خیلی مهم است و در موردش درست و دقیق تحقیق کنید.

با شک ، دو دلی، تردید، ترحم، خجالت یا ... برای ازدواج تصمیم نگیرید. هر سوالی دارید و هر مشکل و نکته ای براتون مهمه بررسی کنید.
چشم پوشی کردن از خواسته هاتون، قبل از ازدواج اصلا درست نیست.

ایشون با توجه به این که یکسال از شما بزرگتر هستند و تجربه یک ازدواج (عقد) را دارند، احتمالا از شما در زمینه زندگی زناشویی پخته ترند. شاید این جلوتر بودنش براتون سخت باشه.
مورد بدی نیست اما درکش ممکنه برای شما آسون نباشه و فشار بیاد بهتون که یک مرحله ای را به زور تجربه دیگری باید رد کنید، بدون این که خودتون لذت مسیرش را حس کنید.

توی این لینک می تونید نظر مدیر همدردی را در مورد سابقه رابطه قبلی و گذشته ی همسر بخونید. کمی نامربوطه (چون تمرکز روی مسائل جنسی است ) اما به دردتون می خوره.

لینکهای این پست هم برای تصمیم گیری در مورد ازدواج کمکتون می کنه. سه تا از لینکها را مشاورین سایت نوشتن و تخصصی است.

- - - Updated - - -

اون شوخی که خاله قزی گفتن، اصلا برای یک خانم خوشایند نیست. امیدوارم خودشون هم دیگه از این شوخی ها با همسرشون نکنند :72:

---

ممنون بابت لینک‌های مفیدی که گذاشتین... :72:

راستش چون هنوز حتی خواستگاری هم انجام نشده و فقط در مراحل خیلی اولیه هستم، امکان اینکه بریم پیش مشاور میسر نیست...
فعلاً هدفم اینه که یه آشنایی کلی با معضلاتی که ممکنه این نوع ازدواج‌ها داشته باشن پیدا کنم...

--------------------

در مورد طلاقشون تا اینجا که متوجه شدم، علتش «مشکل از سمت رفتار و اخلاق آقا پسر» اعلام شده و اینکه گویا ظاهر مذهبی اون آقا با باطن‌شون یکی نبوده...

نمی‌دونم می‌شه به این حرف اکتفا کرد یا نه...
آخه خانواده‌ها که نمیان بگن «علت طلاق، مشکل‌دار بودن بچه‌ی خودمون بوده...!»
شاید اگه همین سؤال رو از خانواده‌ی اون آقا بپرسن، بگن «مشکل از سمت دختر خانوم بوده...»

راه و روش خاصی هست که بشه در این مورد به نتیجه‌ی درستی رسید؟
اصلاً تا چه حدی باید در این زمینه جستجو کرد؟

تا چه حدی باید به ازدواج قبلی ایشون اهمیت بدم و پیگیر ماجرا باشم؟
نه می‌خوام خیلی بی‌اطلاع باشم و نه می‌خوام کاسه‌ی داغ‌تر از آش بشم...!

حد وسطش رو نمی‌دونم کجاست...!

درود دگربار بانو شیدا نمیدونم چرا ولی کلا مردا یه عادت دارن با زناشون ور نرن اذیتشون نکنن یکم غورشون رو بالا نیارن دلشون خنک نمیشه کلا حرف شما درسته ولی خوب این کرم لامصب بدجور یوول میخوره نمیشه کاریش کرد ههههههه. دادا واسه همین بهت گفتم همون اول خواستگاری بگو اتفاقا ترست بجاست و بهت حق میدم مطمئن خود ایشون کامل متوجه منظورتون میشن اینکه بیان کنی نگرانیت رو و احتمال بسیار زیاد با این تعریفایی که شما کردین خودشون میدونن چه برخوردی داشته باشن ولی سعی کن رفتی اونجا یکم مردونه تر رفتار کنی و تیپ رسمی بزنی بهتره اگه البته بهت میادش موقع خواستگاری.قشنگ بگو جایگاه مرد در خانواده کجا قرار داره و دوس داری با ایشون مشورت کنین ولی بعنوان یه مرد و بعنوان ستون محکم خانواده دوس دارین تصمیم آخر با شما باشه البته با مشورت با ایشون.در مورد سوال دومت خودت که جوابت رو دادی نه شور باشه نه بی نمک اول برو جلسه اولی باهم آشنا شدین دیدین اصلا به همدیگه میاین همو میخواین بعد بشین قشنگ و مفصل باهاش حرف بزن و دلیلش رو کامل ازش بپرس.ایشالله دیدی پسندت شد بسپر دست خانوادت خودشون بلدن چجوری از زبونش حرف بکشن ههههه

سلام دوست عزیز،:72:


چند نکته‌ای که به ذهن من می‌رسد اینهاست:


۱- این اختلاف سنی الزاما مشکل ساز نیست. اختلاف سنی صرفاً یک عدد هست و مساله مهمی‌ نیست، اگر شما در همه موارد هماهنگی‌ داشته باشید، و این خانم بتواند شما را به عنوان یک مرد و در واقع سکان دار اصلی‌ زندگی‌ بپذیرد. و در واقع انتظار نداشته باشد که شما از جایگاه مدیریتی که یک مرد باید در خانواده داشته باشد پایین بیایید و این جایگاه را به ایشان تقدیم کنید! برسی‌ این موضوع نیازمند آشنایی بیشتر و به خصوص پیگیری از طریق یک مشاور خانواده مجرب می‌باشد که هر دو شما را از نظر روحی‌ و هماهنگی‌ اخلاقی‌ برسی‌ کند.


۲- مساله ازدواج قبلی‌ ایشان؛ همانطور که دوستان اشاره کردند، این خانم عمل خارج از عرف و شرع ما انجام نداده است. شخصاً اگر دختری رابطه دوستی‌ داشته باشد، برایم مساله سنگین تری هست تا سابقه ازدواج قبلی‌، چرا که اصولا فردی که در چهارچوب یک سری هنجار عمل می‌کند، انسان قابل اعتماد تری هست. به هر حال، اینکه چرا عقد قبلی‌ ایشان به شکست رسیده، مساله بسیار مهمی‌ هست که باید برسی‌ کنید. اما اینکه ایشان سابقه عقد داشته خیلی‌ مساله مهمی نیست، اگر از نظر باقی‌ مسائل هم کفو باشید (عاطفی، جنسی‌ و ...). و اما اگر در مورد علت این شکست به نتیجه و جواب معقول رسیدید، لزومی ندارد که دیگر وارد جزئیات رابطه شوید. به هر حال، هر فردی میتواند در زندگی‌ انتخاب اشتباه داشته باشد و چنین کنکاشی به خصوص پس از آغاز زندگی‌ مشترک، هیچ کمکی‌ به بهبود رابطه شما نمیکند!


در فرهنگ ما خیلی‌ از مسائل چاشنی‌ دینی دارند، و اما خیلی‌ از مسائل به تعصبی برمی‌گردند کم و بیش در همه ما نهادینه شده است. با این حال، به نظر من هم کفو بودن مهم هست، اینکه از نظر عاطفی و حتی تجربه جنسی‌ در یک سطح باشید. که با توجه به اینکه ایشان صرفاً در دوران عقد بوده اند، به نظرم این احتمال که از این نظر هم کفو باشید خیلی‌ دور از ذهن نیست. البته از آنجا که ما اطّلاعات بیشتری نداریم خود شما حتما شخصاً باید برسی‌ کنید.



به هر حال، صرف آشنایی با این خانم گزینه بدی به نظر نمیرسد و البته این به این معنا نیست که شما حتما با این خانم ازدواج خواهید کرد.


موفق باشید،:72:


کامران

یک تشکر ویژه از kamran2007 عزیز بابت راهنمایی ارزشمندشون... :72:


اینطور که مشخصه، باید بذارم اولین جلسه‌ی خواستگاری انجام بشه و آشنایی‌های اولیه‌ی دو خانواده صورت بگیره تا در ادامه بتونم ارزیابی دقیق‌تری نسبت به شرایط موجود داشته باشم...!
علاوه بر موضوع ازدواج گذشته‌شون، هنوز ملاک‌های زیادی هست که باید بین دو طرف بررسی بشه...


در صورتی که نکته‌ی مبهمی واسه‌م ایجاد بشه و احتیاج به راهنمایی داشته باشم، در ادامه‌ی همین تاپیک حتماً از کمک‌تون استفاده خواهم کرد... :72:

این تاپیک رو فراموش کرده بودم...!


نتیجه‌ی ماجرا:
خانوم بسیار خوب و باشخصیتی بودن و خانواده‌ی گرمی هم داشتن...
البته به علت مسائلی که وجود داشت، شرایط وصلت (توی این برهه‌ی زمانی) فراهم نبود و موضوع فیصله پیدا کرد...!



خواستگاری رفتن‌ها برای پیدا کردن نیمه‌ی گمشده! ;) همچنان ادامه داره اما اگه گذر زمان باعث برطرف شدن اون موانع بشه، قطعاً برای من این خانوم یکی از گزینه‌های خیلی جدی خواهد بود...
به امید برطرف شدن موانع پیش رو...! ;)


و با تشکر از اساتید متأهل و مجرد همدردی...! :72:

سلام
مشکل سن ک زیادتو این سایت مطرح شده ومیتونید تاپیک های دیگردوستان رو بخونید واستفاده کنید.اما اینکه میگید واستون مهمه پس بیشتر دقت کنید حالا یکی هست که خونوادش این مسئله واسش مهمه ولی شماخودت نمیتونی این قضیه رو قبول کنی وممکنه بعدها ب مشکل بربخوری پس عجول نباش
درمورد طلاق ایشون هم تحقیق کن ببین مشکل از کدومشون بوده ک منجر ب طلاق شده. معلومه ک ی خورده حساسی رو این مسائل پس بازم میگم دوستان هم اشاره کردن دقت کن ،فکر کن ،عاقلانه تصمیم بگیر صحبت یکی دوروز نیست مشاوره برو باخود دختر خانم مفصل صحبت کن ایشالله ک همه چی ب خوبی پیش بره