به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 29
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 بهمن 03 [ 22:39]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,080
    امتیاز
    24,417
    سطح
    95
    Points: 24,417, Level: 95
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 933
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,705

    تشکرشده 2,253 در 916 پست

    Rep Power
    226
    Array

    Question آیا لازم هست پس از تصادف جزئی، موضوع را پیگیری کنم؟

    سلام دوستان گرامی، خوبین؟
    گفتم یه موردی ذهنم رو مشغول کرده. سحر بهاری هم لطف کردن در پاسخ، کل تاپیک رو بستن!😅

    عرضم به حضورتون، بنده در حال رانندگی بودم که آینه بغلم برخورد کرد به یه موتوری که با سرعت نسبتا کم داشت رد میشد. من به نظر خودم فاصله رو رعایت کرده بودم، ولی نمیدونم چطوری شد، آینه بغلم گرفت به فرمونش و موتوری واژگون شد. من نمیدونم چه حسی سراغم اومد، یه حس ترسی بود انگار، نتونستم وایسم و رفتم. ولی توی آینه داشتم میدیم که طرف بلند شد و خداروشکر چون سرعتش پایین بود، ماشینهای پشت سرشم وایسادن. فقط موتورش واژگون شده بود. واقعا نمیدونم چرا واینسادم، ولی بعد از عبور از دو چارراه، دوباره برگشتم سرهمون محل تصادف، ولی هیچکی نبود.
    اینم بگم که ایشون داشتن با گوشی شون روی موتور صحبت میکردن.

    با اینکه مطمئنم اتفاق جانی براش نیفتاده، ولی به شدت رفتم توی فکر، برگشتمم بخاطر این بود که اگه احیانا خسارتی بهش زدم پرداخت کنم که نبود، حالا بنظرتون ماجرا رو پیگیری کنم؟ هرچند تقریبا مطمئنم که حتی خسارت هم ندیده، ولی دلم آروم نمیگیره. اگه بخام پیگیری کنم، راهش چیه؟
    ارزش داره پیگیری کنم و یا بیخیال قضیه بشم کلا؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 مرداد 99 [ 14:02]
    تاریخ عضویت
    1399-5-05
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    1,763
    سطح
    24
    Points: 1,763, Level: 24
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام انسانیت حکم میکنه که پیگیری کنید هم وجدان خودتون راحت میشه هم جویای احوالش میشید

  3. کاربر روبرو از پست مفید نرگس خاتون تشکرکرده است .

    gholam1234 (یکشنبه 05 مرداد 99)

  4. #3
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 بهمن 03 [ 22:39]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,080
    امتیاز
    24,417
    سطح
    95
    Points: 24,417, Level: 95
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 933
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,705

    تشکرشده 2,253 در 916 پست

    Rep Power
    226
    Array
    اره- ولی بحث ثر اینه که چطوری؟

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دیروز [ 18:42]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    805
    امتیاز
    24,593
    سطح
    95
    Points: 24,593, Level: 95
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 757
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,679

    تشکرشده 1,815 در 746 پست

    Rep Power
    177
    Array
    سلام
    اقا غلام، نظر بنده اینه که به جای ماهی، ماهیگیری رو فرا بگیری تا در چنین موقعیت هایی راحت تصمیم بگیری.


    مثال : باغبان پرسپولیسیه، شلوار جین خوشش نمیاد و بیشتر دوست داره لباش برای اون حکم لباس رو بازی کنه تا ظاهر.

    با این مشخصات اولیه باغبان چند ثانیه طول میکشه یکی از شلوار های زیر رو انتخاب کنه؟
    1. شلوار جین ابی
    2. شلوار جین قرمز
    3. شلوار کتان ابی
    4. شلوار کتان قرمز


    در کسری از ثانیه باغبان به فروشنده میگه گزینه چهار اندازه من داره تا امتحانش کنم.

    ولی برای من اینجوری نیست، به فروشندا میگم چهار تاش رو بده تا یکی اش رو انتخاب کنم.


    هر چی در زندگی بدونی چی میخواهی، با خودت روراست تر باشی، اهدافت معلوم تر باشه، تصمیم هات سریع تر میشن و البته دقیق تر.
    چون این تصمیم ها تو رو در مسیر هدفت نگه میداره یا دور میکنه.


    حالا نتیجه این پرسش شما میشه چی؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید Mvaz تشکرکرده است .

    gholam1234 (یکشنبه 05 مرداد 99)

  7. #5
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 بهمن 03 [ 22:39]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,080
    امتیاز
    24,417
    سطح
    95
    Points: 24,417, Level: 95
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 933
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,705

    تشکرشده 2,253 در 916 پست

    Rep Power
    226
    Array
    ممنونم mvaz جان. حرفتو گرفتم. منظورت اینه که بایستی تصمیم درست میگرفتم همون موقع. ولی خب شما جای من نبودین اونموقع. یه ترسی اومد سراغم نمیدونم واقعا چرا همون لحظه واینسادم. حالا این چیزی هست که اتفاق افتاده. من چیکار میتونم بکنم؟ از دوستان هم پرسیدم که چجوری میشه دوربین اینارو چک کرد. گفتن خیلی سخته. من با درصد احتمال بالایی میدونم که نه خسارتی بهش وارد شده و نه مشکلی برای خودش. ولی نگرانیم پابرجاس متاسفانه بازم.

  8. #6
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 بهمن 03 [ 22:39]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,080
    امتیاز
    24,417
    سطح
    95
    Points: 24,417, Level: 95
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 933
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,705

    تشکرشده 2,253 در 916 پست

    Rep Power
    226
    Array
    من آدم با وجدانیم ها! فکر نکنین بی وجدانم. ولی اون موقع خون به مغزم نرسید. رفتم. ولی دو تا چهارراه جلوتر برگشتم. منم آدمم و بالاخره ممکنه اشتباه کنم.

  9. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دیروز [ 18:42]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    805
    امتیاز
    24,593
    سطح
    95
    Points: 24,593, Level: 95
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 757
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,679

    تشکرشده 1,815 در 746 پست

    Rep Power
    177
    Array
    شما فقط روی کلمه ثانیه تمرکز کردی،
    تو اون مثال اگر باغبان شلوار کتان قرمز رو به هر دلیلی نتونه در لحظه انتخاب کنه، هر زمانی بره انتخابش بین اون چهارتا لباس گزینه چهاره.

    چون خودش رو میشناسه، اهدافش معلومه. انتخاباش رو هم بر اساس مولفه های ذهنش تشخیص میده.

    در علوم مدیریتی بحثی وجود داره به اسم تصمیم گیری های چند متغییره.
    یه تصمیم بزرگ که متاثر از چند متغییره، رو بررسی میکنند و براش جواب پیدا میکنند.
    حالا هر چه مولفه های تصمیم گیری موجود تر باشه، عمق بیشتری داشته باشه، وزن بیشتر داشته باشه تصمیم دقیق تر میشه.
    چند روز آینده یه مثال از یه شخصیت بزرگ رو مینویسیم، اینجا هم میفرستم.

  10. کاربر روبرو از پست مفید Mvaz تشکرکرده است .

    gholam1234 (یکشنبه 05 مرداد 99)

  11. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 بهمن 03 [ 22:39]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,080
    امتیاز
    24,417
    سطح
    95
    Points: 24,417, Level: 95
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 933
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,705

    تشکرشده 2,253 در 916 پست

    Rep Power
    226
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mvaz نمایش پست ها
    شما فقط روی کلمه ثانیه تمرکز کردی،
    تو اون مثال اگر باغبان شلوار کتان قرمز رو به هر دلیلی نتونه در لحظه انتخاب کنه، هر زمانی بره انتخابش بین اون چهارتا لباس گزینه چهاره.

    چون خودش رو میشناسه، اهدافش معلومه. انتخاباش رو هم بر اساس مولفه های ذهنش تشخیص میده.

    در علوم مدیریتی بحثی وجود داره به اسم تصمیم گیری های چند متغییره.
    یه تصمیم بزرگ که متاثر از چند متغییره، رو بررسی میکنند و براش جواب پیدا میکنند.
    حالا هر چه مولفه های تصمیم گیری موجود تر باشه، عمق بیشتری داشته باشه، وزن بیشتر داشته باشه تصمیم دقیق تر میشه.
    چند روز آینده یه مثال از یه شخصیت بزرگ رو مینویسیم، اینجا هم میفرستم.
    mvazجان پاک گیجم کردی. فقط شما بودی که ساده و قابل فهم حرف میزدی که شمام از دست رفتی فک کنم... متوجه صحبتات نمیشم حقیقتا

  12. 2 کاربر از پست مفید gholam1234 تشکرکرده اند .

    Mvaz (یکشنبه 05 مرداد 99), افسونگر (سه شنبه 07 مرداد 99)

  13. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 05 اردیبهشت 04 [ 22:42]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    844
    امتیاز
    27,214
    سطح
    97
    Points: 27,214, Level: 97
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,633

    تشکرشده 2,335 در 757 پست

    Rep Power
    209
    Array
    سلام اقا غلام
    ببخشید من راهنمایی ندارم ....چون نمیدونم باید چی کار کرد
    خداروشکر که هیچ کدوم صدمه جانی ندیدین......ولی مطمئنم این اتفاق خیره
    همین اتفاقها تو زندگی شخصیت آدم و میسازه.....حتما تجربه ارزشمندی خواهد شد
    حوصله به خرج بدید...و با دقت حرفهای اقای mvazدنبال کنید
    موفق باشید

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط gholam1234 نمایش پست ها
    من آدم با وجدانیم ها! فکر نکنین بی وجدانم. ولی اون موقع خون به مغزم نرسید. رفتم. ولی دو تا چهارراه جلوتر برگشتم. منم آدمم و بالاخره ممکنه اشتباه کنم.
    کسی فکر نکرده شما خدایی نکرده آدم بی وجدانی هستین.
    اون لحظه باید ی برنامه از پیش ضبط شده تو مغزتون تصمیم میگرفت
    ربطی به وجدان نداره....نگران نباشید

  14. 2 کاربر از پست مفید الهه زیبایی ها تشکرکرده اند .

    gholam1234 (یکشنبه 05 مرداد 99), Mvaz (یکشنبه 05 مرداد 99)

  15. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 مهر 03 [ 03:24]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,691
    امتیاز
    44,059
    سطح
    100
    Points: 44,059, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,911 در 1,649 پست

    Rep Power
    349
    Array
    سلام غلام گرامی،

    شما در مدت زمان کوتاهی برگشتید. اگه اون فرد صدمه دیده بود، حتما نشونه ای می دیدید. عابر پیاده رو ممکنه سریع یک نفر سوار کنه و ببره بیمارستان، ولی اون موتور داشته و خودش هم بلند شده بوده، بنابراین صحنه تصادف به این سرعت جمع نمی شده.

    یه احتمالی هست که صدمه ای دیده باشه که در اون لحظه خودش متوجه نشده باشه و بعدا متوجه بشه. اما بازم احتمالش کمه که آسیب جدی ای دیده باشه.

    خصوصا با توجه به اینکه پیگیریِ این موضوع خیلی سخته، نظر من اینه که پیگیرِ اون فرد نباشید. اما،

    ترسی که اون لحظه حس کردید رو پیگیری کنید. و ریشه هاش رو پیدا کنید. چون اینطور که پیداست با بقیه ابعاد شخصیتی و روانی شما در تضاد هست. بنابراین پیدا کردنِ ریشه هاش و برطرف کردنش، هم شما رو یکپارچه تر می کنه. و هم قاعدتا نباید کار خیلی سختی باشه.

    از نظر من این اتفاق خیر بوده. هم برای شما و هم برای اون فرد.

    این حادثه برای اون فرد زنگِ خطر خوبی بوده. و چه بسا مانع رخداد حادثه های خیلی جدی تر براش بشه. حداقلش اینه که (انشالله) فهمیده مکالمه ی تلفنی چطور می تونه در یک آن کنترلش رو از بین ببره.

  16. کاربر روبرو از پست مفید میشل تشکرکرده است .

    gholam1234 (دوشنبه 06 مرداد 99)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.