به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 31 اردیبهشت 94 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1394-2-20
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    62
    سطح
    1
    Points: 62, Level: 1
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    طلاق در دوران عقد

    با سلام
    مردی 29 ساله هستم که پارسال با دختری 25 ساله عقد کردم
    متاسفانه بدلیل اینکه خانواده همسرم خیلی مذهبی بودن شرط کردن بعد از 3ماه آشنایی عقد کنیم یعنی کاملا سنتی و من از روی اشتباه پذیرفتم
    بعد از مدتی متوجه شدم که خانمم پر از نیازهای مالیه و منو تحت فشار میذاره اولش فکر کردم طبیعیه ولی بدتر و بدتر شد هر چقدر بهش پول دادم نیازهاش بیشتر شد خانواده زنم خسیس و پر توقع هستند تو این یک سال حتی سر عقد هم کادویی به من ندادند ولی زنم میگه تو باید برای حتی تولد اعضای خانوادم هم کادو بخری از طرف دیگه ب حرفم هم گوش نمیکنه هرکاری بخواد میکنه و هر جا بخواد میره خودش میگه من تو خونه بابام اختیارم با بابامه ناراحتی بیا عروسی بگیر ببرم خونت کم کم بحث ما به دعوا و قهر کشید تا جایی با خانواده منم درگیر شد اولش با وساطت پدرش کمی بهتر شدیم و قرار شد بریم پیش مشاور بعد از دو جلسه مشاور تشخیص داد که بیشتر خانمم مقصره بهش راهکارایی داد تا کمکمون کنه یکم خوب شدیم ولی بعد از مدتی دوباره با هم درگیر شدیم و زنم گفت مشاور میخواد زندگیمونو خراب کنه و تو میخوای مشاور در مورد آینده ما تصمیم بگیره
    چند روز پیش وقتی برای روز پدر با کادو و شیرینی رفتم خونشون برای تبریک پدر و مادرش مخصوصا مادرش باهام درگیر شدن و مادرش هرچی خواست به خودم و خانوادم گفت البته منم عصبانی شدم و جوابشونو دادم و حدود یه هفته ست کلا با زنم قطع ارتباط کردیم
    دیروز رفتم پیش مشاور و متوجه شدم که زنم و پدرش چند روز قبل رفتن پیشش و با مشاور هم درگیر شدن زنم به مشاور گفته تو داری زندگی مارو ازهم میپاشی
    مشاور بهم گفت من هم به زنت گفتم هم به خودت میگم که آینده زندگی شما آینده خوبی نیست بهتره مسالمت آمیز از هم جدا شین اما زنم میگه من زندگیمو دوست دارم تو باید طلاقم بدی
    مهرش 214تا سکه ست و باکره ست
    من بهم ریخته ام و درست و غلطو نمیتونم تشخیص بدم به همه چیز شک دارم
    ب نظر شما بهترین و عاقلانه ترین راه چیه؟

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 27 اردیبهشت 04 [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,634
    امتیاز
    43,486
    سطح
    100
    Points: 43,486, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,209 در 1,575 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    368
    Array
    سالی که نکوست از بهارش پیداست.

    شرایط دشواری پیش روتون دارید .هر مشکلی قابل حله اما به موازاتش انرژی ،زمان ، مهارت و فاکتورهای دیگه می طلبه.

    باید بشینید و با توجه به معیاراتون ارزش گذاری کنید .

    خصوصیات مثبت و منفی ایشون رو لیست کنید و امتیاز دهید یک سرجمع بگیرید ببینید می شه برای این زندگی آغاز نشده هزینه کرد یا نه.

    تصمیم بگیرید و در جهت انجام تصمیمتون کوتاهی نکنید.

    مردانگی و مرد بودن در کنترل خشم در مواقع بحران و عدم حاضر جوابی در مواقع مشاجره مخصوصا با بزرگ ترهاست هر چند حق با شما باشه.

    شما هم احتمالا جاهایی رو می تونستید بهتر عمل کنید. نظر خودتون چیه؟

  3. کاربر روبرو از پست مفید بی نهایت تشکرکرده است .

    نادیا-7777 (سه شنبه 22 اردیبهشت 94)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    81
    Array
    بهتره پیش مشاور دیگه ای برید که خانومتونم قبولش داشته باشه سعی کنید با ارامش با ایشون صحبت کنید توانایی مالیتونو کامل تشریح کنید دلخوری هاتونو بهش بگید و یه فرصت بدید

    که خودشو اصلاح کنه اگر نشد جدایی تو عقد بهتر از بعد ازازدواجه

    به هیچ وجه واسه عروسی عجله نکن و فقط بخاطر مهریه تن به ادامه رابطه نده


    به هیچ وجه روابط خاص و خیلی نزدیک نداشته باشید به هیچ وجه چون اینجوری اگر خدای نکرده راهتون جداشد هردو کمتر اسیب میبینید

    نشانه های قبل ازدواج و دوران عقد خیلی مهمن براحتی از همه چیز نگذرید و تا اطمینان پیدا نکردید به درستیه ادامه این رابطه به عروسی فکر نکنید


    راستی واقعا خانومتون با پدرش رفته پیش مشاور و این رفتارها روداشته؟؟؟؟!!!!!!!!!!!

  5. 2 کاربر از پست مفید sahar67 تشکرکرده اند .

    بی نهایت (یکشنبه 20 اردیبهشت 94), بارن (یکشنبه 20 اردیبهشت 94)

  6. #4
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 10:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-23
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    5,315
    سطح
    46
    Points: 5,315, Level: 46
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 247 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array
    جدا شو.
    عین تجربه ای که داری رو من داشتم. یه خانوم توقعی پول دوست حاضر جواب با خونواده ای که فکر میکنن از دماغ فیل افتادن. پارسال در حالی که یک سال و نیم از عقدمون می‌گذشت جدا شدم. مثل مورد شما باکره هم بود.

    دوستان گفتن موارد مثبتشو لیست کن و پیش مشاوره دیگه برو که نظر همشون قابل احترامه داداشم ولی چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است? هرچه قدر هم خودتو راضی به ادامه زندگی کنی ایشون همینه که هست.

    در مورد مهریه چون باکره هستن نصف میشه.
    مهریه زندان نداره.
    قسط بندی میکنن و تا 3 بار به حکم میتونی اعتراض بزنی .
    نداره میشه ماهی یه ربع سکه یا سه ماه یه بار یه سکه (من باب تمثیل گفتم) پس سنگین نمیشه. در عین حال از اهرم طلاق ندادن استفاده کن و بگو طلاقت نمیدم اما چون اخلاق مزخرفی داری میخوام برم زن بگیرم تورم مهریتو قسطی میدم ولی طلاقتم نمیدم! خودش میترسه کیبخشه مهریشو!

    در کل هر طور که میتونی از این جهنم خلاص شو دوست من. خود من الان که پارسالمو نگاه میکنم تازه میفهمم چه جهنمی بود. ننه بابایی که تو روت وامیسن. زنی که حاضر جوابه. توقع خرج و پول دوستی و.......

    شدیدا درکت میکنم. شک نکن بآید جدا شی و از این جهنم خلاص بشی. اینجور آدما هرچقدر هم ببریشون مشاوره درست نمیشن چون سرشتشون همینه مخصوصا که ننه باباشم مثل خودشون و نه تنها کمکی نمیتونن بکنن که حتی باهات دعوا هم مبکنن
    ویرایش توسط سوشیانت : یکشنبه 20 اردیبهشت 94 در ساعت 18:18

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 08 خرداد 96 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1394-1-10
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    3,201
    سطح
    35
    Points: 3,201, Level: 35
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    139

    تشکرشده 118 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام .......
    اقای ارش.....مطمئنا شما هم بی تقصیر نبودین که خانواده خانمتون دل پری ازتون دارن .....

    برادر احترام بزرگتر واجبه ......میشه بگید سر چه موضوعی مادر زنتون اینطوری با شما رفتار کردن؟؟؟؟؟

    شما برای حفظ زندگیتون نباید با مادر زنتون در می افتادین .....

    ببخشید اینو میگم .....

    آقایون هر کاری دلشون میخواد با زن و خانواده زن میکنن .....هر بی احترامی دلشون میخواد میکننن تازه توقع دارن که هیچکس صداش در نیاد......چرا ؟ چون جنسش مذکره

    یه منت بزرگی هم میزارن سر دل دختر و خانوادش چون اومده دخترشونو گرفته ......
    ولی اقایون باید بدونن توی این زمان همونطور که توقع احترام دارن باید احترام بزارن.....

  8. کاربر روبرو از پست مفید غزاله 91 تشکرکرده است .

    راویس (یکشنبه 20 اردیبهشت 94)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 31 اردیبهشت 94 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1394-2-20
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    62
    سطح
    1
    Points: 62, Level: 1
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ممنونم رفیق خوشحالم که یه نفر هست که حالمو کامل فهمیده

    - - - Updated - - -

    سلام به همه دوستان
    ممنون که وقت گذاشتید برام
    بله وقتی رفتم پیش مشاور بهم گفت که با پدرش اومدن اینجا و شلوغ کردن و ازم خواست که بهش نگم که اومدم پیش مشاور که دوباره غائله به پا نکنه
    خانم من میگه من دیگه پیش هیچ مشاوری نمیام خودمون باید تکلیف خودمونو معلوم کنیم
    زن من ی خواهر کوچکتر از خودش داره ک 5 سال پیش تو سن 16 سالگی ازدواج کرده باجناقم 5 سال از من کوچکتره
    مشاور میگفت زنت چون خواهر کوچکش زودتر ازدواج کرده آسیب روحی دیده و فکر میکنه از خواهرش جا مونده پس با تو میخواد خلاهاشو پر کنه و خودشو به همه ثابت کنه
    هم من هم مشاور هم خانواده خودش میدونیم که خواهرشه که تو زندگی ما دخالت داره اولش کتمان میکردن ولی وقتی با پدرزنم خصوصی صحبت کردم گفت من نمیتونم به دخترام بگم برای هم دل نسوزونن خواهرن دلشون واسه هم میسوزه تو هم اگه میخوای ادامه بده و زودتر زنتو ببر خونت اگه نمیخوای طلاق بگیرید.
    باجناق من خیلی وابسته به خانواده زنشه و ارتباط خیلی کمی با خانواده خودش داره در حدی که خانواده زنش براش جشن تولد میگیرن و یا وقتی میره مسافرت اونا واسش آش پشت پا میپزن ولی من هیچوقت اینجوری دوست نداشتم من رابطه م با خانواده زنم ی رابطه معمولی و متعادل بود من خودم خانواده دارم و خانوادم رو هم دوست دارم
    من وقتی رفتم خواستگاری زنم اون حتی گوشی هم نداشت ساعت مچی نداشت طلا که دیگه بماند به محض اینکه عقد کردیم همه رو ازم مطالبه کرد منم با کمال میل تهیه کردم بهش پول تو جیبی دادم رفتیم مسافرت تا بهم نزدیکتر بشیم منتی سرش ندارم برای دل خودم خریدم ولی اون میخواست واسه تولد خواهر و مادرش من طلا بخرم برای برادرش گوشی بخرم آیا این انتظارات معقوله؟
    چندین بار مادرش گفته تو واسه دخترم چکار کردی برو شوهرای مردمو نگاه کن واقعا بقیه مردا چکار میکنن؟
    اونشب که دعوا شد من با کادو و شیرینی رفتم خونه زنم برای تبریک روز پدر از سرشب همه گفتیم و خندیدیم زنم هم حالش خوب بود ولی بعد از اینکه خواهرش اینا رفتن بعد چند دقیقه حالش خراب شد تو همون حین که داشتم کمک زنم میکردم لباس بپوشه بریم دکتر مادرش شروع کرد به دعوا با من که با دخترم چکار کردی که حالش بد شده جوابشو ندادم تا رفتیم بیمارستان
    بنظر شما وقتی حال دختر بد میشه مادرش دستپاچه نمیشه بیخیال همه چیز نمیشه و فقط به دخترش و حالش فکر نمیکنه؟ یا اینکه دخترشو ول میکنه و با دامادش دعوا میکنه؟
    من فکر میکنم این یه نقشه از پیش تعریف شده بوده شما چی فکر میکنید؟
    دکتر گفت چیزیش نیست ضعف بدنی داره و ویتامین بهش داد وقتی از بیمارستان بیرون اومدیم دوباره مادرش شروع کرد به توهین کردن به من و خانوادم تهدیدم کرد که فلان میکنم و بمان تو این حین زن من نه میانداری کرد نه بیطرف موند بلکه طرف خانوادشو گرفت بنظر شما وقتی سه نفری بهم حمله کردن باید سکوت میکردم تا هر چی میخوان به ناحق بگن؟
    من وقتی سکوت میکنم که ببینم زنم داره میانداری میکنه یا بیطرفه اونوقت بخاطر دل زنم ساکت میموندم
    وقتی داشتم برمیگشتم حتی نگفت با این حال خراب کجا میری؟ حتی بهم زنگم نزد که زنده رسیدی خونه یا نه
    من اونشب با کادو و شیرینی رفتم برای تبریک ولی اونا بهم حمله کردن شماها اگه حتی دشمنتون هم بیاد خونتون مهمونی باهاش اینجوری برخورد میکنید؟
    زن من نه به حرفم گوش میده نه اهمیت میده هرجا بخواد میره هرکاری بخواد میکنه و میگه اختیار من دست بابامه اگه ناراحتی ببرم خونت تا اختیارم بیفته دستت
    بنظر شما رفتار زن و شوهر نسبت بهم این مدلیه؟
    من همیشه به این فکر میکنم که من شوهرم یا عابربانک؟
    من چ شوهری هستم که حق هیچ چیز ندارم بجز پول دادن؟

    دوستان من همه حرفامو صادقانه نوشتم و دنبال دلایل شکستم هستم از همتون میخوام با کمال صراحت نظراتونو بگید چه تلخ بگید چ شیرین من خوشحال میشم مطمئنم از لابلای حرفاتون خیلی چیزا یاد میگیرم و ازشون استفاده میکنم

    مرسی

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1393-9-03
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    5,161
    سطح
    46
    Points: 5,161, Level: 46
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    588

    تشکرشده 383 در 141 پست

    Rep Power
    48
    Array
    خيلى كم پيش مياد كه مشاور حكم به جدايى دو نفر بده، معمولا مشاورين براى سازش راهكار ميدن، و فقط وقتى ميگن جدا بشيد كه هيچ آينده اى رو براى اون زندگى نتونن متصور بشن، شما به همسرت بگو يا پيش يك مشاور ديگه براى حل مشكلتون بياد يا اگر نيومد همون راه طلاق رو در پيش بگير... چون با قلدرى و دعوا نميشه يك زندگى مشترك رو پيش برد و لازمه كه حتما مشكلاتتون رو قبل از عقد حل كنيد. موفق باشيد

  11. #8
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام .پيشنهاد ميكنم قبل از هرگونه عكس العمل كتاب
    رازهایی درباره زنان نويسنده باربارا دی انجلیس
    را دانلود و گوش بديد
    كتاب
    زندگی با عشق چه زیباست - لئو بوسگالیا هم عالي است

    كتاب رازهایی درباره مردان باربارا دی انجلیس هم خانومتون مطالعه كنند البته اگر قصد ساختن زندگي رو دارن

  12. #9
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 10:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-23
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    5,315
    سطح
    46
    Points: 5,315, Level: 46
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 247 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آرش عزیز.
    نمیدونم شاید تو همزاد من باشی!
    دقیقا عین اینایی که تعریف میکنی برای منم بوده یه آن حس کردم داری زندکی سابق منو تعریف میکنی!

    خرج کنی و محبت کنی آخرش بگن تو چیکار کردی? برو دومادای مردمو ببین?!

    داداش نرو زیر یه سقف که مهریه اون موقع کامل میشه. الان که باکره س مهریه نصف بهش تعلق میگیره. خلاصه خیلی مواظب باش.

    به قول دوستمون با قلدری زندگی نمیشه. این خونواده قولدور و لات هم بعدها پدرتو تر میارن تودهرچیزی میخوان دخالت کنن.

    من پیشنهادم فقط جداییه چون 2 سال سعی کردم کسیو که اخلاقش دقیقا عین همسر فعلی تو بود رو اصلاح کنم اما نشد.

  13. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 31 اردیبهشت 94 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1394-2-20
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    62
    سطح
    1
    Points: 62, Level: 1
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سوشیانت عزیز ممنونم بخاطر نوشته هات خیلی آرومم کرد
    اگه صلاح میدونی من تمایل دارم در رابطه با مسیری که برای طلاق طی کردی ازت چیزایی بپرسم مثل نفقه و روند دادگاه و...
    اگه دوست داشتی و از یادآوری گذشته اذیت نمیشی با این ایمیل باهام ارتباط برقرار کن

    s.sarmasstt@gmail.com

    ممنون


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.