حيدربابا نام كوهی در زادگاه استاد محمد حسين بهجت تبريزی ملقب به شهريار است .
شاعر آن را به عنوان کدخدای معمر و جهان دیده ای در نظر گرفته، به مثل شخص جهان خورده و پیری که از گذشته ها خبر دارد، طرف صحبت خود قرار داده و با آن سالخورده مرد بدرد دل گفتن و سخن راندن پرداخته است. آنچنان سخن شیرینی که از هر کلمه آن شهد میتراود و از هر لفظ آن شکر میبارد. همه جا رویا انگیز است و همه جا دلفریب، همه جا نقاشی و پرده سازیست.
"مقدمه مرحوم نصرالله فتحی"
حیدر بابا، ایلدیریملار شاخاندا
سللر سولار شاقیلدیوب، آخاندا
قزلار اونا صف باغلیوب باخاندا
سلام اوسون، شوکتوزه، ائلوزه
منیم ده بیر آدیم گلسین دیلوزه
حیدر بابا زمانی که رعد و برق میشود
سیلها و آبهای روان از کوهها سرازیر میشود
دختران در صفها ایستاده و نگاه می کنند
سلام و درود بر شوکت و عظمت شما
در آن حال نام مرا نیز به زبان بیاورید
علاقه مندی ها (Bookmarks)