اعتقادات و باورهايي كه به مرور زمان فراموش يا كم رنگ شده است .

[بال تكين]

1- انداختن نان در زير پا بركت را از بين مي برد .

2- ناخن گرفتن در شب غم به دنبا لدارد .

3- به هم زدن دهانه قيچي باعث بروز جنگ است

4- پيچيدن صدا در گوش كسي نشان اين است كه در جايي از او صحبت مي شود .

5- عطسه علامت عدم پيشرفت در اقدام مورد نظر است .

6- انداختن دندان شكسته يا افتاده در زير پا ملال به همراه دارد

7- گريه كردن پشت سر مسافر شگون ندارد .

8- پريدن پلك چشم راست نشان از رسيدن مهمان است .

9- پريدن پلك چشم چپ نشان از رسيدن خبر ناگوار است

10-چرخانيدن سكه در دست به هنگام سال تحويل بركت مي آورد .

11-افتادن شهاب دليل بر مرگ كسي است .

12- شكستن اشياء‌ دليل بر رفع بلاست .

13- ريختن ناگهاني آب دليل بر روشنايي خانه است .

14- غار غار كلاغ خبر از رسيدن مهمان دارد .

15- نشستن يا خواندن جغد بر بام خانه شوم است .

16- بهم سائيدن ناخنها باعث بروز جنگ مي شود .

17- ريختن نمك به زمين موجب بي بركتي خانه مي شود .

18- گرفتن دشت اول صبح يا اول سال از افراد خوش دست بركت مي آورد .

19- آمدن افراد سبك پا ( خير ) به روي كاري موجب پيشرفت كار مي شود .

20- دست به زانو نشستن پريشاني به همراه مي آورد .

21- نگاه كردن به آئينه د رهنگام شب آدم را جني ميكند .

22- در حين غذا خوردن اگر لقمه اي در گلو گير كند يكي از بستگان دچار مشكلي شده است .

23- اگر در مجلسي ذكر خير كسي به ميان آيد و آن شخص وارد شود مي گويند حلال زاده است .

24- اگر دستهاي نوزاد باز باشد دست و دلباز مي شود و اگر بسته باشد خسيس مي شود .

25- ريختن آب جوش به زمين باعث كينه اجنه مي شود و بايد اول بسم الله گفت

26-وقتي به تاريكي وارد مي شوي بايد بسم الله بگويي تا اجنه دور شوند .

27- نشستن در بين چارچوب درب بخصوص در هنگام شب پريشاني مي آورد .

28- نگهداري طيور در خانه نيامد دارد .

29- جارو كردن در هنگام شب خير و بركت خانه را مي برد .

30- اگر بطور ناگهاني چشمت به ماه افتاد بايد به او سلام كني و صلوات بفرستي

31- شبهاي جمعه ارواح در اطراف خانه هستند بايد چراغ خانه روشن باشد .

32- ساكنان خانه شاد باشند تا ارواح هم شاد شوند .

[بال تكين]

یکی از اعتقادات تهرانیان قدیم، در بخت‌گشایی دختر، این بود که وقتی پنبه زنی را به خانه مي‌آوردند، و مشغول کار مي‌شد، پس از مدتی که کار مي‌کرد، با تمهیدی از او مي‌خواستند که دست از کار بکشد و برای صرف چای به داخل خانه آید، در این زمان به سرعت دختر دم بخت را مي‌آوردند و به طوری که پنبه زن نبیند، دختر را از میان کمان پنبه زنی عبورش مي‌دادند و اعتقاد داشتند که به زودی زه کمان هنگام كار پنبه‌زن پاره مي‌شود و به این ترتیب بخت دخترشان هم باز مي‌گردد.

یا عقیده دیگر این که هرگاه قرار بود، قصابی برای کشتن گوسفند نذری به خانه همسایه رود، مادر دختر چادر دخترش را برداشته، نزد قصاب مي‌رفت و از او خواهش مي‌کرد که پس از سر بریدن گوسفند، چادر دختر را از توی روده آن عبور دهد. با اين اميد كه وقتی دختر چادر را سر کرد، به زودی بختش باز شود.

البته دستمزد قصاب هم در این ماموریت جدا از پول یک کله قند با ارزش بوده است
منبع:http://www.darioush-shahbazi.com/index.php?

[sorena_arman]

خدا رو شكر كه اين باورهاي پوچ و احمقانه از ديدگان مردم اين مرز و بوم كنار رفتند. واقعا بايد دليلي براي چند صد سال عقب موندگي ما نسبت به سايرين وجود مي داشت!!!