زنم وخانواده آن بعد از8 ماه عقد خواستار جداي هست.كمكم كنيد تورا خدا
من 31 سال دارم
مهندس
خانم من26 سال - ليسانس زبان
5سال قبل من با خانوم آشنا شدم.ولي به علت مخالفت خانوادها من و آن به صورت عرفي 1سال پش به هم رسيديم .و8ماه قبل به صورت رسمي عقد كرديم.در اين 4سال قبل از عقد با هم ارتباط داشتيم.وسنگ صبور هم بوديم.چه شبها كه با هم تا صبح گريه نمكرديم ول خانوادها اطلاع نداشتن.بارها هم با هم قهرودعوا كرديم.ولي دوباره صلح مي كرديم.وبشتر اوقات همسرم كوتاه مي آمد80%.حتي براي از دست ندادن من گريه مي كرد ومي گفت من توزندگي جبران مي كنم.5سال چون بهشه قول داد بودام به پاش ايستادم.آن هم ايستادوگفت من را مي خواهد.
با هم همه نوع ارتباط داشتيم ولي من هرگز سو استفاد نكردام حتي با هم مسافرت 3روز رفتيم اما هنوزآنحالت دختريش را دارد.هركسي شاي جاي من بود همان 3سال اول ولش مي كرد.ولي من به خاطروفاداريودوست داشتن ايستادم.ازهمه موقيعيتهاي خود گذاشتم،چه كاري وتحصيلي.
وحتي به خواستگاري هچ كس نرفتم وفكر هم نكردم.حال او وخانوادش مي گويند كه طلاق توافقي مي خواهند.به دليل اينكه با هم تفاهم نداريم وهردو ما يك دنده ومغرور هستيم.ودر زندگي مشترك يك نفر بايد گذشت كند ولي هر دونفر ما بي گذشت هستيم.اين حرف خودش هم هست.اين جريان يك مرتبه افتادوخودش هم به هيچ صراطي راضي نمي شود.وبراي اولين بار گفت كه از ته دل دوست ندارم.ومي گويند كل فاميل وخانواده آنها طلاق مي خواهند.وحتي با گريه وخواهش من راضي نشدن كه يك فرصت 3 ماه براي جبران به من بدهند تا من ازغرورم دست بكشم وهر كاري آن وخانوادش مي گويند انجام بدم.3ماه اين اتفاق افتاده.واخيرا موبايلش را خاموش كرد.وخانوادش نيز به تماس من وخانوادام با اصراز من جواب نمي دهند.5 سال عمرم براي آن به هدر رفته،دوستش دارام،نمي توانم فراموشش كنم
روزقبل ازعقد گفتم همه فكراتو كردي،من و خانواده ام از جداي وطلاق متنفرهستيم،تنها نقطه ضعف من طلاق،حواست باش، بر اثرلج ولجبازي اين كار راانجام ندهي و ............
حال 3 ماه هست كه مي گويد من اشتباه كردام وفقط طلاق مي خواهم
درضمن كارووضيعت مالي خوبي دارم،ماشين هم دارم
وخودش هم مي داند اهل هيچ برنامه خاصي نيستم.پاك پاك هستم
تورا خدا كمكم كنيد،دارم ديوانه مي شوم.دوستش دارم
راستي من حتي براي حفظ زندگيم مجبور شدام به خانوادش بگم ماه 5سال با هم هستم.نه 1 سال كه الان تمامش كنم.چون آنها مي گفتند شما 1سال با هم هستيد چيزي نيست.بعضيها بعد از 30سال طلاق گرفتند!!!!!!
آبروي خانوادام مي رود.معلوم نيست زن خوب گيرم بيايد
ووووو....
مي گويد همه چيز تو اين چند سال جمع شد.
آخرين بار يك اس ام اس براي من آمد،كه من درحمام خانه آنها بودام.ازبانك بود كه پولي طلب داشتم از كسي ريخته بود حسابم
اس ام اس را باز كرد وگفتم طلبي از كس داشتم ريخته حساب.ولي آن گفته كه حقوق هست.ولي آن دوبرابر حقوقم بود.وآن فكر كرد من قبلا درمورد دروغ گفتم.من از اين بي اعتمادي ناراحت شدام.و بعد گفتم مخواهم برم شهرستان خودم كار دارم .آنها مركز استان هستند ولي خانواده من درشهرستان 150 كيلومتري آنها.در خال رانندگي چنداس ام اس داد كه من مخفي كاري مي كنم.من هم ناراحت شدام زنگ زدام وبا صداي بلند داد زدم روسرش كه اين چرت وپرتها چه است كه مي گوي و........
بعد از چند روز معلوم شد كه همه راز ومشكلات اين مدت را بر خلاف قول كه داد بود به خانوادش گفت.وپدرش نيز او را حمايت مي كند.
او مي گويد هركازي خانواده من كردوگفت من بايد فبول كنم.حتي اگر اشتباهي هم كردن من بايد ناديده بگيرم
--
RE: زنم وخانواده آن بعد از8 ماه عقد خواستار جداي هست.كمكم كنيد تورا خ
عزيز دل برادر گرامي اين شعر هنوز لوث نشده ها !
اگر خواهي جهان در كف اقبال تو باشد خواهان كسي باش كه خواهان تو باشد
دنبال چي هستي آخه پسر ؟ ول كن ديگه اگه الان اينطوري داره ازت دور ميشه . تو شايد با هر حقه و تلاش و يا هر زجري شده به ازدواج واش بداري اما اينو بدون زندگي نميكنه برات ها . بايست حمالش بشي . آخه تا كي ميتوني فقط تو نازكشش باشي .مگه جرات نكني بهش بگي بالا چشمت ابروه ها !
من خودم اين تجربه رو دارم برادرگلم تازه من يكسال و نيم زندگي مشترك با هزار اختلاف و دعوا و بدبختي داشتم . كجايي كاري آخه چرا خودت و دست كم گرفتي داداش . باتو بودن لياقت ميخواد يه سيلي به خودت بزن بگو چته چرا كم مياري پسر . طلاق ميخواد بده بره پي كارش آغااااا .
RE: زنم وخانواده آن بعد از8 ماه عقد خواستار جداي هست.كمكم كنيد تورا خ
میشه اخرین دعوایی که بر اثر ای ن غرور اتفاق افتاد رو بگی؟ بگو چی شد دقیقا که ایشون گفت من طلاق می خوام؟
RE: زنم وخانواده آن بعد از8 ماه عقد خواستار جداي هست.كمكم كنيد تورا خ
راستي من حتي براي حفظ زندگيم مجبور شدام به خانوادش بگم ماه 5سال با هم هستم.نه 1 سال كه الان تمامش كنم.چون آنها مي گفتند شما 1سال با هم هستيد چيزي نيست.بعضيها بعد از 30سال طلاق گرفتند!!!!!!
آبروي خانوادام مي رود.معلوم نيست زن خوب گيرم بيايد
ووووو....
مي گويد همه چيز تو اين چند سال جمع شد.
آخرين بار يك اس ام اس براي من آمد،كه من درحمام خانه آنها بودام.ازبانك بود كه پولي طلب داشتم از كسي ريخته بود حسابم
اس ام اس را باز كرد وگفتم طلبي از كس داشتم ريخته حساب.ولي آن گفته كه حقوق هست.ولي آن دوبرابر حقوقم بود.وآن فكر كرد من قبلا درمورد دروغ گفتم.من از اين بي اعتمادي ناراحت شدام.و بعد گفتم مخواهم برم شهرستان خودم كار دارم .آنها مركز استان هستند ولي خانواده من درشهرستان 150 كيلومتري آنها.در خال رانندگي چنداس ام اس داد كه من مخفي كاري مي كنم.من هم ناراحت شدام زنگ زدام وبا صداي بلند داد زدم روسرش كه اين چرت وپرتها چه است كه مي گوي و........
بعد از چند روز معلوم شد كه همه راز ومشكلات اين مدت را بر خلاف قول كه داد بود به خانوادش گفت.وپدرش نيز او را حمايت مي كند.
او مي گويد هركازي خانواده من كردوگفت من بايد فبول كنم.حتي اگر اشتباهي هم كردن من بايد ناديده بگيرم
RE: زنم وخانواده آن بعد از8 ماه عقد خواستار جداي هست.كمكم كنيد تورا خ
سلام آقای آرش،
به جمع دوستان همدردی خوش آمدید.
متاسفم که عیدی را که باید در کنار همسرتون با شادی می گذروندید به ناراحتی می گذره.
اما اینها را به فال نیک بگیرید، شاید که حکمتی توش هست.
کاش آقای احمد اینجا بودند و با شما صحبت می کردند. ایشون یک سال پیش در شرایطی نه کاملا مشابه، اما نزدیک به شما قرار داشتند و یکسال و دو سه ماه با صبر و درایت سعی کردند تا اینکه بالاخره چند وقت پیش همسرشون برگشتند.
تاپیک ایشون را بخوانید. طولانی است اما آموزنده.
نمی خوام از دستش بدم
مشکل شما انشالله که حل شدنی است. فقط صبر کنید و مشاوره را ادامه بدهید.
دوست عزیز چرا اینقد تاپیکتون را تکرار کردید؟
RE: زنم وخانواده آن بعد از8 ماه عقد خواستار جداي هست.كمكم كنيد تورا خ
سلام
نميدونم چه طور ممكنه كه يه دختر بعد از 5 سال رابطه اينقدر زود جا بزنه .
يا تحت تاثير حرفاي خانوادشه و ميترسه يا ايتكه واقعا شما رو نميخواد
اگه گزينه اولي باشه كه شما ميتونيد با صبر و گذشت زمان به زندگيتون كمك كنيد . در اينصورت بايد مهارتهاي ارتباطي تون رو بيشتر كنيد رابطه بين زن شوهر خيلي حساسه و نياز به كسب مهارت وآگاهي داره.كه از همين تالار چيزهاي زيادي ميتونيد ياد بگيريد
ولي اگه اون شما رو نخواسته و نخواد بايد شاكر هم باشين .
آخه چرا بايد بخاطر يه سوئ تفاهم طلاق بخواد
نميدونم شايد اگه زن زندگي بود به اين زودي پا پس نمي كشيد؟
هرچه باشه ما زنها بيشتر فكر آبرومون هستيم و تبعات جدايي واسه ما ترسناكتره
شما با اين موقعيتي كه گفتين چرا فكر ميكنيد زن خوب گيرتون نياد ؟
اعتماد به نفستون رو بالا ببرين
RE: زنم وخانواده آن بعد از8 ماه عقد خواستار جداي هست.كمكم كنيد تورا خ
سلام دوست عزيز. اولين مفهومي كه دوست داشتن بين طرفين ايجاد ميكنه ازخودگذشتگي و ايثاره. اگر هيچكدوم شما نميتونيد اين كارو انجام بدين، بدونيد كه علاقه ي شما دوست داشتن نيست، بلكه وابستگيه! در زندگي مشترك وقتي كلمه ي "ما" معني پيدا ميكنه، ديگه بايد از "منيت" گذشت. البته اين به معني پاسخ مثبت به هر خواسته اي نيست. در رابطه ي ازدواج درست نيست شما به هر خواسته اي پاسخ مثبت بدين و بايد به عنوان مرد زندگي در حد اعتدال (نه افراطي و نه تفريطي) زندگي مشترك رو تحت نظارت و كنترل داشته باشين. البته با توضيحات مختصر شما ما نمي تونيم تشخيص بديم مشكل اصلي چيه كه اگر لطف كنيد و بيشتر توضيح بدين ممنون ميشم. به هرحال توصيه ميكنم فعلا بهشون زمان بدين و فرصت بدين فكر كنند، تا دوستان هم در اين فرصت همراهيتون كنند تا به اميد خدا موفق شين اين مسئله رو برطرف كنيد.
RE: همسرم وخانواده آن بعد از8 ماه عقد خواستار جداي هستند.كمكم كنيد ت
با سلام وتشكرازsaint mary
خودش مگه من مي خواهم كه تومثل يك اسب رام درمقابل خانواده من باشي
ولي هر دو نفر ماه يك دنده ولج بازيم.
ونمي توانيم عوض بشويم
به خانواداش وابستگي شديد دارد.ومن فقط ماهي 4روز مي ديدامش.
چون من توجنوب كار مكنم
قرار بود كمي صبر كنيم اگراستخدام شد با انتقالي بياد جنوب
ولي ناگهان...............
RE: همسرم وخانواده آن بعد از8 ماه عقد خواستار جداي هستند.كمكم كنيد ت
سلام
چرا كسي ذيگه كمك من نميكند
RE: همسرم وخانواده آن بعد از8 ماه عقد خواستار جداي هستند.كمكم كنيد ت
دوستان صحبت هاشون را کردند. نوبت شماست که چیزی بگید.
من فکر می کنم خانمتان تحت تاثیر خانواده این رفتار را دارد. چون شما 5 سال با هم بودید و به قول خودتان قهر و آشتی هایی داشتید. اما حالا که پای خانواده ها به موضوع باز شده، انگار قضیه کمی پیچیده شده است.
راستش من خودم از عبارتی که همسرتون به کار برده اصلا خوشم نیومد. اسب رام یعنی چی؟
بهتر است به ادبیات مورد استفاده تان بیشتر توجه کنید. توهین در کلمات به توهین در باور و رفتار و ... منتقل می شود. اگر شما محترمانه با هم صحبت کنید رفتارتان هم محترمانه خواهد شد. مثلا می تونستند بگن که من دوست دارم شما در مقابل خواسته های خانواده ی من به هیچ وجه نه نگویید ( کاری به درستی حرف ندارم، منظورم نحوه ی بیانش است ).
اما در مورد همسرتان، واقعا فقط به خاطر این موضوع قصد جدایی دارند؟ شما گفتید که همه چیزهایی که بینمان بوده به والدینش گفته. آیا مشکلات دیگری بوده؟
توصیه ی غیر کارشناسی من این است. هیچ بهانه ی قانونی دستشان ندهید. ( کتک زدن و ... ) و یک مدت هم تماس نگیرید، خود خانم دلشان تنگ می شود و دنبال راه برگشت خواهند گشت. خانمها خیلی عاطفی و مهربان هستند. ایشون شاید الان تحت فشار خانواده مجبور شده است این کار را بکند.
اگر بعد از یکی دو هفته که انتظار می ره آروم شده باشند و تماس بگیرند، تماس نگرفتند، خودتان با ایشون تماس بگیرید و ... فعلا تا همین جا کافیست.
تاپیک نمی خوام از دستش بدم را خواندید؟