افسردگی همسرم بخاطر اوضاع کاری و مشروب و سیگار

سلام به همگی دوستان

من قبلاً هم یک تاپیک اینجا زدم. این آدرسشه : http://www.hamdardi.net/thread-26960.html

بعد از اون تاپیک من سعی کردم رفتار های خودم رو تغییر بدم. تا قبلش من همش سعی می کردم مشکلاتمون رو با حرف زدن حل کنم که آخرش هم معمولاً دعوا می شد ولی از 4-5 ماه پیش سعی کردم دیگه یک مدتی حرفی درباره ی مشکلات نزنم و سعی کنم همسرم رو با هر رفتار بد و خوبش قبول کنم و دوست داشته باشم. مثلاً دیگه از شوخی هاش ناراحت نشم یا سر هیچ مورد دیگه ای هیچ ناراحتی ای از خودم بروز ندم و در کنارش همش با آرایش و سر و وضع عالی تو خونه باشم. جالبه که بعد از یک مدت کوتاهی همسرم خیلی از اخلاقایی که منو ناراحت می کرد و رو کنار گذاشت و اوضاع بینمون خیلی خوب شد. نمی گم هیچ دعوایی پیش نمی اومد ولی اگرم بود سریع حل می شد و خلاصه کدورتی بینمون نبود.
ولی متاسفانه الان دو هفته ست که اوضاع از کنترل من خارج شده. من سرم خیلی شلوغ شده ، حجم کارم بیشتر شده، از اون طرف نزدیک امتحان هاست و درسها واقعاً فشرده ست. خیلی از روزها دیگه نمی رسم مثل قدیم به خودم برسم و غذا درست کنم. کاملاً حس می کنم محیط خونمون دوباره کسالت آور شده. بعلاوه اینکه من خودم بخاطر حجم کارم ذهنم این روزها خیلی مشغوله و کلاً خودمم حال و حوصله ندارم.
از اون طرف همسرم سر کارش حسابی به مشکل خورده و خیلی سر این قضیه ناراحته. در حدی که چند روز پیش داشت باهام درد و دل می کرد گفت خیلی افسرده ست و بعدشم اشکاش اومد :((
حالا این وسط دو تا مشکل دیگه هم روی اعصاب منه. همسر من قبلاً سیگار می کشید ولی خیلی تفننی. از روزی که عروسی کردیم کم کم هی زیاد شد و الان واقعاً زیاد داره سیگار می کشه. به من درست حسابی جواب نمی ده ولی فکر کنم روزی 6-7 تا نخ و می کشه الان. من به روش های مختلف سعی کردم جلویش رو بگیرم ولی نشد و الان یه مدت دیگه بی خیال شدم و البته اونم دیگه داره خیلی زیاده روی می کنه.
حالا از اول امسال با یک گروه جدیدی دوست شدیم که خیلی اهل خوردن مشروبات الکی هستند و همیشه توی مهمونی هاشون مشروبات الکی هست و همسر من هم این مدت با خیلی با این گروه همراهی کردند. من از این بابت خیلی ناراحتم و با همسرم هم مطرح کردم ظاهراً می گه باشه ولی کار خودش رو می کنه . سعی کردم یک جوری همسرم رو قانع کنم که من از این گروه خوشم نمی یاد ولی متاسفانه از هیچ طریقی حرفم پیش نرفته. نگرانم این مشروب خوردن های زیاد و پشت سر هم مثل سیگار کشیدن بشه.

حالا می خوام شما دوستان کمک کنید و بهم راهنمایی بدید که چه جوری می تونم روی سیگار کشیدن و مشروب خوردن همسرم تاثیر بذارم و اینکه وقتی همسرم انقدر افسرده ست چیکار می تونم براش بکنم؟؟

چرا با آدمهایی که هم تیپ و هم مرام خودتون نیستند رفت و آمد میکنید؟ اول باید بستر زدایی کنید! بعدشم هرچی واسشآرامش درست کنید کمتر سیگار میکشه.نباید کاری کنید که حریصتر بشه یا لج کنه

سلام ساحل آرامش عزیز
من اون یکی تاپیک شما رو کامل خوندم. اونجا که شما 10 تا از ویژگی های خوب همسرت رو میگی خیلی جالب بود. اون ویژگی ها اونقدر مهمن که اگه همسر تو فقط 6-7 تاش رو داشت باز به نظرم میشد گفت که مرد خوبیه قدرش رو بدون.
عزیزم تا جایی که میتونی سعی کن رابطه تون رو با اون افراد کم کنی. وقتی وارد جمعشون میشی محلشون نزار که خودشون بفهمن ازشون خوشت نمیاد البته جلوی همسرت نشون نده بهشون بی محلی میکنی یا روزایی که قراره جمع شین یه بهونه بیار که نمیتونیم بیاییم. جلوی همسرت هم عیباشونو بگو که از چش شوهرت بیوفتن البته پیش همسرت تابلو نکن که ازشون بدت میاد. در ضمن هر وقت همسرت خواست بره تو جمعشون تو هم باهاش برو تنهاش نزار.
برای سیگار کشیدن همسرت خیلی حساس نشو و بهش گیر نده به جاش بیشتر بهش توجه و محبت بکن. سعی کن تا جایی که میتونی تنهاش نزاری بهش این حسو بده که مشکل اون مشکل تو هم هست و شما دو تا یه گروهین. اگه تو این اعصاب خوردی همسرت به خاطر سیگار بهش گیر بدی باور کن بدتر میشه اعصابش خوردتر میشه و سیگار بیشتری میکشه.
وقتی تو تصمیم گرفتی با همسرت ازدواج کنی یعنی تصمیم گرفتی تو خوشی و ناخوشی باهاش باشی اینم روز ناخوشیشه. سعی کن به جای سیگار تو باعث آرامشش بشی حتما خودتم روشهای خوبی بلدی.

کامروا و تاتی عزیز
ممنون که سعی می کنید کمکم کنید

یک مشکلی که درباره ی این گروه وجود داره اینکه این گروه خواهر شوهرم و شوهرش و یک سری از دوستانشون هست برای همین همسرم علاقه ی بیشتری داره که باهاشون باشه ، مخصوصاً که یک سری برنامه های کاری هم توی ذهنش هست که با شوهر خواهرش راه بندازه و برای همین خیلی داره سعی می کنه باهاشون قاطی بشه و یکی از فاکتور های قاطی شدن رو بودن تو جمع ها و خوردن مشروب باهاشون می ده. البته اینو بگم که نه تو خانواده ی ما و نه تو خانواده ی همسرم هیچوقت از این برنامه ها نبوده و مثلاً اگر پدر شوهرم متوجه بشن که مثلاً دختر خودشون توی این جور برنامه ها شرکت می کنه واقعاً نمی تونم تصور کنم که چه اتفاقی می افته. اینم بگم که من با خواهر شوهرم خیلی صمیمی هستم در حدی که داشتم فکر می کردم این موضوع رو باهاش درمیون بذارم، ولی بازم فکر کردم شاید همسرم ناراحت بشه
الان هم به دلیل شرایطی که داره اگه بخوام باهاش هی منطقی صحبت کنم راجع به این چیزا بیشتر بهش فشار میارم ، ترجیح می دم عملی یک رفتاری بکنم که واقعاً موثر باشه

اگه زمینه مذهبی داره با خوندن احادیثی که در نهی مشروب اومده و مو به تن آدم خیس میکنه(مثل اینکه اگه کسی لب به مشروب بزنه حتا در صورت توبه و بخشش از حوض کوثر امیرالمومنین(ع) نمینوشاننش و ...) سعی در بیدار کردنش بکنید

خودتونم باهاشون همراهی نکنید! بعضی ها واسه حفظ دین و رضایت پروردگارشون گاهی از شهری یا کشوری مهاجرت میکنن! به عنوان اعتراض ترک کردن چنین مجلس گناهی که ی مشت آدم گنده مست و لایعقل میافتن و قهقهه میزنن اینقدر سخته!!!!!!!!!!!!!!!!

من فکر میکنم شما شل اومدید! باید از اول سفت و محکم وای میستادید و میگفتید این برنامه ها را دوست ندارید و تو هم باید به نظر من احترام بذاری به عنوان نیمی از زندگی! کار با هرکی میخوای بکن ولی دلیل نمیشه باهاشون کاری بکنی که خدا و رسولش راضی نیستن و موجب عصر و حرج دنیا و گرفتاری برزخی میشه!

واقعا بترسیداز این گناه بزرگ و محکم برخورد کنید

فقط به این فکر کنید نطفه بچتون با حالت مستی یشب بسته بشه!

امان از دست رفیق ناباب...........
..
خواهرم شوهر شما باید خودش به این نتیجه برسه که سیگار و غیره" هم برای سلامتیش و هم برای دوام زندگیش ضررداره.......
..
دوم به نظر من کار بیرون از منزل شما باعث شده که شما نتونید با همسرتون باشید و اون احساس خالی بودن وجود شمارو میخواد با این چیزها پر کنه.....

سلام
گفتی فصل امتحاناته و ...
تحت هیچ شرایطی نذار کار خونه عقب بیفته غذای خودتو شوهرت و نظافت خونه و ... رو بذار در اولویت .. هرچقدر هم مردا بگن براشون اهمیت نداره ولی تو دلشون این قضیه آزارشون می ده به هم ریختگی خونه و آماده نبودن غذا و ...
ولی اگه یه درسو پاس نکنی فوقش تو ترم بعد پاس می کنی و ضررش کمتره که البته من فکر می کنم با برنامه ریزی صحیح می تونی به همه کارها به عالیترین صورت برسی
در مورد مشروب هم واقعا باید یه کاری کنی ولی نمی دونم چون خودم هم دچار این مشکل شدم و جوابی پیدا نکردم ...
موفق باشی