
نوشته اصلی توسط
shekasteh
سلام.
برای حدود یک سال با آقایی دوست بودم. مثل هر رابطه دیگه ای اولش با دوست داشتن خیلی زیاد همراه بود.
اما متاسفانه یا خوشبختانه با پیش رفتن رابطه از میزان دوست داشتن من کم شد. ولی مثل این که برای ایشون این طور نبود و دوست داشتن ایشون یا شایدم وابستگی شون روز به روز زیادتر شد. شاید لازمه بگم که به نظر خودم مهمترین دلیلی که از علاقه من به ایشون کم شد این بود که خودم هیچ وقت نیازهام رو از یه رابطه و چیزهایی که ناراحتم میکرد به زبون نمیوردم. و همه این ناراحتی ها روی هم جمع میشد.
من حدود 8 ماه پیش بهشون گفتم که دیگه نمیتونم به این رابطه ادامه بدم. از اون موقع رابطه م رو خیلی کم کردم. تا این که 6 ماه پیش کلا کات کردم و دیگه هیچ وقت جواب اسمس یا تماساشون رو نمیدادم.
ولی ایشون همچنان مرتب با من تماس میگرن. این چند وقت اخیر تو اسمساشون گفتن که با هم صحبت کنیم. من همه ش فکر می کنم که کارم خیلی اشتباه بوده که یک دفعه ترکش کردم و خیلی عذاب وجدان داشتم به خاطر این که میدیدم ایشون هنوز من رو فراموش نکردن. برای همین این حق رو بهشون دادم که بخوان با من حرف بزنن و حرفای منو بشنون. برای همین بالاخره بعد 6 ماه جواب اسمسشون رو دادم و قرار شد که با هم صحبت کنیم.
من واقعا نمیتونم و نمیخوام (تاکید میکنم، نه میتونم و نه میخوام) که با ایشون ادامه بدم.
از شما کمک میخوام که تو ملاقات حضوری که با ایشون دارم، و امیدوارم آخرین ملاقات باشه، چی بهشون بگم.
مرسی از همه که وقت میذارن و کمک میکنن. خیلی بهتون احتیاج داریم، هر دومون.
علاقه مندی ها (Bookmarks)