دختر خوب و بد

سلام به بچه های گل این انجمن
من از بچگی با وجود اختلاف سنی با پدر و مادرم و مشکلات مالی ک در خانواده بود و در دوره نوجوانی به اوج خود رسیده بود .رابطه عاطفی خوبی در خانواده داشتیم.اما با ازدواج برادرانم و استقلال انها این صمیمیت کمتر شد و من مجرد تنها شدم.چون از بچگی هم نامزدی در خانواده داشتیم و لذت دوست داشتن دو تا زوج را دیدم میلم به تمایل به یک پسر زیاده اما از همون موقع ها تصور میکردم یکی پیشم هست مثلا اسمش میذاشتم مهدی.اما توی واقعیت با هییییچ کسی نبودم .نمیدونم چطوریاست اما خواستگاری نداشتم.ولی خواهرم ک از من کوچکتر هست خواستگار داره.اما خانوادم و حتی خود خواهرم اصلا حاضر نیستن فکر کنن به این.ظاهرم 60 میدم روابطم 85 .مامانم خیلی غصه میخوره اخه من از شهر خودمون اومدم یه جای دیگه و کار میکنم بیچاره خیلی دلش میخواد ازدواج کنم ک یکی مسئولیت منو داشته باشه.بنده خدا بدون اینکه متوجه باشه ک برای من خییییلی سخته جلوی همه میگه خدا برا دختر منم درست کن یا به داداشام اونروز میگفت شما یعنی عرضه ندارین یکی برا خواهرتون پیدا کنید!!!!!
خلاصه که منو هم سست سست کردن.راستش من میل جنسیم هم ب نسبت خیلی ها زیاده .دلم میخواد.
در دید عموم اصلا بنظر اینطور نمیاد ک خواستگار ندارم همه فکر میکنن من بخاطر درس خوندن ازدواج نمیکنم.
الان دو ماه هست با یه اقا در ارتباطم میدونم اشتباهه خیلی هم کمتر کردم حتی تو فکر تموم کردن هستم اما بخاطر این مشکلات الان خیلی سست هستم در برابر درخواست های غیر موجه .
از شانسم همیشه دوستام هم دوست پسر داشتن که این باعث میشه یه دوست که باهم بتونیم بیرون بریم و وقت بگذرونیم ندارم.

مگه اون پسره که باهاش دوست شدین اسباب بازیه؟ کی روز بخاطر نیاز های خودتون برین سمتش یک روز ولش کنین!
نترسین برای شما هم خواستگار میاد تعدادش مهم نیست مهم اون طرفهای هستن که میان
سن هم نگفتین

اخ خ خ خ خ از بدبختی اون خودش دلش به وسعت دریا هست.من 24 ساله هستم.

سلام پیدای پنهان جان
با این پسره چطور آشنا شدی ؟ هدفش چیه ؟ منظورت از اینکه دلش یه دریاست یعنی چی ؟
در مقابل درخواست های ناموجه ش سستی یعنی چی ؟

ببین عزیزم به نظر من تو سنی نداری هنوز. 24 خیلی کمه
ضمنا دخترهایی که دور از خانواده زندگی می کنن همیشه خواستگارهای کمتری دارن.
چون تو شهر خودشون که به فراموشی سپرده میشن از طرف دوستان و آشنایان و فامیل و ....
تو شهر جدید هم پسری به دختر دور از خانواده نمی تونه خیلی اعتماد کنه
البته می بخشی که اینو میگم عزیزم. اما این واقعیت جامعه ماست
وقتی پسری از خانوادش جدا بشه همه به چشم اینکه چقدر مستقله و ... نگاه می کنن. اما وقتی دختری از خانواده جدا بشه همه به چشم دیگه ای می بیننش و قضاوت های ناروایی در موردش می کنن .
اگه می تونی محل کارت رو انتقال بده پیش خانوادت .

سلام
با این سن وارد این قبیل روابط نشو
100%پشیمون میشی.تالارو دنبال کنی میفهمی ته این روابط چیه

شنیدین خدا گفته یه قدم با تو همه قدما با من من دو بار تو زندگیم اشتباه کردم هر دو بار وقتی بود که از ته دل خدا رو صدا کرده بودم!!!!!!!
دفعه ی اول مامانم گفت حضرت محمد به فاطمه (س) گفته هر جا زنی رو دیدی ک بچه کوچک داره کمکش کن چون مثل این میمونه که دستش شکسته.منم فقط برای رضای خدا خواستم کمک زن داداشم بدم که هیچکی نبود کمکش کنه.با یه نامردی اشنا شدم که الهی هر جا هست سرش پایین باشه بی وجدان.دفعه دومم رمضون همین امسال تنهای تنها بودم شب اول ماه رفتم غسل گرفتم نیت کردم سوره یاسین خوندم سحری خوردم بعدم از خدا خواستم منو از این تنهایی که فرشته ها هم خونه لعنت میکنن در بیاره فردا با یکی (تلفنی )هم صحبت شدم که اول از شرایطش گف که خوبه.بعد از اخلاق خودش اینقد تعریف کرد که من دلم میخواست بال در بیارم گفتم حتما دعاهام مستجاب شده ولی اینم همش در خواست رابطه جنسی ازم داره.
شرمنده اینو میگم ولی من خودمم دوست دارم.روزای اول خییلی خوب بود.ولی کم کم شرمنده شدم پیش خدا بهش گفتم باید با هم سر سنگین باشیم اونم اینگار همچی یادش رفت.
اگه اومدم و وقت شما رو میگیرم میخوام چیکار کنم که دوباره از دست این در بیام تو دست یه هوس باز دیگه نیفتم اخه راستش خودم اهلش نبودم ولی دوستام با پسر بودن و راحت شب میرفتن خونه دوست پسرشون شاید اینا باعث شده زشتی این رابطه ها برا ریخته شده .خیلی بد هست چکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پیدا پنهان عزیز، شما هنوز سنت خیلی کمه. با خدا هم که ارتباط خوبی داری این میتونه بهت کمک کنه که کمی صبر کنی تا شرایط مناسب برات

پیش بیاد. ولی راستش نمیدونم باید چکار کنی که قدرت اینرو پیدا کنی که همونکاری که هم من و هم شما میدونیم درسته بتونی انجامش بدی.

چیزی که باعث شد اینجا مطلبی بنویسم به خاطر خدا بود. شما تازه اینجا عضو شدی. ولی اگه چند مدتی اینجا باشی واقعا دلت برای این خدایی که

شاید اغراق نباشه اگه بگم 90 درصد آدمهای اینجا بهش اعتقاد دارند میسوزه. خدایی که باید جوابگوی اشتباهات ما باشه. اصلن توی این تالار معلوم

نیست که خدا باید به ما جواب بده یا ما به خدا.

پ.ن: من خودم چندان اعتقادی به خدا ندارم ولی اگه کسی ادعای اعتقاد به خدا داره خب باید بپذیره که خدا یعنی موجودی که برامون تعیین تکلیف میکنه

نه اینکه ما براش تعیین تکلیف کنیم.

منم این مشکلاتو داشتم البته الان مشکلم چیز دیگست...
ولی 90 % پسرایی که سراغم میان واسه رابطه جنسیه ... من میفهمم چی میگی ،کسی نمیفهه ما دخترا هم نیاز داریم ولی چاره ای جز سرکوب کردن نداریم که اخرش هزار جور مرض دیگست
بهت پیشنهاد میکنم بیشتر رو اعتماد به نفست کار کنی کاری که الان سعی میکنم انجام بدم چون میدونم راه درستش همینه طوری که وابستگی هاتو به این جور روابط از بین ببری و مطمئن باشی اگه خودت خوب باشی مورد خیلی خوب سراغت میاد ...
سعی کن شاد باشی حتی اگه بخوان شادیو ازت بگیرن
این روابط هر چقدرم موقتی خوب باشه اما در نهایت ارضات نمیکنه و بهت اسیب میزنه خودتو درگیر نکن
الان خیلی ها هستن که تصمیم میگیرن حتی تا اخر عمر ازدواج نکنن و واسه خودشون زندگی کنن
در هر حالت امیدتو از دست نده :)

مرسی از همتون .کاش مسئولین هم یه سری به فقیر فقرا بزنن.

سلام دوست عزیز.

خوشبختانه شما متوجه شدی که ادامه این رابطه درست نیست ولی من این تاپیکو میذارم تا مصمم تر بشید.

http://www.hamdardi.net/thread-17296.html


در رابطه با نیاز جنسیتون باید بگم این مورد شما رو توی این رابطه ها آسیب پذیرتر می کنه. امیدوارم تاپیک زیر کمک کننده باشه/

نياز ج ن س ي يه دختر