به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 07 بهمن 00 [ 08:43]
    تاریخ عضویت
    1400-2-22
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,273
    سطح
    19
    Points: 1,273, Level: 19
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    وابستگی مادرشوهرم و قهر های مکرر شوهرم در دوران عقد ...

    با سلام... بنده 25 ساله هستم و همسرم 29 ساله و فرزند آخر. دو خواهر و یک برادر ایشون شهر های دور هستن (با 2_3ساعت فاصله) و یک برادر نزدیک مادر .. اما مادرشوهرم تنها هستن و فعلا فقط با شوهر من زندگی میکنند ... یک سال و نیم هست که عقد کرده هستیم و به دلیل مشکلاتی مشخص نیست که کی مستقل بشیم.به دلیل رسومات جاری در منطقه ما و چون مدت عقدموم طولانی میشه با همسرم رفت و امد زیاد داشتیم تا فاصله و سردی بینمون پیش نیاد بهرحال زن و شوهر هستیم...و شرایط کاری همسرم جوری هست که خیلی وقت آزادی نداره فقط ظهر تا غروبش رو وقت آزاد داره ... و حتی تا 11 شب سرکار هست...به همین دلیل مجبور بودم برای دیدن همسرم چون خودشون نمیومدن و مادر تنها بودن اخر شبها و گاهی ظهرهارو باهاشون به خونه مادرشوهرم برم... بعد از فرار و نشیب ها و دعواهای زیادی ک در دوران عقد داشتیم تازه زمانی ک همه چیز داشت آروم میشد ... رفتار مادرشون با من عوض شد انگار که از من بدشون میاد که فکر میکنم مقداری ناشی از حسادت بود ... با دخترشون صحبت کرده بودن و ایشون ب همسرم گفتن خانمت رو کمتر ببر خونه که مادر بیشتر بهش احترام بذاره و بداخلاقی نکنه... اما من چاره ای نداشتم چون تنها راهی ک میتونستم همسرم رو ببینم همین بود .. اما همسرم بدون اینکه از من دفاعی کنن فقط به من گفتن دیگه نیا اونجا... و خیلی کم بیا.. من که انتظار حمایت ایشون رو داشتم خیلی دلم شکست .. بدتر که خودش هم به دیدنم نمیومد با اینکه فقط 5 دقیقه فاصله داریم ..! کار ب جایی رسید که من فقط ایشون رو اخر شبا در حد یک ساعت میدیدم که برای شام میومدن خونه ما و میرفتن ... به دلیل اینکه قبلا متوجه خیانت ایشون شده بودم (پیامهاشون رو به دوتا خانم خوندم و ...) خیلی استرس داشتم که بینمون فاصله بیفته و باز بهم خیانت بکنه... اما هر چی اصرار میکردم بخاطر مادرش من رو پس میزد و میگفت چاره ای نیست مادرم اخلاقش همینه حتی حاضر نبود صحبت کنه با مادر... تا بخاطر اعتراضای زیاد من دوباره گاهی میرفتم خونشون... اما گاهی بدجور پسم میزد و حتی اگه بهش میگفتم دلم گرفته بذار بیام پیشت میگفت نه ... احساس میکردم وابستگی مادرش به همسرم به رابطمون خیلی لطمه زده ... تا اینکه سعی کردم بهش یاد بدم در قبال من مسئولیت داره که برام وقت بگذاره..خیلی بهتر شد و روزها رو بهم سر میزد البته بعد از دو سه ماه اصرار پیاپی ... البته اگه تو این مدت اختلافی پیدا میشد همسرم برای چند روز قهر میکرد و میرفت و اصلا یاد من نمیکرد تا برم منتش رو بکشم و در طول این مدت خیلی به من سخت میگذشت و اصلا برای ایشون مهم نبود ... تا چند روز پیش که باز سر مادرش بحث شد .. برای چند روزی مادرشون مریض بودن من به همسرم گفتم این بهترین موقعیت هست که خواهر ها و برادرهاتم متوجه مسئولیتی که درقبال مادرت دارن بشن و بذار اونا هم وظیفه خودشون رو انجام بدن تا وابستگی مادرت هم بهت کمتر بشه... فقط همین اما ایشون عصبی شدن مثل همیشه و الان یک هفته هست قهر کردن و رفتن ... این برای چندمین بار هست که به خاطر مادرشون منو رسما میذارن کنار و من خیلی احساس بدی دارم ... نمیدونم با قهر کردناش... با این همه وابستگی باید چکار کنم ... لطفا راهنماییم کنید ممنونم

  2. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,640 در 1,207 پست

    Rep Power
    293
    Array
    درود

    لطفا به چند سؤال پاسخ بدین که بشه بهتر راهنماییتون کنیم؛

    ۱. چطور با همسرتون آشنا شدین و چقدر طول کشید تا عقد کردین؟

    ۲. علت یا علت های اصلی طولانی شدن عقد شما چی هست؟

    ۳. آیا همسرتون استقلال مالی دارن یا کارشون وابسته به خانوادست؟ درآمدشون و آنچه که میتونن فراهم کنن چطوره؟

    ۴. اشاره به خیانت و استرس مستمر بابت تکرار این اتفاق کردین. چه زمانی اتفاق افتاد و چطور این مسئله به پایان رسید؟

    ۵. تابحال به مشاوره مراجعه کردین؟ ایشان چی بشما گفتن؟


  3. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    Mvaz (پنجشنبه 23 اردیبهشت 00)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 07 بهمن 00 [ 08:43]
    تاریخ عضویت
    1400-2-22
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,273
    سطح
    19
    Points: 1,273, Level: 19
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    1.آشنایی و ازدواج ما کاملا سنتی بود حدود 4 ماه نامزد بودیم البته لازم به ذکره که تقریبا ازدواج اجباری بوده چون به اصرار و اجبار خانواده عقد کردم اما بعد از ازدواج به ایشون علاقه زیادی پیدا کردم .
    2.علت طولانی شدن عقد این هست که متاسفانه جایی که زندگی میکنم رسم بر اینه که خانه داماد ساخته بشه و جهاز عروس کاملا تکمیل بعد مستقل بشن ... البته من مشکلی با خونه اجاره ای ندارم اما همسرم اصلا قبول نمیکنن.
    3.ایشون یه مغازه کوچک دارن که مال همه خواهر ها و برادرهاشون هست اما سرمایه اصلی برای خودشونه و البته درامد این مغازه کاملا به خودش تعلق میگیره ...درآمدشون در حد متوسط هست کمی رو به پایین ...
    4. تقریبا 9 ماه از عقد ما میگذشت که متوجه این اتفاق شدم... البته در حد پیام دادن بود .. البته قبل از این هم متوجه شدم بیش از حد با خانمها گرم میگیرن و خیلی زود صمیمی میشن ..وقتی که متوجه پیاماشون شدم دعوا و قهر شدیدی اتفاق افتاد و بهشون گفتم که جدا میشم ایشونم قول داد و قسم خورد که دیگه چنین کاری نمیکنه
    5.خیر متاسفانه همسرم اصلا راضی نمیشن .. یه دوست صمیمی دارن که میگه اون مشاورم هست و باهاش مشورت میکنم و نیازی ندارم !!!

  5. #4
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,640 در 1,207 پست

    Rep Power
    293
    Array
    متشکرم

    عدم بررسی اصولی موضوعی مثل خیانت ( بررسی علل و پیدا کردن راهکارها ) و محرومیت از کمک مشاور، موجب ترس و نگرانی دائمی فرد آسیب دیده و کنترل همسرش و ... میشه.

    شما در حقیقت باید ریشه های این اتفاق رو با کمک مشاوره بررسی کنین، تا بدونین با چه چیزی مواجه هستین و راه صحیح رویارویی چه هست، سپس راهکارهایی دریافت کنین و بکار بگیرین. اونوقت میتونین افکار یا احساسات ناخوشایندی که به این علت براتون بوجود آمده و آسیبی که دیدین رو با کمک روانشناس برطرف کنین.

    بنظر میاد این دوران عقد رو باید بهش بیشتر متوجه باشین و ازش بهره ی خوبی ببرین. در ارتباط شما و همسرتون باید توقعات و انتظارات هر دو نفر مطرح بشه و اندیشه های خودتون رو در مورد یک ارتباط سالم و موفق عاطفی به اشتراک بذارین.
    حاکمیت چنین جوی با قرار گرفتن شما زیر یک سقف، حذف شدن فاصله ها و به میان آمدن فرزندان ممکن هست سبب آسیب های بیشتر بخودتون و به اونها هم بشه.


    بله بنظر میاد همسرتون متأثر از دوستشون باشن و راضی کردن چنین همسری ماموریتی هست که شما با توجه ویژگی های شخصیتی همسرتون باید انجامش بدین. این هم باز برمیگرده به مراجعه ی شما که اطلاعات لازم و کافی در اختیار مشاورتون قرار بگیره، او بشما توصیه هایی کنه و از پیشنهاد های ایشان برای همراهی همسرتون استفاده کنین.

    این مشاوره ها میتونن کمک کنن که شما مسائل دیگری رو که در ذهن دارین اونها رو هم در آینده بررسی کنین و نسبت بهش به آگاهی برسین و حل بشن.


  6. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    Mvaz (پنجشنبه 23 اردیبهشت 00)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 07 بهمن 00 [ 08:43]
    تاریخ عضویت
    1400-2-22
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,273
    سطح
    19
    Points: 1,273, Level: 19
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از راهنمایی شما ممنونم
    با توجه به مشکلاتی که داشتیم و عدم تفاهم و ناسازگاری زیاد و دعواهای مکرری که داشتیم ،من از آینده خیلی میترسم ... میترسم که بعد ها با وجود فرزند مجبور به جدایی بشم .. یا اینکه مجبور بشم بخاطر فرزند با ایشون بمونم ... نکته دیگه اینه که ایشون هیچ شناختی از روحیات جنس زن ندارند و خیلی از خواسته هام رو باید بارها بگم تا انجام بدن... مثل توجه،محبت،وقت گذاشتن..

  8. #6
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,640 در 1,207 پست

    Rep Power
    293
    Array
    پس نیاز به مشاوره رو بصورت جدی حس میکنین. با مشاور در ارتباط باشین.

    بهمین دلیل خدمتتون گفتم حتما از این فرصت دوران عقد استفاده کنین و با مشکلات و مسائل حل نشده زیر یک سقف نرید. زندگی زیر یک سقف جای حل کردن مشکلات و تعمیر آدم ها نیست. بدیهی هست هر کسی مخصوصا خانما تو این دوران دوست دارن اتفاقات و احساسات خوشی رو تجربه کنن اما این نباید سبب بشه از رسیدگی به موارد مختلف غافل بمونن.

    شما نیاز به اولویت بندی دارین، بله مسائلی مثل وابستگی مهمه که دربارش پرسیدین،‌ اما دقت داشته باشین شما در واقع اولا فقط میخواستین همسرتون رو ببینین. اگر میدیدین و همه چی بر وفق مراد بود شاید سؤالی و آمدنی در کار نبود. ثانیا این مواردی طی پرسش و پاسخ مطرح کردین بنظر مهم تر می آمدن و باید با کمک مشاور پیگیری میکردین. شما هم نیمی از این ارتباط هستین و سهم خودتون رو دارین.

    انشالله وقت به اندازه ی یک عمر برای دیدن همسرتون و تجارب دلنگیز... زمان هست. ابتدا باید مسائل مهم تر رو مد نظر داشته باشین.

  9. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    Mvaz (پنجشنبه 23 اردیبهشت 00)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 07 بهمن 00 [ 08:43]
    تاریخ عضویت
    1400-2-22
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,273
    سطح
    19
    Points: 1,273, Level: 19
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بله درسته ... از راهنمایی شما بسیار بسیار سپاسگزارم ❤

  11. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دیروز [ 18:42]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    805
    امتیاز
    24,593
    سطح
    95
    Points: 24,593, Level: 95
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 757
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,679

    تشکرشده 1,815 در 746 پست

    Rep Power
    177
    Array
    سلام

    سرکار خانم، در صحبت هاتون کاملا مشهوده که هردو شما، نیاز دارین مهارت های زندگی رو بییشتر از پیش فرا بگیرید و در زندگی و روابط بین تون استفاده کنید،

    از طرفی بعضی ویژگی های شخصیتی در هر دو شما وجود داره که به طور فردی هم باید تقویت بشه، آسیب این موضوع دیگه در زندگی نیست، بلکه در همه روابط اجتماعی این ویژگی های شخصیتی اثر می گذارد، مثل رابطه به مادر، خواهر، همسایه، همکار، مشتری و غیره.

    --------------
    باید بدونیم که مفهوم زندگی متاهلی فراتر از زوج و زوجه هست. باید راهکار هایی مثل، گفتگو، انعطاف پذیری، پذیرش، جراتمندی، احترام و غیره رو هم یاد بگیریم تا در روابطمون به کار ببندیم.

    مثلا زن و شوهر رو میشناسم که بعد از چهل سال زندگی مشترک، از یک موضوع که مربوط به خواهر زوج هست، هر ساله و سالی چند بار بحث و مشاجره دارند، ولی اگر همون اولین بار یعنی چهل سال پیش یعنی حداقل یکصد مشاجره قبلی، این مشکل رو ریشه ای حلش میکردند، الان حداقل از این موضوع تاثیر منفی نمی گرفتند.

    شما هم باید این موضوع رو به خوبی بدونید و از یک موضوع وقتی چندین بار متضرر میشین، باید ریشه ای حلش کنید، و حل ریشه ای منظور رفتار قهری و دستوری نیست، بلکه با استفاده از روش های روانشناسی و مشاوره ای از همدیگر به شناخت برسید و سپس یک روش متناسب اتخاذ شود.

    مثلا اگر شما رنگ قرمز دوست دارید و همسرتون رنگ آبی، نباید هر دفعه سر انتخاب رنگ با هم به مشکل بخورید، یک بار ریشه ای دنبالش برید و حلش کنید.

    یه مثال دکتر فرهنگ داره خیلی جالبه، میگه ما اگر یه وسیله برقی بخریم، بدون اینکه دفترچه اش رو بخونیم، اون رو به برق نمی زنیم، چون میترسیم خراب بشه، ولی در زندگی جدید زوجین، با وجود اینکه پیچیدگی هاشون از یک وسیله برقی بیشتر، سعی نمی کنند دفترچه راهنمای هم رو مطالعه کنند، تا بفهمند کجا ها باید چی کار کنند، این دفترچه راهنما توسط شناخت محقق میشه که از مشاوره و مطالعه مستمر پدید می آید.

    همانطور که همسرتون از جنس زن می فرمایید آگاهی نداره، دقیقا شما هم به همون اندازه از جنس مرد آگاهی ندارید.

    بهتره تقویت کنید هر دوتون

    موفق باشید.
    ویرایش توسط Mvaz : پنجشنبه 23 اردیبهشت 00 در ساعت 22:19

  12. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 07 بهمن 00 [ 08:43]
    تاریخ عضویت
    1400-2-22
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,273
    سطح
    19
    Points: 1,273, Level: 19
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از پاسخ شما ممنونم

  13. کاربر روبرو از پست مفید parvaneh2222 تشکرکرده است .

    Mvaz (جمعه 24 اردیبهشت 00)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.