
نوشته اصلی توسط
Pooh
سلام.
فکر کنم اعتقادات مادرتون، این رو در ذهن شما جا انداخته که انگار همیشه خطری در انتظار آدمه و آدم باید حواسش جمع باشه. نه؟
خب این تصور که همیشه خطری در راهه، تصور درستی نیست. شما تا حالا چند سال از خدا عمر گرفتین.؟ میشه بشمارید تا حالا چند تا خطر وحشتناک مگه توی این مدت عمرتون براتون پیش اومده؟ بشمارید و تعدادش رو بگید و ببینید وقتی نسبت روزهایی که براتون خطری پیش اومده به روزهای امن زندگیتون رو حساب میکنید، عددش تا چند رقم بعد از اعشار، صفر میخوره؟
مطمئن باش تعداد روزهای امن خیلی خیلی بیشتر از روزهای ناامنه.
و یه چیز دیگه رو هم میخواستم بگم. فکر میکنی چه اتفاق بدی بیفته اگه بری بانک؟
ترست از اینه که نکنه اتفاق بدی بیفته یا ترس از اینه که از پس کار درست بر نیای؟ کدوم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)