منو از شر این فکر نجات بدهید
[b]من 3 ساله که ازدواج کردم و رابطه خیلی خوبی با همسرم دارم ما زندگیمونو با عشق شروع کردیم من از نظر مالی از همسر بالاتر بودم ولی برای من مهم نبود ولی الان خواهر همسرم داره ازدواج میکنه با کسی که پولداره یعنی از خوشون خیلی بالاتره و منم دارم کلی حرص میخورم و همش می ترسم که خانواده همسرم با من رفتارشون عوض بشه و جو گیر بشن .راستشو بخوای یکم حسادت میکنم . ولی همش میترسم یکی بفهمه . تورو خدا منو راهنمایی کنید و بگین چطور از شر این فکر نجات پیدا کنم دارم دیوانه میشم [/b]
RE: منو از شر این فکر نجات بدهید
خواهرم سلام نماز و روزه هاتون قبول باشه:323:
اینا همه وسوسه شیطانه چون می خواد رندگی خوب وعاشقانه شما رو خراب کنه و بعد از اون به طبع دین و ایمانتونو...
پس به این چیزا فکر نکنید هر موقع این فکر اومد به زندگی خوبی که دارید متمرکز بشید خودتونو سرگرم کنید و مهمترین چیز این ذکر رو زیاد بگید...
7 بار بگید لا حول و لا قوه الا بالله و صلوات بفرستید
انشاء الله راحت میشید
التماس دعا:323:
یا علی:72:
الهم ارزقنی شفاعته الحسین یوم الورود و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین
RE: منو از شر این فکر نجات بدهید
سلام،
نقل قول:
کلی حرص میخورم و همش می ترسم که خانواده همسرم با من رفتارشون عوض بشه و جو گیر بشن
شما نباید از الآن به قضیه بدبینانه نگاه کنید که با این ازدواج رابطه شما خراب خواهد شد! اگر بخواهید اینطوری فکر کنید، حتی اگر خانواده همسرتون تغییری هم در رفتار خود ندهند، باز هم هر برخوردی کنند، شما برداشت بد خواهید کرد.
هر کسی در زندگی نعمت هایی دارد. شاید 10 سال دیگر شما از اونها پولدارتر باشید، شاید هم نه.
مهم این است که در هر شرایطی که هستیم، شاد باشیم و برای خودمون و اطرافیانمون بهترین رو بخواهیم.
نباید خواهر شوهرتون رو رغیب خودتون بدونید. بلکه یک روابط دوستانه ایجاد کنید تا همه از آن لذت ببرید.
خدا رو شکر کنید به خاطر این زندگی خوبی که دارید.
شکر نعمت نعمتت افزون کند
RE: منو از شر این فکر نجات بدهید
این مقاله را بخوانید: لینک
RE: منو از شر این فکر نجات بدهید
سلا م دوست عزیز نمیدونم خانم هستید یا آقا؟
تا بحال رفتاری نشون دادن که به شما بربخوره؟ خب پولدار باشه مگه قرار شمارو از همسرتون جدا کنه؟
شاید اگه رفتاراشونو ببینید این حس حسادت از بین بره بفهمید اشتباه میکنید هیچ کس تغییر نکرده بتونید رابطه خوبی با اون آدم داشته باشید
RE: منو از شر این فکر نجات بدهید
سلام اگه اینجا جای این حرفای من نیست منو ببخشید چون به این سایت آشنا نیستم
من امروز 22 سالم شد و 2ساله که آرزوی ازدواج داشتم.24ساعت شبانه روز به ازدواج فکر میکردم
اما الان بیماری ام اس گرفتم و همش دردو رنج تحمل کردم بعد تو سایت به مطالب اون پسری که از ازدواج با دختر مبطلا به ام اس خودداری کرده بود و همه تحسینش کردم بر خوردمو گریم گرفت
1سوال داشتم از همتون الان منم حق ازدواج ندارم؟
RE: منو از شر این فکر نجات بدهید
سلام...
فکر می کنم منظورتون تاپیک من باشه.
البته که شما حق ازدواج دارید!
همه موجودات جفت آفریده شده اند و نیازمند عشق هستند.
از شما می خواهم تا یک تاپیک جدید ایجاد کنید تا هم من و هم بقیه کمکتون کنیم.
می توانید برای ایجاد تاپیک خودتون از این لینک استفاده کنید: لینک
RE: منو از شر این فکر نجات بدهید
ممنونم حالا چیکار کنم که این فکر دیگه به سراغم نیاد و اگر هم خانواده همسرم عوض شدن من چه رفتاری داشته باشم.
RE: منو از شر این فکر نجات بدهید
اگه شما عوض نشيد اونا عوض نمي شند مطمئن باشين.:305:
اونا دامادي را بيشتر دوست دارند كه دخترشون را بيشتر دوست داشته باشه و خوشبخت تر بكنه نه دامادي كه پولدارتره. مطمئن باشين.:305:
لازم نيست كاري بكنيد فقط سعي كنين خودتون باشين. و همون زندگي عاشقانه گذشته را با همسرتون داشته باشين.:305:
RE: منو از شر این فکر نجات بدهید
m79 عزیز سلام
به تالا همدردی خوش آمدی
معلومه که در میان خانواده همسرت عزیز بوده ای و خیلی شما را تحویل گرفته و احترام کرده اند . و تعبیر شما از این احترام و عزیز بودن ، موقعیت بالای مالی خانواده اتان هست . یعنی فکر کرده ای چون پول دار تر از اونها هستید مورد توجه هستید و حالا نگرانید که دامادشان چون پول دار تر از شما هستند عزیز شود و دیگر به شما توجه نکنند .
این نگرش اشتباهی ست . و به نوعی حتی توهینی به خانواده همسرت ، چون شما آنها را بنده مال دنیا تصور کرده ای .
عزیزم هر کسی جای خودش را دارد و موقعیتش نیز بسته به رفتار و عملکرد خودش است .
در درجه اول ، دنبال عزیز بودن نزد دیگران نباش ، دنبال درست و صحیح رفتار کردن باش آنگونه که به خودت افتخار کنی و احساس آرامش قلب و وجدان داشته باشی .
در درجه بعد ، اگر می خواهی نزد دیگران محبوب و محترم باشی ، کافیه رفتارت درست و صادقانه و به دور از کینه و حسادت باشه . خود به خود مهرت در دلها جا خواهد داشت .
هر قدر شما راه درست را بروی و خدا را از خود خشنود سازی ، خدا خود تألیف قلوب می کند و مهرت را به دلها خواهد انداخت .
خدا را در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد
.