به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 11 مهر 94 [ 03:27]
    تاریخ عضویت
    1394-7-11
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    19
    سطح
    1
    Points: 19, Level: 1
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    افسردگی بعد از جدایی رابطه طولانی

    سلام و درود. من ۱۰ سال پیش رابطه ای خوب و سالم را با همکلاسی دوران کارشناسیم شروع کردم. ۶-۷ سال بخاطرش صبر کردم تا شرایط ابتدایی ازدواج مثل سربازی کردن و کار و ... را به دست بیاره بعد از ۶-۷ سال اومدن خواستگاری که مشکلات از اون جا شروع شد. سر مهریه و جای زندگی و...اون نمی تونست رو خوانوادش که در رأسش مادرش بود اثر بذاره و اونها سر اکثر مسائل یک کلام بودن.خلاصه بعد از کلی کش و قوس در طی ۲-۳ سال و چند بار قطع و وصل شدن رابطه در نهایت من در تمام زمینه هایی که اختلاف داشتیم کوتاه اومدم ولی خوانوادش با ازدواجمون مخالفت کردن و طبق معمول اون نتونست خوانوادشو متقاعد کنه و گفت دیگه خسته شده و دیگه منو نمی خواد و حتی گفت با خوانوادش هم نظر شده و بعد از ۱۰ سال رفت. از رفتنش ۹ ماه میگذره یک ماهه که متوجه شدم با دختری از خوانواده مادرش عقد کرده و درست ۵-۶ ماه بعد از ترک من پای سفره عقد نشسته. شنیدن این خبر نابودم کرد. هنوز با رفتنش کنار نیومده بودم که خبر ازدواجش شوکم کرد. پس ده سال زندگی و احساسم کجا رفت؟ چطور تونست با این سرعت منو فراموش کنه و شریک زندگی انتخاب کنه؟مگه ده سال کمه؟ تمام این ۹ ماه در تدارک ازدواجش بوده در حالیکه من در فکر و غصه اون بودم و هیچ کسیو به زندگیم راه ندادم. به اون دختر حسودیم میشه که عشق زندگی منو داره. حتی به خودشم که اینقدر راحت و آسوده بی من سر میکنه و مثل من عذاب نمی کشه حسودیم میشه.من ۳۱ سالمه حالا با این روحیه داغون و تنهایی چی کار کنم خیلی حالم بده افسرده و درمانده شدم خواهش میکنم باهام حرف بزنید راهنماییم کنید ممنون از شما

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 آبان 95 [ 01:43]
    تاریخ عضویت
    1392-1-31
    نوشته ها
    326
    امتیاز
    4,077
    سطح
    40
    Points: 4,077, Level: 40
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,507

    تشکرشده 858 در 268 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    46
    Array
    سلام دوست عزيز
    كاملا دركت ميكنم و از خدا ميخوام به قلبت آرامش بده
    بابت اينكه ١٠ سال از طلايي ترين سالهاي عمرت رو هدر دادي سرزنشت نميكنم چون اصلا توي مقامي نيستم كه قضاوتت كنم.
    فشار روحي كه الان داري طبيعي هستش و اينكه شما اين مدت تنها موندي بهترين كار ممكن بوده چون زودتر به آرامش ميرسي و انتخاب شريك زندگيت به مراتب بهتر خواهد بود.ولي اون آقا هم قطعا ١٠ سال رو هرگز فراموش نميكنه.
    بگذر ازش چون تلاشت رو كردي و كوتاه اومدي و در نهايت از طرف ايشون رابطه قطع شد.توي ذهنت مرور نكن گرچه ميدونم سخته و شما حتما ميتوني پس ازش بگذر و رهاش كن.٣١ سال سن عجيبي نيست هنوز خيلي موقعيت هاي عالي سر راهت هست اما اينبار با ديد باز و بدون وابستگي انتخاب كن.
    خيلي ها تو زندگيشون شرايط شما رو تجربه كردن و همه هم تونستن ادامه بدن و كنار بيان با اين موضوع.شما از همين امروز حتي به اون آقا و خبرهايي كه ازش بهت ميرسه توجه نكن ،فقط براي خودت زندگي كن ،به خودت برس ،ورزش و پياده روي توي برنامه هاي هر روزت باشه ،شاد باش و كارهايي كه لذت ميبري ازشون انجام بده،عبادت كردن يا زيارت رفتن بهترين مسكن و درمان افسردگي هست .
    براي بدست آوردن آرامشت خودت ميتوني بيشترين كمك رو به خودت بكني ،بذير شرايطتت رو و بگذر .
    ان شاالله هرچه زودتر به آرامش برسي

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 بهمن 94 [ 00:21]
    تاریخ عضویت
    1393-9-04
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    1,856
    سطح
    25
    Points: 1,856, Level: 25
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    34

    تشکرشده 153 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بهت یه توصیه خواهرانه میکنم

    فیلم شب یلدا با بازی چرخنده و فروتن رو نگاه کن

    یه جایی فروتن دلخسته از یه نفر میشنوه که دردای آدم سرمایه هاشن و یا دردی که داری مثل یه چاقو تورو هر لحظه زخمی میکنه

    بذار اینقدر این چاقو زخمیت کنه تا کند شه و دیگه تاثیری روت نذاره

    بنا به تجربه ی مشابهی که دارم بهت میگم

    هیچ نسخه ای قابل اجرا نیست برای فراموش کردن
    برای آه نکشیدن / گریه نکردن
    فقط و فقط باید بدونی این زخم تا سالهای سال کنارته و باید خیلی بگذره تا تیزیش کند شه

    از ته دل برات دعا میکنم مثل من که خدا مرحم فرستاد برام
    برای تو هم بفرسته
    خدا به داده دلت برسه عزیزم

  4. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    103
    Array
    سلام خانم محترم...اولش بگم واقعا ناراحت شدم... من خودم پسرم ...پسرا اکثرا این طوری هستند که وقتی با دختر خانمی دوست می شند و یکم حس می کنند دیگه اون خانم واسه اونا شده... و اون خانم هم با این تصور که مرد رویاهاشو پیدا کرده و... حتی رابطه ی خلاف عرف هم انجام می دند... نمی دونم لام نیست هم اشاره کنید ولی وقتی کار به اون جا هام کشیده میشه دیگه نباید به دوام اون رابطه هیچ امیدی داشت....

    این که اون اقا چطور تونست راحت فراموش کنه ؟! اونم با اون سرعت !!! برای من عجیب نیست...دنبال چراییش نباشید... در واقع این شما بودید که از نه ماه قبل تازه شروع کردید به دل کندن !!! که هنوزم دل نکنید...ولی اون اقا هیچ معولم نیست از کی بوده از شما دل کنده بوده !!! شاید مثلا در حد چند سال پیش شاید همون اوایل رابطتون!!! این که باهاتون ادامه داده خب اگه حتی اون قدر مرد بوده باشه که کار غیر اخلاقی انجام نداده باشه با شما...لااقل خلا های درونیشو پر کرده بوده که کنار شما ...

    به هر حال من قصد سرزنش ندارم..ولی این ده سال کسی نبود که ازش مشورت بگیرید ؟ واقعا باید می ذاشتید کار به این جا بکشه...

    راجب اون اقا من نمی دونم و نمی تونم خودمو جاتی شما بذارم که مثلا برم خانمش بگم یا نه مخصوصا این که نمی دونیم رابطه ی شما با اون اقا چقدر بوده ... ولی فکر می کنم راه بهتر این باشه بسپریدش به خدا.... فکر می کنید ایشون لزوما خوشبخت خواهد شد ؟!؟ من که بعید می دونم و مطمئنم یک روز تاوان سو استفاده از شما رو خواهند داد...

    به هر حال باید بپذیرید اشتباهی ادامه دار انجام دادید...الان با غصه خوردن اشتباه دیگه ای انجام می دید... بهتره ایشونو فراموش کنید... این که با چه راهی اروم می شید رو خودتون پیدا کنید و باهاش اروم بشید...

    از خدا می خوام بهتون هم صبر بده و هم ارامش...

  5. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 22 بهمن 00 [ 09:36]
    تاریخ عضویت
    1394-3-07
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    6,075
    سطح
    50
    Points: 6,075, Level: 50
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 22 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز.واقعا متاثر شدم از خوندن این تاپیک. میفهمم چقدر سخت میتونه باشه فراموش کردن این ده سال. اما چیزی که هست شما نباید به مشکلات اجازه بدید شمارو شکست بده. قوی باش و بدون وقتی تونستی با این مسله کنار بیای و فراموشش کنی یه ادم دیگه میشه. یه ادم قوی و با اراده که دیگه از وابستگی نمیترسه چون بدترین شکلشو از سر گذرونده.. سعی میکنم خودمو جایشما بذارم. من تو این شرایط بودم اول از همه دیگه اجازه نمیدادم هیچ خبری نه از خودش نه از زنش و خونوادش بهم برسه.کسیم میخواست چیزی بگه اجازه نمیدادم.برا ارامش خودم که از هرچیزی مهم تره. بعد ذهنمو کنترل میکردم. هروقت فکرم سمتش میرفت بش ایست میدادم. اگرم واقعا نتونسمم مقاومت کنم براش مینوشتم.مینوشتم که فعلا نتونستم ببخشمش.که این دنیا دار مکافاته که جواب کاراشو میبینه. اینارو رو کاغذ مینوشتم و بعد پاره میکردم تا کمی عصبانیتم فروکش کنه. بعد ته ته ته ته دلت باید ایمان داشته باشی که این کارش از جانب خدا بی جواب نمیمونه.چه بسا مشکلی براش پیش بیاد که حالش خیلی بدتر از حال الان شما باشه.اونوقت حتما یاد شما میفته و خدا یجوری حالیش میکنه این چوب کدوم کارشه که داره میخوره.به این موضوع یقین داشته باشی کلی آروم میشی.. پاشو زندگیتو بساز. هنوز کلی ازش باقی مونده..امیدتو از دست نده،بدون موقعیتای بهتر منتظرته فقط کافیه دل بکنی و دست ورداری از گذشتت..
    از خدا برات ارامش میخوام.. انشالله هیچ بنده ای دلش اینطور نشکنه :(


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 00:33
  2. درخواست راهنمایی در خصوصی شدت بالای حساسیت بین فردیی (راه حل پرسشنامه کمالگرایی هیل)
    توسط آقای ام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 خرداد 95, 19:05
  3. برای گرفتم تصمیم نهایی برای جدایی دور شدن کوتاه مدت مفید است یا مضر؟
    توسط فرخ رو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 خرداد 93, 22:39
  4. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.