با سلام
فارس
یا رب ز فتنه نگهدار خاک پارس چندان که خاک را بود و باد را بقاء(سعدی)
شیراز
به شیراز ای و فیض روح قدسی بجوی از مردم صاحب کمالش(حافظ)
گفتنی و شنیدنی در رابطه با شیراز واستان فارس بسیار است که برای ادای حق مطلب به صفحات بسیار نیاز است , بنابراین انچه در اینجا ملاحظه می فرمایید خلاصه ای است از انچه می توان گفت.
ان شاء الله در سفرتون به شیراز خود به تفضیل شاهد جاذبه های این استان و بالاخص شیراز خواهید بود.
شيراز نگين درخشان فرهنگ و تمدن ايران زمين و يكي از زيباترين و نام دارترين مناطق ايران است. شيراز با سابقه تاريخي منحصر به فرد خود مجموعهاي از تمدن باستاني جهان را در برداشته، وارث تمدن اقليم پارس و نشانه اي از هويت باستاني و سهم بسيار ارزشمند ايران در تمدن و فرهنگ جهان است. شيراز با موقعيت خاص جغرافيايي خود كه سه فصل از فصل هاي سال، هوايي بهاري دارد؛ سرزمين شعر و شاعري نيز هست و دو مرواريد بزرگ ادبيات جهان ( سعدي و حافظ) زادگاه اين سرزمين هستند و آرامگاه آن ها محفل هنردوستان است. شيراز با مناطق اطراف آن يعني تخت جمشيد، نقش رستم و شهرهاي ديرينه يكي از قديمي ترين مجموعه هاي تمدني جهان است و آثار تاريخي اطراف آن كه از عظيم ترين آثار باقي مانده در جهان است به تمدن كهن ايران، اعتباري خاص داده است.آثار پرافتخار زمان هخامنشي ها و ساسانيها، نمايشگر ذوقحجاري، معماري،كاشيكاري، نقاشي و مجسمه سازي مردم فارس پيش از اسلام است.
شيراز، نامي خيال انگيز
در افسانه ها آمده است كه شيراز فرزند تهمورس (از پادشاهان سلسله پيشداديان) شهر شيراز را تأسيس كرد و نام خود را بدان بخشيد. به روايتي ديگر، نام اين ديار، "شهرراز" بوده كه به اختصار شهر از و شيراز خوانده شده است.
در حالي كه بر اساس تحقيقات "تدسكو" شيراز به معناي مركز انگور خوب است، "ابن حوقل"، جغرافي دان مسلمان قرن چهارم هجري، علت نامگذاري شيراز شباهت اين سرزمين به اندرون شير مي داند، چرا كه به قول او عموما" خواربار نواحي ديگر بدانجا حمل مي شد و از آنجا چيزي به جايي نمي بردند. و بالاخره بنا به نوشته كتاب "صورالاقاليم"، از جهت وجود دام هاي بسيار در دشت شيراز، آنجا را "شيرساز" ناميده اند.
اّرامگاه شاهچراغ
آرامگاه سيد ميراحمدبن موسي الكاظم (ع) برادر حضرت رضا (ع) - معروف به شاه چراغ در مركز شيراز و كنار ميداني به نام احمدي قرار دارد.
گنبد نيلوفري شاه چراغ به سبك بسيار زيبايي كاشي كاري شده و از دور پيداست. اين آرامگاه در نزد شيرازي ها داراي شكوه و قداست خاصي است و به همين مناسبت هميشه زيارتگاه مؤمنين و مؤمنات بوده است.
ويژگي هاي شخصيت احمد(ع)
حضرت احمد (ع) در نزد پدرش امام موسي كاظم(ع)، از جايگاه و احترام ويژه اي برخوردار بوده است. نوشته اند كه حضرت احمد، مردي كريم، جليل القدر، بزرگوار و پارسا بود. حضرت امام موسي كاظم (ع) به دليل علاقه اي كه به حضرت احمد (ع) داشت، ملكي به نام يسيره را به او هديه كرد، ملكي كه بعدها حضرت احمد (ع) آن را فروخت و به وسيله آن هزار اسير را آزاد كرد.
باغ عفیف آباد
باغ عفيف آباد كه آن را باغ گلشن نيز مي نامند در مغرب شيراز و در جنوب خيابان قصرالدشت و در انتهاي خيابان عفيف آباد واقع است. اين باغ يكي از قديمي ترين و زيباترين باغ هاي شيراز است. مساحت باغ حدود 127 هزار متر مربع است. اين باغ در دوره صفويه از جمله باغ هاي آباد شيراز و مقر پادشاهان وقت بوده است.
سازنده عمارت فعلي باغ با 17000 متر مربع زيربنا، ميرزا علي محمدخان قوام الملك دوم مي باشد كه در سال 284 ه.ق. آن را احداث نموده و قنات "ليمك" را كه در 15 كيلومتري باغ و در محل قصر قمشه بود براي مشروب نمودن باغ خريداري كرد. اين باغ سرانجام به يكي از وارثين قوام به نام عفيفه رسيد و بدين نام نيز شهرت يافت.
باغ عفيف آباد در سال 1341 به وسيله ارتش و زير نظر سازمان ميراث فرهنگي تعمير و مرمت شد و هم اكنون به عنوان موزه نظامي تحت اختيار سازمان عقيدتي سياسي ارتش جمهوري اسلامي ايران است.
آرامگاه حافظ
خواجه شمس الدين محمد حافظ در حدود سال 726 در محله شيادان شيراز به دنيا آمد، محله شيادان سابق را امروز محله درب شاهزاده مي گويند.
پدر حافظ بهاءالدين از اصفهان به شيراز مهاجرت كرد و در آنجا به تجارت پرداخت و ثروتي اندوخت. اما چون حافظ خردسال بود كه پدرش درگذشت، ثروت پدري را از دست داد و ناگزير شد خيلي زود وارد زندگي شود و با عرق جبين و كد يمين امرار معاش نمايد. با وصف بر اين هر وقت مجالي مي يافت به كسب دانش مي پرداخت. قرآن مجيد را حفظ نمود و به همين جهت او را حافظ گفته اند.
حافظ هفته اي يك شب در چاه مرتاض علي كه بالاي تنگ الله اكبر جاي دارد شب زنده داري مي كرد و شب هاي جمعه را نيز در مسجد جامع عتيق به تفكر و تدبر در معاني قرآن مي پرداخت.
حافظ با شاه شيخ ابواسحاق بسيار محشور بود و علاقه سرشاري بدو داشت. كما اينكه پس از مرگش، با وجودي كه شيراز به دست حريفش امير مبارزالدين افتاده بود باز از اين دوست دانش پرور خود ياد مي كرد و غزل مي سرود. در غزلش حافظ از خلوت انسي كه با شاه داشته با اندوه و ماتم ياد مي كند در عين حال از غفلت شاه شيخ ابواسحق نيز با غيرت سخن مي گويد.
در دربار شاه شيخ ابواسحق سه شخصيت بودند كه حافظ نسبت بدانان انس و علاقه سرشاري داشت و از آنان در قطعه اي ياد مي كند، شيخ مجدالدين، شيخ امين الدين و حاجي قوام.
پس از قتل فجيع شاه شيخ ابواسحق و تسلط امير مبارزالدين بر شيراز، حافظ با او به سختي مبارزه مي كرد.
امير مبارزالدين دستور داد تا ميخانه ها را بستند و صداي موسيقي را خاموش ساختند و در همه جا بساط زهد و ريا گستردند.
مسجد نصيرالملک
از مساجد شيراز است كه در محله گودعربان و خيابان لطفعليخان زند واقع شده است. اين مسجد كه از بناهاي دوران قاجار است در سال 1293 تا 1305 توسط حسنعلي نصيرالمك ساخته شد. و اندكي تأثير پذيرفته از معماري عثماني است.
در ورودي آن رو به شمال مسجد قرار گرفته و در طاق نمايي بزرگ واقع شده است. از راه طاق نما و اطراف آن، از سنگ گندمك است و در سقف طاق نيز مقرنس كاري به وسيله كاشي هاي هفت رنگ انجام شده است. در ورودي آن دو لنگه بزرگ چوبي است و بر سردر آن نيز كتيبه اي به خط نستعليق بر روي سنگ مرمر نگاشته شده است
ارگ کريمخاني
ارگ کريمخاني قصر سلطنتي و اندروني كريم خان زند (م. 1193) حاكم شيراز بوده است كه در سال 1180 ه.ق به دستور وي ساخته شد و در حال حاضر در شمال شرقي شيراز، در حوالي ميدان شهدا واقع شده است.
كريم خان زند براي ساختن قصر خود ماهرترين سنگ تراشان، معماران و هنرمندان آن عصر را به شيراز دعوت كرد و بهترين نوع مصالح را از شهرها و كشورهاي مختلف خريداري نمود و در اختيار كارگران قرار داد. در مدت زمان كوتاهي بناي ارگ ساخته شد.
ميدان كريم خاني به عنوان تأسيسات و ارسن شهري شامل سه بخش مي شد:
1. بخش سياسي كه شامل عمارت كلاه فرنگي و ديوانخانه بود.
2. بخش اقتصادي كه شامل بازار وكيل مي شد.
3. بخش نظامي كه شامل ميدان مشق مي شد
بازار وکیل
از بازارهاي شيراز است كه در زمان كريم خان زند (1172 - 1193 ه.ق) در شرق شيراز در محله درب شاهزاده، در كنار مسجد وكيل و در شرق ميدان شهدا احداث شده است.
معماري اين بنا بر گرفته از بازار قيصريه لار و همچون بازارچه بلند اصفهان ساخته شاه عباس كبير است اما عرض بازار وكيل بيش از ساير بازارهاست. همچنين 74 دهانه طاق ضربي بازار با ارتفاع بيش از 11 متر مرتفع تر از طاق ساير بازارهاست كه البته هم اينك به علت خاكريزي كف بازار، ارتفاع طاق ها به ده متر تقليل يافته است.
دروازه قران
در شيراز، در نزديكي تنگ الله اكبر و در ميان كوه هاي باباكوهي و چهل مقام واقع شده است. وجه تسميه اين دروازه وجود قرآني بر بالاي طاقي مرتفع است. اين دروازه شامل يك طاق مرتفع از نوع طاق كجاوه اي در وسط دور طاق با ارتفاع كم در طرفين است. اين طاق در زمان حكومت عضدالدوله ديلمي در فارس، ساخته شد و قرآني نيز در آن جاي داده شد تا مسافرين به بركت عبور از زير آن سفر را به سلامت به پايان برند و در موقع سفر از زير قرآن بگذرند. به مرور زمان طاق شكسته و تخريب شد. در دوره حكومت زنديه كريمخان زند (1172 – 1193) مجددا" آن را بازسازي نمود و در قسمت فوقاني آن اطاقي ساخت و دو جلد قرآن نفيس به خط ثلث و محقق، اثر سلطان ابراهيم بن شاهرخ گوركاني را در آن اتاق جاي داد. اين قرآن ها به قرآن هفده من مشهورند. در سال 1316 كه طرح توسعه راه شمالي شيراز در دستور كار دولت قرار گرفت، اين طاق خراب شد و قرآن مذكور نيز به موزه پارس منتقل گرديد. در زمان قاجاريه كه چند زلزله شيراز را تكان داد، اين دروازه آسيب هايي ديد اما به وسيله محمد زكي خان نوري مورد بازسازي و مرمت قرار گرفت.
در سال 1327 ه.ش. يكي از بازرگانان شيراز به نام حسين ايگار، مشهور به اعتمادالتجار، با هزينه شخصي خود طاق كنوني را بازسازي كرد و چند آيه از قرآن كريم را كه با خط ثلث و نسخ بر روي كاشي نوشته شده بود، بر بدنه طاق نصب كرد. در پيشاني شمالي اين طاق (سمت كوه بمو) اين آيه بر روي كاشي نوشته شده است، ان هذاالقرآن يهدي للتي هي اقوم و يبشر المؤمنين الذين يعملون الصالحات ان لهم اجرا" كبيرا" در پيشاني جنوبي طاق (سمت شهد شيراز) اين آيه به چشم مي خورد.
قل لئن اجتمعت الانس و الجن علي ان يأتوا بمثل هذاالقرآن لايأتون بمثله ولو كان بعضهم لبعض ظهيراً
در گوشه غربي طاق اين آيه نوشته شده:
انا نحن نزلناه الذكر
و ادامه اين آيه در قسمت شرقي طاق و روبروي همان كتيبه نوشته شده
و انا له لحافظون
آرامگاه خواجوي كرماني
آرامگاه خواجو در شمال شيراز، در دامنه كوه صبوي و در ابتداي جاده شيراز - اصفهان، در تنگ الله اكبر قرار گرفته است. قبر وي مشرف بر دروازه قرآن مي باشد. آب چشمه معروف ركناباد نيز از كنار مقبره خواجو مي گذرد.
اين آرامگاه در سال 1315 شمسي با اعتبارات اداره فرهنگ فارس ساخته شد. محل آرامگاه در محوطه اي بدون سقف قرار دارد. در وسط صفه آن سنگ قبري است كه بالاي آن محدب و داراي برآمدگي است. روي اين سنگ كتيبه اي كه بيانگر قبر خواجو باشد وجود ندارد. فقط بالاي سنگ عبارت: كل من عليها فان و يبقي وجه ربك ذوالجلال و الاكرام به خط ثلث نوشته شده است.
در بالا و پايين قبر نيز دو ستون سنگي كوتاه قرار دارد كه طبق رسم آن زمان در بالا و پايين قبور عرفا و شعرا وجود داشته است. در سال 1337 شمسي اداره باستان شناسي فارس اقدام به ساخت يك اطاق در قسمت شمالي محوطه آرامگاه كرد. در پيشاني اين اطاق دو غزل از غزليات خواجو به خط نستعليق بر روي كاشي هاي آنجا نوشته شده است. با اين مطلع:
دوش مي كردم سؤال از جان كه آن جانانه كو؟ گفت: بگذر زان بت پيمان شكن پيمانه كو؟ ...
و ديگر به مطلع
صبحدم دل را مقيم خلوت جان يافتم از نسيم صبح بوي زلف جانان يافتم ...
كه هم اينك اين اتاق تبديل به فرهنگسراي خواجو گرديده است
ادامه دارد...
علاقه مندی ها (Bookmarks)