به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 12 خرداد 02 [ 21:06]
    تاریخ عضویت
    1397-11-25
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    5,190
    سطح
    46
    Points: 5,190, Level: 46
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 160
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    336

    تشکرشده 193 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مشکلات و نحوه‌مدیریت شخص آلزایمری

    سلام،
    حالم خوب نیست،امروز با خواهرم‌حرف زدم گفت مادرم کنترل مدفوع رو‌نداره،وخیلی از این‌وضعیت شرمسار بوده و‌گریه‌میکرده
    قلبم هزار تکه شده نمیدونم با این‌همه رنج چکار کنم،
    میشه اگر‌کسی تجربه زندگی با سالمند آلزایمری رو‌داشته از تجربه هاش بگه برام‌؟ممنونم.

  2. 2 کاربر از پست مفید wisdom تشکرکرده اند .

    Mvaz (جمعه 01 اسفند 99), Pooh (شنبه 02 اسفند 99)

  3. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,640 در 1,207 پست

    Rep Power
    293
    Array
    سلام به شما
    سؤالاتی دارم؛

    ۱. مادرتون پیش خواهرتون زندگی میکنن یا تنهان؟ چرا؟
    ۲. شما مجرد هستین یا متأهل؟ شاغل یا محصل؟ چند سالتونه؟
    ۳. مادرتون احساس شرمساری داشتن و گریه میکردن یا خواهرتون؟ لطفا در این باره توضیح بدین
    ۴. چند وقته متوجه آلزایمر مادرتون شدین؟ چه اقداماتی انجام دادین؟


  4. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    wisdom (جمعه 01 اسفند 99)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 12 خرداد 02 [ 21:06]
    تاریخ عضویت
    1397-11-25
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    5,190
    سطح
    46
    Points: 5,190, Level: 46
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 160
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    336

    تشکرشده 193 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام‌خانم‌سحر بهاری عزیز،ممنونم از پیامی که گذاشتین؛
    ۱.مادرم با پدرم و برادر مجردم زندگی‌میکنند،ولی از اونجایی که طی دو سال گذشته سکته های مغزی زیادی داشتن با وجود۶۷سال سن کاملا پیر و ناتوان شدن،برای همین روزهای هفته رو‌تقسیم بندی کردن بین پسرا ودخترا برای رفتن به اونجا و‌آشپزی کردن،که متاسفانه مادرم باهیچ کدومشون راحت نیست و‌فقط با این خواهرم راحته وحمام بردنش و کارهای شخصی ونظافتشو‌ اکثرا دو‌روزی که خواهرم اونجاست بر عهده داره.
    ۲.بنده متاهل هستم و دانشجو هستم ولی ایران زندگی نمی کنم.۳۴سال سن دارم.
    ۳.نمیدونم واکنش خواهرم چی بوده ولی گویا مادرم رو‌فرستادن حمام که چن دقیقه بعدش برن و با این صحنه مواجهه شدن و نمیدونم از چهره خواهرم ناراحتی یا خشم دیدن یا هرچیز دیگه ولی خواهرم گفت خودم رو‌کنترل کردم‌و چیزی توی‌ظاهرم‌نشون‌ندادم که غصه نخوره،ولی گویااحساس شرمندگی‌ و خجالت داشته و گریه کرده گفته قدررت کنترل ندارم.
    ۴.حدود چهار سال میشه ،همون اوایل بنده ایران بودم چند باری به دکتر‌مراجعه کردیم که‌دکتر گفتندبیماری پیشرونده ست و فقط میشه با دارو‌سرعت رو‌کم‌کرد ولی درمانی وجود نداره،،این‌وضعیت به جایی رسیده که نسبت های فامیلی خودش و‌اطرافیان رو فراموش میکنه،واکنش های احساسی‌که قبلا نسبت اتفاقات اطراف داشت رو‌تقریبا از دست داده،توی‌مسیر یابی تقریبا مشکل داره این مسایل از سکته ی که پارسال داشتن خیلی حاد تر شده و الان هم به این کنترل نداشت روی‌ روده سرایت کرده،
    داغونم...نمیدونم‌باید چکار کنم...

  6. 3 کاربر از پست مفید wisdom تشکرکرده اند .

    Mvaz (شنبه 02 اسفند 99), Pooh (شنبه 02 اسفند 99), سحر بهاری (شنبه 02 اسفند 99)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    316
    Array
    سلام.
    خانم wisdom عزیز،

    ناراحتی شما قابل درک هست. و میفهمم چقدر از اینکه مادرتون در رنج هستند غمگین هستید.

    اولین توصیه ای که میتونم بهتون کنم، اینه که اگر اخیرا نیومده اید ایران، در اولین فرصت به دیدار مادرتون بیاید و مدتی هم شما مواظبشون باشید.

    توصیه بعدیم هم اینه که استرس به خودتون و مادرتون و خواهر و برادرتون وارد نکنید. میدونم که الان همتون خیلی غم و فشار احساس میکنید. ولی استرس و نگرانی رو از خودتون دور کنید. اصلا کار آسونی نیست. ولی به جای اینکه نگرانی داشته باشید که چرا مادرم اینجوری شده و ...، فقط و فقط بهش عشق بورزید. مادر رو همینجور که هست بپذیرید و با کمال میل مواظبش باشید. بغلش کنید، بهش بگید دوستش دارید، صورتشو سیر نگاه کنید، کیف کنید از دیدنش و بودن و حضورش. فکر نکنید دارید بهش عشق میدبد. بلکه بشینید دستاشو بگیرید و عشقی که توی حضورش هست رو حس کنید و بذارید تو عمق وجودتون بره، عشقی که اونقدر عمیقه که هیچ بیماری و پیری زایلش نمیکنه، حتی اگر خودش بهش آگاهی نداره.

    مواظبت از مادرتون رو دغدغه ندونید. بلکه یک توفیق و جایزه و لطف و شانس بدونید. با کیف و شوق ازش مواظبت کنید.


    من خودم نتونسته بودم اینجوری باشم برای مامانم. ولی الان میفهمم که ای کاش تمام عمرم نوکری مامانمو کرده بودم و جانم رو فداش کرده بودم. الان میفهمم حاضرم همه چیزمو بدم و فقط یه بار دیگه بتونم مامانمو ببینم و بغلش کنم.


    ببینید، مادرتون هنوز حس هایی داره و عمیق هم داره. نگران دیدن فرزندانش، ممکنه معذبش کنه. نگرانی رو از خودتون دور کنید و فقط با کیف و خوشرویی باهاش در هر شرایطی برخورد کنید. ذوق داشته باشید که آخ جون، امروز نوبت منه برم پیش مامان. اخ جون که میشه ببینمش، میشه بغلش کنم، میشه بشینم ریز ریز حرکات و حالتهاشو نگاه کنم، آخ جون که امروز اسم منو صدا میکنه که براش کاری کنم، که دستاشو بشه بگیرم، باهاش حرف بزنم، پیشش دراز بکشم، باهاش غذا بخورم،اصلا آخ جون که امروز نوبت منه که حضورش رو حس کنم و ‌قربون صدقش برم.


    نمیدونم حرفام چقدر درسته.ولی من اگه برمیگشتم به گذشته، به جای نگرانی و استرس و غم، این کارا رو میکردم.


    ببخشید اگر بی ربط به سوالتون بود‌.

  8. 4 کاربر از پست مفید Pooh تشکرکرده اند .

    Mvaz (شنبه 02 اسفند 99), wisdom (یکشنبه 03 اسفند 99), الهه زیبایی ها (شنبه 02 اسفند 99), سحر بهاری (شنبه 02 اسفند 99)

  9. #5
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,640 در 1,207 پست

    Rep Power
    293
    Array
    متشکرم ، احساسات شما قابل درک هست و انشالله خداوند به مادرتون عمر طولانی و سلامتی عنایت کنه.

    خب نوسانات خلقی در افرادی که آلزایمر دارن مشاهده میشه، در مراحل مختلف حالت های متغییری اتفاق میافته.
    در مرحله ای که پیشرفتش بیشتر میشه فرد قادر به این نیست کارهای شخصی مثل استحمام، دستشویی و ... رو انجام بده و حتما باید پرستاری یا فرد نزدیکی وجود داشته باشه تا به اون کمک کنه. طی این بیماری شخص ادراکش، حافظش، صحبت کردنش ضعیف میشه و توجه به اینمورد در مواجه باهاش کاملا ضروریه، چون باعث جلوگیری از رفتارهایی خواهد شد که کمکی به اوضاع فرد و اطرافیانش نخواهد کرد.

    چه باید کرد؟

    * شرایط مادرتون رو بررسی کنین.
    اینکه ازش بپرسین دردی در بدن داره یا نه، سیر هست یا گرسنه تا اینکه نیاز به دستشویی داره یا نه. میتونین از یک پزشک هم کمک بگیرین و شرایط سلامتیش رو چک کنین و دستور غذایی که میتونه برای ایشان مفید باشه بعلاوه حرکات ورزشی و ... رو از دکتر معالج بگیرید. از طرفی در منزل سطح قند خون، فشار رو چک کنین.

    * توجه به فرد
    چون این عزیزان در مراحل مختلف تغییراتی در اونها اتفاق می‌افته بتبع نیاز به حمایت، محبت، صبر و درک بیشتری از جانب اطرافیان دارن. تنها موندنشون درست نیست و باید بر احساسات اونها تمرکز کرد.

    * نیاز به آرامش
    حبس کردن این افراد بدلیل فراموشی، تنش، محیط های شلوغ یا ... اینها نباید اتفاق بیافته، اونها هم مثل هر فردی نیاز به آرامش و استراحت به مقدار کافی دارن.

    * عادت نکردن
    اجازه ندین به این شرایط عادت کنه و کم کم از زندگی جدا بشه. لازم هست باهاش صحبت کنین. انجام یکسری بازیها ، حفظ کردن و تکرار شعرها، پیاده روی، سفر و ... اینها کمک میکنن اونفرد فعالیتش رو مثل انسان های دیگر ادامه بده .

    * مراقبت برای خارج از منزل
    همیشه مراقب بهداشتش باشین ( مثل کفش مناسب، لباس مناسب فصل، عینک و ... ) وسایلی رو که نیاز به اونها داره همراهش بیارین و لباس های جیب دار براش استفاده کنین. توی جیب اون لباس مقداری پول و یک آدرس همراه با شماره تلفن و همینطور اسم داروهای مورد نیازش قرار بدین تا اگر موقعی ضرورتی پیدا کرد دیگران متوجه مشکلش بشن و کمکش کنن.

    * انجام برخی کارها توسط خود فرد
    مثلا گاهی اجازه بدین بعضی کارها رو خودش انجام بده، مثل اینکه موهاش رو شونه بزنه، صبحانش رو خودش بخوره و ... و شما هم نظارت داشت باشین. ازش کمک بخواین برای کارهای منزل، مثلا این بشقاب رو بگذار رو میز و ...

    * رفتارها و برنامه های ثابت
    سعی کنین اینها همونطور که هستن حفظ بشن و یادآوری اون برای مادرتون راحت باشه. تغییر مداوم در رفتارها و برنامه ها شخص رو سردرگم و کلافه میکنه.

    * توجه به ایمنی مکان
    ایمنی محل زندگی مادرتون رو چک کنین، گاهی ممکنه در اثر فراموشی خطرهای گوناگونی مثل آتش سوزی ، نشت منواکسید کربن، باز گذاشتن شیرآلات، باز گذاشتن درب منزل، برق گرفتگی و ... رخ بده بهمین دلیل خودتون یکسری اقدامات پیشگیرانه رو بعلاوه چک کردن در دستور کار داشته باشین.

    در پایان اینو خدمتتون عرض کنم مراقب سلامت روانی خودتون هم باشین، چون این شرایط نیاز به استقامت و صبوری داره و همواره از حضور یک متخصص بهره ببرین و برای خودتون برنامه ریزی به منظور حفظ سلامت روان داشته باشین.


    ویرایش توسط سحر بهاری : شنبه 02 اسفند 99 در ساعت 17:53

  10. 4 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    Mvaz (شنبه 02 اسفند 99), wisdom (یکشنبه 03 اسفند 99), الهه زیبایی ها (شنبه 02 اسفند 99), بهاره جون (یکشنبه 03 اسفند 99)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مهر 01 [ 02:09]
    تاریخ عضویت
    1395-4-23
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    8,211
    سطح
    61
    Points: 8,211, Level: 61
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 239
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    255

    تشکرشده 416 در 195 پست

    Rep Power
    51
    Array
    Wisdom عزیز
    امروز با خوندن تاپیکت حالم دگرگون شد. کامل شرایطت رو درک می‌کنم. چون خودم هم مهاجرت کردم و اون حس هزارتیکه شدن قلب و داغون شدن بخاطر بیماری مادرم رو بارها تجربه کردم.
    حتی ازینکه اینجا بهت گفتن برو به مادرت سر بزن هم دلم گرفت. چون میدونم بخاطر شرایط کرونا بعضی کشورها پروازهاشون به ایران ممنوع شده و برای خیلی جاها شرایط خیلی سختی برای ورود گذاشتن. نمیدونم وضعیت برای تو چطوره؟!

    مطالبی که سحر بهاری در مورد بیمار آلزایمری گفتن رو به خواهر و برادرات انتقال بده.‌

    اما در مورد خودت، باید با این واقعیت کنار بیای. بیماری و ناتوانی بخشی از وجود و طبیعت انسان هست. این بیماری هم پیشرونده هست و باید خودت رو برای شرایط جدید آماده کنی. خداروشکر خانواده به مادرت رسیدگی می‌کنن. بقیه رو بسپار به خدا.

  12. 3 کاربر از پست مفید بهاره جون تشکرکرده اند .

    Pooh (یکشنبه 03 اسفند 99), wisdom (یکشنبه 03 اسفند 99), سحر بهاری (یکشنبه 03 اسفند 99)

  13. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    316
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سحر بهاری نمایش پست ها
    متشکرم ، احساسات شما قابل درک هست و انشالله خداوند به مادرتون عمر طولانی و سلامتی عنایت کنه.

    خب نوسانات خلقی در افرادی که آلزایمر دارن مشاهده میشه، در مراحل مختلف حالت های متغییری اتفاق میافته.
    در مرحله ای که پیشرفتش بیشتر میشه فرد قادر به این نیست کارهای شخصی مثل استحمام، دستشویی و ... رو انجام بده و حتما باید پرستاری یا فرد نزدیکی وجود داشته باشه تا به اون کمک کنه. طی این بیماری شخص ادراکش، حافظش، صحبت کردنش ضعیف میشه و توجه به اینمورد در مواجه باهاش کاملا ضروریه، چون باعث جلوگیری از رفتارهایی خواهد شد که کمکی به اوضاع فرد و اطرافیانش نخواهد کرد.

    چه باید کرد؟

    * شرایط مادرتون رو بررسی کنین.
    اینکه ازش بپرسین دردی در بدن داره یا نه، سیر هست یا گرسنه تا اینکه نیاز به دستشویی داره یا نه. میتونین از یک پزشک هم کمک بگیرین و شرایط سلامتیش رو چک کنین و دستور غذایی که میتونه برای ایشان مفید باشه بعلاوه حرکات ورزشی و ... رو از دکتر معالج بگیرید. از طرفی در منزل سطح قند خون، فشار رو چک کنین.

    * توجه به فرد
    چون این عزیزان در مراحل مختلف تغییراتی در اونها اتفاق می‌افته بتبع نیاز به حمایت، محبت، صبر و درک بیشتری از جانب اطرافیان دارن. تنها موندنشون درست نیست و باید بر احساسات اونها تمرکز کرد.

    * نیاز به آرامش
    حبس کردن این افراد بدلیل فراموشی، تنش، محیط های شلوغ یا ... اینها نباید اتفاق بیافته، اونها هم مثل هر فردی نیاز به آرامش و استراحت به مقدار کافی دارن.

    * عادت نکردن
    اجازه ندین به این شرایط عادت کنه و کم کم از زندگی جدا بشه. لازم هست باهاش صحبت کنین. انجام یکسری بازیها ، حفظ کردن و تکرار شعرها، پیاده روی، سفر و ... اینها کمک میکنن اونفرد فعالیتش رو مثل انسان های دیگر ادامه بده .

    * مراقبت برای خارج از منزل
    همیشه مراقب بهداشتش باشین ( مثل کفش مناسب، لباس مناسب فصل، عینک و ... ) وسایلی رو که نیاز به اونها داره همراهش بیارین و لباس های جیب دار براش استفاده کنین. توی جیب اون لباس مقداری پول و یک آدرس همراه با شماره تلفن و همینطور اسم داروهای مورد نیازش قرار بدین تا اگر موقعی ضرورتی پیدا کرد دیگران متوجه مشکلش بشن و کمکش کنن.

    * انجام برخی کارها توسط خود فرد
    مثلا گاهی اجازه بدین بعضی کارها رو خودش انجام بده، مثل اینکه موهاش رو شونه بزنه، صبحانش رو خودش بخوره و ... و شما هم نظارت داشت باشین. ازش کمک بخواین برای کارهای منزل، مثلا این بشقاب رو بگذار رو میز و ...

    * رفتارها و برنامه های ثابت
    سعی کنین اینها همونطور که هستن حفظ بشن و یادآوری اون برای مادرتون راحت باشه. تغییر مداوم در رفتارها و برنامه ها شخص رو سردرگم و کلافه میکنه.

    * توجه به ایمنی مکان
    ایمنی محل زندگی مادرتون رو چک کنین، گاهی ممکنه در اثر فراموشی خطرهای گوناگونی مثل آتش سوزی ، نشت منواکسید کربن، باز گذاشتن شیرآلات، باز گذاشتن درب منزل، برق گرفتگی و ... رخ بده بهمین دلیل خودتون یکسری اقدامات پیشگیرانه رو بعلاوه چک کردن در دستور کار داشته باشین.

    در پایان اینو خدمتتون عرض کنم مراقب سلامت روانی خودتون هم باشین، چون این شرایط نیاز به استقامت و صبوری داره و همواره از حضور یک متخصص بهره ببرین و برای خودتون برنامه ریزی به منظور حفظ سلامت روان داشته باشین.


    خیلی عالی و کاربردی و مفید بود.


  14. 3 کاربر از پست مفید Pooh تشکرکرده اند .

    gholam1234 (یکشنبه 03 اسفند 99), wisdom (یکشنبه 03 اسفند 99), سحر بهاری (یکشنبه 03 اسفند 99)

  15. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 12 خرداد 02 [ 21:06]
    تاریخ عضویت
    1397-11-25
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    5,190
    سطح
    46
    Points: 5,190, Level: 46
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 160
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    336

    تشکرشده 193 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستای عزیزم!
    ممنونم که با مهربونی‌و دلگرمی اینجا‌برام نوشتین،از همه ممنونم،حال این روزام‌خوب نیست،فقط اومدم تشکر کنم همه کامنت ها رو خوندم و اتفاقا همه رو کپی پیست کردم برای اعضای خانواده.میام دوباره و‌مینویسم میدونم شما برای من وقت گذاشتیدنباید بی پاسخ بذارم ولی دست و دلم به نوشتن‌نمیره ،ببخشید...!

  16. کاربر روبرو از پست مفید wisdom تشکرکرده است .

    سحر بهاری (یکشنبه 03 اسفند 99)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:20 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.