دیروز نزدیک ظهر از خیابان عبور میکردم که حدود 20 نفر مردی را که گرد دورهم جمع شده بودند و آرام صحبت میکردند نظرم را جلب کرد.
در میان آنها مرد جوانی بود که مشغول توضیح دادن مسئله ای بود از آنجا که عجله داشتم مسیرم را ادامه دادم و از خیابان عبور کردم ....... بعد از چند دقیقه دوباره به همان نقطه برگشتم و دیدم آن جمع نسبتا پراکنده شده است .
حالا میتوانستم چهره مرد جوان را بهتر ببینم ...بله !... آثار یک برخورد فیزیکی و خراش و خون آلودگی در کنار چشمانش بخوبی معلوم بود.... دلم برایش سوخت او هم مانند برادر من بود چرا باید آنطور زخمی میشد؟..... با خودم گفتم بیچاره مادرش اگر اورا ببیند با وجود خراشهای سطحی روی صورتش حتما غصه خواهد خورد ....؟؟؟ میدانم طبق معمول دعوا بر سر ماشین و تردد ناجور ماشین .....و بعد هم ناسزا...وبالاخره یک کتک کاری حسابی بوده است .
بی جهت یک روز هر دو نفر خراب شده بود...... ؟؟ فقط برای آنکه گذشتی در کار نبوده است .
آیا یک گذشت کوچک انقدر مشکل بود ؟ ؟
آیا فرو خوردن خشم تا این حد دشوار است؟؟
باور کنید هر وقت در روزنامه ها میخوانم که قاتلی شخصی را از پای در آورده است . مطمئنم که اگر کمی صبر میکرد ........و خشم خود را کمی فرو میخورد............... هرگز آن اتفاق تلخ بوجود نمی آمد .
میخواهم بدانم دعوا چرا ؟
چرا مردم و خصوصاً آقایان اینهمه با هم درگیری فیزیکی دارند ؟؟
چرا اینهمه ......و بی محابا بهم حمله میبرند ؟؟
چرا اینقدر از کوره در می روند و بفکر عواقب عمل خود نیستند ؟
آیا واقعا مشکلات زندگی باعث اینطور کتک کاریها میشود ؟؟ یا ذاتا پر خاشگرند ؟؟
چرا ما اخلاق زیبای ....
امام هفتم را نیز «کاظم» میگفتند به دلیل خویشتنداری فراوانش با دشمنان و خویشان ناآگاه که تحت تأثیر دشمن قرار گرفته بودند. امام با همگان رفتاری کریمانه داشت و خشم خود را فرو میخورد.
................................را تقلید نمیکنیم و گذشت نمیکنیم ؟
شما دلیلش را چه میدانید؟
آیا شما هم دعوا میکنید ؟
یا آنکه معمولا از آن دوری میکنید ؟
اگر نه چرا؟.... چون ضعیف هستید ؟
یا قوی هستید ولی این کار را اخلاق زشتی میدانید؟؟
متشکرم![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)