به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 تیر 00 [ 13:11]
    تاریخ عضویت
    1390-12-06
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    8,294
    سطح
    61
    Points: 8,294, Level: 61
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 156
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    18

    تشکرشده 20 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با دروغگویی خانمم چه طور بر خورد کنم ؟

    سلام دوستان

    من قبلا هم از کمک و راهنمایی های این انجمن خیلی استفاده کرده بودم و الان درگیر یک مسئله ای شدم که مجددا به کمکتون نیاز دارم .

    حقیقتا من 35 ساله هستم و خانمم 33 ساله و حدودا یک سالی میشه که ازدواج کردیم و واقعا هم از زندگی ام راضی هستم ، خانمم هم چیزی کم نمیزاره برای زندگی .

    اولین چالش زندگی ما حدودا یک ماه پیش رقم خورد که بابت یک اتفاقی که خانمم تو فضای مجازی مرتکب شد ( بحث چت کردن و ... با دیگران ) من اعتمادم خیلی نسبت به ایشون از بین رفت ( خودش هم بیان میکنه که اشتباه کرده و به ظاهر سعی در جلب دوباره اعتماد من داره )

    بعد از اون اتفاق ، قضیه داشت خوب پیش میرفت تا چند روزه قبل که بابت کاری مجبور شدم برم شهرستان و دو سه روزی خونه نباشم .
    همان روز اول خانمم پیام داد که فردا با چند تا از دوستاش میخان برن بیرون تفریح که من چون اصلا از اون دوستاش خوشم نمیاد اجازه ندادم و خیلی محترمانه گفتم بزار من برگردم اصلا دو تایی باهاشون میریم بیرون ( حقیقتا من از رفتار و برخوردها و نوع پوشش اون خانمها خوشم نمیاد و دوست ندارم همسرم باهاشون ارتباط داشته باشه ).
    فرداش از خانمم پرسیدم باهاشون که بیرون نمیری ؟ و خانمم جواب داد جایی نمیرم بهشون هم پیام دادم که نمیام . خیالم راحت شد و گفتم خب چی کار میکنی گفت یه سر به مامانش میزنه و بعد میره خونه و خونه رو مرتب میکنه .
    خلاصه منم خیالم راحت از اینکه خانمم پیشه مادرشه و بعد هم میره خونه خودمون .

    تا یکی دو روزه پیش از طریقی مطلع شدم که نه تنها با دوستاش بیرون رفتن و گشتن بلکه بعدشم رفتن خونه یکی از دوستاش که اصلا آدم سلامتی نیست و همیشه بساط مشروبات الکلی خونشون به راهه.
    بعد از این اتفاق دوباره به هم ریختم که چه طور تمام اون نصف روز وقتی پیام میدادم و میگفتم کجایی ، میگفت پیش مامانمم یا دارم خونه رو مرتب میکنم و حتی گفت خسته شدم میرم بخوابم درصورتی که تمام اون مدت با دوستاش بود .

    من از این ناراحت نیستم که چرا با دوستاش رفته بیرون ، از این ناراحتم که چرا وقتی به صراحت بهش گفتم نرو بهم خیلی راحت دورغ گفت و داستان پردازی کرد و نهایتا کاره خودشو کرد .

    الان واقعا فکرم مشغوله که چه دروغ های دیگه ای رو قبلا بهم گفته و چه دروغ های دیگه ای در آینده میتونه گفته بشه ؟

    در ضمن هنوز این مسئله رو به روش نیاوردم که من میدونم . به نظرتون چه جوری باهاش برخورد کنم و چی بگم ؟ اصلا به روش بیارم یا نه ؟

    ممنون میشم راهنمایی کنید چون واقعا گیج شدم .

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 29 آبان 00 [ 20:09]
    تاریخ عضویت
    1400-3-13
    نوشته ها
    111
    امتیاز
    3,448
    سطح
    36
    Points: 3,448, Level: 36
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    255

    تشکرشده 259 در 102 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام به شما . اول به ما بگید صمیمت شما و همسرتان در چه حد هست ؟
    وقتی خطایی در گذشته از همسرتون می دیدین چه واکنشی نشون میدادین؟ خشم و کنترل خشم شما چگونه هست ؟
    چقدر در محیط کار هستین و چقدر برای همسرتون وقت می ذارین ؟ شهرستان زیاد میرین ؟
    به نظرم یه خورده انگار این صمیمت خدشه دار هست بینتون ، اگه زوجین بین خودشون صمیمیت و دوستی باشه دلیلی نداره در محیط های مجازی و یا دوستان ناسالم و یا حتی سالم این نیاز را تامین کنن .
    در ضمن فکرتون هم گسترش ندین در جهت منفی و قضاوت های دنباله دار و فلسفه بافی نکنین در این موضوع همسرتون .این اولین کار یهست که باید انجام بدین . بعدش سعی کنین صمیمیت را بهتر کنین ، وقت بیشتری با همسرتون داشته باشین .با هم همدردی و همدلی کنید و نیازهای همو جستجو کنین و برای رفع ان تلاش کنین . به مشاوره حضوری هم می تونید با همسرتون مراجعه کنین برای آگاهی بیشتر .
    ویرایش توسط لاله123 : دوشنبه 07 تیر 00 در ساعت 14:24

  3. #3
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,640 در 1,207 پست

    Rep Power
    293
    Array
    درود

    لطفا یه این سؤالات پاسخ بدین و هرچه که نوشتنش رو لازم میدونین و نپرسیدم رو بنویسین.

    ۱. شما و خانمتون چطور با هم آشنا شدین؟ چند ماه تا ازدواج طول کشید؟
    ۲. تفاوت های شما در زمان ازدواج چه بود؟
    ۳. معمولا مشکلی یا مسئله ای ( کوچک یا بزرگ ) در زندگی مشترکشون پیش بیاد چطور اون رو با همسرتون حل میکنین؟
    ۴. آیا از میران رضایتمندی همسرتون از زندگی مشترک اطلاع دارین؟ از نیازهاش مطلعین؟
    ۵. گفتگوی مؤثر، صریح و هنر خوب شنیدن ... میتونین تعریفی ازشون داشته باشین؟
    ۶. ارتباط همسرتون با خانوادش چطور هست؟
    ۷. قبلا وقتی متوجه دوستان همسرتون شدین چطور عدم تمایلتون رو به ارتباط ابراز کردین؟
    ۸. از چه طریقی متوجه شدین همسرتون منزل خودتون و مادرش نرفته و پیش دوستانش بوده؟
    ۹. تایم کاری شما چطور هست و معمولا چقدر وقت برای خودتون و همسرتون میگذارین؟
    ۱۰. از نظر تفریح و سرگرمی بعد از ازدواج چطور هستین؟

    ........................

    مواردی که شاره کردین علل مختلفی داره که لازمه پس از پاسخ های شما به سؤالات توضیحاتی مناسب داده بشه و راهکارهایی در اخیتارتون قرار بگیره. اما؛

    افراد زمانی باید مورد بخشش قرار بگیرن که بتونن چند مورد رو رعایت کنن، متاسفانه اشتباهی که طرف مقابل در چنین وضیعتی مرتکب میشه اینه که بمحض اطلاع یا بشدت برخورد میکنه یا بهمون میزان منفعل هست یا ساده میبخشه.

    لازمه فرد متوجه عمق اشتباهش باشه، نه اینکه بخاطر فرار از اون وضعیت و یا ... بگه من اشتباه کردم. بعد از اون نیازه بدون توجیه مسئولیت رفتارش رو بپذیره. از حالا به بعد هست که تازه قادره با دید باز متوجه بشه مشکلش یه ارتباط رو خراب میکنه و نیازه جدی هست که این مسئله رو درون خودش از بین ببره و قدم در راه اصلاح بذاره.
    الان تو مسیری قرار گرفته که معذرت خواهیش رنگ و بوی تغییر و اصلاح میگیره. اینجاست که شما میتونین روی معذرت خواهی، قولش حساب کنین و با عمل نشون میده بقولش متعهد هست.
    بخشش لازمه اصولی پیش بره، اونموقع هست که اثر گذار و ارزشمنده.


  4. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آبان 00 [ 09:13]
    تاریخ عضویت
    1399-5-06
    نوشته ها
    219
    امتیاز
    5,439
    سطح
    47
    Points: 5,439, Level: 47
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    270

    تشکرشده 423 در 177 پست

    Rep Power
    47
    Array
    هر وقت رابطه عاطفی زن و شوهرا از جاده ی اصلی خارج میشه ، و یا در حال خارج شدن هست و یا در حد انتظار قابل پیش بینی جلو نمی ره ، اول به جای حمله به طرفین ،باید در خلوت خود به این رابطه عاطفی خودشان تفکر کنن یعنی سهم خودشون را بکشن بیرون ، پیوند و نیازهای هم را بررسی کنن و ببینن چقدر موفق بودن و کجاها باید دقت می کردن و چه رفتاری را پیش بگیرن که این زندگی دوباره به جاده اصلی برگرده و یا بهتر بشه . زندگی پر هست از اتفاقات پیچیده که ما انتظار آن را نداریم . در چنین مواقعی آرامش ، حس عزت نفس و اعتماد به نفس و باور به طرف مقابل خودش کمک کننده و مرهمی بر این زخم هست . متهم کردن و حمله به طرف مقابل و عصبانیت و افکار منفی و توسعه افکار منفی یعنی پاشیدن نمک به زخم این رابطه . پس در خلوت خود یک بار دیگه مرور کنین . با همسرتان بالغانه بشینید صحبت کنین و نیازهای هم را بررسی و توسعه بدین .
    ویرایش توسط Niagara : سه شنبه 08 تیر 00 در ساعت 10:31

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 تیر 00 [ 13:11]
    تاریخ عضویت
    1390-12-06
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    8,294
    سطح
    61
    Points: 8,294, Level: 61
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 156
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    18

    تشکرشده 20 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط لاله123 نمایش پست ها
    سلام به شما . اول به ما بگید صمیمت شما و همسرتان در چه حد هست ؟
    وقتی خطایی در گذشته از همسرتون می دیدین چه واکنشی نشون میدادین؟ خشم و کنترل خشم شما چگونه هست ؟
    چقدر در محیط کار هستین و چقدر برای همسرتون وقت می ذارین ؟ شهرستان زیاد میرین ؟
    به نظرم یه خورده انگار این صمیمت خدشه دار هست بینتون ، اگه زوجین بین خودشون صمیمیت و دوستی باشه دلیلی نداره در محیط های مجازی و یا دوستان ناسالم و یا حتی سالم این نیاز را تامین کنن .
    در ضمن فکرتون هم گسترش ندین در جهت منفی و قضاوت های دنباله دار و فلسفه بافی نکنین در این موضوع همسرتون .این اولین کار یهست که باید انجام بدین . بعدش سعی کنین صمیمیت را بهتر کنین ، وقت بیشتری با همسرتون داشته باشین .با هم همدردی و همدلی کنید و نیازهای همو جستجو کنین و برای رفع ان تلاش کنین . به مشاوره حضوری هم می تونید با همسرتون مراجعه کنین برای آگاهی بیشتر .
    سلام ، ممنون از راهنمایی شما .
    من شاغل هستم و همسرم هم شاغله ، هر دو نهایتا از ساعت 7 به بعد غروب میتونیم با هم باشیم و وقت بزاریم .
    والا تا قبل از اتفاقی که یک ماه پیش بین ما افتاد من عاشقانه برای همسرم عشق میورزیدم و همه جوره دوستش داشتم . ولی با اون اتفاق واقعا اعتمادم از بین رفت و احساس میکنم تمام ابراز احساساتش الکی هست ، واقعا از درون احساس تخریب شدن پیدا کردم .
    با این یکی اتفاق همون اندک اعتمادی هم کهداشتم فروپاشید و نمیدونم واقعا چی کار کنم .
    بشینم باهاش دعوا کنم و خشونت به خرج بدم یا دوتانه صحبت کنیم ؟ کدوم یکی از این موارد اصلا میتونه تضمینی باشه که این اتفاقات در آینده رخ نده ؟

  6. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 تیر 00 [ 13:11]
    تاریخ عضویت
    1390-12-06
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    8,294
    سطح
    61
    Points: 8,294, Level: 61
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 156
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    18

    تشکرشده 20 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سحر بهاری نمایش پست ها
    درود

    لطفا یه این سؤالات پاسخ بدین و هرچه که نوشتنش رو لازم میدونین و نپرسیدم رو بنویسین.

    ۱. شما و خانمتون چطور با هم آشنا شدین؟ چند ماه تا ازدواج طول کشید؟
    ۲. تفاوت های شما در زمان ازدواج چه بود؟
    ۳. معمولا مشکلی یا مسئله ای ( کوچک یا بزرگ ) در زندگی مشترکشون پیش بیاد چطور اون رو با همسرتون حل میکنین؟
    ۴. آیا از میران رضایتمندی همسرتون از زندگی مشترک اطلاع دارین؟ از نیازهاش مطلعین؟
    ۵. گفتگوی مؤثر، صریح و هنر خوب شنیدن ... میتونین تعریفی ازشون داشته باشین؟
    ۶. ارتباط همسرتون با خانوادش چطور هست؟
    ۷. قبلا وقتی متوجه دوستان همسرتون شدین چطور عدم تمایلتون رو به ارتباط ابراز کردین؟
    ۸. از چه طریقی متوجه شدین همسرتون منزل خودتون و مادرش نرفته و پیش دوستانش بوده؟
    ۹. تایم کاری شما چطور هست و معمولا چقدر وقت برای خودتون و همسرتون میگذارین؟
    ۱۰. از نظر تفریح و سرگرمی بعد از ازدواج چطور هستین؟

    ........................

    مواردی که شاره کردین علل مختلفی داره که لازمه پس از پاسخ های شما به سؤالات توضیحاتی مناسب داده بشه و راهکارهایی در اخیتارتون قرار بگیره. اما؛

    افراد زمانی باید مورد بخشش قرار بگیرن که بتونن چند مورد رو رعایت کنن، متاسفانه اشتباهی که طرف مقابل در چنین وضیعتی مرتکب میشه اینه که بمحض اطلاع یا بشدت برخورد میکنه یا بهمون میزان منفعل هست یا ساده میبخشه.

    لازمه فرد متوجه عمق اشتباهش باشه، نه اینکه بخاطر فرار از اون وضعیت و یا ... بگه من اشتباه کردم. بعد از اون نیازه بدون توجیه مسئولیت رفتارش رو بپذیره. از حالا به بعد هست که تازه قادره با دید باز متوجه بشه مشکلش یه ارتباط رو خراب میکنه و نیازه جدی هست که این مسئله رو درون خودش از بین ببره و قدم در راه اصلاح بذاره.
    الان تو مسیری قرار گرفته که معذرت خواهیش رنگ و بوی تغییر و اصلاح میگیره. اینجاست که شما میتونین روی معذرت خواهی، قولش حساب کنین و با عمل نشون میده بقولش متعهد هست.
    بخشش لازمه اصولی پیش بره، اونموقع هست که اثر گذار و ارزشمنده.

    ممنون از شما .
    1 - توسط معرف ولی خب یه شناخت قبلی هم داشتیم از جمع دوستی و عملا اون معرف شد محرک ما . حدودا یکسالی طول کشید تا عقد کردیم .
    2 - بزرگترینش اینه ایشون خیلی برونگرا هستند و دوستان زیادی دارند یعنی عملا با هرکی سلام علیک میکنه دوست میشه ولی من درونگرا هستم و دوستان کم تری دارم
    3- خیلی وقتها چکشی برخورد میکنم متاسفانه
    4 - خودش که همیشه ابراز رضایت میکنه و خیلی علاقه نشون میده به زندگیمون . منم واقعا تا قبل از این قضایا خیلی راضی بودم از همه چی
    5 - خیلی سعی کردم بهش بگم سوای زن و شوهر بیا رفیق باشیم و دوستانه صحبت کنیم ولی فکر میکنم خیلی تو زندگیمون عملی نشده .
    6 - خدارو شکر هر دو مون ارتباط خوبی با خانواده داریم .
    7 - بهش گفتم تو دیگه متاهل شدی ، ارتباط با این افراد در شان یک خانم متاهل و اصلا در شان خانواده هامون و ما نیست . بهش گفتم خودت باید بتونی تشخیص بدی وقتی ارتباط با کسی ارزش افزوده ای رو بهت نمیده چرا باهاشون در ارتباطی . متاسفانه ایشون خیلی این موارد رو رعایت نمیکنه و دیدم تو محیط کاری یا دوستانه با همکاران آقا یا دوستان دیگه خیلی راحت و گرم صحبت میکنه ، در صورتی که من حداقل بعد از متاهل شدن سعی کردم خیلی این موارد رو رعایت کنم ولی ایشون نه .
    8 - طریق مادر خانمم فهمیدم نرفته ( غیر مستقیم پرسیدم ) و بعد شک کردم و رفتم سر وقت گوشیش ، دیدم توی سطل آشغال گوشی عکسایی هست که اون روز با دوستاش گرفته و بعد پاک کرده .
    9 - من شاغل هستم و همسرم هم شاغله ، هر دو نهایتا از ساعت 7 به بعد غروب میتونیم با هم باشیم و وقت بزاریم .
    10 - به خاطر شرایط کاری خیلی اواسط هفته نمیونیم جایی بریم ، در حد پیاده روی و ... ولی آخرای هفته میریم رستوران ، پیک نیک ، و از این قبیل تفریحات سالم .

    میدونید حقیقتا بعد از اتفاق قبلی ( که متاسفانه دیدم خانمم توی گروهی از دوستان قبلیش شامل هم مرد هم زن چت های زشت و به دور از شان یک زن متاهل داشته ) خیلی به هم ریخته شدم و از طرفی خانمم مدام به اشتباه خودش اشاره میکرد و میگفت که اشتباه کرده . منم فکر میکردم که دیگه توی مسیر درستی خواهد افتاد . ولی با این دروغ گویی بازم ذهنم هزار جا میره که اینا میتونه پیش زمینه بی بندوباری و هزار یک نوع فساد و مشکلات و انحرافات اخلاقی در آینده بشه . واقعا نمیدونم چی کار کنم ؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط Niagara نمایش پست ها
    هر وقت رابطه عاطفی زن و شوهرا از جاده ی اصلی خارج میشه ، و یا در حال خارج شدن هست و یا در حد انتظار قابل پیش بینی جلو نمی ره ، اول به جای حمله به طرفین ،باید در خلوت خود به این رابطه عاطفی خودشان تفکر کنن یعنی سهم خودشون را بکشن بیرون ، پیوند و نیازهای هم را بررسی کنن و ببینن چقدر موفق بودن و کجاها باید دقت می کردن و چه رفتاری را پیش بگیرن که این زندگی دوباره به جاده اصلی برگرده و یا بهتر بشه . زندگی پر هست از اتفاقات پیچیده که ما انتظار آن را نداریم . در چنین مواقعی آرامش ، حس عزت نفس و اعتماد به نفس و باور به طرف مقابل خودش کمک کننده و مرهمی بر این زخم هست . متهم کردن و حمله به طرف مقابل و عصبانیت و افکار منفی و توسعه افکار منفی یعنی پاشیدن نمک به زخم این رابطه . پس در خلوت خود یک بار دیگه مرور کنین . با همسرتان بالغانه بشینید صحبت کنین و نیازهای هم را بررسی و توسعه بدین .
    ممنونم از راهنمایی شما .
    ویرایش توسط m-123 : سه شنبه 08 تیر 00 در ساعت 11:22

  7. #7
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,640 در 1,207 پست

    Rep Power
    293
    Array
    متشکرم از شما

    در مورد تفاوت برونگرایی و درونگرایی که اشاره کردین.
    لازمه هر دوی شما بیشتر از دنیای هم مطلع بشین و اقداماتی انجام بدین؛

    معمولا چنین شخصیت هایی مثل شما و همسرتون اوایل آشنایی به هم قلاب میشین، یعنی برای هم جذاب میشین اما رفته رفته در حین زندگی مشترک تفاوت ها ممکن هست ناخوشایند و منجر به اختلاف بشه.

    بهترین کار اینه شما نقاط مثبت همدیگر رو کشف کنین، در عین اینکه هر کدام از نقاط ضعف شخص خودتون غافل نمیشین و سعی میکنین اون رو اصلاح کنین.

    نقل قول نوشته اصلی توسط m-123 نمایش پست ها
    متاسفانه دیدم خانمم توی گروهی از دوستان قبلیش شامل هم مرد هم زن چت های زشت و به دور از شان یک زن متاهل داشته .
    مثلا از خصوصیات برونگراها گرایش به جمع، علاقه مندی به وقایع دنیای اطراف، تعامل بالا با مردم، پرحرفی و شوخی و ... با دوستان هست.

    در واقع اینها بنظر خودشون اشتباهی مرتکب نمیشن اما ممکن هست سبب آزار همسرشون و سوء تفاهم بشه و مثلا در اینجا لازمه بجای محدودیت مرزها و حریم هایی رو در ارتباط با سایرین مشخص کنن که این شادی، فعالیت و انرژی در مسیر سالمی هدایت بشه و فردی مثل شما هم در تنهایی انرژی از دست رفته خودتون رو بازیابی کنه. اینجا بجای ایستادن مقابل هم، به درک بیشتری میرسین و سبب رشد هم میشین.
    ......................

    نقل قول نوشته اصلی توسط m-123 نمایش پست ها
    من شاغل هستم و همسرم هم شاغله ، هر دو نهایتا از ساعت 7 به بعد غروب میتونیم با هم باشیم و وقت بزاریم .
    دومین مساله که حالا افراد زیادی درگیرشن ساعت کاری بالاست، شما هفت برمیگردین احتمالا باید خسته باشین + تشنگی و گرسنگی و نیاز به اندکی استراحت. اینطور وقتی باقی نمیاند برای همسر، برای تفریح درستی و ... این هم خوب نیست و لازمه تعادل ایجاد کنین. خانواده باید به اسمش بیاد... زندگی مشترک باید شبیه به زندگی مشترک باشه، نمیشه با یک پیک نیک آخر هفته این مسئله درمان بشه.
    .....................

    نقل قول نوشته اصلی توسط m-123 نمایش پست ها
    خیلی وقتها چکشی برخورد میکنم متاسفانه.
    در این مورد راهش این نیست. گفتگوی مؤثر و هنر خوب شنیدن بشما کمک میکنه.

    نحوه ی گفتگوی صحیح که من مختصر نوشتم این هست؛

    * رفتار گرم و‌ صمیمی
    * انتخاب زمان مناسب برای گفتگو
    * سخن روشن و‌ بدور از ابهام
    * استفاده از کلماتی مثل ( عزیزم )_ ( جانم ) و... بجای صدا زدن اسم همسر یا تو
    * فکر کردن روی مسئله ای که میخواین بیان کنین
    * جدا کردن مسائل غیر ضروری برای گفتگو
    * خلاصه گویی و عدم پر حرفی
    * خوب گوش دادن (۱)
    * تقویت تماس چشمی
    * مدیریت احساسات
    * استفاده از کلمات و جملات مثبت
    * تشکر و قدردانی از زحمات یا تلاش های فرد مقابل
    * توجه به لحن و تن صدا خود
    * قرار گرفتن در فضای مناسب و آرام
    * عدم سرزنش، توهین، تمسخر، مقایسه و ... همسر
    * تقویت اعتماد بنفس خود
    و...

    (۱)
    شنونده ی خوبی برای سخنان همسرتون باشین تا حدی که بتونن بدون نگرانی از سرزنش، تمسخر، توهین و در کل تنش تمامی آنچه که در ذهنشون هست رو برای شما بیان کنن و نگرانی از عکس العملتون نداشته باشن و در اینصورت وقتی هدفتون درک کردن ، نه جواب دادن باشه، میشه این انتظار رو داشته باشین شما هم در گفتگو موفق بشین و سخنانتون شنیده بشه. وقتی قرار باشه فقط خودتون حرف بزنین و تریبون مال شما باشه همسرتون ممکنه تمایل نداشته باشن در گفتگو شرکت کنن یا ادامه بدن.

    ویرایش توسط سحر بهاری : چهارشنبه 09 تیر 00 در ساعت 18:29

  8. #8
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,640 در 1,207 پست

    Rep Power
    293
    Array
    البته جداگانه تاکید دارم در مسیری که پیش رو دارین حتما از حضور مشاوره استفاده کنین ، تا بتونین درست پیش برین. از کتاب ها و مقالات از منابع معتبر هم میتونین بهره ببرین.



 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.