از دست مادرشوهر ومادربزرگ شوهرم چیکار کنمممم
:316::302:سلام به همه دوستان مشکلی که جدیدا برام پیش اومده اینه که شوهرم یه چندوقتیه که شبکارشده یعنی یه شب درمیون سرکاره منم اصلاشبانمیترسم وخونمون هم مطمینه چون طبقه پایین مستاجرداریم ولی مادرشوهرم میگه شبایی که تنهایی بایدبیایی خونه ما منم هرچی اسرارمیکنم که باباخونه خودمون راحتترم به گوشش نمیره میادخونمون میگه تانیای من ازاینجانمیرم این چندوقته من کوتاه اومدم ولی دیگه نمیتونم چون باردار هم هستم خونه خودمون راحتترم ولی اصلان نمیفهمه ازاونور مادربزرگه زنگ میزنه تنهانمونی وبه مادرشوهرم هم زنگ میزنه که برو سراغش درصورتی که خواهرشوهرم شوهرش هروقت میره ماموریت هیچ جانمیره هیچکس هم جرات نداره بهش چیزی بگه واقعا خسته شدم ورواعصابم راه میرن درصورتیکه بایدالان به فکربچم باشم ازطرف دیگه خونه مادرم ومادربزرگه تقریبانزدیک همه چندروز که میرم خونه مادرم سریع زنگ میزنه که بیاخونه ما آخه شمابگید من برم خونه اونا چیکارکنم بایه پیرزن اینقدرتوزندیگموندخالت میکنه که حد نداره حتی شمارمون هم زده روحافظه تلفنش مدام زنگ میزنه خونمون منم اصلا سرزبون ندارم که بخوام جوابشون روبدم تااینقدراعصابم بهم نریزه :302:
RE: از دست مادرشوهر ومادربزرگ شوهرم چیکار کنمممم
شاید چون بارداری نگرانت هستن و برای همین میخوان بری پیششون.
بهترین کار اینه که با خوشرویی ازشون تشکر کنی.
و خیلی راحت با شوهرت صحبت کن و بگو تو خونه خودت راحتتری.
اگه دوست نداری با فرد سن بالا هم نشین باشی اگه خواهر مجردی کسی رو داری با توافق شوهرت بیاد پیشت بمونه.
به هرحال تو و شوهرت به یه توافق و تصمیم مشترک برسین (مثلا بگو این کار باعث استرس تو میشه و استرس برای سلامتی بچه تون مضره)..بعد ازشوهرت بخواه خونوادش رو در جریان تصمیمتون قرار بده.
RE: از دست مادرشوهر ومادربزرگ شوهرم چیکار کنمممم
چند بار ازطریق شوهرم اونا رو درجریان گذاشتم ولی اصلا متوجه نمیشن تازه ناراحت هم میشن که چراشوهرت رو فرستادی قبل ازبارداری هم اگه تنهامیموندم اینطور بود نمیدونم با این اخلاقشون یکارکنم اصلا اینگار به حرفام اهمبت نمیدن و حرف خودشونو میزنن
RE: از دست مادرشوهر ومادربزرگ شوهرم چیکار کنمممم
فقط میشه گفت نگرانتن ... تو خانواده ما یکی که باردار میشه همه به دورش میچرخن و یک لحظه تنهاش نمیذارن ..
RE: از دست مادرشوهر ومادربزرگ شوهرم چیکار کنمممم
من فک میکنم یه جورایی خوانواده شوهرت نگرانت هستن و خیلی دوست دارن تورو به روش و منش خودشون نزدیک کنن،حالا به هر حال هر خانواده ای یه مرامی داره دیگه.میدونی بضی خانواده ها به جن جنی شدن اعتقاد دارن و ادعا میکنن ک عروسارو جن میزنه!!!(تایید نمیکنم)ممکنه این چیزا باشه،من خیلی دوست دارم جنبه های مثبت قضیه رو ببینی هرچند بشه جنبه های منفی رو هم به اون نسبت داد.
در ضمن هرچی بیشتر اصرار کنی اونا بیشتر پافشاری میکنن،پس فعلا" بهتره زیاد اصرار نکنی،شرایطتو کامل برای شوهرت شرح بده و قانعش کن،در ضمن بگو هر حرفی میزنه از طرف خودش بزنه.اونام کم کم که دیدن زیاد اصرار نمیکنی و رفت و آمد برات سخت میشه خودشون بیدار میشن.انشاا... .
من ا... توفیق
RE: از دست مادرشوهر ومادربزرگ شوهرم چیکار کنمممم
سلام دوست خوب
بهتره که رفتار قاطع و قانع کننده ای رو از خودت نشن بدی . اگر می بینی که از طریق شوهرت نمی تونی حلش کنی و اونها بدتر ناراحت می شن پس بهتره خودت با قاطعیت و احترام بگی که توی خونباشی بهتره ...بهر حال خیلی حرفها می تونی بگی مثلا اینکه توی خونه کار داری و یا قرار با دوستت بری بیرون یا قرار بری خونه مادرت و یا اینکه وقتی تنهایی میای اونجا نمیتونی جای خالیه شوهرت رو تحمل کنی و دلت می گیره و یا اینکه بگی ما فردا اگه شوهرم کار نداشت با شوهرم میام خونون
به نظر من اونها نگراتند پس بهتره اونهارو از نگرانی در بیاری و خیلی با احترام با قانعیت صحبت کن:72:
RE: از دست مادرشوهر ومادربزرگ شوهرم چیکار کنمممم
به نظر من بد نيست به اين كار گاه سري بزني.فكر ميكنم شما بايد جواب رد جراتمندانه رو ياد بگيرين.با صبر و حوصله قدم به قدم در اين كارگاه پيش بريد:
كليك كن
RE: از دست مادرشوهر ومادربزرگ شوهرم چیکار کنمممم
سلام دوست خوبم.
عزیزم چرا از خانواده خودت نمیخوای شبایی که شوهرت خونه نیست بیان پیشت یا اینکه حداقل تو بری پیششون؟ چون بالاخره هر کسی با خانواده خودش راحتتره دیگه.
ضمنا بقول دوستان زیاد روی این موضوع حساس نشو. بذار به حساب نگرانیشون بابت بارداریت. :72: