به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13

موضوع: در راه طلاق

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 مهر 03 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1402-7-08
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    951
    سطح
    16
    Points: 951, Level: 16
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    در راه طلاق

    سلام دوستان
    بازم من اومدم بی انگیزه تر و نا امیدتر
    من بعد از مشکلاتی که پشت سر گذاشتم و کتک هایی که خوردم و دعواهایی که شد با مشاور مشتورت کردم
    و ایشون گفتم همسر شما مشکل پارانوئید خفیف و بدبینی داره و من طلاق رو پیش گرفتم ولی او اصرار به برگشت داره و میگه من خودم رو اصلاح میکنم و این توی تست میلون در اومئ نمی دونم چه قدر معتبره
    ولی هرچی هم که میگه من نمیتونم اعتماد کنم حتی گریه میکنه واسطه میفرسته نمیدونم همش فک می کنم بعدا پشیمون میشم از طرفی هم خیلی خیلی ناراحتم که میخوام جرا بشم و زندگیمو از دست میدم
    هی سرد و گرم میشم تا تصمیممو قطعی میکنم یهو پیداش میشه زنگ میزنه باز التماس و درخواست
    واقعا حالم بده
    کاش بازم مثل قبل همون دختر پر امید و پر تلاش بودم ولی این قدر که خسته ام و نا امید که حتی فکر اینکه باز برگردم و مشکلات رو دوباره تجربه کنم حالمو بدتر میکنه
    خانودام به هیچ عنوان راضی به برگشت نیستن و میگن این ادم خودشو چندین بار نشون داده
    ایا کسایی که تجربه جدایی دارن همینجوری بودن؟ همش دو دل می شدن؟

  2. #2
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,602
    امتیاز
    308,765
    سطح
    100
    Points: 308,765, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,763

    تشکرشده 37,309 در 7,141 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    تردید و نگرانی شما به جاست. معمولا تصمیمات به این مهمی چون پای انتخاب و مسئولیت به میان می آید فرد را تحت فشار قرار می دهد. و اگر قصد داشته باشی (قصد اشتباه) که سریع از این فشار در بیایی مجبوری سریع انتخابی را انجام دهی و به درست و غیر درست بودن آن به اندازه کافی فکر نکنی.

    بنده نکاتی را در ذیل بیان می کنم که اگر مد نظر قرار دهی بهتر می توانی در این لحظات مهم تصمیم و انتخاب درستی را انجام دهی.

    یکم: باز بینی نقش خودت به عنوان فردی که بیشتر منفعل و نگران هست و قاطعیت ندارد.
    شما طی حدود 9 سالی که با این آقا زندگی می کردید، بارها و بارها کتک خورده اید. و اکنون گزارش می کنید و او را مقصر بیان می کنید.
    بله او مقصر هست. اما چرا شما 9 سال کتک خورده اید و قاطعیت لازم را به خرج نداده اید. و این موارد آزار و .... تکرار شده است.
    نتیجه می گیریم اگر قاطعیت نداشته باشید و از کسانی هم که اطراف شما هستند و یا قانون کمک نگیرید. بازهم مسائل تکرار می شود چون یک طرف قضیه شما هستید.
    نتیجه این بند: با مشاور حضوری که صحبت می کنید راههای افزایش قاطعیت و جرائت ورزی را تمرین کن.


    دوم: اینکه این آقا اصرار دارند که عوض بشوند نه می توان صد درصد رد کرد. و نه می توان صد در صد باور کرد. اما احتمال اینکه عادت کرده باشند و حتی ناخواسته باز هم تکرار شود وجود دارد.
    پس شما نمی توانید بر اساس تغییرات احتمالی او تصمیم بگیرید. بلکه نیاز هست شما روی تغییرات قطعی خود تصمیم بگیرید که در بندهای بعدی اشاره می کنم.

    سوم: قاطعیت خود را در عمل نشان دهید و پشتوانه عملی و ضمانت محکم از او بگیرید.
    مثلا
    الف) برای او تعیین کنید، حتی اگر یکبار دیگر به شما تعرض کند و کتک بزند، قطعا از او جدا می شوید.


    ب) شرط ادامه زندگی با او را مشاوره مستمر و هفتگی بگذارید. و بگویید تا وقتی که مشاوره ها ادامه داشته باشد زندگی را ادامه می دهید و به محض اینکه سرپیچی کند شما از او جدا می شوید.
    (البته این به معنی این نیست که مشاوره تا آخر عمر باشد، بلکه به معنی آنست که آنقدر مشاورها کامل انجام شود تا عادتهای احتمالی آقا و شما حل شود. همانطور که قبلا گفتید با مشاوره او بهتر شده بود اما مجددا عود کرد و این نشان می دهد که باید مشاوره ها ادامه پیدا می کرده است.)



    ج) با یک وکیل صحبت کنید. و در مورد گرفتن حق طلاق مشورت بگیرید. به این معنی که به همسرتان بگویید برای اینکه الف و ب که در بالا گفتم ضمانت اجرایی داشته باشد، حتما باید او حق طلاق را به شما بدهد تا باور کنید که او قصد قطعی تغییر دارد و برایش بهاء لازم را حاضر هست که بدهد. اگر او با بدبینی و یا تردید به این موضوع نگاه کرد و نخواست حق طلاق را به شما بدهد، به او بگویید همانطور که او نمی تواند به شما اعتماد کند. شما هم با سابقه چند ساله زندگی هرگز نمی توانید به او اعتماد کنید. چرا که هم کتک کاری شما سالها ادامه داشته است. هم پیگیری مشاوره را انجام نداده است. پس شما دلیل قاطع برای بی اعتمادی به او دارید. اما او اگر حق طلاق را به شما ندهد ، به معنی واقعی او به خودش اعتماد ندارد، و می داند مجددا مشکلات را فراهم کرده و شما جدا خواهید شد.





    نکته:
    به لحاظ اینکه شما جسارت و قاطعیت لازم را ندارید، بهتر اینست که فردی از دوستان یا خانواده، یا اقوام یا .... که قاطعیت و پختگی لازم را دارد انتخاب کنید که به عنوان نمایند و واسط عمل کند و این موارد را دقیقا پافشاری کند.
    در غیر اینصورت صرفا با التماس همسرتان، بنا نیست چیزی در زندگی شما عوض شود. آنچه که کمک می کند زندگی شما عوض شما موارد بالاست که تاکید کردم.

  3. کاربر روبرو از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده است .

    paiize (سه شنبه 20 شهریور 03)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 فروردین 04 [ 06:05]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,638
    امتیاز
    46,612
    سطح
    100
    Points: 46,612, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    8,102

    تشکرشده 6,568 در 1,505 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array
    سلام دوست عزیز
    نظر من کارشناسی نیست و طبق تجربه خودم مینویسم،اگر صحبتم ایرادی داشت از جناب مدیر می‌خوام که اصلاح کنند چون موضوع حساسی هست.

    تاپیک های قبلی شما رو نخوندم،اما فکر میکنم فرزندی ندارید که این تصمیم‌گیری رو راحتتر می‌کنه.
    همینطور که شما تحت فشار هستین و توی ذهنتون ترس از دست دادن زندگی تون هست،همسرتون هم همین فکر رو میکنن و احتمالا درصد بالایی از این التماس ها به خاطر همین فشار هست و نمیتونن بپذیرند که این زندگی داره تموم میشه اون هم به خاطر اشتباهات خودش،پس خیلی به این التماس هایی که احساسی هستن توی این شرایط حساب باز نکنید
    متاسفم بابت ضربه هایی که از همسرتون خوردین،به عنوان کسی که سالهای قبل اینجور زندگی رو تجربه کرده میگم،من هم مثل شما سالهای زیادی منفعلانه رفتار کردم و کتک کاری هاشو تحمل کردم که بزرگترین اشتباه زندگیم بود و هیچوقت قانونی اقدام نکردم،پس اگر هم بنا شد که برگردید حتما حتما درصورت تکرار ،قانونی اقدام کنید.
    نکته بعدی درباره تغییراتی هست که شما انتظار دارید همسرتون داشته باشه،همونطور که جناب مدیر گفتن روی تغییرات خودتون حساب باز کنید نه اون فرد,چون اولا ممکنه که اون فرد قصدش فقط برگرداندن شما باشه به هر قیمتی،و ثانیا:
    تغییرات شخصیتی خیلی به سختی انجام میگیره،اصلا نباید توقع داشته باشید حتی با مشاوره های پی در پی هم تا دو سال آینده بتونید تغییرات چشمگیری توی رفتار همسرتون ببینید،مخصوصا که بدبینی و ...داره،به خاطر اینکه این مشکلات شخصیتی یکباره به وجود نیومده که یکباره ازبین بره،این رو جناب مدیر بهتر میتونن راهنمایی کنند و ازجناب مدیر می‌خوام که پروسه تغییر شخصیت و رفتار رو بیشتر باز کنند تا مراجعه کننده بتونه بهتر تصمیم بگیره،پس خوب فکر کنید و ببینید آیا ظرفیت وجودی شما بالاست و میتونید در کنارش صبور باشید تا تغییر کنه یا خیر؟برای خودت زمان تعیین کن و از الان بدون که باید آستانه صبر و تحملت رو بالا ببری
    اینکه جناب مدیر هم گفتند با اولین اشتباه و تکرار رفتار غلطش شما دوباره اقدام به جدایی کنید هم خیلی درسته،درواقع آخرین فرصتی هست که بهش میدید

  5. کاربر روبرو از پست مفید paiize تشکرکرده است .

    مدیرهمدردی (چهارشنبه 21 شهریور 03)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 مهر 03 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1402-7-08
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    951
    سطح
    16
    Points: 951, Level: 16
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خیلی ممنون از راهنمایی شما
    با وکیل صحبت گرفتم حل طلاق مطرح شد که نداد و یک اظهار نامه کتبی داد که این کارا دیگه تکرار نکنه
    من خیلی دل رحم هستم و خیلی زود خام میشم نمی تونم روی تصمیمم بمونه و ترس نمیزاره درست ببینم واقعیت ها رو
    خانودام مداد همه اتفاقایی که افتاده به من متذکر میشن ولی بازم به جای اینکه دلم برای خودم و عمر از دست رفتم و اینده م بسوزه برای او میسوزه و هی میگم خب الان چی کار میکنه بعد از من چی به سرش میاد نکنه اشتباه کنم
    میدونم دیگه توانی برای مشاوره رفتن ندارم و ایشون هم میگم تو هر مشاور و دکتری که بگی میام فقط برگرد و همش منتظره منه که دوباره کمک کنم به او و زندگی مون
    کارایی که این مدت کرده برای به دست اوردن دلم فقط گریه و زاری بودی و التماس و البته چند نفر از خانوداش هم اومدن صحبت کردن که من نتونستم بشون اعتماد کنم که برگردم چون یک بار قبلا امتحانشونو پس دادن.
    من می دونم که منفعل بودم ولی اگر هر بار که کتک خوردم به خانودام میگفتم خب همین میشد که الان پیش اومده
    چندین بار به خانوداش گفتم اونا هم یه روز باش صحبت میکردن و همه برمیگشتن به روال زندگی خودشون.
    من حتی یه بار یه برگه جعلی درست کردم که بش بگم من رفتم پیش وکیل و طول درمان گرفتم بازم او نترسید.

    - - - Updated - - -

    سلام ممنون از پاسخگویی شما
    چیزی که ناراحتم می کنه اینه که با اینکه این همه درخواست برگشت و التماس داری ولی کاری نمیکنه دلمو به دست بیاره البته که شاید این کار خداست و صلاح زندگی من در اینه که خدا در دل بنده ش میزاره
    خانودام خیلی خیلی ناراحتن چون این دومین باره که من اومدم نشستم خونه بابام دفعه اول هم قانونی رفتم شکایت کردم که بعدش پشیمون شدم و احساس کردم که باید بازم به زندگی مون فرصت بدم
    ولی باز توی همون شرایطشم
    و همه به من میگم میخواد تورو گول بزنه
    به طور کلی امیدمو از دست دادم خودم از دست دادم اون ادم پر تلاش امیدوار که به همه کمک میکرد رو دیگه تو اینه نمیبینم و توانی برای درست کردن مشکلات ندارم

  7. #5
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,602
    امتیاز
    308,765
    سطح
    100
    Points: 308,765, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,763

    تشکرشده 37,309 در 7,141 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    دقت فکنید مشکلتون را شما باید پیگیری و حل بفرمائید. اینجا ما فقط روش می گوییم اما ما درون زندگی شما نیستیم که به جای شما عمل کنیم.
    همیچنین حتی اگر مشاوره حضوری می روید باید دقیق پیش بروید و بر اساس آن اقدامات را شما انجام دهید.

    اینکه مکرر و مرتب به خاطر ترس هایتان و نگرانی هایتان به بی تصمیمی روی بیاورید مشکل گشا نیست.
    شما نیاز به تصمیم دارید. به تصمیم قاطع.
    چه برای ماندن چه برای رفتن.

    لطفا مجددا پست اول بنده را بخوانید و دقیقا گفتم که باید چه کار کنید.
    اگر او واقعا قصد کتک کاری دیگر ندارد و پشیمان هست باید بابت ضمانت آن اقدام عملی کند و حق طلاق را بدهد و بهانه آوردن و نامه کتبی و ... به کار نمی آید.

    خواهش می کنم مجددا پست اول مرا بخوانید و پیگیری کنید. و برای کاهش ترس ها و نگرانی هایتان به مشاور حضورا مراجعه کنید و تمرینانات لازم را روی جسارت ورزی خود و قاطعیت خود داشته باشید.




    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها
    با سلام و احترام
    تردید و نگرانی شما به جاست. معمولا تصمیمات به این مهمی چون پای انتخاب و مسئولیت به میان می آید فرد را تحت فشار قرار می دهد. و اگر قصد داشته باشی (قصد اشتباه) که سریع از این فشار در بیایی مجبوری سریع انتخابی را انجام دهی و به درست و غیر درست بودن آن به اندازه کافی فکر نکنی.

    بنده نکاتی را در ذیل بیان می کنم که اگر مد نظر قرار دهی بهتر می توانی در این لحظات مهم تصمیم و انتخاب درستی را انجام دهی.

    یکم: باز بینی نقش خودت به عنوان فردی که بیشتر منفعل و نگران هست و قاطعیت ندارد.
    شما طی حدود 9 سالی که با این آقا زندگی می کردید، بارها و بارها کتک خورده اید. و اکنون گزارش می کنید و او را مقصر بیان می کنید.
    بله او مقصر هست. اما چرا شما 9 سال کتک خورده اید و قاطعیت لازم را به خرج نداده اید. و این موارد آزار و .... تکرار شده است.
    نتیجه می گیریم اگر قاطعیت نداشته باشید و از کسانی هم که اطراف شما هستند و یا قانون کمک نگیرید. بازهم مسائل تکرار می شود چون یک طرف قضیه شما هستید.
    نتیجه این بند: با مشاور حضوری که صحبت می کنید راههای افزایش قاطعیت و جرائت ورزی را تمرین کن.


    دوم: اینکه این آقا اصرار دارند که عوض بشوند نه می توان صد درصد رد کرد. و نه می توان صد در صد باور کرد. اما احتمال اینکه عادت کرده باشند و حتی ناخواسته باز هم تکرار شود وجود دارد.
    پس شما نمی توانید بر اساس تغییرات احتمالی او تصمیم بگیرید. بلکه نیاز هست شما روی تغییرات قطعی خود تصمیم بگیرید که در بندهای بعدی اشاره می کنم.

    سوم: قاطعیت خود را در عمل نشان دهید و پشتوانه عملی و ضمانت محکم از او بگیرید.
    مثلا
    الف) برای او تعیین کنید، حتی اگر یکبار دیگر به شما تعرض کند و کتک بزند، قطعا از او جدا می شوید.


    ب) شرط ادامه زندگی با او را مشاوره مستمر و هفتگی بگذارید. و بگویید تا وقتی که مشاوره ها ادامه داشته باشد زندگی را ادامه می دهید و به محض اینکه سرپیچی کند شما از او جدا می شوید.
    (البته این به معنی این نیست که مشاوره تا آخر عمر باشد، بلکه به معنی آنست که آنقدر مشاورها کامل انجام شود تا عادتهای احتمالی آقا و شما حل شود. همانطور که قبلا گفتید با مشاوره او بهتر شده بود اما مجددا عود کرد و این نشان می دهد که باید مشاوره ها ادامه پیدا می کرده است.)



    ج) با یک وکیل صحبت کنید. و در مورد گرفتن حق طلاق مشورت بگیرید. به این معنی که به همسرتان بگویید برای اینکه الف و ب که در بالا گفتم ضمانت اجرایی داشته باشد، حتما باید او حق طلاق را به شما بدهد تا باور کنید که او قصد قطعی تغییر دارد و برایش بهاء لازم را حاضر هست که بدهد. اگر او با بدبینی و یا تردید به این موضوع نگاه کرد و نخواست حق طلاق را به شما بدهد، به او بگویید همانطور که او نمی تواند به شما اعتماد کند. شما هم با سابقه چند ساله زندگی هرگز نمی توانید به او اعتماد کنید. چرا که هم کتک کاری شما سالها ادامه داشته است. هم پیگیری مشاوره را انجام نداده است. پس شما دلیل قاطع برای بی اعتمادی به او دارید. اما او اگر حق طلاق را به شما ندهد ، به معنی واقعی او به خودش اعتماد ندارد، و می داند مجددا مشکلات را فراهم کرده و شما جدا خواهید شد.





    نکته:
    به لحاظ اینکه شما جسارت و قاطعیت لازم را ندارید، بهتر اینست که فردی از دوستان یا خانواده، یا اقوام یا .... که قاطعیت و پختگی لازم را دارد انتخاب کنید که به عنوان نمایند و واسط عمل کند و این موارد را دقیقا پافشاری کند.
    در غیر اینصورت صرفا با التماس همسرتان، بنا نیست چیزی در زندگی شما عوض شود. آنچه که کمک می کند زندگی شما عوض شما موارد بالاست که تاکید کردم.

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 مهر 03 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1402-7-08
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    951
    سطح
    16
    Points: 951, Level: 16
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ممنون از راهنمایی شما
    من حق طلاق رو مطرح کردم و ایشون گفتم که ممکنه من حق طلاق رو بدم و تو حتی وقتی من اخلاقم هم خوب باشه بی دلیل اقدام به طلاق کنی و من حرف قانع کننده ای نداشتم که بزنم
    و اینکه در مورد بخشیدن مهریه هم صحبت شد که نظرش بود که ببخشم

  9. #7
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,602
    امتیاز
    308,765
    سطح
    100
    Points: 308,765, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,763

    تشکرشده 37,309 در 7,141 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط shilaaaa نمایش پست ها
    من حق طلاق رو مطرح کردم و ایشون گفتم که ممکنه من حق طلاق رو بدم و تو حتی وقتی من اخلاقم هم خوب باشه بی دلیل اقدام به طلاق کنی و من حرف قانع کننده ای نداشتم که بزنم
    و اینکه در مورد بخشیدن مهریه هم صحبت شد که نظرش بود که ببخشم

    با سلام
    اگر او تصور می کند که با وجود اخلاق خوبش ، شما طلاق می گیرید از دو حال حارج نیست:
    1 - شما فرد غیر قابل اعتمادی هستید که ایشان طی 9 سال زندگی با شما متوجه شده است ، حتی اگر زندگیتون خوب باشد شما دنبال طلاق می روید.
    2 - ایشان فرد قابل اعتمادی نیست، و باور ندارد که می تواند فرد خوبی باشد و شما ممکن است طلاق بگیرید.


    خودتون برسی فرمایید که کدام گزینه درست هست.
    و بر اساس همان باید تصمیم بگیرد.
    اگر گزینه اول درست هست. شما از حق طلاق منصرف شوید و سعی کنید با اخلاق خوب ایشون کنار بیایید و زندگی کنید.
    اگر گزینه دوم درست هست. باز تصمیم به شما هست که با فردی که طی این 9 سال می شناسید ، آیا حاضرید بر همان شکل سابقه زندگی کنید یا خیر؟

    می بینید ! آخرش این شما هستید که با قاطعیت باید تصمیم درست را بگیرید.
    هر

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  10. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 مهر 03 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1402-7-08
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    951
    سطح
    16
    Points: 951, Level: 16
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مجدد
    من مسئله حق طلاق رو مطرح کردم و خیلی خیلی گارد گرفت و اصلا قبول نکرد
    شما که دارین داستان زندگی منو می خونین
    ایا دست بزن داشتن عادیه؟
    اونم نه یک بار و دوبار بالای 10 بار کبودی
    که میگه خانودات باعث شدن زندگی ما خراب بشه گفتن طلاق بگیر
    زمانی که من هر بار می بخسیدم و قاطعیت نداشتم و گذشت میکردم خوب بودم و زن زندگی
    الان که به خانودام گفتم و اونا هم با جدیت ایستادن که از این زندگی خارج بشو میگه اونا باعث و بانیش شدن و نفرین میکنه
    و میگه می موندی درست می کردیم تا کجا دیگه؟ همیشه هم میگه تو باید به من کمک کنی تا درست بشم و خودش نمی تونه رفتارشو کنترل کنه
    کمک کردن من هم باید به این صورت باشه که سکوت کنم و هیچی نگفتم کلا راه حل تمام مشکلات ما سکوت کردن منه حتی وقتی حق با من باشه هم من باید کوتاه بیام و سکوت کنم
    به من بگین کتک زدن عادیه؟

  11. #9
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,602
    امتیاز
    308,765
    سطح
    100
    Points: 308,765, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,763

    تشکرشده 37,309 در 7,141 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط shilaaaa نمایش پست ها
    به من بگین کتک زدن عادیه؟
    با سلام
    اگر سالها کتک بخوری و قاطعیت و مهارت مقابله نداشته باشی، بله عادی میشه
    اما اگر اولین بار که کتک خوردید، خط قرمز خود را روشن می کردید و در پی کسب حمایت دیگران و قانون برآیی و قاطعیت به خرج بدهید آنوقت عادی نمیشه

    الان هم خواهش می کنم پست قبلی ام را مجدد مطالعه کن و بگو چه تصمیم قاطعانه ای برای پایان خشونت در خانواده گرفته ای!!

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  12. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 مهر 03 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1402-7-08
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    951
    سطح
    16
    Points: 951, Level: 16
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مجدد
    با توجه به اینکه حق طلاق نداد و خیلی هم سفت و سخت گفت نمیدم و فقط یک برکه تعهد نوشته و امضا کرده که محظری نکرده
    من تصمیم به جدایی گرفتم
    و میگه بیا چند ماه ازمایشی باهم زندگی کنیم ولی اموالشو جابه جا کرده طلاهای منو هم برداشته و اصلا هم به روی خودش نمیاره
    خب دیگه چه اعتمادی بین ما مونده ؟
    من نمیتونم دیگه واقعیت رو ببینم شما که میبینین به من بگین
    کسی که همه کاراشو کرده ماشینو انتقال داده و میگه برگردی هم بر نمیگردونم
    حاضر به دادن حق طلاق نیس
    برای مشاوره هم میگه تو هم باید بیای اگه تو نیای من نمیرم
    یه روز میگه خانودات مقصرن و حلالتون نمیکنم
    یه روز میگه برگرد درست می کنیم و اعتماد و احترام و عشق برمیگرده دوباره فرصت بدیم به هم -من عوض شدم اون ادمو دیگه نمی بینی ولی یه کم که از موضع بالا باش حرف میزنم دوباره اون روی سکه رو میبینم
    در حالیکه نه او به من اعتماد داره نه من به او
    یه روز میگه شما برای من نقشه کشیدین که پولای منو بگیرین
    اصلا نمی فهمم چی داره میشه حرفا هی عوض میشه
    در عمل چیزی نمی بینم که رفتارش اصلاح شده باشه یا برای به دست اوردن دل من و خانودام که الان مخالف برگشت من هستن کار موثری کرده باشه فقط گریه و التماس و قول و عوض کردن حرفا


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:46 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.