دوشنبه كه گذشت رفتيم پيش يه مشاور تا قبل از ازدواج مشكلاتمون رو با يه مشاور مطرح كنيم . كلي گشتم و يه شماره مشاور گير اوردم و زنگ زدم و وقت گرفتم براي مشاوره.
دوشنبه با سارا رفتبم پيش آقاي دكتر اسد....
آقاي دكتر پير مردي بود 60 ساله . در ابتدا احساس كردم با اين سن و سال مطمئنن ميتونه راهنمايي خوبي كنه ما رو. اما همين كه شرو كرد به سوال كردن گوشم زنگ زد كه اشتباهي اومديم.زيرنگاهي به سارا انداختم و اونم با نگاهش فهموند كه بابا اين ديگه كيه.
آقاي دكتر بعد از سوال از تعداد نفرات خانواده و اين سوالات رفت تو اتاق و يه كتاب و2تا كاغذ اورد. و شروع كرد مثل اين مجله هاي خانواده از ما سوال كردن.هر جا موافقيت اره. ونه.
سوالاتش به درد كساني ميخورد كه با هم ازدواج كردن. نگاهي به سوالا انداخت و به به چه چه كرد . گفت در مورد هم بنويسيد از اخلاق خوب وبد هم.
هر 2 نوشتيم و هر 2 روي مشكلي كه با هم داشتيم تاكيد كرديم و سعي داشتيم روش بحث كنيم چون اصلان مشكل ديگه اي نداشتيم.اما اصلان اين آقاي دكتر بهش توجه نكرد.حتي به حرفامون و شو كرد به تعريف خاطره و 2 تا جمله كه از قبل نوشته بود رو برامون خوند و يك ساعت و نيم گذشت. بعضي از خاطراتش احمقانه و خنده دار بود.
خلاصه از ما 10هزار تومن هم بابت تعريف خاطراتش گرفت و قرار گذاشت تا هفته بعد بريم تا در مورد مسائل جنسي مشاوره بده.فكر كنم ميخواست خاطره اونم از اين مدلش تعريف كنه. من و سارا هم اومديم بيرون و رفتيم تو يه پاركي تو همون اطراف نشستيم و در مورد مشكلمون 3 ساعت حرف زديم و برا خودمون حلاجيش كرديم!
جالب اينكه اين آقا مجوز اين كار رو داره !!!!!!!
حتما توي انتخاب مشاور دقت كنيد چون بععضيا مشاوره شون ميتونه عكس عمل كنه و زندگيرو بدتر كنه!
علاقه مندی ها (Bookmarks)