به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 17 مرداد 94 [ 14:54]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    364
    سطح
    7
    Points: 364, Level: 7
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 4 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    چه کار کنم دیگه از دستم ناراحت نباشه

    سلام، کامل خودم و همسرمو معرفی میکنم تا برم سراغ مشکلی ک داریم
    شادی هستم، 24 سالمه، تهران زندگی میکنیم، دانشجوی ترم آخر ارشدم
    همسرم، 24 سالشه، دیپلمه و تو بازار و تو یه صنف تولیدی کار میکنه
    همسرم پسرداییمه، و ما با عشق و علاقه فراوون ازدواج کردیم و داریم ادامه میدیم

    راستش هر چی بگید و حتی فحشم بدید!حق دارید، ولی کمکم هم بکنید
    من چند ماه پیش ب مدت 4 ماه تو یه شرکت خصوصی کار میکردم، بعد یکی دو روز احساس کردم از یکی خوشم میاد، و سر همین موضوع (قسم میخورم ب خاطر همین موضوع) نخواستم کارمو ادامه بدم و با شرایط بدی و بدون حتی گرفتن حق و حقوقم اومدم بیرون (اخراج نشدم، استعفا دادم ولی چون یهو گفتم از فردا نمیام اونا هم حق و حقوقمو چندماه بعد دادن بهم)
    من و همسرم از اول همه چی رو ب هم گفته بودیم، یعنی چون همسرم پسرداییم هم هست خیلی در جریان زندگیم بود. ما به هم قول داده بودیم و دادیم ک هر اتفاقی رو هرچند ناراحت کننده ب هم بگیم
    و من میخواستم و هنوزم میخوام ک سر قولم باشم
    و خب گفتم چرا از شرکت بیرون اومدم، حالم خیلی بد بود اون روزا، همسرم خندید و گفت ایراد نداره چرا چند روز خودتو اذیت کردی، زودتر بهم میگفتی خودم همیشه پشتتم
    و واقعا هم بود و ماجرا تموم شد و ..
    اما چندباری دیدم ک داره غصه میخوره، ب روم هم نمیاره ولی غصه میخوره و یه کم حساس شده و خودشو کم میبینه ...
    من پشیمونم، دیگه غلط بکنم دلشو بشکنم، واقعا پشیمونم ک بهترین همسر دنیا رو اذیت کردم
    فقط بهم بگید چیکار کنم غصه نخوره؟؟..

    (ببخشید طولانی شد)

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 شهریور 94 [ 18:35]
    تاریخ عضویت
    1393-11-25
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    779
    سطح
    14
    Points: 779, Level: 14
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 67 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام۰خب الان مشکل چیه? شما همون موقع بهترین تصمیم رو گرفتید و عملی کردید و اشتباه خاصی ازتون سر نزده۰و رفتارتون هم با همسرتون خوب و مناسبه۰همینطور ادامه بدید ناراحتی آقا به مرور زمان رفع میشه و یادش میره۰فقط یه مقدار بیش از پیش بهش ابراز علاقه کنید اما نه زیاد که بعدا براتون مشکلساز بشه و ایشون فکر دیگه ای نکنن۰ موفق باشید۰

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 17 مرداد 94 [ 14:54]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    364
    سطح
    7
    Points: 364, Level: 7
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 4 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    مشکلم اینه ک مثلا گاهی حس میکنم حساس شده ب اطرافیانم، میخوام مثل قبل بهم اعتماد کنه
    ب عنوان مثال دو سه باری شده ک وقتی حرفمون شده دوباره اون موضوع رو بیان کرده، چه کار کنم کلا یادش بره؟
    من اینستاگرام و لاین و فیس بوک و همه اپ های اجتماعی رو هم از تبلتم پاک کردم، البته نه فقط به خاطر همسرم، ب خاطر این ک هم وقتمو خیلی میگرفتند و هم همسرم نگران نباشه، معمولا هم در حضورش و با گوشی خودش نهایتا ب اینستاگرام سر میزنم (بیشتر برای این ک مطمئن شه چیزی برای پنهان کردن ندارم)
    البته عکس العملی ک همسرم نشون داد نسبت ب پاک کردن این اپ ها این بود ک گفت کار ترجمه تو ک تحویل دادی باز نصبشون کن، یعنی اصلا مخالف نیست

    اصلا ممکنه ک اون قضیه رو کلا فراموش کنه یا همیشه باید نگران ناراحتیش باشم؟

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 شهریور 94 [ 18:35]
    تاریخ عضویت
    1393-11-25
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    779
    سطح
    14
    Points: 779, Level: 14
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 67 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    البته این رو هم اضافه کنم با توجه به پستی که گذاشتید۰۰۰ اون حرکت شما منظورم علاقه مند شدن به همکارتون ۰نامناسب بوده۰یه خانم متاهل که همسرش رو دوست هم داره نباید چنین احساسی سراغش بیاد۰آیا در اون برهه مشکلی تو زندگی مشترک داشتید که به راحتی به یه مرد غریبه علاقه مند شدید? خواهشا یکم ظرفیت خودتونو ببرید بالاتر۰یه آدم بخصوص یه خانم نباید به این سرعت یه همچین فکرهایی سراغش بیاد که البته اینکارتون خیلی ابتدایی و چیپ و بسیط بوده۰منظورم علاقه مند شدن به محض ورود به یک محل کاری هست به یه نفر۰ ضمنا همسرتون هم خب حق دارن نگران باشن چون اگه بنده هم جای ایشون بودم نگران میشدم۰الان پیش خودشون فکر میکنن چه تضمینی وجود داره که این احساس دوباره سراغ شما نیاد?! فکر میکنند که چی براتون کم گذاشتن که شما به مرد دیگه ای علاقه مند شدید۰ همونطور که گفتم کارتون اشتباه بوده ولی تصمیمتون درست و عاقلانه۰ و اشتباه دیگرتون هم گفتن این مساله به همسرتون بوده۰ ایکاش هیچوقت این موضوع رو با ایشون در میون نمیگذاشتید و فقط توبه میکردید و به خودتون قول میدادید که دیگه فکر و دلتون لغزشی نداشته باشه۰ بیان مشکلتون به ایشون مسبب حال و روز فعلی همسرتونه۰ با تشکر۰

  5. کاربر روبرو از پست مفید Tombstone! تشکرکرده است .

    بارن (چهارشنبه 20 اسفند 93)

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 17 مرداد 94 [ 14:54]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    364
    سطح
    7
    Points: 364, Level: 7
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 4 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    واقعا موافقم که اون حرکت واقعا حرکت چیپی بود! دقیقا همسرم هم الان پیش خودش میگه چه تضمینی هست که دیگه این اشتباه تکرار نشه ...

    تو اون برهه زمانی مشکل داشتم، اما با همسرم نه، خیلی مشکلات داشتیم که همشون بعد از فوت پدرم پیش اومد و همه مون رو دچار مشکلاتی کرد. احساسات ضد و نقیضی در مورد زندگی داشتم اون موقع، خیلی با خودم درگیر بودم، البته همسرم خیلی خواست کمک کنه و کرد، اما باز هم این اتفاق افتاد...

    اما در مورد نگفتن به ایشون هنوزم نمیدونم. گاهی فکر میکنم اگر دوباره به عقب برمیگشتم و این اتفاق می افتاد، باید بهش میگفتم یا نه. اما از این که گفتم پشیمون نیستم راستش. چون وقتی دیدم چقدر منطقی و آقا منشانه رفتار کرد، بیشتر شرمنده شدم و دیگه به خودم و خودش قول دادم که حواسم باشه از این کارا نکنم

    ممنون از راهنماییتون

  7. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    4,080
    سطح
    40
    Points: 4,080, Level: 40
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    96

    تشکرشده 225 در 103 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام
    به نظر من خوبه که آدم با همسرش راحت باشه اما گفتن اين جور چيزها درست نيست همين که کارت رو ترک کردي کافي بود و نياز نبود که موضوع را براي همسرت تعريف کني .
    خود شما اگه جاي ايشون بودي و اين رو براتون تعريف مي کرد شما شک نمي کردي که ممکنه باز هم از اين اتفاقات بيفته؟

  8. 3 کاربر از پست مفید عاشق خانواده تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (چهارشنبه 20 اسفند 93), بی نهایت (چهارشنبه 20 اسفند 93), بارن (چهارشنبه 20 اسفند 93)

  9. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 27 اردیبهشت 04 [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,634
    امتیاز
    43,486
    سطح
    100
    Points: 43,486, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,209 در 1,575 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    368
    Array
    عکس العمل های همسرتان طبیعیه و شما نباید این موضوع رو به همسرتون می گفتید.

    با تعریف و تمجید از همسرتون به ایشون اعتماد به نفس بدید. اینکه حاضر نیستی ناراحتی همسرت رو ببینی‌.

    به ایشون اطمینان بدید از هر کس و هر چیزی برایتان مهم تر است.

    از رفتارهای شک بر انگیز به شدت پرهیز کنید وبا آرامش و حوصله سعی در شفاف سازی موارد پیش آمده داشته باشید.

  10. 2 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (چهارشنبه 20 اسفند 93), بارن (چهارشنبه 20 اسفند 93)

  11. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 مهر 95 [ 15:31]
    تاریخ عضویت
    1393-7-30
    نوشته ها
    216
    امتیاز
    8,230
    سطح
    61
    Points: 8,230, Level: 61
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 220
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    826

    تشکرشده 744 در 192 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    67
    Array
    شادی جان شما صداقت رو درست معنی نکردید ...

    این کاری که شما انجام دادید جزو صداقت های خطرناکه

    همینکه از اونجا اومدید بیرون یعنی خواستید این ماجرا رو تموم کنید

    دوست عزیز علاوه بر اینکه نباید واسه همسرتون تعریف میکردید ، بعد از اینکه از اونجا اومدید بیرون باید خودتون هم فراموشش میکردید

    دیگه چه نیازی داشت دوباره با تعریف کردنش برای همسرتون برای بار دوم شروعش کنید ، میدونید چقدر ذهنش رو آشفته کردید؟

    مطمئنا از این به بعد فکر میکنه شاید از نظر شما کم و کسری داره و از جانب شما تایید نمیشه که همچین فکرایی میکنید ...
    کلا زیر سوال بردینش !!!
    گفتن از این مسائل این حس را در همسر شما به وجود میاره که هر زمان ممکنه شما را از دست بده و این اصلا حس خوشایندی نیست...



    در مورد این جملتون : ما به هم قول داده بودیم و دادیم ک هر اتفاقی رو هرچند ناراحت کننده ب هم بگیم

    این لینک رو مطالعه بفرمایید
    http://www.hamdardi.net/thread-33471.html
    یادتون باشه خانم و آقا بعد از ازدواج هم برای خودشون حد و مرزی دارند


    دوست عزیز باید به تدریج دوباره اعتمادش رو جلب کنید ...
    فقط به تدریج میتونید نه یک باره
    باید صبور باشید .

  12. 2 کاربر از پست مفید (آسمانی آبی) تشکرکرده اند .

    اقای نجار (چهارشنبه 20 اسفند 93), بارن (چهارشنبه 20 اسفند 93)

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 شهریور 00 [ 12:26]
    تاریخ عضویت
    1390-1-14
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    12,728
    سطح
    73
    Points: 12,728, Level: 73
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    640

    تشکرشده 935 در 291 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    فیدبک شوهرتون کاملا طبیعی هست و باید بگم که قدر شوهرتون رو بدونین...
    .
    به نظر من اگر مزاحمت های محیط کار یا بیرون رو با شوهرتون مطرح کنین خیلی بهتر از اینه که احساسات درونیتون رو (ممکنه برای هر شخصی شاید هر روز) اتفاق بیفته رو مطرح کنین ... اگه به این باشه مطمئنا آقایون هر روز پروژه جدیدی برا تعریف کردن دارن ...
    .
    شما صداقتتون بیشاز اندازه بوده تو این مورد بخصوص، ولی اینم ناگفته نمونه که رفتار شما هم قابل تقدیر هست برای یک همسر...
    الان شوهرتون احساس میکنه که چی کم میزارم برای زنم که باعث شده نسبت به یکی دیگه احساس خوبی پیدا کنه ؟! هی با خودش کلنجار میره و احساس میکنه هر کار خوبی هم که واست کرده شما تظاهر به خوشحالی کردین و از اینجور احساس ها ...
    اعتماد سازی کنین و فیلم بازی نکنین و دوست داشتنتون رو صادقانه نثارش کنین مخصوصن در روابط زن و شوهری....

  14. کاربر روبرو از پست مفید saeeded تشکرکرده است .

    بارن (چهارشنبه 20 اسفند 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.