انسانی بلاتکلیف هستم

سلام.

من در تصمیمگیری مشکل دارم. دقیقا نمیدونم که چی میخوام.
علیرقم اینکه بنظر خودم، توانایی تجزیه و تحلیل مسائل مختلف رو دارم، اما موارد متعددی پیش میاد که خودم را انسانی بلاتکلیف می یابم.
حالا ممکنه این تردید در خرید یک چیز در مغازه باشه یا ندونستن این که چه رشته ای رو میخوام انتخاب کنم. و حتی بلاتکلیفی در اعتقادات دینی!

به علاوه، برام سخته کاری رو با تصمیم خودم - مستقل از پدر و مادر - انجام بدم.

احتمالا اینها ریشه در تربیت غلطی بوده که روی من اجرا شده.
ولی به هر حال الان دیگه خسته شدم. میخوام ببینم چه طوری میشه تغییر کرد؟؟؟

سلام به محمد گرامي :72:


مشكلي كه شما دارين مشكل خيلي هاي ديگه هست . ولي بيشتر ما نسبت بهش بي توجهيم و اون مسئله عدم عزت نفس هست .خيلي خوب كاري كردي كه اين مسئله رو جدي گرفتي و براي برطرف كردنش دنبال راه حلي . ولي بايد بگم به دست اوردن عزت نفس نياز به تلاش مستمر در جهت اجرا كردن راه كارهاي درست و بعد از اون صبوري شما داره . شما بايد در طول اين مدت و پس از مطالعه مقالات مربوطه كارهايي رو كه توصيه شده عملي كني و براي بهتر شدن اوضاع صبور باشي و منتظر نتيجه سريع نباشي .

نقل قول:

---

اعتماد به نفس باور شخصي شماست نسبت به روح خودتان به عنوان يک انسان .
اعتمادبه نفس حقيقي اين نيست که نترسيم بلکه ان است که بدانيد ومطمئن باشيد با اين که مي ترسيد اما بي گمان دست به عمل خواهيد زد . .

---

چند تا لينك بهت معرفي مي كنم .اميدوارم برات مفيد باشه و بتوني كاربرديش كني .

آيا از عدم اعتماد به نفس رنج مي بري ؟

شما مي توانيد هر روز يك صفت را براي اعتماد به نفس در خود پرورش دهيد .

سلام آقا محمد

میشه یه کم بیشتر خودتو معرفی کنی؟

چند سال داری ؟فرزند چندم خانواده هستی؟

به چه کاری مشغولی؟

میتونی از تصمیماتی که تا حالا به تنهایی یا با کمک والدینت گرفتی مثال بزنی ؟

به پریوش: مشکل تصمیم گیری به عدم اعتماد به نفس مربوط هست ولی با اون یکی نیست.

به فرانک1389:

نقل قول:

---

میشه یه کم بیشتر خودتو معرفی کنی؟
چند سال داری ؟فرزند چندم خانواده هستی؟
به چه کاری مشغولی؟
میتونی از تصمیماتی که تا حالا به تنهایی یا با کمک والدینت گرفتی مثال بزنی ؟

---

- یه بدبخت از نوع بلاتکلیف. حال ندارم بنویسم...
- 18 / تک فرزند
- درس خوندن
- یادم نمیاد تصمیمی رو با کمک والدین گرفته باشم. معمولا اونا تصمیم میگیرند. یا خودم. از تصمیمهایی که خودم گرفتم میتونم خریدن برخی چیزها رو مثال بزنم.

آقاي محمد گرامي :72:

نقل قول:

---

به پریوش: مشکل تصمیم گیری به عدم اعتماد به نفس مربوط هست ولی با اون یکی نیست.

---

منظورتون رو از اون يكي نمي فهمم . ميشه بيشتر توضيح بدي . احساس مي كنم خيلي بي انگيزه اي .

اون تاپيكهايي رو كه گفتم خوندين . اگه خوندين بياين و نتيجه رو هم به ما بگيد . چيزي دستگيرتون شد .؟


در ادامه لطفا به اين سوالات هم پاسخ بده ؟

1- تا چه اندازه خودتو دوست داري ؟

2-تا چه اندازه به پيشرفت خودت اهميت مي دي ؟

3- تا چه اندازه به اين مشكلي كه داري واقفي ؟ عواقبش رو مي دوني ؟

دوست دارم بيشتر راجع به شرايط زندگيت توضيح بدي .

نقل قول:

---

منظورتون رو از اون يكي نمي فهمم . ميشه بيشتر توضيح بدي . احساس مي كنم خيلي بي انگيزه اي .

---

"اون" ضمیز اشاره س و در جمله مذکور، اشاره به "عدم اعتماد به نفس" داره. متوجه مفهوم جمله شدی؟

نقل قول:

---

اون تاپيكهايي رو كه گفتم خوندين . اگه خوندين بياين و نتيجه رو هم به ما بگيد . چيزي دستگيرتون شد .؟

---

یکیش که ظاهرا مربوط به خانمها بود. نخوندم. اون یکی رو هم سیو کردم بعدا بخونم.

نقل قول:

---

1- تا چه اندازه خودتو دوست داري ؟

---

در بیشتر مواقع دوس ندارم

نقل قول:

---

2-تا چه اندازه به پيشرفت خودت اهميت مي دي ؟

---

هدف ندارم. باید جهتی برای پیشروی وجود داشته باشه تا انسان به پیشروی اهمیت بده.

نقل قول:

---

3- تا چه اندازه به اين مشكلي كه داري واقفي ؟ عواقبش رو مي دوني ؟

---

زندگیم معنی نداره. بیشتر مفهوم زنده موندن پیدا کرده تا زندگی.

چی شد دوستان؟ اوضاعم بیش از حد وخیمه؟!
خب من تقریبا میتونم بگم دارم کم کم به کلکسیونی از امراض روانی (و بلکه جسمی) تبدیل میشم!
امکان مراجعه به مشاور هم ندارم متاسفانه.

این تاپیک رو به این دلیل زدم که الان به یک دو راهی توی تحصیلم رسیدم و باید تصمیم سختی رو بگیرم. (حداکثر هم تا فردا پس فردا وقت دارم!)
تو این انجمن هم علاوه بر لینکهای پریوش یه لینک دیگه هم یافتم:

کد:

---

http://www.hamdardi.net/thread-6814.html

---

مطلب خوبی بود. اما متاسفانه این هم از مراحلی که نوشته مرحله چهارش که همون تصمیم نهاییه سخته!!
من دیروز به این دستورالعملی که گفته عمل کردم و تصمیم رو هم در آخر گرفتم اما واقعا نمیدونم درسته یا نه. :302:

لطفا کمک!

جناب محمد :72:،


دوست عزيزم همين كه اينجا اومدي پست گذاشتي و مشكلت رو عنوان كردي يعني هدف داري و براي خودت ارزش قائلي و خودت رو دوست داري . آفرين :104::104:


خوب اصلا اشكالي نداره الان تو توسني هستي كه بايد بشيني مسائل رو براي خودت تجزيه تحليل كني و ببيني چه چيزي خوبه چه چيزي بده . ديگه الان تو بچه اي نيستي كه هر چيزي رو بهت گفتن خوبه قبول كني و هر چيزي رو گفتن بده بپذيري . البته قرار هم نيست كه بري يكي يكي چيزهايي رو كه برات مبهمه امتحان كني ببيني خوبه يا بد .

ما ادمها تا اون اندازه فرصت نداريم كه همه راهها رو امتحان كنيم ولي مي تونيم از تجربيات كساني كه راهي رو رفتن و به نتيجه رسيدن يا نرسيدن استفاده كنيم .

خوب حالا شروع مي كنيم . اول از همه تو بايد ببيني به چه چيزهايي علاقه داري ؟ تو چي دوست داري ؟ بگو به چه تفريحي علاقه داري ؟ چه ورزشي رو د وست داري ؟ دوست داري در آينده چكاره بشي يا رشته تحصيلي مورد علاقه ات چيه ؟ انجام چه كارهايي بهت احساس خوبي ميده ؟ به چه برنامه هاي تلويزيوني علاقه داري ؟ تو انجام چه كارهايي مهارت داري ( هر كاري بود هر چند كوچيك ) ؟

به اين سوالات من پاسخ بده تا بعد ادامه بديم .

فردا باید تصمیم بگیرم. تو این هیر و ویر وقت پاسخ به این سوالا رو ندارم! :302:

به نظر من نكته اي كه نبايد فراموش كني اينه كه نبايد از شكست خوردن بترسي يا نا اميد بشي. اگه تو تا حالا خودت براي خودت تصميم نگرفتي يا تصميمهاي مهم نگرفتي، به احتمال زياد اين كار رو "ياد" نگرفتي. طبيعيه كه توي تصميمهاي اوليه ات شكست هم بخوري. مثلا توي همين تصميم براي مستقل شدن.
مساله خيلي ساده است. من تصميم مي گيرم كه يه كاري بكنم (مثلا كفش اسپرت بخرم يا خيلي مهمتر با دختر مورد علاقه ام ازدواج كنم) اما اگه با بي تجربگي اين كار رو انجام بدم، احتمال شكست خوردنم خيلي زياده.
توصيه من اينه كه ناگهان، يه تصميم مهم نگيري.