RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
نازنین عزیز
راستش پستات اینقد طولانی شده بود که یکی عین من که خیلی شرایط تالار اومدن رو ندارم خوندن همش برام خیلی سخت بود فقط پست های آخری رو خوندم بنابر این اگه اشتباه می کنم منو ببخش.
نمی دونم چرا اینقدرازدواج تو این دوره انسانها رو محدود ودور از خود کرده یه طوری شده که اگه جوونا بتونن خودشونو اداره کنن همه تمایل دارن تنها زندگی کنن شاید اینا از عوارض فرهتگ اروپایی آمریکاییه اینجایی که من زندگی می کنم نصف خونه ها مال مجرداست یا جفتایی که هیچ تعهد قانونی به همدیگه ندارن.
به هر حال من از خوندن پستای شما اینطور برداشت کردم که شما انسان کاملا خود ساخته و متکی به خود با روحیه ای سرشار از حفظ ارزشهای شخصیتیتان هستید و همسرتان انسانی است با بودن با شما قدری خود را فارق از مسوولیت های مردانه اش کرده است طوریکه شما هم مجبور شده اید نقش زن را بازی کنید و هم مرد.یادم میاد یه جا تو تاپیکت گفته بودی که من نمی دونم شهریه دانشگاه شوهرمو باید بدم یا نه!!!!!!!!راستش برام خیلی عجیب بود این حرف ببین چقدر شما تمایل به قبو ل مسولیت های مردانه داری و بالعکس چقدر همسرتان فارق چیزیکه در اکتر مردان امروزی به وفور دیده می شود<کجا رفتند آن مردان قدیمی ایرانی که شانه هایشان تگیه گاه چندین خانواده بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟>
شما باید یکی را نتخاب کنی یا زن باشی و یا مرد!!هر زمان تکلیف با خودت روشن شد بقیه زندگی خودبه خود درست میشه.
در ضمن با روحیاتی که از شما می بینم بعید می دانم شما با این شرایط کنار بیای چون یه کم حس قدرت طلبی داری تو زندگیت و این نه همخوان روحیات زنهاست و نه خوشایند مردها البته عزیزم اینا نقطه ضعفت نیست نقطه قوتته ولی با این خانوده درک نمیشی مگه اینکه یا خودتو عوض کنی یا اونا رو.
امیدوارم موفق باشی
[size=medium]بهترین راه برای پیش بینی آینده خلق آنست.[/size][size=large][/size]
علاقه مندی ها (Bookmarks)