سلام
اولا اینکه اشتباه مادر شما این بوده که پشت تلفن در مورد موضوع به این مهمی و حساسی صحبت کرده.....باید میگفت اجازه بدین حضوری در این مورد صحبت کنیم.تلفنی صحبت کردن در این مورد و چک و چونه زدن حس خوبی نمیده...مثل چونه زدن بر سر یه معامله است.....
اشتباه دوم مادر شما، پیگیری کردن و زنگ زدن به اونها بود.برای چی مادر شما به اونا زنگ زده ؟!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/که اونا هم کلاس عجیب و غریب بذارن و بگن داریم فکر میکنیم....!
اینجوری هم حساب و کتاب کردن صورت خوبی نداره...! ده متر بخریم نصفش مال من نصفش مال تو....
دوست خوبم !
ازدواج یعهنی همفکری و هم دلی! نه تجارت و معامله.
ضمنا اگر مردی بخواد بد باشه ( یا زن.فرقی نداره) چنان میتونه زندگی رو به کامت تلخ کنه که کلی هم هزینه کنی تا از شرش خلاص بشی.
قبل از اینکه تصمیم به ازدواج بگیری ، اول مهارتهای زندگی مشترک رو در خودت زیاد کن.و انقدر به فکر مسائل مادی نباش.ضامن خوبشختی نیست.
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)