و اما در مورد عدل خدا
بذارید قضیه رو یه جور دیگه نگاه کنیم ،اگر من از شما بپرسم یه درد به اندازه خوردن یه آمپول رو تحمل کن بعد من بهتون هزار میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد تومن میدم شما چه انتخابی میکنید؟
خب جواب که خیلی واضحه
واقعیت این هست که خدا در برابر سختی هایی که توی این دنیا به آدم هایی که به خدا اعتماد میکنن و بهشون میگیم اهل ایمان توی آخرت میده اون قدر بزرگ هست که حتی مقایسه قبل من هم در برابرش خیلی کوچیک هست.
خدا اون دنیا به ما عمری بینهایت میده و اون قدر هم لذت های متنوع بینهایت در حد کمال اون فرد بهش میده که دیگه این غم های دنیا خیلی بزرگتر از این هاش هم به چشم هیچ کدوم از اونها نمیاد.
در حدیث داریم که:
(
يَوَدُّ أَهْلُ الْعَافِيَةِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَنَّ جُلُودَهُمْ قُرِضَتْ بِالْمَقَارِيضِ مِمَّا يَرَوْنَ مِنْ ثَوَابِ أَهْلِ الْبَلاءِ)
(در قیامت اهل عافیت در دنیا
از ته دل آرزو میکردن که با قیچی تکه تکه بشوند به خاطر دیدن آن ثوابی که به اهل بلا داده میشود )
حدیث کمی باور ناپذیر هست ، نه؟
الآن اگر به شما بگن توی اون دنیا در ازای این سختی ها هر چیزی که فکرش هم نتونید دیگه بکنید بهتون میدن باز هم نمی تونید (و من هم نمی تونم) بگید به ازای اونها مثلاً یک انگشتتون رو مثلاً قطع کنن چون شما نهایتا نعمت های اون دنیا رو میتونید با اندازه گستره خیال تون از این دنیا تا حدی لمس کنید مخصوصا که این نعمت ها رو خدا بنا به حکمتش به اون دنیا حواله داده و چیز نقدی این جا دستمون رو نمی گیره.
ولی واقعیت این هست که حتماًچنین اتفاقی خواهد افتاد و اون ها در اون زمان چنین آرزویی خواهند کرد چون چنان مدهوش زیبایی های اون نعمات میشن که خیلی سخت تر از اون رو اصلاً حس نمیکنن ، مثل زنانی که وقتی حضرت یوسف رو دیدن دستشون رو همراه با ترنجی که توی دستشون بود بریدن و چیزی نفهمیدن تازه آب ترنج هم شدیداً باعث سوزش زخم میشه .
خد استثنائاً توی این دنیا اراده کرده بود زیبایی های باطنی در حضرت یوسف تجلی پیدا کنه و در واقع با دیدن حضرت یوسف افراد به سمت دیدن و ادراک زیبایی های باطنی سوق پیدا میکردن ولی خب نفس اماره زلیخا میخواست بهره برداری بدی از همون هم بکنه.
پس اگر من بیام به شما بگم و حتی شما رو مجبور کنم اون آمپول رو بزنید و در ازاش تا در این دنیا زنده اید خوشحال شاد و خرم و بدون هیچ غمی زندگی خواهید کرد غیر خوبی خودم هست(چقدرم که جلوی خودم بلند شدم)
نهایتاً همین هست ،هرگز نمیشه و اصلاً این دنیا ظرفیت و گنجایش عدل و لطف خدا رو نداره ،این جا اومدی که خودت رو آماده کنی برای بهجت و سرور ابدی برای همین هست که خدا میگه:
(
تُريدُونَ عَرَضَ الدُّنْيا وَ اللَّهُ يُريدُ الْآخِرَةَ وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَکيمٌ: شما متاع ناپایدار دنیا را میخواهید و خدا برای شما آخرت را میخواهد و خداوند شکست ناپذیر و حکیم است)
حکیم رو توی لغت تعریف میکنن کسی که کار لغو و بیهوده نمیکنه ،حالا خدا هم از سر حکمت اش و همین طور از سر لطفش آخرت رو برای ما میخواد نه متاع دنیا رو که که جایی گفته متاع قلیل یه جا گفته متاع غرور(غرور یعنی فریب) و....
پس اگر خدا توی این دنیا داره به کسی نعمت میده یا مومن هست که وظیفه اش رو باید در برابر نعمت خدا انجام بده یا اصلاً خیلی خدا غضب اش کرده کرده میخواد با نعمت ها اون قدر توی غفلت بمونه که خدا اصلاً یاد هم نکنه(البته نمیشه به این راحتی هم افراد رو قضاوت کردو این قضاوت رو باید خدا بکنه). خدا در قرآن میگه
(
وَلَوْلَا أَن یَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن یَكْفُرُ بِالرَّحْمَـٰنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ
)
(اگر (بهرهمند شدن کفّار از انواع مواهب مادی) سبب نمیشد که همهی مردم (تمایل به کفر پیدا کنند و در گمراهی) ملّت واحدی گردند، ما برای کسانی که به خداوند مهربان باور نمیداشتند
خانههائی با سقفهائی از نقره فراهم میآوردیم، و برای آنان پلّهها و نردبانهای سیمین ترتیب میدادیم که از آنها بالا روند. (چرا که نعمت چندروزهی حیات بیارزش است و در مقابل نعمت جاویدان آخرت چیزی به حساب نمیآید).)
یا در حدیث قدسی داریم که:
(
«اگر بنده مومن من محزون و دل شکسته نمىشد، دستارى از طلا به سر کافر مىبستم؛ لَوْ لَا أَنْ یَجِدَ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنُ فِی نَفْسِهِ لَعَصَّبْتُ الْکَافِرَ بِعِصَابَةٍ مِنْ ذَهَبٍ.»)
پس همه این رنج ها و سختی ها برای این هست که خدا ان شاأالله اون دنیا بهمون یوسف هایی برای خودمون بده که تا ابد در کنارش باشیم و تا ابد سرمست باشم از نعمت هایی که وقتی اون دنیا باهاشون مواجه میشیم حاضریم بارها تکه تکه بشیم و اصلاً عین خیالمون هم نباشه چون می ارزه و در واقع خیلی بیشتر از ارزش ما هست اون لطف کرم خداست که به در ازای چنین سختی هایی چنین برکات بزرگی میده ولی ابز هم میدونم باور همه این ها سخت هست باید بیشتر خودمون در معرض ذکر و نور کلام خدا و معصومین قرار بدیم تا یواش یواش باور کنیم.
بعد از این همه حرف یادآوری کنم مشاوره فراموش نشه ها!!!
موفق باشید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)