-
دعواي منتهي به كتك زدن
سلام دوستان
من تازه عضو سايت خوبتون شدم راستش از بس دلم گرفته بود دلم ميخواست با كسي حرف بزنم كه اتفاقي به اين سايت برخوردم و سريع عضو شدم نميدونم از كجا بگم من 22 سالمه و همسرم 27 ديروز با همسرم سر مهموني رفتن خونه مامانش كه بايد سر ساعتي كه ميگفت برم دعوام شد كه آخر سر با ضربه هاي سنگين دستش به سرم و كتفم تموم شد و منم پاشدم عين يه دختر خوب مهموني هم رفتم البته اين اولين بارش نبوده چندين بار ديگه هم تكرار كرده ولي نميدونم چرا اينبار نميتونم ازش بگذرم ...
شما ميگين چيكار كنم البته من از اين موضوع هيچي به خونوادم نگفتم يعني هميشه خواستم شوهرم رو بالا نگه دارم اما حالا خيلي خيلي خسته ام تو رو خدا كمكم كنيد
- - - Updated - - -
البته هر بار بلافاصله بعدش مياد و از دلم در مياره اولا زودي ميبخشيدمش اما اينبار نميتونم از ديروزم كه اينكار رو كرده كلي منت كشي كرده اما من دلم باهاش صاف نشده
-
سلام نداجان،
به همدردی خوش اومدی عزیزم.
خیلی کار درستی می کنی که به خونوادت چیزی نمی گی. اگه همسرت بعدش عذرخواهی می کنه، معنیش اینه که قلبا راضی به اینکار نیست، اما در شرایط خاصی نمی تونه خودش رو کنترل کنه.
امیدوارم با کمک این سایت بتونی این مشکل رو حل کنی.
بیشتر از شوهرت بگو.
1. در کل یه فرد عصبیه؟
2. چه وقتایی عصبانی می شه؟
3. چندبار تا حالا برخورد فیزیکی داشتید؟
4. برخوردهاتون سر چیا بوده؟
5. فکر می کنی چه چیزهایی بیشتر باعث عصبانیتش می شه؟
6. همسرت مشکل خاصی داره؟ منظورم مشکلات مالی و کاری و غیره هست.
7. چند ساله ازدواج کردید؟
8. اولین برخورد فیزیکیتون مربوط به چه زمانی بود؟
9. معمولا رابطتون چطوره؟ با هم خوبید؟
اگه مورد دیگه ای به ذهنت می رسه که بتونه مسئله رو واضح تر کنه، توضیح بده.
یه نگاه هم به این تاپیک ها بنداز:
http://www.hamdardi.net/thread-26466.html
http://www.hamdardi.net/thread-31548.html#post310995
-
ميشل عزيز ممنون كه جواب دادي
نه هميشه كه عصبي نيست
قط زمانايي كه ميخواييم بريم خونشون يا من بخوام برم جايي
شايد تو اين 2 سال 10 بار يا بيشتر يا كمتر
همسر من در كل آدم بد بين و محافظه كاريه فكر ميكنه اتفاقايي كه دوروبرش ميافته حتما براي ما هم پيش مياد ميخواد پيشگيري كنه
اولين برخوردشم 2 هفته بعد از عروسيمون بود وقتي داشت منو ميبرد دانشگاه يادم نيست دقيق سر چي بود آخه يكم آلزايمر دارم كه انقدر زود ميبخشمش
تو 2 سال نامزديمون خيلي خيلي احساساتي و مهربون بود هميشه دوست داشت سوپرايزم كنه نامه هاي عاشقانه ايي واسم مينوشت كه نگو من با همين كارا عاشقش شدم چون ازدواج ما سنتي بود هيچ احساسي اولش بهش نداشتم هميشه بهش ميگم كه كاري باهام كردي كه منه بي احساس شيفته ات بشم
مشكل مالي هم كه خدا رو شكر اصلا نداريم يعني تقريبا ميتونم بگم همه به حسرتمونن ولي چه فايده اعتماد كه نباشه پول هم بدرد نميخوره
-
سلام عزیزم خوش اومدی به همدردی :72:
ببین کتک زدن چیزیه که هیچ توجیهی نمیتونه داشته باشه و اصلا نباید قبول کنی و باید جدی تر
برخورد میکردی چون واقعا اثار سوءی داره
میتونستین مسالمت امیز تر به نتیجه برسین
این رفتار شما هم یه جور تقویت برا رفتار ایشون بوده که بعد کتک پاشدی و به حرفاش گوش دادی
پس ناخوداگاه دفعات بعدی اگه چیزیو قبول نداشتی ازین روش استفاده میکنه یعنی
خودت اجازه دادی
یادت باشه گوش دادن به حرفش بعد کتک زدن و پنهان کاری باعث تقویت این کاربسیار زشت خواهد شد .
سوالات میشل عزیز ریشه یاب تره .
راستی میشل جان پیام خصوصی بهت ارسال نمیشه
-
سلام.خواهرگرامی.احساس شمارودرک میکنیم امیدوارم آرامشت زودتربازیابی بشه وروابطتتون بهبود پیداکنه.چندتامثال ازبحث های تکراریتون و نحوه گفتگو هاتون که بعدش به بن بست ودعوامیرسه،اینجا بنویس تادقیتر راهنمایی بشی
-
سلام
تور خدا نفرمایید که نمیتونید ازش بگذرید، بگذرید اما در عین حال دنبال راه اصلاحش باشید و به نظرم با بررسی متخصصین و راهکارهای که میدن حتما اصلاح میشه. شما هم در اصلاح ایشون و یا بهتر بگم در نرسیدن ایشون به نقطه بحرانی خیلی میتونیند کمک کنید . همون گذشت بزرگوارانه ای که بعد از اتفاق میکنید قبلش بکنید.